پاورپوینت کامل اسوه پایمردی ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اسوه پایمردی ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اسوه پایمردی ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اسوه پایمردی ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint :

۲۶

اشاره:

شجره پاک انقلاب شکوهمند اسلامی،
ریشه در رشادت ها و پایمردی های بزرگ
مردانی دارد که با هدیه کردن خون پاک
خود، ضامن تداوم حرکت و حیات آن شدند.
بررسی ابعاد مختلف زندگانی این
شخصیت های بزرگ و تاریخ ساز انقلاب،
علاوه بر ارج نهادن بر مقام شامخ و مساعی
آنان، سبب تداوم خط سرخ شهادت و مشی
اندیشه های ناب آنان است. چرا که دمیدن
روح حماسه و شهادت طلبی، رمز سربلندی
جامعه اسلامی و نشاط و بالندگی در
دستیابی به اهداف و آرمان های بلند معمار
سترگ انقلاب حضرت امام خمینی (ره)
خواهد بود.

این نوشتار بر آن است تا با پرداختن به
ابعاد گسترده زندگانی مجاهد نستوه «حضرت
آیت اللّه شهید شیخ حسین غفاری» گامی هر
چند اندک در راستای ارج نهادن به تلاش ها
و مجاهدتهای این سرباز فداکار اسلام و یار
وفادار حضرت امام(ره) بردارد.

تولد و کودکی

در تابستان سال ۱۲۹۳ هجری
شمسی،(۱) مطابق با عید قربان ۱۳۳۵
هجری قمری،(۲) شهر «دهخوارقان»(۳)
تبریز(آذرشهر کنونی)، شاهد شکفتن
غنچه ای در بوستان دانش و اندیشه، بر
دامان فرزانه پرور خود بود. شهری که یاد و
خاطره دانشمندان فرزانه ای چون «شیخ
حسن مامقانی»، «شیخ عبداللّه
مامقانی»(صاحب اثر ارجمند تفقیح المقال)،
آیت اللّه حاج مقدس تبریزی، و شهید
محراب «آیت اللّه مدنی» را هم چنان بر لوح
سینه داشت. شهری که بیش از دو قرن
مهد پرورش عارفان و دانشوران
فرهیخته ای چون:

ملایوسف دهخوارقانی، شیخ رضا
دهخوارقانی، ضیاء العلماء دهخوارقانی،
شمس العلماء دهخوارقانی، آیه اللّه شیخ
علی توتونچیان، شیخ ابوالقاسم
دهخوارقانی، آیه اللّه سید جلال الدین
دهخوارقانی، شیخ محمد حسن منطقی،
آیه اللّه عظیمی و…(۴)

و دهها اسطوره دانش و استوانه عرفان و
پارسایی، قرار گرفته بود. و اکنون می رفت تا
نام اسوه ای دیگر در دانش و پارسایی و
استقامت را در خاطره خویش حک کند.
پدرش «حاج عباس غفاری» به پاس
بزرگداشت و ارادتی که به ساحت مقدس
بزرگ مرد عاشورا، حضرت سید
الشهداء(علیه السلام) داشت، نام فرزند
خویش را «حسین» نهاد و از ابتدا جریده
زندگانی و آینده روشن او را در طالع خون و
شهادت پیشگی پیچید. خاستگاه تربیتی
حسین، خانه ای کوچک و ساده بود در میان
سایر خانه های شهر، اما شمیم دلنواز دوستی
وارادت به ساحت تابناک خاندان وحی،
فضای آن را آکنده بود. او در دامان پدر و
مادری پرورش یافت که الفبای زندگی ساده
و بی پیرایه آنان را دلدادگی به اهل بیت(ع)
تلاش در پارسایی، کوشش در تربیت سالم
فرزندان و سعی در بدست آوردن روزی
حلال، تشکیل می داد و در روزگار تاریک
سرسپردگی به اجانب، که فساد و تباهی و
ستم، سایه ای سنگین بر جامعه انداخته بود،
تمام هم و غم والدین حسین به تربیت
فرزندی صالح در فضای معنوی خانواده
معطوف شده بود.

از تبار شهیدان

در نیاکان حسین، شهیدان سربلندی
بودند که نگارینه سرخ شهادت، نامی آشنا از
آنان به یاد دارد که هر یک از آنان افتخار
بزرگی برای تبار او و پیشینه ظلم ستیز
دیارش به حساب می آمدند. حسین یک
سال و نیم نداشت که پدرش به شهادت
رسید. پدر او در غیرت دینی و ظلم ستیزی
زبان زد مردم آب و خاکش بود. وی در برابر
زورگویی عوامل مزدور رضاخان که دست
چپاول به سوی اموال و دسترنج کشاورزان
دراز کرده بودند. قد علم کرد و درخون خود
غلطید.(۵) نیاکان حسین، آشنای شهادت
بودند. «حاج ملامحسن» جدّ حسین نیز که از
علمای نجف اشرف به شمار می رفت،
شخصیت برجسته ای در منطقه و روحانی ای
بلند مرتبه بود. او نیز در مبارزه با استبداد
رضاخانی و ستم پیشگی استعمار گرانی که
جان و مال و ناموس و اعتقاد مردم را
دستخوش تعرّض خویش قرار داده بودند،
سرش بریده شد و بر افتخار شیعه و عاشورا
سیرتان افزود.(۶) نگاشته اند هفت نفر از
اجداد مادری حسین در مبارزه با اجانب و
بیدادگران زمانه به شهادت رسیدند و آیت
اللّه حاج ملااحمد امین العلماء نیز که از دیگر
نیاکان او بود شربت شهادت نوشید.(۷)
حسین با توشه ای پربار از تجربه
شهادت، بزرگ می شد و کم کم وارد
اجتماع می گردید.

آغاز دوران تحصیل

وجود فقدان پدر و مشکلات کمرشکن
اقتصادی، هرگز آتش دانش دوستی را در
حسین سرد نگردانید. تربیت سالم و علاقه
شدید به تحصیل او را در شش سالگی به
مکتب درس کشانید. وی در ضمن کار و
تلاش برای امرار معاش خانواده، به تحصیل
علوم مقدماتی حوزه نزد «حاج شیخ علی» و
«میرزا محمد حسن منطقی» در زادگاهش
پرداخت و خود را برای کسب سطوح عالی تر
علمی آماده نمود. پس از چندی به تبریز
رفت و در مدرسه علمیه «طالبیه» مشغول به
ادامه تحصیل شد. او در آنجا نیز ضمن
درس خواندن، به شدت کار می کرد اما فقر و
تنگدستی خانواده فراتر از آن بود که به او
رخصت ماندن در تبریز بدهد. از این رو به
زادگاهش بازگشت و مصمم تر به کار
کشاورزی پرداخت و در کنار آن درس هایش
را نزد دایی اش آیه اللّه «حاج سید محسن
میرغفاری» ادامه داد.(۸)

هجرت به قم

عطش و علاقه وافر شیخ حسین نسبت
به علوم دینی اشباع ناپذیر بود به گونه ای که
در اثنای کار کشاورزی نیز هرگاه که
کشاورزان برای تجدید قوا و یا صرف چای و
غذا، اندکی به استراحت می پرداختند، کتابش
را باز می کرد و به مطالعه می پرداخت و اغلب
تا نیمه شب درس می خواند و مطالعه
می کرد.(۹) بهبودی نسبی وضعیت اقتصادی
خانواده به او فرصتی داد تا در مورد وضعیت
درس خود تجدید نظری نماید. او در سن
سی سالگی، در سالهای ۱۳۲۴ یا ۱۳۲۵
شمسی، آن گاه که قم، رفته رفته به مرکزی
مهم در علوم اسلامی بدل می شد، بار سفر
بست و به شوق ادامه تحصیل به قم
مهاجرت نمود و از محضر اساتید و
بزرگانی چون:

حضرت امام خمینی (ره) آیت اللّه
العظمی بروجردی (ره)، آیت اللّه فیض قمی
(ره)، آیت اللّه سید احمد خوانساری(ره)،
آیت اللّه محمد تقی خوانساری(ره) و آیت اللّه
حجت کوه کمره ای (ره) ، کسب دانش و
بینش نمود. او نسبت به اساتید خود به ویژه
حضرت امام خمینی (ره) و مرحوم آیت اللّه
حجت کوه کمره ای (ره) و دیگر اساتیدش
ارادت ویژه ای نشان می داد و همواره نام آن
بزرگواران را با بزرگداشت و احترام بر زبان
جاری می نمودند.(۱۰) فرزندشان
حجت الاسلام «هادی غفاری» می نویسد:
«ایشان ارادت خاصی به مرحوم آیت اللّه کوه
کمره ای داشتند. خیلی با احترام از ایشان یاد
می کردند یک عکس از ایشان موجود است که
پشت آن قبل از نام مرحوم آیت اللّه
کمره ای(ره) ده – دوازده لقب که حاکی از ارادت
ایشان به مرحوم کوه کمره ای است، ذکر شده
است. همچنین نسبت به مرحوم آیت اللّه فیض
قمی (ره) ارادت داشتند و هر وقت به قم
می رفتیم ایشان با اصرار سر قبر مرحوم
فیض(ره) رفته، می گفتند: شما نمی دانید که
اینجا چه کسی خفته است. نسبت به مرحوم
حاج شیخ عبدالکریم حایری یزدی، بنیانگذار
حوزه علمیه قم ارادت داشتند و همچنین نسبت
به آیت اللّه صدر بزرگ و آیت اللّه محمد تقی
خوانساری که نماز معروف باران را خوانده اند
ارادت داشتند و از ایشان به نیکی یاد می کردند.
ایشان درس مکاسب حضرت امام(ره) حاضر
شده و علاقمندی و دلبستگی خاصی به حضرت
امام (ره) داشتند.»(۱۱)

موقعیت برجسته علمی

جدیت در تحصیل و عطش سیری ناپذیر
علم. از شیخ حسین، چهره ای استوار از یک
دین پژوه واقعی ساخته بود و سبب
برانگیخته شدن تحسین و تشویق اساتید و
هم درسان ایشان شده بود و استادان او امید
بسیاری به آینده روشن علمی اش بسته
بودند به گونه ای که موقعیت وارسته علمی و
جدیت در تحصیل به صورت ویژگی ای بارز
در شخصیت او گردید و زمینه های توجه
بیشتر اساتید به خود را فراهم نمود، آن سان
که نگاشته اند همین موضوع عاملی بود تا
استاد گرانقدر «حضرت آیت اللّه حاج میرزا علی
مقدس تبریزی»(۱۲) صبیه خود را با نهایت
افتخار به عقد شیخ حسین درآورد.

او از همان ابتدای طلبگی به تدریس
علوم حوزوی نیز مشغول گردید و در موطن
خود به تربیت شاگردان علوم دینی پرداخت.
وی به تدریس ابواب الجنان، جامع عباسی و
دیگر کتب فقهی، اخلاقی و قرآنی پرداخت و
نیز جزوه ای را در همان دوران در علوم
قرآنی تدوین و محور تدریس خود قرار
داد(۱۳) و جمع زیادی از علاقمندان را گرد
شمع وجود خویش فراهم آورد. او پس از
یازده سال سکونت در قم به تهران عزیمت
کرد و در آنجا نیز خط سیر تدریس را ادامه
داد و درگذر این سالها توشه غنی و پرباری را
که مهیا کرده بود، در اختیار جوانان عاشق و
متعهد قرار داد و رفته رفته به موقعیت علمی
فراتری دست می یافت. او دیگر ستاره ای
درخشان در جمع عالمان شده بود و آثار
ارزشمندی را از خود به جای گذاشت که از
آن جمله به حاشیه مفصّلی که بر
«عروه الوثقی» نوشت می توان اشاره کرد. اما
کوران سالهای درگیری و ستمگری رژیم
پهلوی مانع قلم زدن و انتشار آثار او می شد.
بسیاری از دست نوشته های او در هجوم
شب پرستان کوردل رژیم به دست
شعله های آتش ظلم آنان از بین رفت(۱۴) و
خاکسترش به دست بادهای پائیزی
فراموشی سپرده شد اما این موضوع هرگز
خدشه ای به درخشندگی علمی او وارد
نساخت. اگرچه آثار علمی هر فرد برترین
سند ترسیم جایگاه علمی اوست اما تاریخ
قصه پیشرفت های علمی او را به همراه
جدیت وافرش از خاطر نخواهد برد. چرا که
وی در نخستین سالهای ورود به قم موفق
به دریافت اجازه اجتهاد از اساتید خود شده
بود که گویاترین سند در تبیین مقام علمی
ایشان است.(۱۵)

ویژگیهای برجسته اخلاقی و

رفتاری

۱ـ عبادت و نماز شب

عبادت و شب زنده داری، رمز جاودانگی
مردان خداست. عشق به خلوت با معبود از
جلوه های زیبای اخلاقی آیت اللّه غفاری به
شمار می رود هم او که در سنین نوجوانی،
امامت جماعت مسجد محراب (قاضی) را در
زادگاه خود به عهده می گیرد و بار سفر دراز
خویش را در مسیر دانش و مبارزه، با نماز
می بندد. در شبهای سرد و سخت زندان، با
بدنی مجروح و شکنجه دیده وضو می سازد
و به راز و نیاز با معبود خویش می ایستد و
شبهای دراز و تاریک زندان را با نجوای
عاشقانه به صبح سپری می نماید و حتی
شبهایی که بسیار شلاق خورده بود نماز
شبش را ترک نمی کرد.(۱۶)

۲ـ تلاش و سخت کوشی

از کودکی به دلیل فقر و تنگدستی و
عدم وجود پدر در خانواده، بار مسئولیت رابه
دوش گرفت و در کنار درس به کار توان
فرسای کشاورزی مشغول شد. خود در
یادداشت های شخصی اش می نویسد: «در
تمام مدت به علت نداشتن پول کافی در بساط و
نبودن پدر و نیز دنیا دوستی برادرم، زیر
طعنه های برادر و زیر فشار کار مجبور بودم که
درس را اکثراً در مغازه، زمین باغ، مدرسه و در
منزل در خلال کار و ساعات استراحت و خواب
بخوانم.»(۱۷) دوستانش همواره در ملاقات با
او خستگی را از چهره اش می خواندند. یکی
از دوستانش می گوید: «هر وقت او را می دیدیم
چهره اش خسته به نظر می آمد بعد که جویا
می شدیم می دیدیم که او شب را مطلقا
نخوابیده یا در اندک فرصتی که به دست آمده بر
روی کتابش خوابش برده است. بارها دیده
بودیم که او روی نهج البلاغه یا اصول کافی
خوابش برده است. همین که می خواستیم روی
او پتویی بیندازیم از خواب می پرید و دوباره به
خواندن کتاب مشغول می شد تا اینکه دوباره
خوابش می برد.»(۱۸)

۳ـ ساده زیستی

آیت اللّه غفاری زندگی خویش را از
پائین ترین سطوح فقر و تنگدستی آغاز نمود
و روحیه زهد پیشگی و ساده زیستی ایشان.
برای لحظه ای ایشان را به سوی دنیا
نکشاند. حتی تشکیل خانواده و زندگی
مشترک نیز نتوانست او را به سوی دنیا سوق
دهد. اگرچه همسر او نیز، دختری فهمیده و
تربیت یافته در بیت عالمی وارسته بود، اما
سخنان آیت اللّه غفاری در حضور پدر دختر
و دیگران، خبر از سلوکی دیگر گونه و
علی وار می داد. او رو به همسر آینده اش نمود
و گفت: «همسر آینده من باید بداند که با کسی
زندگی خواهد کرد که جز فقر و مبارزه هیچ در
بساط ندارد. خانه ای هم ندارد. اکنون که
همسرش را به قم می برد باید حجره اش را رها
کرده و اتاقی اجاره نماید. پولی برای گذران
زندگی ندارم. و این لباسی که در تن من است
باید آنقدر کار کند تا دیگر قابل استفاده نباشد.
تنها امید ما این است که آینده و عاقبتی خوب
داشته باشیم و برای اسلام کاری بتوانیم انجام
دهیم.» دختر نیز در پاسخ گفت:«من به آن چه
شما راضی باشید رضایت دارم و اگر حس کنم به
خاطر ادامه کار و درستان بیشتر باید تحمل کرد
به کمتر از این هم قانعم و حاضر به فداکاری
هستم. قطعاً مسئله ما مسئله نان نیست.»(۱۹)
بیشتر اوقات غذای او را آش، بادمجان، و یا
مقداری پیاز سرخ شده و در اصطلاح
خودش «کباب بی دود» بود. در مواقعی که
مهمانی به خانه اش می آمد با زحمت بسیار
مقداری برنج معمولی تهیه می کرد و فقط
جلوی مهمان برنج خالی می گذاشت.
فرزندش می گوید: «در خاطرم نیست که پدرم
برای من کت و شلوار خریده باشد. هر موقع
لباسهای پدرم کهنه می شد مادرم آنها را
می شکافت و پشت و رو می کرد و برای من لباس
می دوخت.»(۲۰) در سالهای ازدواج، آیت اللّه
غفاری صاحب پنج فرزند می شوند که سه
فرزند ایشان به دلیل فقر و بیماری از دنیا
می روند. پسرش می گوید:«پدرم پولی برای
تهیه شیرخشک نداشت، نان سنگگ شب
مانده را داخل سینی مقابل آفتاب می گذاشت و
آن را خشک می کرد، بعد آن را می کوبید و نرم
می نمود و آن را با آب جوش و قند مخلوط
می نمود و غذای نوزاد تهیه می کرد.»(۲۱)

او زیرزمین خانه ای در فقیر نشین ترین
محله های قم (باغ پنبه) را ماهی بیست
تومان اجاره می کند و تا هشت سال به
شهادتش فرشی در خانه نداشت و این در
حالی بود که گلیم زیرپای اش از وسط پاره
شده و چیزی از آن باقی نمانده بود.(۲۲)

۴ـ خوش رفتاری با خانواده

او با همه خوش رفتار بود و اساساً نام
هیچ کس حتی بچه ای را بدون پیشوند آقا و
خانم صدا نمی زد و به همه سلام می کرد(۲۳)
اما در محیط خانواده به دلیل وجود
فشارهای اقتصادی که افراد خانواده تحمل
می کردند، بیشتر خوش رفتاری نشان می داد.
در کارهای خانه کمک می کرد، ظرف
می شست، غذا درست می کرد و حتی لباس
می شست و کودکان خود را نظافت
می نمود.(۲۴) و اجازه نمی داد تا علاوه بر
فشارهای مالی، فشار عاطفی بر همسر و
فرزندانش، زندگی را دشوارتر نماید.

۵ ـ تلاش در تربیت فرزند صالح

آیت اللّه غفاری تلاش فراوانی می نمود
تا در دوران فساد و تباهی پهلوی، فرزندانش
را از گزند آسیب های تربیتی دور دارد. از این
رو نام فرزندش را در مدارسی که دختر و
پسر مختلط بودند نمی نوشت و پسر او
مجبور بود، هر روز راه طولانی را بپیماید و
به مدرسه ای برود که همگی پسر بودند.
آیت اللّه غفاری روزی متوجه می شود که
معلّمی برای تدریس موسیقی به مدرسه
پسرش می رود. بلافاصله به آنجا رفته و به
ناظم مدرسه می گوید:«آقا! من نمی خواهم
پسرم موسیقی یاد بگیرد. اصلاً به او صفر
بدهید. او را تجدید کنید. فکر کنید که او در این
درس نمره نیاورده است. مسئولین مدرسه نیز با
دیدن جدیت ایشان می پذیرند که پسر او این
کلاس را شرکت نکند.(۲۵)

۶ ـ امر به معروف و نهی از منکر

آیت اللّه غفاری با بینش ژرفی که از
شرایط حاکم بر اجتماع داشت همواره برای
جلوگیری از فساد در جامعه، دختران و
پسران را امر به ازدواج می نمود(۲۶) تا معروف
جای فساد را در جامعه بگیرد. از سوی دیگر
با منکرات جامعه برخوردی سازشکارانه
نداشت و هر منکری می دید به شدت بر
خورد می کرد. روزی یکی از معلّمان مدرسه
سر کلاس شیشه ای آبجو را از جیبش در
می آورد و می خورد.

آیت اللّه غفاری از مسئله آگاه می شود و
خود را به مدرسه می رساند و در حضور دیگر
معلمان و کادر مدرسه با معلم مشروب خوار
درگیر می شود، معلمان مدرسه درگیری را
خاتمه داده و آن دو را از هم جدا می نمایند.
او سر معلم فریاد می کشد: «آخر مرد حسابی،
اگر می خواهی این زهرماری را بخوری توی
خانه ات بخور! آدم حسابی که شیشه مشروب
توی جیبش نمی گذارد و بیاورد داخل مدرسه و
جلوی بچه های مدرسه آبجو بخورد».برخورد
شدید اللحن ایشان سبب می شود تا او هرگز
این کار را تکرار ننماید.(۲۷)

۷ـ شجاعت وصف ناشدنی

شاید بارزترین صفتی که در ایشان
تحسین هر شنونده ای را بر می انگیخت
شجاعت او در احیای حق و ایستادگی اش در
برابر ظلم بود. از هیچ تهدیدی نمی ترسید و
برای ریشه کن کردن فساد و ویران کردن
لانه تباهی، از جان مایه می گذاشت.
نگاشته اند در شب جمعه ای که ایشان به
همراه مردم مشغول خواندن دعای کمیل در
مسجد خود بودند، به ناگاه صدای آواز و
موسیقی به گوش ایشان می رسد پس از
پایان دعا رو به مردم نموده و می گوید:
«امشب باید درب این باغ را ببندیم حتی به
قیمت کشته شدن و زندان رفتن.»

سپس

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.