پاورپوینت کامل واقعیت نگری و پرهیز از خرافات در سیره پیشوایان ۶۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل واقعیت نگری و پرهیز از خرافات در سیره پیشوایان ۶۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل واقعیت نگری و پرهیز از خرافات در سیره پیشوایان ۶۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل واقعیت نگری و پرهیز از خرافات در سیره پیشوایان ۶۰ اسلاید در PowerPoint :

۱۲

واقعیت نگری

یکی از اصول اساسی و جدی در سیره درخشان پیشوایان الهی تکیه بر واقعیات و حقایق، و دوری و پرهیز از هرگونه بیهودگی،
خرافات و بدعت ها است، حقیقت گرایی در سرلوحه زندگی پیامبران و امامان ( علیهم السلام) قرار داشت، چرا که می دانستند بین
آب و سراب فرق است و نباید این دو را درهم آمیخت، دعای هر روزه آنها این بود که: «اللهم ارنی الاشیاء کما هی; خداوندا! امور را
آن گونه که هست به من نشان بده .» یا عرض می کردند: «یا رب ارنی الحق کما هو عندک; خدایا حق را همان گونه که در نزد تو
ست برای من نمایان کن .» (۱) و در فرازی از دعای بعد از نماز عشاء که از امام صادق ( علیه السلام) نقل شده چنین می خوانیم:

«اللهم ارنی الحق حقا حتی اتبعه، و ارنی الباطل حتی اجتنبه و لا تجعلها علی متشابهین، فاتبع هوای بغیر هدی منک; خداوندا!
واقعیت حق را به من نشان بده تا از آن پیروی کنم، و باطل رابه من بنمایان تا از آن دوری ورزم، و حق و باطل را برای من مبهم و
نامشخص نکن، که در نتیجه از

هوای نفس خود به دور از راه هدایت تو، پیروی نمایم .» (۲)

بر همین اساس مبارزه با خرافات، و راه های بیهوده، و طریقه های پوچ و غلط انداز، و هرگونه بدعت، در سرلوحه تعلیمات پیامبران
و رهبران الهی بوده و هست، آنها امین و راستگو و واقع بین بودند، و چهره حق را آن گونه که بود به مردم نشان می دادند، نه این که
سراب را به عنوان چشمه زلال آب معرفی کنند، و فریب و دغل کاری وارد شوند، و باطل را به صورت حق و یا حق را به صورت
باطل نشان دهند . پیکار آنها با بت سرپرستی و طاغوت پرستی و هرگونه تقلید کورکورانه و خرافات، برای آن بود که حقیقت را به
مردم نشان دهند، و پیرایه ها را از چهره زیبای حق بزدایند، و آلودگی های خرافات و انحرافات را از آیینه دل بشویند، سخن آنها این
بود که: «کل بدعه ضلاله و کل ضلاله فی النار; هر بدعتی گمراهی است، و هرگمراهی موجب آتش دوزخ است .» (۳) آنها برای حفظ
دستورهای الهی از دستبرد تحریف، آن

چنان مراقب بودند که در روایات آمده: امام صادق ( علیه السلام) یادی از عصر غیبت کرد، و برای استواری قلب های مؤمنین، به
خواندن دعای غریق سفارش نمود، عبدالله بن سنان پرسید: دعای غریق چیست؟ آن حضرت فرمود بگو: «یا الله یا رحمان یا رحیم،
یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک; ای خدا! و ای بخشایشگر مهربان، ای گرداننده دل ها قلب مرا بر دینت استوار و محکم کن .»
عبدالله می گوید من این دعا را خواندم ولی بعد از جمله مقلب القلوب، جمله «و الابصار» را پیش خود افزودم . امام صادق ( علیه
السلام) به من رو کرد و فرمود: «خداوند گرداننده دل ها و ابصار (چشم ها) است، ولی آنچه را که من گفتم همان را بگو، و چیزی بر
آن کم و زیاد نکن .» (۴)

از این روایت دو مطلب استفاده می شود، نخست این که در عصر غیبت امام عصر (عج) بر اثر شبهات و انحرافات عقیدتی، قلب ها
متزلزل شده و از حق فاصله می گیرند، باید به خدا پناه برد، و همواره برای استواری قلب و فکر، از درگاه الهی مدد جست، تا مبادا
باطل جانشین واقعیت و حقیقت گردد، دوم این که آنچه را امامان حق فرمودند، باید همان را پیروی کرد، و چیزی پیش خود بر آن
نیفزود، گرچه در ظاهر آن چیز افزوده، درست باشد، آری امامان ( علیهم السلام) تا این اندازه مراقب حفظ حریم واقعیت ها بودند .
به عنوان مثال یکی از اموری که خواص و عوام را از صراط مستقیم حق منحرف می کند توجیه گناه است، که دارای خطر بزرگ
است، و راه های اصلاح را به روی گنهکار می بندد، و گاه واقعیت ها را در نظر او مسخ و دگرگون می سازد، مثلا ترس خود را با توجیه
احتیاط، و ضعف نفس خود را با توجیه حیا، و حرص خود را به عنوان لزوم تامین زندگی، و تن پروری و کوتاهی های خود را به
عنوان قضا و قدر توجیه می کند، و به راستی چه مصیبت و دردی رنج آورتر از این که انسان با تحریف مفاهیم ارزشمند اسلام، با
دست خود، حق را وارونه جلوه داده، و خود و دیگران را از راه نجات محروم می سازد . توجیه گناه یک نوع فریب دادن و اغفال خود و
مسلمین است، ظاهری زیبا و شرعی دارد، و باطنی آلوده مانند کسی که مواد غذایی می فروشد، برای جلب مشتری، روی آن را از
مواد خوب، و درون آن را از مواد بد می گذارد . که امام باقر ( علیه السلام) به شخصی که چنین کرده بود فرمود: «ما اراک الا و قد
جمعت خیانه و غشا للمسلمین; تو را نمی بینم مگر این که خیانت و فریب مسلمانان را جمع کرده ای .» (۵)

توجیهات دروغین، که سراب را آب نشان می دهد، و به امور بیهوده و باطل، جلوه حق می پوشاند دارای انواع و اقسام گوناگون
است، مانند: توجیهات عقیدتی، توجیهات سیاسی، توجیهات اجتماعی، توجیهات روانی، توجیهات فرهنگی، توجیهات نظامی،
توجیهات اقتصادی و … انسان حقیقت بین و واقع گرا، هرگز فریب این توجیهات را نمی خورد، بلکه با منطق استدلال، آن را
می شکند و بطلان آن را فاش می سازد، به عنوان نمونه، هنگامی که به فرمان یزید، امام حسین ( علیه السلام) و یارانش را کشتند،
و بازماندگانشان را به صورت اسیر نزد یزید آوردند، یزید مطالبی گفت: از جمله برای فریب افکار عمومی به سر بریده امام حسین (
علیه السلام) اشاره نموده و گفت: صاحب این سر می گفت من برای حکومت کردن از یزید بهترم، گویا این آیه را نخوانده بود که
خداوند می فرماید: «قل اللهم مالک المک، تؤتی الملک من تشاء و تنزع الملک ممن تشاء و تعز من تشاء و تذل من تشاء; بگو خدایا
مالک حکومت ها تو هستی، که به هر کس بخواهی حکومت می بخشی، و از هر کس نخواهی حکومت را می گیری، هر کس را
بخواهی عزت می بخشی، و به هر کس بخواهی ذلت می دهی .» (۶) بنابراین طبق این آیه خداوند مرا عزیز کرد و حکومت را به من
داد، و حسین را خوار نمود، و حکومت را از او گرفت .

زینب کبری (سلام الله علیها) در فرازی از خطبه خود به یزید چنین جواب داد: ای یزید! آرام باش و چنین سخن نگو، آیا فراموش
کرده ای سخن خداوند را که می فرماید: «و لا یحسبن الذین کفروا انما نملی لهم خیر لانفسهم انما نملی لهم لیزدادوا اثما و لهم
عذاب مهین; آنها که کافر شدند و راه طغیان را پیش گرفتند گمان نبرند که به آنان مهلت می دهیم به سودشان است، ما به آنان
مهلت می دهیم فقط برای این که بر گناهان خود بیفزایند، و برای آنها عذاب خوار کننده ای آماده شده است .» (۷)

یزید می خواست با توجیه دروغین عقیدتی، واقعیت را دگرگون کند، که زینب (سلام الله علیها) با خواندن این آیه، خواست بفرماید
که تو مصداق این آیه هستی، نه مصداق آیه «قل اللهم مالک الملک …»

واقعیت نگری از نظر قرآن

قرآن همه را به واقعیت نگری فرا خوانده، از هرگونه اموری مانند دروغ، فریب، لهو و لغو و سخنان بی اساس و بیهوده که انسان را
از صراط مستقیم حق دور می کند بر حذر داشته است . و با صراحت می فرماید: «و ان هذا صراطی مستقیما فاتبعوه و لا تتبعوا
السبل فتفرق بکم عن سبیله; این راه مستقیم است، از آن پیروی کنید، و از راه های پراکنده (انحرافی) پیروی نکنید که شما را از
طریق حق دور می سازد .» (۸)

و در مورد دیگر می فرماید: «فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه … ; پس بندگانم را بشارت بده، همان کسانی که
سخنان را می شنوند، و از نیکوترین آنها پیروی می کنند، آنان کسانی هستند که خداوند هدایتشان کرده، و آنها خردمندانند .» (۹)

و در مورد دیگر می فرماید: «والذین هم عن اللغو معرضون; مؤمنان از هرگونه لغو و امور بیهوده دوری می جویند .» (۱۰) و در آیه
دیگر می فرماید: «و لو تقول علینا بعض الا قاویل لاخذنا منه بالیمین – ثم لقطعنا منه الوتین; اگر او (پیامبر) سخنی بی اساس بر ما
می بست ما او را با قدرت می گرفتیم – سپس رگ قلبش را قطع می کردیم .» (۱۱) واژه اقاویل به معنی سخنانی است که انسان از
خود ساخته و بافته و حقیقتی ندارد .

این آیات که نمونه هایی از آیات بسیار است، با تاکید ما را به حقیقت گرایی فرا می خواند، و از هرگونه افسانه و خرافات و امور
بیهوده برحذر می دارد . به راستی صدمات و آسیب هایی که بر اثر دوری از حقیقت در طول تاریخ بر بشر وارد شده و فکر و فرهنگ
اصیل بشر را تخریب و تحریف و منحرف ساخته، از ناحیه هیچ چیزی نرسیده است . بنابراین باید خطر آن را شناخت، و با دوری از
بیهودگی ها و خرافات از پوچی و بی محتوایی خارج شد . و این درس بزرگی است که قرآن به ما آموخته و ما را متوجه خطر عظیم
بیهوده گرایی نموده است .

چند نمونه از برخورد شدید پیشوایان با خرافات

مبارزه با خرافات و بیهودگی ها در سرلوحه برنامه پیامبران و امامان ( علیهم السلام) بود، پیامبر اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم)
فرمود: «من مشی الی ساحر او کاهن او کذاب یصدقه بما یقول فقد کفر بما انزل الله من کتاب; کسی که به سوی جادوگر یا کاهن یا
دروغگو برود تا آنچه را او می گوید تصدیق کند به کتاب های آسمانی که خداوند نازل کرده کافر شده است .» (۱۲)

امام علی ( علیه السلام) می فرماید: «من مشی الی صاحب بدعه فوقره فقد سعی فی هدم الاسلام; کسی که به سوی بدعت گذاری
برود و او را احترام کند، در ویران کردن بنای اسلام کوشش نموده است .

و از نصایح امام کاظم ( علیه السلام) به هشام این است که فرمود: «اگر در دست تو گردویی باشد و همه مردم بگو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.