پاورپوینت کامل ملاقات با مظلومیت ۹۴ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ملاقات با مظلومیت ۹۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ملاقات با مظلومیت ۹۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل ملاقات با مظلومیت ۹۴ اسلاید در PowerPoint :

۳۶

آشنایی اجمالی با زندگی و اندیشه شهید مظلوم دکتر بهشتی همراه با مصاحبه غیابی

غلامرضا گلی زواره

سؤال: عامل موفقیت دین اسلام چه بود؟

مساله ای که در درجه اول قرار دارد این است آغاز کننده این نهضت دینی یعنی پیغمبر اکرم (ص) به کار خود ایمان قاطع داشت .

دوم: رهبر این نهضت یعنی رسول اکرم (ص) در کار خود لیاقت، کاردانی و بصیرت داشت، سیره و روش آن بزرگوار روش یک مرد
آزموده، فهمیده، وارد و مطلع بوده است .

سوم: پیامبر با کمال بردباری، متانت و قاطعیت با مسایل برخورد می کرد و با صراحت حوادثی را که پیش می آمد به نفع اسلام حل
می نمود و در برابر هیچ رویدادی درنمی ماند .

چهارم: شرایط خاص سیاسی را در نظر گرفت و تا وقتی که موفق نشده بود یک مکتب سیاسی جدید و یک واحد نیرومند که روی
پای خود بند باشد در سرزمین عربستان پدید آورد از پشتوانه واحدهای معتبر آن روز استفاده کرد، در واقع خاتم رسولان رعایت
نکات و سنت های اجتماعی را می نمود .

پنجم: در دعوت به اسلام از همان آغاز تا آخر، پیامبر به تمام مسائلی که در زمان ایشان مطرح می شد جواب روشن می گفت و در
واقع به سؤالات جواب قطعی و مشخص می داد .

ششم: از همان اول که پیامبر آمد منادی آزادی، مساوات، عدالت و برابری بود .

هفتم: نهضت اسلام تقریبا در یک خلا نسبی سیاسی و اجتماعی پدید آمد و جای پای قدرت ها در حجاز ضعیف بود و قدرتهای
بزرگ از این که بتوانند این حرکت را در نطفه خاموش کنند عاجز بودند . (۱)

سؤال: آیا اسلام دین رحمت و عفو است یا چهره ای خشن دارد؟ احساس شما در این مورد چیست؟

امام در این باره فرمودند خیلی ها آمدند و اصرار کردند و گفتند آقا اسلام دین رحمت هم هست و همه اش دین قهر نیست ما بسم
الله الرحمن الرحیم داریم، بیائید و این رحمت را به مردم نشان دهید (و محبوسین در دادگاه انقلاب) را عفو کنید، خوب شما چه
می کردید، آیا فکر نمی کردید که باید قهر (اسلامی) تا میکرب زدایی کامل ادامه یابد و همه جراحی های لازم در پیکر بیمار جامعه
انجام گیرد و بعد شروع کنند یکسره به ویتامین دادن، احساس من همواره این بوده و هست که در اعماق روحم وقتی با شقی ترین
انسان ها روبرو می شوم برایم اولویت این است که ای کاش می شد این (فرد) معجزه آسا سالم بشود و به صورت یک انسان مشمول
عفو و رحمت قرار گیرد البته این اولویت است اما بلافاصله همراه با این، احساس دیگری هم در روحم می آید که اگر بخواهیم صرفا
در خط سالم سازی معجزه آسای این گونه عناصر حرکت کنیم دچار یک اغفال و غفلت خوش باورانه می شویم و مارها در آستین
می پرورانیم که هر قدر به آنها گرمی بیشتر بدهیم برای گزیدن جامعه و از پای درآوردنش سریع تر آماده می شود و این درست
همان است که منطق اسلامی می گوید: یا من سبقت رحمته غضبه (ای خدایی که رحمتت همواره پیش از خشم و غضبت به
بندگان می رسد) اصولا خدا رحمان است و قهاریت خدا جلوه دیگری از رحمانیت اوست، یک جلوه رحمت خدا همان قهر خداوندی
است که عین لطف است . (۲)

سؤال: دعا در زندگی انسان چه نقشی دارد؟

یکی از علل و اسبابی که خدا در کار انسان مؤثر قرار داده دعا است یعنی این که آدمی با تمام وجودش به خدا توجه کند و به راز و
نیاز بپردازد، درست است که خدا همه چیز را می داند و از خواست قلبی و راز درونی همه کس آگاه است ولی همانطور که در
مناسبات بشر با طبیعت، نظام کار و کوشش و عمل و بازده عمل را مقرر کرده در مناسبات انسان با خدا نیز نظام دعا و استجابت
را مقرر ساخته است، خدا ازلی و اراده اش نیز ازلی و تغییرناپذیر است ولی همان اراده مطلق مقرر کرده که جهان هستی به جای
بودن، پیوسته در حال شدن باشد در چنین بخشی خود بخود در هر لحظه پدیده های تازه ای بوجود می آید که در پیدایش آنها
عوامل قبلی مؤثرند از جمله دعا نیز نقش و تاثیری دارد، همان نقشی که اراده ازلی به عهده اش گذارده است و دعا در پیدایش امور
جدید مؤثر است . دعا امید را زنده، اراده را تقویت و بسیاری از توان های خفته را در آدمی بیدار می کند و صاحبش را به کارها و
کوششی که هرگز انتظار نمی رفت وامی دارد، اما از دید قرآن تاثیر دعا بیش از این هاست زیرا قرآن می گوید دعا خود سببی
مستقل است ولازم نیست تاثیر آن حتی مربوط به آثار روانی آن از قبیل تقویت اراده و . . . باشد . (۳)

سؤال: انسان کیست و زندگی او چیست؟

انسان گوهر تابناک هستی است بدان جهت که آزاد و آگاه آفریده شده است، او دارای نفخه ربانی و روح خدایی است و همین امر
است که اورا به بی نهایت سوق می دهد، انسان دارای قدرت، خلاقیت، تحلیل، بررسی و روشنگری است، و در او زمینه ها برای
پیشرفت در همه ابعاد و جوانب وجود دارد، خود را در اختیار نیک و بد آزاد می بیند ولی آنچه که مهم است باید از بدی دوری گزیند
و از بین خوب ها بهترین را انتخاب کند، در جنبه خوبی می تواند از فرشتگان بالاتر رود و در جنبه های بعدی آن چنان می تواند
سقوط کند که از حیوان بدتر شود، انسان سازنده تاریخ است نه ساخته تاریخ، او می تواند آینده هستی و حتی بهشت و دوزخ را در
اختیار گیرد، زندگی آدمی به حقیقت انجام یک وظیفه است در برابر خداوند و آن عبارت است از کار و کوشش و تلاش و جنبش
گوناگون اما در راه تامین یک هدف عالی . (۴)

سؤال: معلم مکتبی چه خصوصیتی دارد؟

معلم مکتبی باید در راه خودسازی الهیش کار کند به راستی در پی چیز فهمیدن باشد باید نسبت به دیگران حالت کمک و
مهربانیش را حفظ کند متواضع باشد، نظم و برنامه ریزی نیز برای یک معلم خیلی مفید است . (۵)

سؤال: تربیت چیست و چه خاصیتی دارد؟

تربیت وسیله ای است برای وصول به اهداف و برای این که تحصیل کرده ها برای جامعه مفید باشند باید به تزکیه و سازندگی روی
آورند و تربیت اسلامی را مد نظر قرار دهند، در طریق تربیت تمایلات انسانی و غرائز و خواسته های درونی تحت کنترل و
ضابطه ای درمی آیند و آنچه برای ادامه زندگی ضروری است ساخته و پرورده می شود و رشد می یابد . قدرت اندیشه، تشخیص و
اختیاری که در انسان است بکار گرفته می شود و از طغیان و انحراف آن جلوگیری می شود، با تربیت اسلامی انسان در مسیر
هدایت الهی قرار می گیرد و از تاریکی و ضلالت و فساد بر کنار می ماند، نوع تعلیم و تربیت در جامعه باید طوری باشد که از فساد،
تباهی، گناه، بی عفتی و . . . جلوگیری کند . (۶)

سؤال: نظر شما درباره تخصص چیست؟

ما معتقدیم که تخصص و ایمان باید توام و با هم باشند اگر در جامعه ای ارزش والا به انسان های با ایمان و باتخصص داده شود
طبعا جامعه به سوی ایمان تقویت می شود، مبادا یک دانشمند که در فقه مبرز است در مسایل غیر فقهی اظهار نظر نابجا کند باید
هر کس بکوشد در حدود و معلومات و در دایره معلومات و رشته ای که در آن تخصص دارد اظهار نظر کند مبادا یک نفر تحصیل
کرده دانشگاه که در رشته ای علمی تخصصی دارد بخود اجازه دهد ندانسته درباره حقایق اسلام سخنی به نفی یا ثبات بگوید . (۷)

سؤال: رسالت دانشگاهها چیست؟

رسالت دانشگاه در جامعه انقلابی ما این است که بتواند انسان هایی بسازد دارای آگاهی هرچه بیشتر، قدرت گزینش انتخاب
هرچه آزادتر آزاد از هر چیز که روی گزینش آنها اثر بد می گذارد و آزادی گزینش آنها را واقعا محدود می کند، آزاد از تاثیر همه
عادت های زشت و ناپسند، کمبودهای اجتماعی و اقتصادی، آزاد از هر چیزی که به انسان جهت کاذب و جهت گیری کاذب می دهد،
نیازهای جامعه اسلامی را درک بکنند، آینده جامعه اسلامی را بتوانند پیش بینی کنند و حرکت علمی، فرهنگی، هنری، فنی،
صنعتی، اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و معنوی ما را بر صراط مستقیم اسلام بشناسند و آسان بکنند و نسل جوان را برای این
حرکت و این گزینش و این پویایی یاری دهند . (۸)

سؤال: نظر شما درباره هنر چیست؟

هنر از عالی ترین تجلیات آرمان بشری است که از طریق آن آدمی موفق می شود احساس، اندیشه، رنج، محرومیت، وجد و نشاط،
شور و شوق خود را به گونه ای ظریف و دل نشین بیان کند . هنر تعالی بخش، هنری است که کمک کند به انسان تا از زباله دان
زندگی منحصر در مصرف اوج بگیرد، بالا بیاید و معراج انسانیت را با سرعت بیشتر درنوردد این هنر اسلامی است و مورد تشویق و
تقدیر اسلام است شعرها، نثرها، ادبیات، نمایش و تئاتر همه باید در جهت خلاقیت، بیداری و هوشیاری جامعه باشند، به آدمی
حیات نو و ارزنده ای تقدیم دارند، پیش برنده باشند، هنر است که همه امکانات لازم را برای رشد و گسترش انسانها و خلاقیت آنها
فراهم می کند، هنر می تواند زبان صادقی برای بیان احساسات نهفته و رنج دیده و محروم باشد و موجبات حرکات انسان را به
سوی حق و عدالت و آزادی واقعی تدارک ببیند . (۹)

سؤال: روحانی کیست و رابطه اش با جامعه باید به چه شکلی باشد؟

روحانی یک عالم دینی است که در راه تزکیه و تعلیم و تلاوت و فراخواندن آیات خدا بر مردم می کوشد، کار پیامبران را ادامه
می دهد، ایفای این مسؤولیت خطیر و سازنده توسط روحانی ایجاب می کند که روحانی خودش اهل علم باشد چون می خواهد
دیگران را تزکیه کند، اول خودش را تزکیه کند در راه تقوا باشد دارای مکارم اخلاق باشد و چون می خواهد دیگران را بسازد و به
آنها یاد دهد باید یک آدمی باشد دارای جوهر سازندگی و یاد دهندگی که این خود یک کار دشوار است و ساختن مردم نیاز دارد به
این که آدم خود مردم و زمان خودش را هم درک کند، روحانی با این اندوخته می آید میان مردم در رابطه با متن مردم زندگی
می کند و کار می کند روحانی و مردم مثل ماهی می ماند و آب روحانی با مردم و در مردم زنده است، بدون مردم نمی تواند
رسالتش را انجام دهد کارش خدمت بی منت به مردم است، روحانی باید از مشکلات مردم گره گشایی کند و چون اسلام دینی است
که مشتمل بر سیاست هم می باشد در ارتباط با امور سیاسی هم مسؤولیت دارد . (۱۰)

سؤال: عوامل تحریفات چیست؟

عوامل تحریف یک دین و مذهب یا فکر و مسلک گوناگون است و می توان آن را به چهار قسمت زیر خلاصه کرد:

الف: تمایلات و عاداتی که مردم سالهای متمادی به آنها خو گرفته و نمی توانند به آسانی از آنها صرف نظر کنند، مردم وقتی به
مسلکی می گروند به جای آن که صد در صد تسلیم تعالیم آن باشند درصدد برمی آیند با کم و زیاد کردن و تاویل و تفسیر تا آنجا که
امکان دارد آن را بر دلخواه خود منطبق کنند .

ب: دخالت و اعمال نفوذ ارباب قدرت و صاحبان زر و زور که برای حفظ یا توسعه قدرت و ثروت خود می خواهند از همه وسایل
حتی از مذهب هم استفاده کنند، اینها برای رسیدن به مقصود خود از هیچ چیز مضایقه ندارند و هر جا لازم شود وسائلی بر
می انگیزند تا از قدرت خلاقه دین که معمولا سدی در راه مطامع آنهاست بکاهند و در صورت امکان آن را به صورت وسیله ای برای
خاضع ساختن زیردستان و تن در دادن آنان به تجاوزات ناروای خویش درآورند .

ج: هر دین و مسلک در میدان نفوذ خود ناچار با آرا و مسالک دیگر برخورد می کند که در این برخورد خواه ناخواه برخی از آن آراء
در آن نفوذ می کند و حتی اگر آئین جدید بر ادیان دیگر غالب شود باز از نفوذ عقاید خارجی بکلی مصون نمی باشد .

د: هیچ دین و آئینی نیست که همه مسائل و موضوعات حال و آینده را یک یک طرح و حکم آنها را به صراحت بیان کند، حکم این
گونه موضوعات از قوانین کلی یک آئین استنباط می شود و همین جاست که زمینه مساعدی برای تاثیر سلیقه های شخصی یا
صنفی فراهم می شود و چه بسا که در دین مورد نظر تحریفی پیش آید . (۱۱)

سؤال: بسوز بساز یعنی چه؟

انسان موجودی است خودساز و محیط ساز یعنی اسلام انسان را چنین معرفی کرده است که بساز ولو در این راه ساختن بسوزی و
از بین بروی البته بسوز و بساز در فرهنگ قبلی (نظام طاغوتی) معنی دیگری داشت و آن این بود که دلت بسوزد ولی تو سازش
نشان بده و تمام توسری ها و محرومیت را تحمل کن اما در فرهنگ پویای اسلام این عبارت معنی دیگری دارد: بسوز چون شمع و
بساز با روشنایی و گرمایت نظام مطلوب ایمانی و الهی آینده را و این خط اسلام، ایثار و فداکاری است . (۱۲)

سؤال: عدل اخلاقی و معنوی به چه معناست؟

اصل، عدل اخلاق و معنویت است برای این که عدل جامع بوجود آید باید براساس تعلیمات انبیا عمل کرده و حرکت کنیم قسط
اسلامی بدون عمل به کتاب و سنت و رعایت قوانین و احکام اسلامی قابل اقامه نیست، در مذهب ما اصل اساسی دیگری نیز لازم
است و آن این است که جامعه هنگامی می تواند براساس وحی، کتاب خدا و سنت انبیا و اولیا نظام عدل را برپا کند که میزان
دیگری در اختیار داشته باشد و آن تجسم عینی قانون است و آن امام است امامت (رهبری) در تحقق بخشیدن به قسط و در توانا
کردن مردم بر اقامه قسط نقش بنیاد دارد . (۱۳)

سؤال: عالی ترین حکومت و مشخصات آن چیست؟

عالی ترین حکومت آن است که اساس آن مراعات مصالح مادی، معنوی، اخلاقی و دینی برای همه افراد، تمامی طبقات همه
ملت ها، همه نژادها در همه نسل ها و زمان ها باشد، نظام حکومتی اسلام مدعی چنین مقامی است که در نظامات، مقررات و
اقدامات خود با چشم جهان بین به همه جا و همه کس و همه چیزی می نگرد، در این نظام رئیس حکومت یعنی رسول اکرم (ص)
نه فقط در معارف، قوانین و مقررات دینی بلکه در موارد لازم در مسایل خارجی و تصمیم های حکومتی نیز با وحی الهی رهبری
می شود . در حکومت عالی الهی هدف حکومت، سازمان های سیاسی، نظامات و مقررات اجتماعی آن این است که عالم انسانیت را
به سوی سعادت سوق دهد، در این حکومت اغراض و منافع شخصی حکمرانان هیچ اصالتی ندارد، حتی تشریفات زندگی رئیس
حکومت با یک فرد عادی تفاوت ندارد، خواسته های مادی مردم نیز در حدود نیاز و در حد اعتدال ولی برای عموم و بدون استثنا
تامین و از تبعیض ها، افراطها و تفریطها هرچند مورد پسند عموم باشد جلوگیری می شود چون نه خواست اکثریت در این
حکومت اصالت دارد و نه هواها و هوس های مادی در حکومت عالی الهی عنایت به تامین خواسته های مادی مردم در حدودی است
که فرد و جامعه نه در فشار محرومیت های مادی خرد و منحرف شود و نه همه نیروهایش در راه هوی و هوس و شهوت متمرکز
گردد و از کمالات عالی معنوی محروم بماند . (۱۴)

سؤال: سیاست اداری در نظام اسلامی چگونه است؟

یکی از پایه های اساسی سیاست اجرایی و مدیریت و اداره در جامعه اسلامی حفظ خودگردانی و خود اداره کردن در هر فرد مسلمان
و در جمع مسلمان هاست، بهترین مدیریت بر طبق معیارهای اسلام، مدیریتی است که به عناصر و افراد و به م