پاورپوینت کامل روش برخورد با پیمان شکنان ۴۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل روش برخورد با پیمان شکنان ۴۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روش برخورد با پیمان شکنان ۴۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل روش برخورد با پیمان شکنان ۴۶ اسلاید در PowerPoint :

۱۰

به یاری و عنایت حضرت حق مقالاتی پیرامون اولین جریان مخالف حکومت امام علی (ع) «ناکثین » تقدیم شد و اینک در این مقاله
آخرین بخش پیرامون این جریان تقدیم می گردد .

نحوه برخورد با پیمان شکنان چیست؟ اصول رفتاری با اینان چگونه است؟ گفتار و سیرت امام علی (ع) در این رابطه نیز الهام
بخش است . امام (ع) در رابطه با شیوه برخورد با ناکثین بر چند محور تاکید دارند .

۱ – آگاهی و هشیاری در برابر توطئه

اولین گام برخورد با هر توطئه، باور توطئه است . اگر کسانی توطئه حتمی را توهم توطئه بنامند این خود اگر توطئه نباشد
حداقل جهالت و نادانی است . و بعد از این مرحله هشیاری و آگاهی از ابعاد و عمق توطئه دشمن است . در روایات ما «فطنه » ،
«کیاست » ، «دهاء» که بمعنای زیرکی و هشیاری است از ویژگیهای مؤمنان شمرده شده است . در کنار آن «مکر» ، «غدر» از ساحت
مؤمنان دور شمرده شده است . از جمع این دو ویژگی باین باور می رسیم که مؤمن اهل حقه بازی و مکر نیست ولی زیرکی و
هشیاری فوق العاده برگرفته از ایمان نیز دارد که او را در برابر مکر و حقه دیگران بیمه می کند به دیگر عبارت «مکار» زیرکی اش را
در مسیر کلاه گذاری به کار می برد و مؤمن زیرک تمام تلاش خویش را به کار می گیرد تا کلاه سرش نرود .

اولین گام توطئه زدائی هشیاری رهبر و امت از توطئه است .

امام علی (ع) در رابطه با توطئه ناکثین با هشیاری کامل همراه با پایبندی به ارزشهای الهی عمل کرد .

در آغاز توطئه آنان، کسانی به حضرت پیشنهاد کردند که طلحه و زبیر را تعقیب نکرده و با آنان درگیر نشود . حضرت با تاکید بر
هشیاری خویش این پیشنهاد را رد کرده و فرمود:

«والله لا اکون کالضبع تنام علی طول اللدم حتی یصل الیها طالبها و یختلها راصدها» (۱)

بخدا قسم من همچون کفتار نیستم که با ضربات آرام و ملایم در برابر لانه اش به خواب رود تا صیاد به او رسد و دشمنی که در
کمین اوست غافلگیرش کند .

در این سخن امام علی (ع) ضرب المثلی از ابلهی را ذکر کرده است . کفتار حیوانی است بسیار ابله، صیاد آهسته یا با ته پای خود یا
قطعه سنگ یا چوبدستی به لانه کفتار می زند و او به خواب می رود سپس او را به راحتی صید می کنند .

حضرت می فرماید من کاملا در برابر توطئه هشیارم و به یاری خداوند توطئه گران را ناکام خواهم گذارد .

و واقعیت تاریخی می گوید پیشنهاد فوق (برخوردنکردن با توطئه ناکثین) بسیار پیشنهاد خامی بود زیرا توطئه معاویه این بود که
با خارج ساختن کوفه و بصره از سلطه مولی، حکومت مولی را محدود به مدینه سازد ولی مولا با ابتکار عمل خود به سرعت بصره و
کوفه و در نتیجه تمام عراق را نجات داده و توطئه منافقانه معاویه را در نطفه خفه کرده و شاهد براین توطئه نامه ای است که
معاویه در آغاز توطئه برای زبیر و طلحه نوشت و زبیر را به عنوان امیرالمؤمنین خطاب کرده و گفت پس از او طلحه امیرالمؤمنین
است . (۲)

سراسر زندگی مولی اسوه و نمونه ای از هشیاری است بویژه دوره حکومت ۵ ساله مولا . و این درسی است برای زمامداران جامعه
اسلامی که هیچگاه توطئه دشمن را دست کم نگیرند که به تعبیر مولی علی (ع) «من نام لم ینم عنه » (۳) اگر کسی بخوابد باید
بداند که دشمنش نخوابیده است .

در کنار این هشیاری، هشیاری امت نیز اصلی اساسی در خنثی کردن توطئه هاست و حضرت در هر سه نبرد الهی اش بویژه جنگ
با ناکثین در تزریق هشیاری تلاش فوق العاده ای کرد اگرچه متاسفانه در مواردی عوام فریبی دشمن به حدی زیاد بود که گاه
لشکریان حضرت را هم تحت تاثیر قرار می داد و حضرت برای جلوگیری از خطر عوام فریبی پیوسته بر معیار گرائی تاکید می کرد .

در این نبرد شخصی به نام «حارث بن حوط » خدمت امام (ع) آمد و گفت: «اترانی اظن ان اصحاب الجمل کانوا علی ضلاله » ؟

آیا فکر می کنی که من گمان دارم اصحاب جمل گمراهند؟

«فقال: یا حارث انک نظرت تحتک و لم تنظر فوقک فحرت انک لم تعرف الحق فتعرف اهله و لم تعرف الباطل فتعرف من اتاه » . (۴)

ای حارث تو به پایین نگاه کرده ای و به بالای سرت نظر نیفکنده ای (کنایه از آن که بینش سطحی داری) لذا در تحیر فرو رفتی (و
ندانستی کدام طرف را اختیار کنی) تو حق را نشناختی تا کسی را که بر حق است بشناسی و نیز باطل را هم نشناخته ای تا کسانی
که طرفدار آن هستند بشناسی؟

این سخن مولا گویای این است که راه مبارزه با سطحی اندیشی در رابطه با توطئه ها معیار گرائی یعنی حق شناسی است . باید
حق را شناخت و همه را با محک «حق » محک زد . این است راز سلامت ولی اگر این عنصر بصیرت نبود چه بسا با انحراف شخصیتی
دهها نفر بلغزند . در روایتی از حضرت امام صادق (ع) رسیده است: «من دخل فی هذا الدین بالرجال اخرجه منه الرجال کما
ادخلوه فیه و من دخل فیه بالکتاب و السنه زالت الجبال قبل ان تزول » (۵)

کسی که به پیروی از اشخاص پیرو دین شود پیمانها او را از دین بیرون می برند آنچنان که واردش کردند و آن کس که با معیار
کتاب و سنت به دین گرایش یابد کوهها از جای خود برکنده می شوند ولی او از عقیده اش جدا نخواهد شد .»

۲ – برخورد منطقی و موعظه

دومین سخن در رابطه با شیوه رفتاری با ناکثین و نیز همه منحرفان دعوت به شیوه استدلال و موعظه حسنه و جدال نیکوست
زیرا که دستور قرآن است : «ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن ان ربک اعلم بمن ضل عن
سبیله و هو اعلم بالمهتدین » . (۶)

با حکمت و اندرز نیکو به سوی پروردگارت دعوت نما و با آنها به طریقی که نیکوتر است استدلال و مناظره کن پروردگار تو از هر
کسی بهتر می داند چه کسانی از طریق او گمراه شده اند و چه کسانی هدایت یافته اند .

این سه نکته اساس دعوتها و ابلاغ رسالت هاست و راز تنوع این شیوه ها تنوع حالات و روحیه هاست، برخی تنها با منطق اقناع
می شوند، برخی با موعظه حسنه از انحراف کنده خواهند شد و برخی را جدال به بهترین شیوه به راه حق خواهد آورد . و امام علی
(ع) در این نبرد از تمام این شیوه ها استفاده کرد تا سران شورش بویژه طلحه و زبیر را از انحراف باز دارد .

امام علی (ع) پیش از آغاز جنگ فریاد زد: «لا تعجلوا حتی اعذر الی القوم » عجله نکنید تا اتمام حجت کنم . آنگاه عبدالله بن عباس
را خواست و قرآنی به دست او داد و فرمود قرآن را به دست گرفته و طلحه و زبیر را دعوت به حکمیت قرآن کرده به آنها بگو «الم
تبایعانی مختارین؟ فما الذی دعاکما الی نکث بیعتی و هذا کتاب الله بینی و بینکما؟»

آیا با اختیار با من بیعت نکردید؟ پس انگیزه شما در پیمان شکنی چیست؟ بیائید به کتاب خدا به عنوان حکم تن دهید!

عبدالله ابن عباس گوید من این پیام را از ابتدا به زبیر ابلاغ کردم چون احساس کردم او به ما نزدیک تر است و از او خواستم سر از
مخالفت بردارد او در پاسخ گفت به صاحبت (علی «ع ») بگو که ما از سر اکراه با تو بیعت کرده ایم و نیازی به حکمیت کتاب نیست .

پس از زبیر سراغ طلحه آمدم و پیام مولا را به او ابلاغ کردم و انگیزه او را از مخالفت با مولا پرسیدم او پاسخ داد: من خونخواه
عثمانم . علی (ع) گمان کرده است با تسلط بر کوفه، سلطه کامل یافته؟ چنین نیست بخدا قسم در نامه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.