پاورپوینت کامل پیاده نظام امریکا، کارگزاران بی مزد و مواجب ۵۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پیاده نظام امریکا، کارگزاران بی مزد و مواجب ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پیاده نظام امریکا، کارگزاران بی مزد و مواجب ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل پیاده نظام امریکا، کارگزاران بی مزد و مواجب ۵۰ اسلاید در PowerPoint :

۱۴

مقام های امریکایی، بارها و بارها تصریح کرده اند که چشم امید خود را به عناصر داخلی کشور ما دوخته اند! تا فرصتی مناسب به
دست آورده ضربه نهایی را بر انقلاب اسلامی و ملت و میهن فرود آورند و انتقام شکست ها و تحقیرهایی را که از این رهگذر دریافت
کرده اند، بگیرند و نظام اسلامی را ساقط کنند و رژیمی مطابق خواست خود حاکم سازند و عنصر ننگین پهلوی را تجدید کنند.
هرچند امریکایی ها در محاسبه خود در اشتباهی فاحش و رؤیایی بی تعبیرند، آن ها ملت ما را نشناخته اند و ایران را به افغانستان
قیاس گرفته اند و این تصوری است باطل که کارگزاران سیاست های امریکا و عناصر وابسته به آن ها در خارج و داخل با خوش
خیالی، بدان دل بسته اند و اگر محک تجربه به میان آید به اشتباه خود پی خواهند برد و درسی خواهند آموخت که عبرت تاریخ
باشد. بازگشت به عصر ننگین پهلوی به معنای به عقب برگرداندن چرخ زمان است که آن را در کشور ایران از محال ها باید شمرد،
چرا که شرایط و اوضاع و احوال زمان حتی یک در هزار چنین احتمالی را مقرون به واقعیت نمی نماید و تجربه جنگ تحمیلی و
دفاع قهرمانانه ملت رشید و آگاه مسلمان ما این حقیقت را به اثبات رسانید که ملتی با دست خالی، اما با تکیه بر ایمان و ایثار و
وحدت و غیرت ملی و رهبری صالح و آگاه می تواند بزرگ ترین حماسه تاریخ را، چه در پیروزی انقلاب و چه دفاع از دست آوردهای
انقلاب خود بیافریند و امروز که سطح آگاهی و آمادگی ملت قابل قیاس با گذشته نیست، افکار شوم شیطان بزرگ و دلدادگانش
بیشتر از گذشته نقش بر آب است و اگر قدرت های خارجی و فریب خوردگانشان اندک شعوری داشته باشند، هرگز خود را در
چنین باتلاقی گرفتار نخواهند ساخت.

بالاخره تا سیر حوادث چه اقتضا کند و عملکرد خودی ها چه اندازه به دشمن مجال دهد. و ما چه مقدار مستوجب مدد الهی باشیم.

این بخش از سخن موضوع این مقال نیست. حرف های ما جای دیگر است و آن این که عناصر خودی در چنین شرایطی که تاریخ
معاصر حوادثی سرنوشت ساز را رقم می زند و در حافظه خود ثبت می کند، چه می کنند و چه کارنامه ای از خود به یادگار می گذارند؟
!

آیا با هوشیاری و فداکاری و زمان شناسی و مصلحت اندیشی آب پاکی روی دست دشمن می ریزند و با وحدت و همگرایی پوزه
توطئه گر را به خاک می مالند و خون پاک شهیدان را پاس می دارند و در برابر خدا و خلق روسفید مانند، که این شق مطلوب فرض
است و امید است چنین باشد.

قسمت دیگر این که از زمان غافل باشند، دشمن را کوچک شمرند، حساسیت های موجود را ناچیز انگارند و با عقده ها و کینه ها و
گرایش های خطی و جناحی و تصفیه حساب های مادی و نفسانی و یا فریب خوردگی و کج فهمی و خودخواهی و یک دنده گی جاده
را برای دشمن هموار سازند، در تضعیف نظام بکوشند و با عملکردهای خام و نسنجیده و یا ساده لوحی و یا شیطنت و ریاکاری –
حتی به نام دین – و با تکیه بر عقده های روانی با همه مقدسات بازی کنند، بر شاخ نشسته و درخت را از بن قطع نمایند و آتشی
افروزند که هم خود در آن بسوزند و هم، دیگران را به آتش کشند و این بدترین فرض متصور است که امکان دارد اتفاق بیفتد; یعنی
پیاده نظام دشمن شدن خودی ها.

البته در کشور ما امروز کسی نیست که در جبهه خودی بوده و اسلام و انقلاب را باور داشته باشد و از روی آگاهی و عمدی در صف
رهروان گروه دوم قرار گیرد. گفتنی است کسانی که به هر دلیل، در صف پیاده نظام دشمن جای گرفته اند، چند گروه اند:

الف) کسانی که به صراحت، سخن از براندازی گفته و در خارج یا داخل سرگرم توطئه و اجرای دستورهای خارجی اند، مانند آن
چه از «سیامک پورزند» دیدیم و ملت شنیدند که این مهره وابسته، به کمک ده ها مهره دیگر در قالب های مختلف به ویژه کار
مطبوعاتی و هنری با ماموریت از سوی امریکا و وابستگی به پس مانده های رژیم منحوس و منسوخ پهلوی، به کمک دلارهای
سازمان «سیا» حدود بیست سال در کشور توطئه کردند. و در سال های اخیر از طریق راه اندازی روزنامه های زنجیره ای، هجومی
گسترده علیه اسلام و نظام و فرهنگ کشور و حتی مقدسات دین سامان دادند تا بالاخره با کشف دیر هنگام این توطئه در پیشگاه
ملت به جرم های نابخشودنی خود اعتراف نمودند. و راز یک خیانت بزرگ را افشا کردند; هرچند زیان های این هجوم به هیچ وجه
قابل جبران نیست و بذر شومی که دشمن پاشید به ثمر ننشست و اینک هنگام آن است که فریب خوردگان خوش باور، با وجود
این اعتراف های صریح و تکان دهنده، به خود آیند و از راهی که پیموده اند، برگردند و در خط مشی خود تجدید نظر کنند.

ب) آن هایی که با خوش بینی، از توطئه های پشت پرده غافل اند و ناخودآگاه در دام افتاده و کارگزار بی مزد و مواجب دشمن اند و
از روی خاصی و ساده اندیشی در صف پیاده نظام دشمن قرار گرفته اند، که خطر اینان اگر بیش تر از دسته اول نباشد، کم تر نیست
و به جرئت می توان گفت: آثار زیان بار وجودی اینان گسترده تر از نوکران رسمی دشمن است.

برای باور کردن این مدعا کافی است یک نگاه اجمالی به تاریخ بیفکنیم:

مشکل اصلی امیرالمؤمنین (ع) در روزگار خود از جانب همین گروه ها بود که تظاهر به اسلام می کردند، حافظ قرآن بودند، نماز
می خواندند، حج می کردند و سابقه مبارزاتی و جهادی داشتند، با این وجود در صف معارضان ولایت امر قرار گرفتند. سه جنگ
خون بار جمل، صفین و نهروان که آن همه خسارت برای نسل دولت های مسلمان پس از پیامبر اکرم (ص) به بار آورد، ثمره
عملکرد همین گروه ها بود.

گام نخستین این معارضه شوم را یکی از همسران پیامبر به هم دستی «طلحه و زبیر» برداشت که به بهانه واهی انتقام خون عثمان،
و در حقیقت با انگیزه های نفسانی و جاه طلبی شورش کردند و در پی شکست توطئه جمل و تار و مار شدن این طاغیان، معاویه به
پشتیبانی مردم جاهل و فریب خورده سرزمین شام، در برابر امیرالمؤمنین طغیان کردند که تاریخ سرانجام آن توطئه را ثبت
کرده است.

جبهه سوم خوارج بودند در کسوت تقدس پیشگی; یعنی آنان که تا دیروز یار همراه علی (ع) بودند و امروز در برابر امام به حق،
سلاح گرفته و به قصد قربت به کشتار مسلمانان دست زده اند. از ماجرای سقیفه و عواقب اسف بار ۲۵ ساله آن بگذریم که سیره
تاریخ اسلام را به بی راهه هدایت کرد و هر مصیبتی بر امت فرود آمد و نقطه آغازش همان انحراف خلافت از مسیری بود که پیامبر
گرامی (ص) مشخص فرموده بود. هدف تحلیل این وقایع تاریخی نیست، بلکه صرفا تمثیلی است از آن چه رخ داد و بازگشت به عصر
خودمان و جبهه گیری هایی که پس از رحلت حضرت امام و بنیانگذار نظام اسلامی، اتفاق افتاده و این روزها ادامه دارد و اگر در یک
تطبیق تاریخی درباره آن چه امروز رخ می دهد و آن چه در صدر اسلام اتفاق افتاد تامل کنیم، خواهیم دید جریان نفاق از یک سو و
روشن فکری از سوی دیگر و جریان های دیگری، کور و بی هدف، با آب و لعاب اصلاح طلبی و برخی با احساس مسئولیت دینی،
خوارج گونه نظام اسلامی و خط امام را هدف حمله های گوناگون قرار داده و دانسته و ندانسته در صف پیاده نظام دشمن
درآمده اند. در همین روزهای حساس که جنگ افروزان امریکایی ایران اسلامی را در لیست شرارت قرار داده و توطئه براندازی را
سامان می دهند و هدف اصلی آن ها ساقط کردن حکومت دینی و قلع وقمع نیروهای انقلاب است، یک باره می بینیم که فردی
فریب خورده دانشگاهی در یک سخنرانی، ارزش های اسلامی را به مسخره می گیرد و به روحانیت و مردم دین دار توهین می کند
وهنگامی که با اعتراض و تودهنی روبه رو می شود عقبه سازمان سیاسی اش به دفاع و حمایت برمی خیزد و بدین سان مشروعیت
آن سازمان از سوی فقها و علمای حوزه نفی و انکار می شود…

و باز گروهی دیگر که نان اسلام و ملت را می خورند و به اعتراض بر حکم عالمان دین می پردازند و مدت ها این تراژدی، خو