پاورپوینت کامل توسعه سیاسی، دیگر بس! به درد مردم برسید! ۳۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل توسعه سیاسی، دیگر بس! به درد مردم برسید! ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل توسعه سیاسی، دیگر بس! به درد مردم برسید! ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل توسعه سیاسی، دیگر بس! به درد مردم برسید! ۳۱ اسلاید در PowerPoint :

۱۴

از شعارهایی که طی چهار سال نخستین ریاست جمهوری جناب آقای خاتمی مطرح بود و مورد بحث و انتقاد قرار گرفت آزادی و
توسعه سیاسی بود . در اینکه این شعارها با اصول انقلاب اسلامی مغایرتی ندارد و بلکه، با مفهوم صحیح آن، در چهارچوب انقلاب
قرار می گیرد، جای سخن نیست . آزادی از جمله شعارهایی بود که مردم انقلابی ما طی نهضت اسلامی فریاد کردند و «استقلال،
آزادی، جمهوری اسلامی » خواسته امام و امت بوده و برای همیشه خواهد ماند . و نیز داشتن درک سیاسی و همگانی کردن
سیاست به مفهوم شناخت مسائل جاری کشور و آگاهی از آنچه در تعامل دولت و ملت می گذرد و مشارکت در سرنوشت حاکمیت و
هوشیاری در روابط خارجی و مسائل داخلی، چیزی است که برای آحاد ملت از نخبگان و اندیشمندان و آگاهان و نسل های
دانشگاهی و عالمان دین گرفته تا توده مردم ضروری است . اما مشکل اساسی درک صحیح از مفاهیم این واژه هاست و تفکیک آنچه
می شود از آنچه باید بشود .

آزادی بازیچه سوء استفاده گران!

اگر مردم ما در برابر رژیم ستمشاهی آزادی خواهی را فریاد کردند برای شکستن حصارهای آهنین بود که رژیم استبداد ایجاد
کرده و از مردم حق آزادی بیان و اظهار نظر و انتقاد در برابر ناروایی ها را سلب کرده و هزاران تن از صاحبنظران ، نویسندگان و
آزاداندیشان و حتی مراجع اسلام را در بند اسارت کشیده و مجازات های سنگین برای آنان بریده بود و در مقابل آن، آزادی های
بی حد و حصری برای بیگانگان و عواملشان و اوباش و اراذل و عیاشان و هوسبازان فراهم ساخته بود . و به مثل معروف، رژیم
استبداد «سنگ را بسته و سگ را رها ساخته بود!» آنچه آن روز مردم ما طلب می کردند آزادی های معقول و مشروع بود که طی
سالهای سلطنت خاندان منحوس پهلوی از آنان گرفته بودند .

با پیروزی انقلاب، خواسته ملت جامه عمل پوشید و در چهارچوب ارزشهای اسلامی قانون اساسی تدوین و حدود آزادی نیز
مشخص گردید که به موجب آن هر فرد یا گروه در اظهار عقیده آزادند مشروط به آنکه در برابر مقدسات دین و مصالح کشور و
اصول انقلاب موضعگیری نکنند و به امنیت کشور خلل وارد نسازند . بدیهی است که آزادی در هرنظام و سیستم حکومتی
نامحدود و بدون قید وشرط نیست و حتی کشورهای لائیک و مدعی دموکراسی حد و مرزی را برای آزادی کشیده اند که از آن مرز
و محدوده کسی حق عبور ندارد ، چه در غیر این صورت هیچ دولتی نخواهد توانست مدیریت و کنترل جامعه را در دست داشته
باشد و حقوق اجتماعی را تامین کند .

مع الاسف در سالهای اخیر و پس از دوم خرداد، با سوء استفاده پاره ای موج سواران، اصول و معیارهای آزادی در کشور ما درهم
ریخت و تدریجا به نوعی گستاخی و قداست شکنی ، هرج و مرج اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و اخلاقی تبدیل شد . ژست های
آزادی خواستن و آزادی دادن به شیوه غربی ناباورانه در کشوری مطرح شد که اسلام و تشیع با رگ و خونش آمیخته است و هنوز
گلهای پرپرش از جبهه ها برمی گردد و بر دوش مردم تشییع می شود و گروهی در انتظار اسیران در بند در دست دشمن خود
هستند و حتی چشم به راه بازمانده استخوان های شهیدان خود لحظه شماری می کنند و برخلاف انتظار و با دل خونین لوث
شدن ارزشهای اسلامی و هتک مقدسات را شاهدند! از باب مثال هتاکی و پرده دری و بی حرمتی را روزنامه های زنجیره ای و
پاره ای سخنوران به جائی رساندند که بر مقدسات دینی و ملی یورش آوردند و همصدا با رسانه های استکباری فعالیت پرشتاب را
به منظور تضعیف نظام و براندازی تدریجی آن آغاز کردند و همین که قانون با این رنگین نامه های فاسد و مفسد و دست نشانده
برخورد کرد داد و فریاد برآوردند که آزادی نیست؟ !

و شگفت اینکه پاره ای کسان که نان اسلام و حوزه را خورده بودند به هواداری از این جریان ضد دینی و ضد ملی برخاستند که
شرح این ماجرای تلخ مقصود این مقال نیست .

به دنبال این روند، فریاد اعتراض از سوی مراجع عظام ، اندیشمندان و نویسندگان خیراندیش و دین باوران و توده مردم با غیرت و
مسلمان ها نسبت به این آزادی صادراتی برخاست اما مع الاسف بذر مسمومی که آقایان پاشیدند چون با مزاج گروه های هرج و مرج
طلب سازگار بود، به ثمر نشست و هنوز هم آن شعارهای انحرافی آزادی خواهانه! به گوش می رسد و فضای بازتر و محیط
مساعدتری را برای ترویج فساد و سم پاشی و توطئه طلب می کنند! و شگفت آنکه همین مدافعان آزادی به معنی نامشروع و غیر
قانونی آن، از نهادینه شدن قانون سخن می گویند! و اندکی تامل نمی کنند که قانونی که آنها از آن دم می زنند حق اینگونه آزادی را
به کسی نداده و در این دور باطل سرگردانند! چرا که می خواهند هم خدا را داشته باشند هم خرما را، هم توده مردم دین باور را
راضی نگهدارند و هم هرج و مرج طلبان را نرنجا