پاورپوینت کامل مدیریت اسلامی و علوم بشری قسمت دوم ۷۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مدیریت اسلامی و علوم بشری قسمت دوم ۷۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مدیریت اسلامی و علوم بشری قسمت دوم ۷۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مدیریت اسلامی و علوم بشری قسمت دوم ۷۵ اسلاید در PowerPoint :
۶
مقدمه
در مقاله گذشته از مدیریت اسلامی و
نسبت آن با علوم بشری سخن به میان آمد
در پایان از اجتهاد و استنباط مدیریت دینی
بحث شد. با توجه به این که اجتهاد استنباط
فروع از اصول و رد فروع بر اصول است و
در متون دینی از اصول کلی در رابطه با
مسائل از جمله مدیریت سخن گفته است،
در ادامه به نمونه هایی از اصول کلی مطرح
در متون دینی می پردازد و همچنین به
هماهنگی مدیریت علمی و دینی
اشاره می کند.
نمونه هایی از اصول کلی در
برای مثال به پاره ای از آیات و روایات
در این زمینه اشاره می شود:
۱ـ خداوند متعالی درباره چگونگی
تحصیل رزق می فرماید: خداوند زمین را
برای شما رام کرد. پس بر دوش آن سوار
شوید و با تلاش و کوشش روزی تان را از آن
بگیرید؛ «هو الذی جعل لکم الأرض ذلولا
فامشوا فی مناکبها و کلوا من رزقه»(۱) این
آیه شریفه بیان اصل کلی در تحصیل زمینه
رزق است.
جمله «جعل لکم الأرض ذلولا» کنایه از
مسخّر ساختن زمین برای انسان است و
عبارت «فامشوا فی مناکبها»، بر دوش
زمین سوار شوید، یعنی آن را شناسایی کنید،
معادنش را کشف و استخراج کنید و…راه
شناسایی و استخراج و کیفیت بهره برداری از
آن در درون انسان ها نهاده شده است و آن
عقل اوست. عقل انسان حجت الهی است
که باید از آن در این زمینه ها استفاده کند.
۲ـ ذات اقدس الهی در عین حال که
همه کارها را به خود اسناد می دهد، نظام
علّی و معلولی را نیز مسکوت نمی گذارد.
مثلاً درباره چگونگی نزول باد و باران
طبیعی می فرماید: نسیم و باد می وزد و ابرها
را جابه جا می کند و به صورت قطرات باران
بر زمین می بارد. «و هو الذی أرسل الریاح
بشراً بین یدی رحمته»(۲)، «و أرسلنا
الرّیاح لواقح فأنزلنا من السماء ماء»،(۳)
«اللّه الّذی یرسل الریاح فتثیر سحابا
فیبسطه فی السماء کیف یشاء و یجعله
کسفافتری الودق یخرج من خلاله»(۴)، در
این آیات به طور اجمال به چگونگی پیدایش
ابرها و باردار شدن آنها و جابجایی آن توسط
بادها و قطره قطره شدن باران اشاره شده
است. این آیات می تواند اصول کلی درباره
چگونگی پیدایش باران مصنوعی مورد
استفاده قرار گیرد.
۳ـ ضابطه کلی درباره ضرورت فراگیری
علوم و فنون نظامی از این آیه شریفه قابل
استفاده است: «و اعدوا لهم مااستطعتم من
قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدو اللّه
و عدوّکم»(۵) دو چیز را فراهم کنید تا هیچ
بیگانه ای ـ اعم از ملحد و غیر ملحد ـ به
کشورتان تهاجم نکند: ۱ـ نیروی انسانی
۲ـ تجهیزات نظامی.
بنابراین آیه شریفه به انضمام حکم عقل
دلالت دارد بر این که فراگیری علوم و فنون
نظامی برای جلوگیری و پیشگیری از تهاجم
بیگانگان واجب است. خداوند هم ابزار
طبیعی را در نظام آفرینش فراهم کرده است،
هم عقل و هوش را که سرمایه فطری است
به همگان ارزانی داشته است. پس انسان
باید عقلش را به کار گیرد و طوری زندگی
کند که نیاز به بیگانه نداشته باشد.
مشابه این معنا در آیه شریفه «خذوا ما
آتیناکم بقوه»(۶) نیز آمده است. چون مراد از
قوه طبق حدیثی از امام صادق (علیه
السلام) اعم از قدرت بدنی و قلبی است؛
«عن اسحاق بن عمار قال سألت اباعبداللّه
(ع) عن قول اللّه «خذوا ما آتیناکم بقوه *
اقوه فی الأبدان أم قوه فی القلوب قال(ع)
فیهما جمیعا».(۷) یعنی با برهان بفهمید و با
قلب بپذیرید و با بازوان توان مند بگیرید. این
حدیث شریف از غرر روایات در امر مدیریت
است که افزون بر آیه یاد شده، قابل تطبیق
با آیه شریفه «واعدوا لهم مااستطعتم من
قوه» نیز هست. شایان توجه است: مباحث
دینی صرفاً در بایدها و نبایدها خلاصه
نمی شود. بحث های تفسیری و مانند آن نیز
که از بود و نبود خبر می دهند. زیر مجموعه
مباحث دینی است. هرچند محدوده این ها
(باید و نباید و بود و نبود) باید از هم جدا
گردد، تا در اسناد مشکلی پیش نیاید.
مثلاً: در بحث های تفسیری باید معتقد
بود که آیات قرآن بی هیچ بیش و کمی کلام
خداست. با این وجود، اگر کسی درباره مفاد
آیه ای تحقیق کرد و به نتیجه قطعی دست
یافت، مجاز است محصول کار علمی خود را
به صورت یقینی به خدا اسناد دهد، ولی اگر
جزم نداشت و در حد طمأنینه بود، اسنادش
نیز باید در همین حد باشد. مثلاً: در قرآن
کریم از زنبور عسل سخن به میان آمده
است: و فرمود: «و أوحی ربّک الی النحل
أن اتّخذی من الجبال بیوتا و من الشّجر و
ممایعرشون * ثم کلی من کل الثمرات
فاسلکی سبیل ربّک ذللا یخرج من بطونها
شراب مختلف ألوانه فیه شفاء للناس انّ فی
ذلک لأیه لقوم یتفکرون».(۸)
این آیه شریفه به یقین کلام خداست و
آنچه که در مباحث تفسیری پیرامون آن
بیان می شود، کار تفسیری و حجت نقلی
است. اما کار کارشناسی درباره آن حجت
عقلی است. یعنی اگر کسی در مورد
چگونگی تغذیه زنبور و ساختار عسل تحقیق
کرد و در اثر تجربه علمی به نتیجه قطعی یا
اطمینانی رسید، محصول کار خود را در
صورت یقین به صورت جزم و در صورت
اطمینان در حد طمأنینه می تواند به شارع
اسناد دهد و لذا اگر بتواند حاصل تجربه خود
را در کارگاه پرورش زنبور عسل پیاده نماید و
اقتصاد منطقه ای را تأمین کند، باید این کار را
انجام دهد و در صورت کوتاهی
مؤاخذه می شود. چون به حجت شرعی خود
عمل نکرد.
همچنین اگر: خداوند می فرماید:
«نسقیکم مما فی بطونه من بین فرث و دم
لبنا خالصا»(۹) خداوند از دو مجرای «فرث»
و «دم» آلوده شیر خالص خارج می کند. اگر
کسی برپایه علوم تجربی و کار کارشناسی
درباره چگونگی جوشش شیر خالص از
مجرای فرث و دم به نتیجه علمی قطعی
دست یافت، اسناد جزمی آن به خداوند جایز
است و اگر بعدها خلاف آن ثابت شود، مثل
فقیهی است که در استنباط حکم شرعی
اشتباه کرده است. و کذبش، کذب خبری
است، نه مخبری و لذا اگر این اسناد در ماه
مبارک رمضان هم باشد، سبب بطلان
روزه اش نیست، چه این که تجرّی
هم نیست.
پس در دینی بودن هم باید و نباید
مطرح است، هم بود و نبود مطلق و مقید. از
این رو همه آنچه که در متون نقلی وجود
دارد را می توان به خداوند اسناد داد. امّا اسناد
به شارع در مورد چیزی که صرفاً به دلیل
عقلی متکی است و در متون نقلی هیچ
اشاره ای به آن نشده است، جایز نیست.
گرچه عقل حجت خداست، لکن اسناد به
صاحب شریعت به دلیل نقلی نیاز دارد. آری،
اگر اصول کلّی آن در متون نقلی آمده باشد،
اسناد بلامانع است.
۴ـ ثمالی می گوید:با امام صادق (ع) از
بازار مسگرها عبور می کردم. از آن حضرت
سؤال کردم: اصل مس از چه چیزی است؟
امام علیه السلام فرمود: اصل آن نقره بود و
زمین فاسدش کرده است، پس اگر کسی
بتواند فسادش را برطرف کند، از آن سود
می برد، «عن الثمالی قال: مررت مع أبی
عبداللّه فی سوق النحاس، فقلت: جعلت
فداک، هذا النحاس أیش (أی شی ء) أصله،
فقال: فضّه الّا أنّ الأرض أفسدتها، فمن قدر
علی أن یخرج الفساد منها انتفع بها».(۱۰)
اگر این روایت در اختیار دانشکده علوم
پایه قرار گیرد، تغذیه فکری چندین سال را
تأمین می کند. چون نیازمند به مطالعه و
پژوهش در علم زمین شناسی است. شناخت
خاک های معدنی، چگونگی تفکیک، تجزیه
و تبدیل به مس و نقره و… با خالص کردن
مشوب، از شاخه های این علم است که هر
یک به تحقیقات گسترده نیاز دارد.
۵ ـ نمونه دیگر حدیث معروفی است که
امام کاظم (ع) از رسول خدا(ص) درباره
«علم» نقل فرموده است: روزی رسول
خدا(ص) پس از ورود به مسجد عدّه ای را
مشاهده کرد که اطراف فردی گرد آمده اند،
سؤال کرد: او کیست؟ گفته شد علّامه.
حضرت (ص) فرمود: علّامه یعنی چه؟
گفتند: داناترین مردم به انساب عرب و وقایع
ایّام جاهلیت و اشعار عربی است. پیامبر(ص)
فرمود: این علمی است که ندانستن آن ضرر
ندارد و دانستن آن نیز سودی نمی بخشد ـ
چون ره آورد خوبی نداشت. نه پند اخلاقی
داشت، نه عبرت آموز بود و نه حکمت آموز ـ
آنگاه فرمود: علم سه چیز است: ۱ـ آیه
محکم ۲ـ فریضه عادل ۳ـ سنت قائم و غیر
از اینها فضل است؛ عن ابی الحسن
موسی(ع) قال: «دخل رسول اللّه (ص)
المسجد فاذا جماعه قد اطافوا برجل فقال:
ماهذا، فقیل علّامه، فقال: و ما العلّامه؟
فقالو: له اعلم الناس بأنساب العرب و
وقائعها و ایام الجاهلیه و الأشعار العربیه،
قال: فقال النبی(ص): ذاک علم لایضر من
جهله و لاینفع من علمه ثم قال النبی(ص)
انما العلم ثلاث :آیه محکمه أو فریضه
عادله أو سنه قائمه و ما خلاهن
فهو فضل».(۱۱)
شارحان اصول کافی در شرح این حدیث
گفته اند: آیه محکم مربوط به اصول دین و
فریضه عادل ناظر به فقه و سنت قائم درباره
اخلاق است. این حدیث شریف مانند سایر
سخنان آن حضرت به منزله قانون اساسی
است. تعبیر «انما العلم ثلاثه» نشانه حصر
است. این حصر یا حصر اضافی است یا این
که مراد از آن امر جامعی است. بیان جامعیت
آن در حدیثی از امام صادق(ع) این گونه
آمده است: سه چیز (رشته، فن) یا سه
گروهند که مردم هیچ مملکتی از آنها بی نیاز
نیستند، هیچ جامعه متمدنی از این اصول
سه گانه جدا نیست و اگر مردم جامعه ای فاقد
آن باشند، متمدن نیستند بلکه همج اند،
خیری در آنها نیست: ۱ـ فقیه عالم ورع و
پرهیزکار ۲ـ امیر خیر مطاع مدیری که
خیرخواه است و مردم از او اطاعت می کنند.
۳ـ طبیب بصیر مورد وثوق و اطمینان؛ «لا
یستغنی أهل کل بلد عن ثلاثه یفزع الیه فی
أمر دنیاهم و آخرتهم فان عدموا ذلک کانوا
همجاً فقیه عالم ورع و امیر خیّر مطاع و
طبیب بصیر ثقه».(۱۲)
بنابراین دستگاه فقاهت آگاه، نظام
پزشکی (بهداشت و درمان)، ارتش مقتدر و
امین از ضروریات هرجامعه پیشرفته و
متمدن است. هر یک از این اصول سه گانه
باید جامع شرایط باشد. یعنی دستگاه فقاهت
از فقیه عالم آگاه به زمان و پارسا، نظام
پزشکی از پزشکان متخصّص متعهد (مورد
وثوق) و ارتش نیز از امیری مردمی برخوردار
باشد که دل های مردم متوجّه او بوده و مردم
نه از روی ترس بلکه عاشقانه و بسیج گونه
از او اطاعت کنند. در غیر این صورت تمدن
حقیقی حاصل نمی شود و مدینه فاضله
شکل نمی گیرد و مشکل جامعه
حل نمی گردد.
این حدیث شریف عهده دار بخش
اندیشه و مسئله نظامی است که هر جامعه
متمدنی ناگزیر از آنهاست.
افزون بر ضرورت سه اصل یاد شده
برای هر جامعه متمدن، سه اصل دیگر نیز
برای زندگی پاک لازم است که زندگی بدون
آنها گوارا نیست و انسان باید به فکر ساختن
و تأمین آن ها باشد.
امام صادق(ع) در حدیثی به این سه
اصل نیز اشاره فرموده است: ۱ـ محیط
زیست سالم(هوای خوب) ۲ـ آب سالم و
گوارای فراوان ۳ـ زمین حاصل خیز و آماده
کشت؛ «لاتطیب السّکنی الّا بثلاثه: الهواء
الطیب، و الماء الغزیر العذب، و الأرض
الخوّاره»(۱۳)
بنابراین سالم نگه داشتن محیط زیست
وظیفه همگانی است. انسان باید هم هوا
سالم نگه دارد و آلوده نکند، هم آب را، هم از
زمین به خوبی بهره برداری کند. وگرنه هوای
سالم مانند باران از آسمان نازل نمی شود.
انسان خود باید برای ایجاد زندگی سالم و
پاک تلاش کند.
این اصول شش گانه که در حدیث امام
صادق علیه السلام آمده است زیر مجموعه
اصول سه گانه ای است که پیامبر گرامی
اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم درباره علم
بیان فرمود. مجموعه این امور نه گانه کلیّاتی
از متون دینی در مورد علوم و فنون گوناگون
است که از سوی معصومین (علیهم السلام)
برای ساختن جامعه متمدن و اداره آن بیان
شده است. آری، اگر هر یک از دانشگاه های
کشور بر پایه اصول یاد شده با کمک عقل به
پژوهش و تحقیق در رشته های مربوط
بپردازند، علومی که به دست می آید، زیر
مجموعه علوم اسلامی و دینی است از این
رو مدیریت حاکم نیز مدیریت فقهی و دینی
خواهد بود. چون علومی که بر پایه این
اصول عقلی و نقلی حاصل می شود، دینی
است چه در حوزه باشد یا دانشگاه. پس فقه
همه علوم را در برمی گیرد، با این تفاوت که
موضوعات علوم نقلی از مخترعات شارع
است
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 