پاورپوینت کامل معاد یا سیر تکاملی انسان ۴۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل معاد یا سیر تکاملی انسان ۴۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معاد یا سیر تکاملی انسان ۴۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل معاد یا سیر تکاملی انسان ۴۶ اسلاید در PowerPoint :

۱۲

اگر ما به جهان آفرینش نظری بیفکنیم مشاهده می کنیم که سراسرجهان به طور یک پارچه در حرکت است ; حرکتی
صعودی و تکاملی به سوی هدف. در میان این موجودات عالم انسان هم، چنین سیری را درپیش دارد. این حرکت از آغاز
تشکیل نطفه شروع شده و با ملاقات پروردگار به اوج خود می رسد.

خدا در آیه ای از قرآن به این مطلب اشاره فرموده است: «یاایهاالانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه; ای انسان حقا که
توبه سوی پروردگار خود به سختی در تلاشی و او را ملاقات خواهی کرد.»

انسان در این سیر به ملاقات خدا می رسد خدای تعالی در جایی می فرماید: شک و شبهه نکنید و بدانید «واعلموا انکم
ملاقوه »

همه شما انسان ها به ملاقات پروردگار نائل می شوید. باز در جای دیگر می فرماید: آن هایی که ملاقات پروردگار را تکذیب
می کنند،آن ها راه یافتگان نیستند، راهشان را پیدا نکرده اند. حال این ملاقات پروردگار چیست؟

آیا معنای ملاقات مرگ است؟ یا این که مراد از ملاقات پروردگار،رسیدن به لذایذی است که خدای تبارک و تعالی برای
انسان فراهم کرده: نعمت بهشت، حورالعین، آب حوض کوثر آنی که «لاعین رات و لااذن سمعت » آن چنان نعمت هایی که
نه گوش شنیده و نه چشمی دیده است آیا منظور این است یا مراد از لقاءالله «وجه الله » است.

انسان باید آن قدر سیر معنوی کند تا به آن درجه برسد.

حال از این سه معنا کدام یک مورد نظر است؟

حقیقت این است که درک این مطالب برای انسان مشکل است، چون مامحدودیم، در فلسفه ثابت شده انسان محدود
است جلوش باز نیست،این انسان از مادری به دنیا آمده و یک روزی هم از دنیا می رود،این محدوده بشر است. بچه ای که
در شکم مادر است، از عالم دنیاخبر ندارد، آن چه هست در شکم مادر است، غذای او در آن جا ترتیب داده شده است. دفع
سمومات در همان جا انجام می گیرد. وقتی که پابه دنیا می نهد یک دنیای دیگری را می بیند.

ما در این جهان مانند همان جنین هستیم، از عالم دیگر خبرنداریم، نمی دانیم در عالم برزخ و قیامت چه خبر است، و
لذا آن چه که می بینیم همین دنیا است. غیر از این دنیا برای ما جلوه دیگری ندارد. عالمی که خدای تبارک و تعالی
می فرماید: «فیهاماتشتهی الانفس و تلذالاعین » هر چه که نفست در آن جا بخواهدبرای شما تهیه کرده ایم، هر لذتی که
شما می خواهید، برای شماتدارک دیده ایم.

آن هایی که این معنا را درک کردند توجهی به این جهان، به لذایذ این جهان، ننمودند. آن ها متوجه عالم دیگر هستند
ومی دانند که این جهان، محسوساتی بیش تر نیست.

رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله)می فرمایند: «تنعموابالدنیا» عده ای در این دنیا فقط به همین خوشی های دنیا،
به نعمت های دنیا و لذایذ دنیا خودشان را مشغول کردند، اما ازلذایذ آخرت غافلند، در مقابل آن ها دسته دیگری هستند
که:

«تنعموا بذکرالله » آن ها به یاد خدا هستند، یاد خدا برای آن هانعمت است، اما انسان های عادی، انسان های محدود، به
لذایذ دنیا ولذت های ظاهری آن توجه می کنند، اما به لذایذ آخرتی توجهی ندارند. پیغمبر می فرماید: «وافترش الناس
بالفراش » اما «وافترشوا جباههم و الرکب » بندگانی که به این لذت های دنیا توجه می کنند در خور و خواب هستند، بر این
فراش رختخوابی بیندازند،تختخوابی داشته باشند در آن به راحتی بخوابند، از آن ها بهره ببرند، اما بندگان خالص خدا،
آن هایی هستند که در حرکت می باشند. زانوها را روی زمین می گذارند پیشانی ها را به خاک می سایند. آن ساعتی که همه
در خواب هستند، آن ها در راز و نیازمی باشند، آن ها در یک عالم دیگری سیر می کنند. «لم یتکالبوا» ،سخن
پیغمبر(صلی الله علیه و آله)، دو دسته از مردم را برای مامعرفی می فرماید: مردم به لذایذ دنیا مشغولند، اما بندگان
خالص خدا افتراششان کجا است؟ آن موقعی که همه در خواب لذت هستندصورت ها را به خاک می نهند. «والرکب » زانوها
را به خاک می سپارند، آن چنانی که پینه می بندد مثل پینه زانوی شتر. لم یتکالبوا پیغمبر می فرماید: این بندگان خالص
خدا سگ نیستند«کتکالب الکلاب علی الجیف » همین طوری که سگ ها روی مردارمی افتند، چطور هرکدام یک تکه ای را
می خواهند بردارند، بندگان خالص خدا مثل آن ها نیستند، این طور نیستند که از این دنیای مردار یک گوشه ای را
بگیرند.

رسول گرامی اسلام می فرماید: «یراهم الناس » مردم این ها رامی بینند می گویند مثل این که این ها عقلشان پاره سنگ
برداشته است: «یقولون قد خلطوا» عقل ندارند، این ها دیوانه شده اند،اما این ها دیوانه نیستند این ها اعقل الناس اند، این ها
فکردارند، تامل می کنند، دنیا آن ها را به خود مشغول نکرده است.

«رجال لاتلهیهم تجاره و لابیع عن ذکرالله; این مردان را خرید وفروش ها، و زندگانی دنیا از یاد خدا بازنمی دارد.»

روزی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)مشغول خواندن خطبه های نمازجمعه بودند، یک وقت صدای دهل می آید،
مردم که این صدا رامی شنوند، می بینند تجار آمده و مال التجاره آورده اند. مردم پیغمبر را رها کرده و رفتند. «و اذا
راواتجاره او لهوا انفضواالیها و ترکوک قائما قل ما عندالله خیر من اللهو و من التجاره » پیغمبر به این انسان بگو آن چه در
پیشگاه خدا است آن خیر است، آن ارزش دارد.

روزی آقای رشید هجری و آقای حبیب بن مظاهر اسدی یک دیگر راملاقات می کنند، یک نگاه به صورت قرمز آقای
حبیب بن مظاهر کرد،گفت: می بینم مردی جانش را در حمایت از فرزند پیغمبر فدا می کند،یک خبر غیبی می دهد.
حبیب هم نگاهی به صورت او می اندازد ومی گوید: می بینم انسانی را که در راه حمایت از ولایت و از علی بن ابیطالب(علیه
السلام)در کنار دار عمروبن حریث به دار می آویزند.

سومی آمد و از جماعتی که در آن جا بودند پرسید چه شده است؟

گفتند دو تا آدم دروغ گو را این جا دیدیم. آن شخص پرسید آن دونفر چه کسانی بودند؟ گفتند رشید و حبیب بودند. چه
گفتند؟ کلمات آن دو را نقل کردند گفت: ای وای برادرم رشید فراموش کرد یک جمله ای را بگوید و آن جمله این بود که
سر حبیب بن مظاهر را درگردن اسب آویزان می کنند و در بازار کوفه می برند و برای گرفتن جایزه بیش تر به دربار
عبیدالله می روند و پسر حبیب هم در کنارسر پدرش به دنبال آن ها راه می افتد. برگشتند گفتند این سومی که از او دروغ
گوتر بود کیست؟ گفتند میثم تمار است.

پیغمبر اگر می فرماید: «افترش الناس بالفراش » اما«وافترشوا جباههم والرکب » . این ها زانوهایشان را بر زمین می گذارند،
صورت هایشان را در درگاه خدای تبارک و تعالی به خاک می سایند.این افراد به امور زندگی ظاهری توجه نمی کنند. بشر،
تومی توانی به آن مقام برسی، می توانی اوج بگیری. در روایت آمده است که در روز قیامت از جانب خدای تعالی نامه ای به
دست بنده می رسد که در آن آمده است: «من الحی الذی لایموت الی الحی الذی لایموت قد جعلتک ان تقول لشی ء کن
فیکون » بنده من این نامه ازخدایی است که حی لایموت است، خدای حی قیوم، خدای زنده، خدایی که زنده جاوید است.
این نامه از خدا است به تو بنده ای که تو هم حی لایموتی، دیگر آن جا مرگ نداری، زندگی ات همیشگی است. ای کسی
که بندگی خدا می کنی، نماز می خوانی، امر به معروف و نهی از منکرانجام می دهی، مغرور به اعمالت نیستی، چیزی تو را
فریفته نکرده است. آن و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.