پاورپوینت کامل شهید مدرس در سنگر مجلس ۸۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شهید مدرس در سنگر مجلس ۸۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شهید مدرس در سنگر مجلس ۸۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شهید مدرس در سنگر مجلس ۸۴ اسلاید در PowerPoint :
۲۹
لمعاتی از لیاقت
شهید آیه الله سید حسن مدرس در زمره نامورانی است که نسبش به حضرت امام حسن مجتبی (ع) می رسد . دوران صباوت وی
در محیط کویری زواره و روستای کوچک سرابه (واقع در شرق اردستان و جنوب زواره) سپری گشت، جد و پدرش که از اهل فضل
بودند و در محل به پارسایی و نیکوکاری شهرت داشتند به تربیت این طفل مبادرت ورزیدند . دوران نوجوانی و جوانی این
شخصیت در قمشه، اصفهان و نجف در جهت کسب دانش دین و معارف اسلامی و تحصیل مکارم سپری گشت . در سنین جوانی به
مقام رفیع اجتهاد رسید و از لحاظ علمی و فقهی شخصیتی نمونه و برجسته و مجتهدی جامع الشرایط، صاحب فتوا و شایسته
تقلید بود . هر چند حاضر به طبع و نشر رساله عملیه خود نشد ولی در علوم اسلامی خصوصا فقه و اصول آثاری عمیق از خویش
برجای نهاد .
در واقع آن شهید والامقام تا سن چهل و یک سالگی در حوزه های علمیه به کسب معرفت و تهذیب نفس و نشر حقایق اسلامی
مشغول بود و مشخص می گردد که شخصیت ممتازی بوده که در بین آن همه علمای آن عصر به عنوان طراز اول انتخاب می شود .
تفسیر این انتخاب آن بود که به موجب فصل دوم از متمم قانون اساسی رسما مقرر شده بود که برای نظارت بر عدم مغایرت
قوانین مصوبه مجلس با موازین شرع پنج مجتهد عادل و آگاه به مقتضیات عصر به عنوان وکیل در مجلس حضور یابند . (۱) علمای
ایران و نجف تصمیم می گیرند تا از بین خود بیست نفر را برگزیده و طی جلسات بعدی پنج نفر آنان را به عنوان طراز اول به
مجلس معرفی کنند عده ای مرکب از ۶۸ نفر در جلسه های متعدد با هم وارد شور شده و پس از رای گیری بیست نفر را برای مرحله
دوم انتخاب کردند . از میان این تعداد، پنج نفر تعیین شدند که به عنوان علمای طراز اول در دوره دوم مجلس حضور یابند که یکی
از آنان آیه الله مدرس بود . (۲) پس از این انتخاب تلگراف زیر از طرف مجلس خطاب به مدرس مخابره شد تا در جلسات حضور یابد:
اصفهان . به توسط انجمن محترم ولایتی خدمت جناب مستطاب ملاذالانام آقامیرزا سید حسن مدرس سلمه الله از جمله
منتخبین علمای عظام در مجلس شورای ملی وجود محترم آن جناب مستطاب عالی است ان شاء الله عاجلا حرکت فرموده به
تهران تشریف بیاورید که عموم ملت از سعادت حضور حضرت عالی بهره مند گردند . (۳)
امام خمینی در این باره می فرمایند: «. . . مرحوم مدرس (رحمه الله) – خوب – من ایشان را هم دیده بودم، این هم یکی از
اشخاصی بود که در مقابل ظلم ایستاد . . . ایشان را به عنوان طراز اول، علما فرستادند به تهران و ایشان با گاری آمد تهران . از
قراری که آدم موثقی نقل می کرد، ایشان یک گاری آنجا خریده بود . . . تا آمد به تهران . . .» (۴)
بدین گونه علمای دین که از ویژگی های فکری و علمی مدرس آگاهی داشتند و او را بهترین فردی که با جان و دل از اسلام دفاع
نماید و روشن بین و با دقت باشد، یافته بودند او را به مجلس شورا فرستادند تا بر قوانین نظارت کند و آنها را با فقه شیعه و موازین
دینی مطابقت دهد و اگر خواست قانونی مخالف امور شرعی تصویب گردد مخالفت کند .
در هر حال اسباب مهاجرت مدرس فراهم گشت و با همان گاری بارکشی که برای جلوگیری از سرمای سخت فصل زمستان
سرپوش پارچه ای بر روی آن کشیده بودند از اصفهان به قصد تهران حرکت نمود سرانجام این کاروان کوچک اما با هدفی بزرگ
پس از تحمل سختی و مشقت بسیار به حرم حضرت عبدالعظیم وارد شد و در کوچه باغ سراج الملک خانه ای برای سکونت اجاره
نمود . مردم که از ورود مدرس مطلع شدند وی را به تهران انتقال دادند و آنجا هم شهید مدرس منزل محقری را برای خود در
نظر گرفت که اجاره بهای نازلی برایش پرداخت می نمود . (۵)
این شخصیت که از اصفهان فرا خوانده شد تا مسؤولیت خویش را در سنگر مجلس به انجام برساند ویژگی هایی دارد که اشاره به
آنها حقایقی را روشن می سازد .
شهید مدرس علاوه بر آن که منسوب به خاندان عصمت و طهارت است در زندگی و فضایل اخلاقی نیز وارث راستین آن ستارگان
درخشان آسمان امامت بود . او در مسیر زندگی خویش ساده زیستی و قناعت را پی گرفت . فروتنی او و کار و تلاش برای معاش
همچون ساده ترین کارگران درسی بود که مدرس از مکتب مولایش حضرت علی آموخت و این شیوه را در تمام مراحل عمر خویش
ادامه داد .
در دوران جوانی برای تامین مایحتاج خود به کار یدی می پرداخت و در طول اقامت در نجف چنین ویژگی را ادامه داد در حالی که
برایش این امکان وجود داشت که از وجوه شرعی بتواند استفاده کند ولی برای حفظ استقلال و این که ارتباطش با فعالیت های
مزبور قطع نشود چنین روشی را انتخاب می کند او می خواهد با چنین کارهایی هم خود را از تعلقات آزاد کند و هم با مردم عادی
دمساز و نزدیک باشد . چون برای شرکت در مجلس دوم وارد تهران شد دو منزل اجاره ای به وی پیشنهاد گردید که یکی از آنها یک
تومان از دیگری ارزان تر بود . او بدون آن که از ویژگی های آن دو خانه سؤال کند منزل نازلتر را انتخاب کرد .
هیچ اموری از مسایل دنیوی نتوانست مدرس را در راه هدف عالی خویش بازدارد . دلش به نور ایمان و معنویت روشن شده بود و
از این جهت مقاصد پست و لذایذ فناپذیر قادر نبود با ظلمت خود آن فروغ معنوی را خاموش کند . پاکی، درستی و عدم آلودگیش
موجب آن گردید تا آزادانه در مسایل کشور و جهان اسلام موضع گیری کند، در برابر طاغوت ها و قدرتمندان بایستد و از موضع
حق و مصالح کشور و دیانت دفاع کند . امام خمینی پس از وصف قدرت روحی و شجاعت مدرس افزوده اند:
«. . . (مدرس) یک آدمی بود که نه به مقام اعتنا می کرد و نه به دارایی و امثال ذلک، هیچ اعتنا نمی کرد . نه مقامی او را جذبش
می کرد . . .» (۶)
در تاریخ علمای شیعه شخصیت هایی که در برابر متجاوزین مبارزه می کردند کم نمی باشند اما کسی را در میان آنها سراغ نداریم
که تا زمان روی کارآمدن مدرس در زمینه سازندگی و مدیریت سیاسی – اجتماعی از خود تجربه سازنده و ارزنده ای را بروز دهد .
این دانشمند جهان تشیع برای نخستین بار در تاریخ روحانیت با اعمال و رفتار و اندیشه های مدبرانه خود نشان داد که یک روحانی
لایق آگاه می تواند در مدیریت هم موفق باشد و طرح هایی برای سازندگی ارائه می دهد که حتی اعجاب دشمنان را برمی انگیزد .
او به این نیتجه رسید که برای مبارزه با استعمار و استبداد نباید به مسجد و محراب و منبر کفایت کند، درس در حوزه کافی
نیست، مبارزه در خیابانها به آن شکل مؤثر نیست . باید مرکزی قانونی با پشتوانه ای شرعی و حمایت مردمی باشد تا او آن را به
صورت پایگاهی نو علیه ستم (در شکل استعماری و استبدادی) درآورد و نیز ضمن این حرکت سیاسی به سازندگی هم فکر کند و
استقلال واقعی مردم را آن چنان تامین کند که نیازی به اجانب نداشته باشند . مدرس با این تفکر به مجلس اقتدار داد و به آن
حیات بخشید . شهید مدرس وقتی احساس کرد این پایگاه عظیم و قدرتمند را می تواند در آن روزگار آشفته پدید آورد به پیروی از
سیره معصومین محیط فیزیکی و شرایط زندگی را عوض کرد و وطن مالوف را ترک نمود تا بتواند آنچه را در ذهن داشت از طریق
مجلس شورا عملی سازد یا در جهت تحقق آن بکوشد .
فراست و فرزانگی
شهید مدرس مجلس را بالاترین نهادی می دانست که می تواند در مصالح اجتماعی تصمیم بگیرد و به نمایندگان این نکته را
گوشزد می نمود و تاکید می کرد باید در رای دادن به قوانین بسیار هوشیار و دقیق باشند زیرا با سرنوشت جامعه و کشور ارتباط
دارد . علاوه بر آن که مجلس را درخصوص تصویب قوانین تشکیلات مهمی می دانست در کنترل رفتار عوامل اجرائی و حتی شخص
رئیس الوزراء و انعقاد قرارداد با دول دیگر نیز چنین تصوری داشت .
در هنگام تصویب قوانین، مدرس با کسانی درگیر بود که آگاهی هایی از معارف دینی داشتند اما در اسارت افکار قدیمی بودند و
نمی توانستند مقتضیات زمان و مصالح جامعه را درک کنند، اینان موانع بزرگی در مقابلش بودند که با اندیشه های منجمد و تحجر
فکری و قدرتی که داشتند به وسیله عواملی اثر منفی خود را بر امور مهم می گذاشتند و برخی مسایل حیاتی را خدشه دار
می کردند . از دیدگاه مدرس احکام شریعت در قالب قانون تدوین می شوند به نحوی که مصالح جامعه و شرایط زمانی در نظر
گرفته می شود . همچنین او موفق گردید در حد توان مصادیق احکام کلی اسلام را بیابد و با در نظر گرفتن شیوه اجرای آنها در
جهت تصویبشان تلاش کند .
رعایت موازین شرع از نکاتی بود که آیه الله مدرس سخت به آن پای بند بود و در عملکرد وی نیز چنین نکته ای قابل مشاهده است .
فرزانگی او در حدی است که جامعه را برای اجرای احکام اولیه و اولویت دادن به آنها مهیا کرد و برای از بین بردن موانع آن تلاش
نمود . تحولات اجتماعی و مصادیق عرفی نیز از نظرش دور نبود . از دوران قاجاریه که به دلیل ارتباط با اروپا صف بندی ها و تقابل
هایی بین دیانت و سیاست و ایرانی و اسلامی و نیز متجدد و متقدم پدید آمد عوارض زیانباری را متوجه جامعه کرد . عده ای
کوشیدند مفاهیم مذکور را به صورت خصومت آمیز و نفرت انگیز در مقابل هم قرار دهند و از همین طریق به مصالح اسلامی و
انسجام جامعه خسران وارد کردند اما شهید مدرس ضمن آن که احکام شرعی و موازین دینی را چون سرچشمه ای حیات بخش
برای سعادت جامعه لازم می دید سعی می کرد از تعارض بین این مفاهیم بکاهد و ارتباطی بین آنان ایجاد کند و نشان بدهد که
سیاست از متن دیانت برمی خیزد و روی آوردن به زندگی جدید با التزام عملی به دستورات دین مبین اسلام منافاتی ندارد و
دوست داشتن وطن و علاقه به حفظ آب و خاک با گرایش های دینی نه تنها در تباین نیست بلکه می تواند ارتباط هم داشته باشد .
احترام به زبان فارسی و سنت هایی که در میان اقوام و جوامع دیده می شود تا جائی که دستورات دینی را کم رنگ نکند و ارزشهای
معنوی را تحت تاثیر قرار ندهد امر ممدوحی می باشد . خودش می گوید در نجف فکر می کردم چرا ممالک اسلامی رو به ضعف
رفته و طریق انحطاط را طی می کنند بعد از چندین روز فهمیدم که مسایل سیاسی را از باورهای دینی تفکیک کرده اند و افراد
متدین از اینکه به جرگه های سیاسی وارد شوند احتراز می کنند ناچار اشخاصی امور مزبور را در اختیار می گیرند که اعتقاد
درستی ندارند و به مصالح جامعه هم فکر نمی کنند و از این جهت کشورشان از رشد، شکوفایی و اعتلا باز می ماند بعد مدرس
می افزاید که با اساتید بزرگ خود این موضوع را مطرح کردم که چنین اختلافی از میان برداشته شود و هر کس مؤمن تر می باشد و
نسبت به دیگران فرد امینی است به سیاست کشور خدمت کند . (۷) در پایان، این نکته جالب را مطرح می کند: «. . . من و امثال من و
بزرگتر از من که مشروطه را تصدیق کردیم برای این بود که یک اختلافی از بین برداشته شود . این معنی ندارد که دولت و ملت،
سیاست و دیانت دو تا باشد . پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) که مؤسس دیانت بود . رئیس سیاست بود . از آن وقت که اختلاف
پیدا شد ممالک اسلام رو به ضعف رفت . . .» (۸)
شهید مدرس به مبانی فقهی قوانین توجه داشت ولی می خواست نمایندگانی را که اکثرا با این مباحث آشنا نبودند، آشنایی دهد و
براساس این مسئله موضع گیری های بسیار جالبی در مجلس داشت و اصولا او به عنوان یک فقیه به نظام امامت معتقد بود و
منتظر فرصتی بود تا این نظر را به نحوی اعمال کند و به همین دلیل مبارزه را از درون تشکیلات آغاز کرد تا حداقل از این طریق
به عنوان یک اهرم کنترل نظام را از انحراف مصون نگه دارد . در واقع او به این باور رسیده بود که در اسلام یک حکومت مشروع
داریم که دیانت و سیاست در آن یکی است و باید برای استقرار آن کوشید . تفکر آن شهید این بود که اسلام برای اداره جامعه
قوانین لازم را دارد و باید مصادیق آنها را یافت و این اندیشه اش با آینده نگری، فکری جامع، زمان نگر و رعایت مصالح مردم توام
بود .
این که شخصیت مدرس خورشید درخشانی چون امام خمینی را تحت تاثیر قرار داده جامعیت اوست و این که در آن شرایط آشفته
و اختناق شدید که از یک سو قحطی کشور را تهدید می کند و از سوی دیگر بیگانگان بر آن یورش آورده اند و در نظام حکومتی هم
ثبات برقرار نمی باشد شخصی در صحنه سیاست بیاید و با اعراض از دنیا به فکر عمران فرهنگی و اجتماعی باشد و با تعقل، بصیرت
و درک عالی در این راه قدم نهد و خطر تهاجم فرهنگی را بفهمد و قبل از آن که خطرات و تهدیدهایی برای کشور رخ دهد از روی
قرائن و نشانه ها زودتر از دیگران متوجه شود که برای کشور اسلامی و ملت ایران چه نقشه های مخربی را تدارک می بینند امر
مهمی است مدرس چون به خداوند توکل دارد و متکی به حمایت مردم مسلمان است از هیچ چیزی واهمه ندارد و با شجاعت پیش
می رود و بیمی به دل راه نمی دهد . سعی می کند با اتکا به تقوا و علمی که کسب کرده از موارد موجود در احکام شریعت براساس
مصلحت جامعه، قانونی را تدوین کند .
او در جنبه زندگی شخصی و استفاده از امکانات دنیایی کاملا استقلال داشت و خود کفایی رویه اش بود و در برابر عواملی که
سیا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 