پاورپوینت کامل علم و عمل در نهج البلاغه علوی ۵۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل علم و عمل در نهج البلاغه علوی ۵۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل علم و عمل در نهج البلاغه علوی ۵۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل علم و عمل در نهج البلاغه علوی ۵۹ اسلاید در PowerPoint :
۳۸
۱ – امامت علم نسبت به عمل
آنکه دیده دل او بیناست و عمل وی از روی بصیرت است، مرحله آغازین عمل او «علم » می باشد; علم به این که عمل وی به سود
اوست یا به زیان او . اگر به سود او بود بدان اقدام نموده یا آن را ادامه می دهد و چنانچه به زیان وی بود آن را انجام نداده یا متوقف
می کند:
«فالناظر بالقلب، العامل بالبصر، یکون مبتدا عمله ان یعلم اعمله علیه ام له، فان کان له مضی فیه، و ان کان علیه وقف عنه » (۱)
براین اساس، آنکه بدون علم دست به کاری می زند مانند کسی است که بیراهه یا کژراهه را طی می کند که دوری وی از راه راست،
جز بر دور شدن او از هدفش نخواهد افزود; و در مقابل، آنکه عالمانه به انجام کاری می پردازد نظیر شخصی است که صراط
مستقیم را می پیماید:
«فان العامل بغیر علم کالسائر علی غیر طریق فلایزیده بعده عن الطریق الواضح الا بعدا من حاجته، والعامل بالعلم کالسائر علی
الطریق الواضح » (۲)
عالمی که در مرحله عمل، از راهنمایی علم خود مدد نگیرد و به غیر علم خویش عمل نماید، مانند جاهل سرگردانی است که از
بیماری جهل خود بهبود نمی یابد زیرا بین شخصی که به دستور راهبر خویش ترتیب اثر نمی دهد و بین کسی که فاقد راهنماست،
از نظر نتیجه، تفاوتی متصور نیست; گمراهی اولی، سلب هدایت به انتفاء محمول است و ضلالت دومی سالبه به انتفاء موضوع: «ان
العالم العامل بغیر علمه کالجاهل الحائر الذی لایستفیق من جهله » (۳)
توصیف علم به «نور» که در برخی از سخنان حضرت امیرالمؤمنین (علیه افضل صلوات المصلین) آمده است، تعبیر لطیف و
دقیقی از امامت علم نسبت به عمل می باشد . ویژگی نور آن است که به ذات خود روشن است و علاوه بر آن، روشنگر غیر خویش
می باشد و هر چیز دیگر در شعاع آن دیده می شود .
بدین سان، «عالم » آن انسان بهره مند از نور است که در پرتو آن، هم راه خود را از بیراهه تشخیص می دهد و به روشنی طی می کند
و هم راه دیگران را از کجراهه تمیز داده در برابر آنها روشن می سازد، و جامعه نسبت به او چونان ماموم نسبت به امام خویش است
که از نور علم وی استمداد می نماید: «لکل ماموم اماما یقتدی به و یستضی ء بنور علمه » (۴)
و به همین دلیل است که حضرت امیر (ع) کسی را برای تصدی امر ولایت مسلمین و زعامت امت اسلامی شایسته می داند که
آگاهترین مردم به احکام و حکم الهی بوده و از قوی ترین نورافکن در راهنوردی و رهبری برخوردار باشد: «ان احق الناس بهذا
الامر اقواهم علیه و اعلمهم بامر الله فیه » (۵)
معیار یک جامعه پیشرو و متمدن آن است که در پیشاپیش خود از چنین پیشوایی برخوردار و در پس او از چنان پیروانی بهره مند
باشد و ملاک یک جمعیت ایستا و جاهلی آن است که در آن به جای آنکه عالم قدر بیند و در صدر نشیند، لگام بر دهان، شاهد
اکرام جاهلان باشد; دانا به خاطر اظهار علم خویش مسبوب و مردم از نور علم او محجوب و نادان به جهل خویش محبوب گردد:
«عالمها ملجم و جاهلها مکرم » (۶)
حضرت علی (ع) مردم را سه گروه می داند . نخست: عالمان ربانی که هم ارتباط آنها با رب العالمین قوی است و هم نسبت به
تربیت دیگران اهتمام می ورزند یعنی نوری که آنها را احاطه کرده و آنان در صحبت یا کسوت آن قرار دارند، هم راهنمای خود
آنهاست و هم راهبر دیگران .
دوم: علم آموزانی که می کوشند در سایه تحصیل نور علم، راه نجات را شناخته و بپیمایند .
سوم: پشه های سرگردان و درهم غلتان که به پیروی هر بانگی و با وزش هر بادی به سمتی متمایل می گردند، کسانی که از فروغ
علم بی بهره اند و به پایگاه مستحکم و استواری پناه نیاورده اند:
«الناس ثلاثه: فعالم ربانی و متعلم علی سبیل نجاه و همج رعاع، اتباع کل ناعق، یمیلون مع کل ریح، لم یستضیئوا بنور العلم و لم
یلجئوا الی رکن وثیق » (۷)
پارسایان که علم را به عنوان یک حقیقت نوری شناخته اند، از نشانه های آنان آزمندی در کسب نور و دانش است:
«فمن علامه احدهم انک تری له . . . حرصا فی علم » (۸)
و جان آنها چندان تشنه علم است که هرگز از آن سیراب نخواهد شد:
«منهومان لایشبعان: طالب علم و طالب دنیا» (۹)
و توده های انسانی عموما و کارگزاران دستگاه حکومت علوی (ع) خصوصا، به امر آن حضرت، موظف به محاسبه، مذاکره و اکثار
مدارسه با این گروه اند:
«جالس العلماء تسعد» (۱۰)
«جالس العلماء تزدد علما» (۱۱)
«ذاکر العالم » (۱۲)
«اکثر مدارسه العلماء و مناقشه الحکماء» (۱۳)
تا جامعه اسلامی به یک مدرسه بزرگ و دانشگاه عظیم مبدل و از این رهگذر سعادت همگان تضمین گردد و گوهر درخشنده
دانش همواره روشنی بخش صحنه سیاست اسلامی باشد .
۲ – دانش سودمند و زیانبار
در برخی از نیایشهای رسول اکرم (ص) و سخنان امیرالمؤمنین (ع) تعبیر علم نافع و علم غیر نافع به چشم می خورد; نظیر:
«اعوذ بک من علم لاینفع » (۱۴) پروردگارا از دانشی که سودی ندارد به تو پناه می برم .
«لا خیر فی علم لاینفع » (۱۵) در علمی که سودمند نباشد خیری نیست .
«وقفوا اسماعهم علی العلم النافع لهم » (۱۶) پارسایان گوش جان خود را به دانشی که برایشان سودمند است سپرده اند .
«رب عالم قد قتله جهله و علمه معه لاینفعه » (۱۷) چه بسا عالمی که کشته جهل خویش است و علمی که با اوست برای وی سودمند
نیست .
معیار تشخیص علم نافع از علم غیر نافع در کلمات نورانی حضرت علی (ع) چنین بیان شده است:
«العلم علمان: مطبوع و مسموع، و لاینفع المسموع اذا لم یکن المطبوع » (۱۸)
علم مطبوع همان علم فطری به فجور و تقوی است; علمی که همزاد انسان است و آدمی با سرمایه این دانش به جهان قدم نهاده
است و همسفر ابدی او خواهد بود لذا از آن به «علم میزبان » تعبیر می شود:
«و نفس و ما سویها فالهمها فجورها و تقویها» (۱۹)
علم مسموع همان علم فکری است که انسان در بدا تولد فاقد آن است و سالیانی در حوزه یا دانشگاه از کتاب و کتیبه آن را کسب
می کند:
«والله اخرجکم من بطون امهاتکم لاتعلمون شیئا» (۲۰)
و در هنگام رحلت از دنیا یا پیش از آن، آموخته های اکتسابی خود را به دست نسیان می سپارد:
«ومنکم من یرد الی ارذل العمر لکیلا یعلم من بعد علم شیئا» (۲۱)
«ومنکم من یرد الی ارذل العمر لکیلا یعلم بعد علم شیئا» (۲۲)
لذا از آن به عنوان «علم میهمان » یاد می شود .
طبق بیان حضرت علی (ع) علم فطری، علم نافع است و نیز هر دانش کسبی که به علم فطری بازگردد و با آن هماهنگ باشد و
زمینه شکوفایی آن را فراهم کند علم نافع خواهد بود وگرنه سودی نخواهد داشت .
و چون علم فطری با عمل همراه بلکه عین عمل است، علم نافع دانشی خواهد بود که عین عمل باشد یا دست کم به عمل بنشیند
تا انسان در پرتو آن راه کمال را ببیند و با پیمودن آن به هدف نایل گردد .
و چون اثر علم آن است که امام عمل باشد، و این اثر تنها بر علم نافع مترتب است، لذا علم غیرنافع «جهل » شمرده شده است، زیرا
مهمترین ثمر علم را که امامت عمل است فاقد می باشد:
«العلم مقرون بالعمل، فمن علم عمل، و العلم یهتف بالعمل، فان اجابه و الا ارتحل عنه » (۲۳) یعنی علم قرین عمل است، از این رو هر
کس عالم باشد به علم خود عمل کند، و علم عمل را به دنبال خود فرا می خواند، اگر عمل بدان پاسخ مثبت داد و فراخوان علم را
اجابت نمود، می ماند وگرنه از صحنه جان آدمی کوچ می کند .
و روشن است که با رحلت علم از صحیفه نفس انسانی، جهل که عدم ملکه علم است، دامنگیر آدمی خواهد بود .
در مقابل، آنکه به دانش خویش عمل کند، علم به آنچه تاکنون بدان جاهل بود نیز به او اعطا و همواره بر علوم وی افزوده خواهد
شد:
«من عمل بما علم کفی علم ما لم یعلم » (۲۴)
«من عمل بما علم رزقه الله علم ما لم یعلم او علمه الله » (۲۵)
«من عمل بما علم ورثه الله علم ما لم یعلم » (۲۶)
اکنون معلوم می شود که انسان چگونه می تواند بر دانش خویش بیافزاید یا خدای ناکرده علم خود را به جهل مبدل سازد:
«لاتجعلوا علمکم جهلا و یقینکم شکا، اذا علمتم فاعلموا و اذا تیقنتم فاقدموا» (۲۷) علم خود را به جهل و یقین خویش را به شک
تبدیل نکنید، هنگامی که عالم شدید، به علم خود عمل کنید و زمانی که یقین برایتان حاصل شد، (براساس آن) اقدام کنید .
«رب عالم قد قتله جهله و علمه معه لاینفعه » (۲۸)
علم غیر نافع، علاوه بر آنکه برای شخص عالم، سودمند نیست، به حال دیگران نیز نفعی نداشته بلکه برای جاهلان زیانبار نیز
هست زیرا سبب می شود آنها از تعلم امتناع ورزند:
«اذا ضیع العالم علمه استنکف الجاهل ان یتعلم » (۲۹)
«انما زهد الناس فی طلب العلم کثره ما یرون من قله من عمل بما علم » (۳۰) یعنی تنها چیزی که مردم را نسبت به فراگیری علم
بی رغبت کرده است، این است که بسیار می بینند که عالم عامل و کسی که به آنچه می داند عمل نماید اندک است .
لذا حضرت امیر (ع) فرمود: در علم غیر نافع هیچ خیری نیست (نه برای خود عالم و نه برای دیگران) :
«لا خیر فی علم لاینفع » (۳۱)
اصل کلی و ضابط عام در این زمینه را حضرت علی (ع) این گونه تبیین نموده اند:
«من نصب نفسه للناس اماما فلیبدا بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره، ولیکن تادیبه بسیرته قبل تادیبه بلسانه، و معلم نفسه و مؤدبها
احق بالاجلال من معلم الن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 