پاورپوینت کامل زندگی، اندیشه و اخلاق آیت الله شهید علی قدوسی پرتوهای پرهیزکاری ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل زندگی، اندیشه و اخلاق آیت الله شهید علی قدوسی پرتوهای پرهیزکاری ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زندگی، اندیشه و اخلاق آیت الله شهید علی قدوسی پرتوهای پرهیزکاری ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل زندگی، اندیشه و اخلاق آیت الله شهید علی قدوسی پرتوهای پرهیزکاری ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint :
۳۲
فضایل و مکارم
شهید قدوسی با تزکیه و تهذیب نفس و نیز تصفیه درون از طریق عبادت و رعایت موازین شرعی مسیر کمالات را طی کرد و بر
فراز این قله رستگاری و پارسایی قرار گرفت و بر اثر این توفیق بزرگ معنوی، جویبارهای باطراوتی از فضائل و کرامات را جاری
ساخت که جامعه و نیز مرتبطین با او از این حالات روحانی بهره می گرفتند، اهم این خصال پسندیده را می توان در امور ذیل بیان
نمود:
۱ – اخلاص:
مهمترین ویژگی که مورد نظرش بود، اخلاص در عمل و انجام تکالیف برای رضایت خدا بود و نه تنها خودش به این مهم اهتمام
می ورزید بلکه از دیگران هم انتظار داشت چنین باشند، یک بار کسی فامیل خود را عوض کرده بود، شهید قدوسی می گفت این
معنا کشف می کند که وی به دنبال خیالات نفسانی است و از این جهت از چشم من افتاد، غرضش این بود که اعمال و تصمیم های
آدمی هرچقدر هم اندک باشد از مبادی نفسانی منشا می گیرد چه بسا یک رفتار کوچکی که از نفسانیت بزرگی حکایت دارد و
اسارت روح را نشان می دهد، همین اخلاص فوق العاده اش سبب گردید که از هرگونه مطرح شدن اجتناب کند و خدمات و
افتخارات آن بزرگوار در زمان حیاتش و بعد از شهادتش هم آن چنان که باید و شاید شناخته نشود، با تشخص و شهرت طلبی
ناسازگار بود و آن را منشا سقوط انسان می دانست در تمام عمرش حتی یکبار مسؤولیت امام جماعت را نپذیرفت، آرام و بدون
جلب توجه دیگران به مجالس وارد می شد و در پایین مجلس در بین افراد عادی می نشست، اهل وعظ و خطابه رسمی جز براساس
احساس وظیفه شرعی نبود، کمتر حاضر به مصاحبه با رسانه ها و صدا و سیما می شد به ویژه اگر بنا بود از عملکردهای خود دفاع
کند و می گفت: از چشم مردم افتادن بهتر از این است که انسان در دام نفس اسیر شود . از جاه و مقام ظاهری نفرت داشت و با
برخوردهای اولیه می شد این خصلت را در وی دید . از این که محور قوم، گروه و دسته ای باشد و افرادی دورش جمع شوند و نزد او
رفت و آمد کنند منزجر بود و از هر عاملی که او را به این وادی بکشاند اجتناب می کرد، قبل از فرا رسیدن اعیاد منزل را ترک
می کرد که مبادا کسی در این دید و بازدید دست او را ببوسد و اگر در مواقعی کسی قصد این کار را داشت با قدرت جسمی خاصی
وی را از این کار منع می نمود . از ریاکاری نفرت داشت و نمی خواست عملی را که انجام داده اظهار نماید و به رخ افراد بکشد و
وجهه ای در جامعه بدست آورد، حتی با اشاره و کنایه هم نمی فهمانید که چنین و چنان کرده ام و این را هم نوعی تزویر می دانست .
۲ – تقید و تعهد:
تقوای استوار و تعهد خلل ناپذیر خصلتی بود که هر کس آیه الله قدوسی را می شناخت این وصف را در وی مشاهده می کرد و به
راستی آن شهید مواظبت ها، دقت ها و موشکافی هایی خاص در این امر از خود بروز می داد، برای رسیدن به مراحل ایمان و
پارسایی انجام مستحبات و پرهیز از مکروهات را امری ضروری می شمرد و ترک واجب و ارتکاب حرام را برای یک مؤمن امری
محال می دانست، وظیفه شرعی و تعهد در مقابل قرآن و اسلام برایش یک اصل مسلم بود و همیشه در همه جا کارها را با این اصل
تطبیق و به آن عمل یا آن را رد می کرد، تب حمایت از محرومین و انقلابی بودن، نمی توانست در او اثری داشته باشد مگر آنجا که
اسلام اجازه داده بود و چه اتهامات و عکس العمل هایی متوجه اش کردند تا بلکه اموری دیگر به جای حق برای او اصل گردد ولی
قبول نکرد، حاضر نبود حتی برای یک لحظه به اسم مصلحت و اقتضاء سیاست بر خلاف مصالح اسلام عمل کند و تنها به قانونی
احترام می گذاشت که حکم اسلام را در بر داشته باشد و لذا فریب منادیان دروغین آزادی و آزادی خواهی را جهت میدان دادن به
گروههای محارب و ضد انقلاب نخورد و راه سوء استفاده منحرفین را سد نمود، محبوبیت فرد در بین مردم، سوابق مبارزاتی و
علمی و برخی تشخص ها هیچ کدام مجوز این نمی شد که قدوسی از تخلف افراد صرف نظر کند یا به اشخاصی مسؤولیت بدهد
چنانچه یک قاضی تخلف می کرد اگر مردمان دیاری با او مخالف می شدند او را برکنار می کرد در عین حال مراقب بود که مبادا
تحت تاثیر جوسازی ها یا تومار بازی ها فرد مخلصی که مشغول کار است به خاطر عمل کردن به وظیفه اش توبیخ یا تنبیه شود،
کمتر مسؤولیت می پذیرفت و این برنامه نیز براساس وظیفه شرعی او بود .
شهید قدوسی ضمن این که تعبد و تقید نسبت به موازین اسلامی را خودش پیاده کرده بود حساسیت شدیدی داشت به این که
شاگردانش چنین باشند و از این که طلبه ای زیاد بخندد یا وقتش را به باطل و امور بیهوده و غیر مربوط صرف نماید ناراحت
می شد .
۳ – مدیریت، نظم و قاطعیت:
مدیریت، نظم و قاطعیت، نظم شدید و نمونه شهید قدوسی، زبانزد خاص و عام بود و مقررات مؤسسه ای که او بر آن نظارت
داشت، باید کاملا اجرا شود و تخلف از ضوابط را از هیچ کس قبول نمی کرد، در مقابل بی نظمی هیچ گونه انعطافی از خود نشان
نمی داد و این در حالی بود که می گفت اگر من بچه یتیم و یا فرد درمانده ای را ببینم دلم می خواهد در کنارش به گریه بنشینم و
این رقت قلب و عاطفه شدید چندین بار نمودار گردید . او نخستین کسی بود که نظم را در مدارس طلاب مستقر کرد و خود اسوه
الگوی نظم در همه امور بود، قبل از ساعت مقرر در مدرسه منتظریه (حقانی) حاضر می شد و از کوچکترین بی نظمی و تاخیر
بدون علت شرعی نمی گذشت، تا دیروقت در مدرسه می ماند و کار امروز را به فردا موکول نمی نمود، درس طلبگی را با سیستم
جدید آموزشی تلفیق داد، کلاس های مرتب و راحت، تخته و کچ و نقشه، میز و صندلی، و دفتر حضور و غیاب تهیه کرد، در عمل به
آنچه که وظیفه شرعی خود تشخیص می داد ذره ای مجامله نمی کرد و اصرار و چانه زدن در مقابلش بی فایده بود . در ابتدا جوانب
کار را به دقت می سنجید سپس تصمیم می گرفت و پس از آن وارد عمل می شد و در این وقت بود که هیچ کس قادر نبود او را از
ادامه کار باز دارد .
شهید قدوسی از تقیدات زننده حاکی از بی شخصیتی و پای بندی به اوهام و خیالات مانند تقید به نشستن کنار دیوار در جلسات
بیزار بود و مقید بود هر جا که فضایی خالی هست بنشیند و با قاطعیت و صلابت در مقابل رسم پوسیده و جاهلی، استقامت نشان
می داد و به آداب متکی به خرافات پشت پا می زد، دیر باور بود و با یک دلیل ساده و براساس یک نقل قول ضعیف و یا بی اساس
مطلبی را قبول نمی کرد و به زودی قانع نمی شد از این رو باورهای خود را هم به سادگی از دست نمی داد، برای رسیدن به اهدافی
که داشت سعی می کرد کم خطرترین راه را برگزیند، هیچ وقت به شیوه های ساده لوحانه، عجولانه که معمولا ندامت زا و
شکست پذیر است متوسل نمی گردید، به همین دلیل ساواک نتوانست از او ردپایی یا مدرکی به دست آورد و گاه او با این تدبیر و
ژرف اندیشی، نیروهای امنیتی را گیج می کرد، در مدت پانزده سال که مدیریت مدرسه حقانی را عهده دار بود، بحرانهای مختلفی
پیش آمد و موضوعات جنجالی و مسایل اختلاف برانگیز در سطح جامعه و یا میان حوزویان یا در مورد مدرسه مطرح می شد و گاه
موضع گیری های تندی از سوی بعضی شاگردان موجب تشنج و از هم گسیختگی کارها می گردید، اما شهید قدوسی این مسایل را
به آرامی طی می کرد و برای رفع بحران ها و ناگواری ها به نحو مطلوبی چاره اندیشی می کرد، وقتی برای کاری مصمم می گشت از
آن افرادی نبود که سست بشود و مشکلات و دشواری های طریقی را که انتخاب کرده بود می پذیرفت و با بردباری از آنها می گذشت،
حاضر نبود خلاف باورها و اعتقاداتش با خواهش رفقا رفتار کند و اگر چیزی را تشخیص می داد امکان نداشت خلاف آن را عمل
کند، مگر این که به باور جدیدی برسد، زیر بار توقعات بیجا و توصیه دیگران نمی رفت و در حالی که در مقام صرف بیت المال مو را
از ماست می کشید قاطعانه جلوی توقیف ها، مصادره ها و بازداشت های بی رویه را می گرفت، هرچند بر علیه او تظاهرات و تبلیغ
می کردند، در عین حالی که برای رشد مردم تلاش می نمود برای جلوگیری از نفاق و حفظ امنیت جامعه با تقوا و پارسایی
فوق العاده که از ایشان ملحوظ و محسوس بود احکام قاطع و انقلابی صادر می کرد و همین برخورد جدی بود که تا اندازه های لجام
گسیختگی گروهک های مهاجم به جان و مال و دین و آبروی مردم را مهار کرد .
شهید قدوسی با حساب و کتاب و از روی بصیرت عقلی و باطنی مطلبی را ادعا می کرد و تا آخر پای این ادعا می ایستاد اگرچه
گروهی مخالفش می شدند، حتی از سلامتی خود در این راه مایه می گذاشت .
۴ – رعایت امور بیت المال و صرفه جویی:
آیه الله قدوسی در دو امر، بیت المال و حق الناس، بسیار دقت می کرد، از چای، نهار و امکانات اولیه هر فرد مسؤول استفاده
نمی کرد و تمام حساب های دادستانی را به منزل می برد و شخصا به آنها رسیدگی می کرد و معتقد بود یک ریال اگر اشتباه شود
باید در روز قیامت پاسخگو باشد، در حق الناس هم بسیار حساس بود تا جایی که دستور داده بود مشروبات توقیف شده را خالی
کرده و شیشه های آنها را به صاحبانشان برگردانند چون خرید و فروش و استفاده از مشروبات الکلی حرام است و می توان آن را
توقیف کرد، اما شیشه های آنها شامل حال این حکم نمی شود، برای این که ذره ای از راه حق منحرف نشود با احتیاط بسیار هر نوع
راهی را که امکان داشت غیر حق باشد سد می کرد و به همین دلیل از پذیرفتن هر نوع هدیه ای امتناع می نمود، یکی از همسایگان
ایشان نقل می کند یک بار مشاهده کردم شهید قدوسی از منزل بیرون آمد و باعجله در کوچه می دود و همراه ایشان فرزندش در
حالی که پتویی در دست دارد حرکت می کند! پرسیدم چه شده است؟ گفت: یکی از خانواده های زندانیان این را در منزل گذاشته و
رفته است و می خواهم سریعا آن را پس دهم تا این اعمال دیگر تکرار نشود . در طول مدت تصدی دادستانی انقلاب هرگز حقوقی
برای خود منظور نداشت و از امکانات ومزایای مالی که حق او بود، استفاده نکرد با این که جواز استفاده مشروع از این امکانات را
خود به بسیاری از افراد می داد، کاملا مراقب بود که اموال شخصی با امور بیت المال مخلوط نگردد . وقتی به سمت دادستانی
منصوب شد به تهران آمد، و چون در این شهر منزلی نداشت خانه یکی از روحانیون را اجاره کرده حاضر نشد در منازل مصادره ای
سکونت اختیار کند، سیاست ایشان در حفظ و نگهداری اموال و امکانات بیت المال موجب شد که بسیاری از اموال مربوط به
دولت در نهایت مراقبت جمع آوری و نگهداری شود و ماموران می دانستند در صورتی که کوچکترین بی توجهی در این باره بکنند
به سختی مورد اعتراض و توبیخ آن قاضی به خون خفته قرار می گیرند . اصرار زیادی بر نفی رفاه طلبی و از بین بردن احساس
راحتی داشت و کاملا مواظب بود افرادی را مسؤول بیت المال کند که کاملا فهمیده اند آنچه زیر دست آنهاست مربوط به محرومان
است و هر ذره ای از آنها حساب و کتاب دارد و به شدت با اسراف و مصارف بیمورد و بیهوده مخالف بود یکی از اساتید دانشگاه
اصفهان نقل می کرد شهید قدوسی در پایان سال تحصیلی مدرسه حقانی پولی در پاکت گذاشت تا من به عنوان حق التدرس بدهد،
هرچه اصرار کرد نپذیرفتم و درخواست یک قطعه پارچه برای کفن نمودم، گفت آن را از مال خودم می دهم و ای دریغ که من لایق
این موهبت و محبت نبودم . بعد از تجدید بنای مدرسه و نصب شوفاژ کلاسها گرم و راحت بود اما دفتر کار قدوسی سرد بود وقتی
علت را پرسیدم گفت: در مواقع تنهایی ضرورت ندارد برای من تنها یک اتاق به این بزرگی گرم باشد، اگر از تلفن مدرسه استفاده
می کرد از جیب خودش وجه آن را می پرداخت، آیه الله گیلانی خاطرنشان نموده است شهید قدوسی در مصرف بیت المال خیلی
محتاط بود اما در مواقعی که قرار بود از مال خودش برای دوستان خرج کند نهایت سخاوت و صفت کریم بودن خود را نشان می داد
یکی از افرادی که کارهای چاپی و تایپی مدرسه حقانی را انجام می داد نقل کرده است روزی در آن اتاقی که مشغول کار بودم پاکت
نامه ای را که روی زمین افتاده و له شده و آسیب دیده بود برداشتم تا داخل سطل زباله بیندازم، ایشان آن را از من گرفت وگفت:
این که پشتش سفید است، یعنی یک بار دیگر می توان از آن استفاده کرد!
بیشتر و یا تمام کارهایی را که یک یا چند کارمند ساده و معمولی می توانستند انجام دهند خود شخصا انجام می داد، از هر قلم و
برگ کاغذی حداکثر استفاده را می نمود و غالبا یادداشت های موقتی را با مداد می نوشت تا پس از رفع نیاز آنها را پاک کند و از
کاغذ آن مجددا بهره گیرد، هنگام غروب و حتی اگر شب ها مشغول نوشتن نبود و با کسی صحبت می کرد از روشن کردن چراغ و
مصرف برق خودداری می کرد در عین حال از تمام امکانات و آنات زندگی خود در رسیدن به هدف استفاده می نمود و از
برخوردهای زودگذر با اشخاص و فرصت های آن نیز به نحوی در جهت منظورهای عالی که در ذهن داشت بهره برداری می کرد،
اوقاتش را به طرز مدبرانه ای برای کارهایی که داشت تقسیم کرده بود و به همین دلیل گاهی فرصت نمی کرد با همسایه ای که از
دوستان طلبگی و از مدرسان معروف حوزه بود حتی یک رفت و آمد کوتاه داشته باشد، اوقاتش به امور اجتماعی تعلق داشت،
مصرف وقت از سوی او بسیار دقیق و حساب شده بود، صرفه جویی در زمان نیز از خصال بارز او به شمار می رفت، ورع و پارسایی
ایشان به امور مالی و اوقات عمر منحصر نمی گردید بلکه در گفتار کمال احتیاط را می نمود که مبادا مرتکب غیبت و یا بهتان شود و
حقوق اجتماعی و اخلاقی افراد نادیده گرفته شود .
۵ – فروتنی، زهد و ساده زیستی:
آیه الله قدوسی نهایت فروتنی را نسبت به دوستان و آشنایان و نیز مردمان عادی داشت، همیشه به همه پیش سلام بود و از تبختر و
کبر و غرور بیزاری می جست . با وجود آن که به درجه اجتهاد رسیده بود همچون یک انسان عادی پشت میز و یا روی زمین
می نشست، به همه سلام می نمود و جلوی پای هر استاد و طلبه ای بلند می شد، در مدرسه حقانی با آن درجه علمی دروس در
سطوح پایین را تدریس می نمود به عنوان مثال رساله توضیح المسائل و گلستان سعدی را درس می داد و چه موشکافیها و دقت که
در همین دروس داشت مفاهیمی چون شهرت اجتماعی، مرید داشتن، ریاست و تقدم و تاخر و امثال این ها اموری بود که استاد
قدوسی به آن ها می خندید و اگر می دید کسی از هم لباسهای او گرفتار این اوهام است جدا رنج می برد با این وصف تاکید می کرد
گاهی وظیفه شرعی ایجاب می کند که آدمی موقعیتی را بدست آورد یا در حفظ موقعیتی کوشا باشد .
یکی از اساتید گروه علوم تربیتی دانشگاه اصفهان نقل می کرد وقتی به مدرسه ای که مدیریت آن به عهده شهید قدوسی بود آمدم
تا به تدریس مسایل تربیتی و روان شناختی بپردازم مردمی را دیدم با لباس ساده و بی پیرایه، چهره ای گشاده، چشمانی درشت و
نافذ و صبور و بردبار و دوست داشتنی، کمتر گوینده است و بیشتر شنونده، به تلفن ها مختصر و مفید جواب می دهد،
نیازمندی های استادان و شاگردان را گوش می دهد و یادداشت می کند و برای بر آوردن آنها در اسرع اوقات اقدام می کند .
او چنان در دوران طلبگی زاهدانه زندگی می نمود که گاهی قرصی نان را به دو نیم می کرد و از خوردن بیشتر از نصف آن
خودداری می نمود و زمانی لباسی نسبتا گرانبها را به سائل رهگذر می داد و این در حالی بود که از لحاظ امکانات مالی و اوضاع
خانوادگی در وضع مناسبی بسر می برد . یک بار که به مشهد مقدس مشرف شده بود، سختی های بسیاری را تحمل کرد خودش
می گوید یکبار که حدود دو الی سه ماه در آنجا بودم تنها وسیله ای که داشتم یک جاجیم بود که شبها در حرم روی آن می خوابیدم
و غذایم نان خالی و هلوی مشهدی بود . طوری که بعد از مدتی یکی از دوستانم مرا دید و گفت اگر وضع تو به این شکل ادامه یابد
دیگر به قم برنخواهی گشت . در کیفیت لباس پوشیدن و اصلاح سر و صورت ظاهر خود را همچون طلبه ای معمولی می آراست،
دقت داشت حجم عمامه اش بزرگ نباشد و محاسنش از حد خاصی بلندتر نگردد . هر کس با او مانوس بود اخلاص و بی تکلفی و
تخلق وی را به فضایل اسلامی می دید در همان اوقاتی که دادستان کل انقلاب اسلامی و عضو شورای عالی قضایی بود، تنها و بدون
هیچ پیرایه ای در خیابانهای قم حرکت می کرد یکی از یارانش می گوید در روز جمعه ای که فردایش (روز شنبه) به شهادت رسید
برای صرف ناهار افتخار میزبانی او را داشتم با کمال صفا و اخلاص و بدون هیچ پیرایه و تکلف پس از آن که غذایش را خورد روی
فرش اتاق خوابید و پس از کمی استراحت آخرین خداحافظی را با ما کرد .
از پذیرفتن هر نوع امتیاز مالی اجتناب می کرد و در تمام مدتی که در مدرسه حقانی مشغول انجام وظیفه بود حقوق و پولی
دریافت ننمود حتی در موارد بسیاری از اموال شخصی در راه بهبود امکانات مدرسه خرج می کرد افراد پولدار و کسانی که برای
کم
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 