پاورپوینت کامل مبانی حق و تکلیف ۷۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مبانی حق و تکلیف ۷۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مبانی حق و تکلیف ۷۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مبانی حق و تکلیف ۷۹ اسلاید در PowerPoint :

۶

موضوع حق و تکلیف از موضوعاتی است که مبانی خاص خود را خواهد داشت که با بیان آن مبانی و رابطه آن ها با حق و
تکلیف می توان تبیین کرد حقوق واقعی انسان و تکلیف حقیقی او چه می باشد و آدمی در حیات اجتماعی و فردی خود از
چه حقوق و تکالیفی برخوردار است، اساسی ترین پاورپوینت کامل مبانی حق و تکلیف ۷۹ اسلاید در PowerPoint. معرفت شناسی و هستی شناسی و انسان شناسی
و دین شناسی است از این رو در این مقاله به این امور چهارگانه و رابطه آن ها با حقوق و تکالیف انسان می پردازیم.

۱ـ معرفت شناسی و رابطه آن با حقوق

در معرفت شناسی دو دیدگاه کلی وجود
دارد.

الف: دیدگاهی که معیار معرفت و فهم
بشری را در حسّ و تجربه منحصر و محدود
می داند و ابزار دیگری را برای شناخت و
معرفت نمی پذیرد. بر مبنای این دیدگاه،
هستی به وجود مادی خلاصه می شود و
وجود ماوراء ماده انکار می گردد.

ب: دیدگاهی که معتقد است معارف نازله
و ابتدایی به واسطه حس و تجربه حاصل
می شود اما فراتر از حس و تجربه معارفی
هستند که شالوده و اساس علم ریاضیات را
تشکیل می دهند، مفاهیم ریاضی، هرچند
متعلق به ماده نیستند لیکن خود آن ها
صورت مادی و خارجی ندارند.

بالاتر از معرفت ریاضی، معرفتی است
که علم کلام و حکمت عهده خلافت، امامت
و اسمای الهی که از مفاهیم تحریری محض
هستند، به وسیله عقل آدمیان ادراک
می شوند.

برتر از معرفت های کلامی و فلسفی، که
به وسیله عقل ادراک می شوند، معارفی است
که عرفان نظری آن را تبیین می کند معارفی
چون هویت مطلقه و توحید واقعی و موحد
حقیقی که از مباحث شهودی است در این
معرفت مورد بررسی قرار می گیرد.

سلطان همه معارف و علوم، معارف و
علوم انبیاء و اولیاء است که آن را کشف و
شهود و وحی معصومانه خلیفه اللهی گویند.

اگر انسانی با حس و تجربه به کسب
معرفت نایل آید به طور طبیعی حق و
تکلیف را در آن محدوده می بیند. از این رو
حقوق معنوی برای او مصداقی نخواهد
داشت و تکالیف اموری هستند که برای
تنظیم رفتارهای اجتماعی آن ها ضرورت
پیدا می کند اما اگر ابزار معرفت شهود و وحی
و همچنین عقل باشد حقوق و تکالیف
محدود به حقوق مادی و اجتماعی بوده بلکه
علاوه بر آن ها حقوق معنوی مربوط به
رابطه انسان با ماوراء ماده است مصداق پیدا
می کند و آن حقوق معنوی حقوق مادی و
اجتماعی او را نیز تحت تأثیر قرار می دهد.

۲ـ هستی شناسی و رابطه آن با

حق و تکلیف

در هستی شناسی نیز دو دیدگاه کلی
وجود دارد. دیدگاهی که هستی را محدود به
ماده می داند و منکر وجود، موجودات غیر
مادی است. این دیدگاه، دیدگاهی الحادی
است که اصالت را به ماده می دهد.

در برابر این دیدگاه، نظریه الهی است که
علاوه بر ماده به موجودات ماوراء ماده نیز
باور دارد و به عبارت دیگر: آن ها هستی را
به دو قسم مجرد و مادی تقسیم می کنند.

اساس اندیشه الهی بر این است که
موجودات جهان هستی از یک جهت به
چهار قسم، تقسیم می شوند.

۱ـ موجود مادی: موجوداتی که دارای
حجم و وزن هستند و قابل تقسیم مانند
همه موجودات مادی.

۲ـ موجود مستکفی: موجوداتی که
هرچند ماده ندارند ولی از لوازم مادی مانند
شکل برخور دارند. نظیر آن چه که انسان در
عالم رؤیا می بیند از نگاهی دیگر به آن ها
موجود مثالی یا برزخی می گویند.

۳ـ موجود تام: موجوداتی که مانند
فرشتگان و حاملان عرش، لوح و قلم و
کرسی دارای تجرّد عقلی هستند.

۴ـ موجود فوق تمام: وجود و هستی که
فوق همه این هاست، موجودی که خالق
تمام موجودات و برخوردار از همه کمال ها و
تأمین کننده نیاز و کمال دیگر پدیده هاست.

باتوجه به این دو دیدگاه، اگر وجودی
واجد همه کمال ها متعلق باور انسان باشد
می دانند که او با توجه به علم نامتناهی،
تعیین کننده حقوق و تکالیف آدمیان است،
زیرا او منشأ هستی و مدبّر و ربّ کل نظام
تکوین و از جمله انسان است و به عبارت
دیگر: او با ربوبیت بر نظام تکوین، هدایت
نظام هستی از جمله انسان را به عهده گرفته
است. از این رو انسان هم در برابر خدا و هم
در برابر موجودات دیگر حقوقی دارد که باید
آن ها را ایفا نماید.

اما اگر هستی منحصر در ماده و امور
مادی باشد، آدمیان همه حرکات و رفتارها و
اعمال خویش را با امور طبیعی و مادی
مرتبط می کند و حقوق او هم در همان
محدوده جلوه می نماید.

۳ـ انسان شناسی و رابطه آن با

حق و تکلیف

از جمله مبادی و پاورپوینت کامل مبانی حق و تکلیف ۷۹ اسلاید در PowerPoint،
انسان شناسی است. در رابطه با
انسان شناسی سه عنصر محوری باید مورد
توجه قرار گیرد.

الف: هویت شناسی

یعنی حقیقت و هویت انسان چیست؟
آدمیان به لحاظ هویت مرکب از روح و جسم
است که اصالت وجود او را روح او تشکیل
می دهد گرچه ابعاد دیگری دارد که به جسم
او ارتباط پیدا می کند. از این رو گفته اند:
هویت حقیقی انسان دارای ابعاد و لایه های
سه گانه است و توجه به او بدون لحاظ همه
این ابعاد، نقص در شخصیّت او به شمار
می آید و این ابعاد سه گانه عبارتند از:

اول: بعد حیوانی

انسان در بعد حیوانی در شهوت و غضب
و برخی آرزوها و امیال نفسانی خلاصه
می شود.

دوم: بعد انسانی

انسان در این بعد صاحب مقام تفکر و
تعقّل و عزم و اراده است که با تفکر و تعقل
می شناسد و با عزم و اراده و تصمیم، کاری
که می خواهد انجام می دهد.

سوم: بعد الهی

این بعد بعدی است که به صاحب اصلی
خالق او مربوط است و انسان متعارف نسبت
به آن امانت دار الهی است.

ب: جایگاه انسان در نظام هستی

انسان در نظام هستی از چه جایگاهی
برخوردار است. آیا موجودی است مثل دیگر
موجودات و در عرض آن ها و تنها تفاوتش
در داشتن عقل و اراده است یا موجودی برتر
است که او خلیفه اللّه و امانت دار الهی و
دارای کرامت ذاتی و… است که از نظر دینی
این انسان خلیفه خدا، برخوردار از روح الهی،
امانت دار خدا و دارای کرامت ذاتی و…است.

ج: شناخت تعامل انسان با هستی

یکی از مباحث محوری در شناخت
انسان، شناخت چگونگی تعامل او با جهان
هستی است.

انسان در خلأ زندگی نمی کند. بلکه در
نظامی ادامه حیات می دهد که اجزایی محیط
اطراف او را فرا گرفته و او همیشه با آن در
ارتباط است. از این رو یکی از شئون بشر
تعامل و برخورد او با نظام طبیعت است، این
تعامل می تواند سازنده و منطقی باشد یا
سودجویانه و مخرّب، چگونگی برخورد
انسان با طبیعت متوقف بر شناخت چگونگی
رابطه او با طبیعت و تعامل او با طبیعت
است. اگر او جهان را مخلوق خدای جهان
آفرین بداند و همه انسان ها را صاحب حق
در قبال طبیعت به گونه ای با آن تعامل پیدا
می کند و اگر او خود را مستقل از هر چیزی و
همه چیز را در رابطه با خود ببیند، نتیجه او
با طبیعت سودجویانه و محروم کردن
دیگری در استفاده از طبیعت است و اگر خود
را مخلوق خدا و انسان های دیگر را صاحب
حق از طبیعت، رابطه سازنده و منطقی با
طبیعت برقرار می کند.

۴ـ دین شناسی و حقوق انسان

از جمله مباحثی که در رابطه با تبیین
حقوق انسانی باید مورد توجه قرار گیرد
شناخت دین است.

دین مجموعه مقررات و قوانین و
برنامه ها است که جهان آفرین و انسان
آفرین با توجه به آگاهی از حقیقت و هویت
انسان و جایگاه او در نظام هستی و
چگونگی رابطه با جهان هستی و آگاهی از
مصالح و منافع او برای او تنظیم کرده است
که آدمیان در پرتو آن می توانند حقوق و
منافع و مصالح خود را تأمین کنند.

بخش عمده ای که مجموعه ای از باید و
نباید هاست. برای تأمین و حفظ حقوق
انسانی است. بایدها طریق تأمین حقوق
فردی و اجتماعی است و نبایدها نشان
دهنده موانع و آفات تأمین حقوق هستند. به
گفته مرحوم علامه طباطبائی (ره) انبیاء
آمده اند تا به مردم عقاید و اعمالی را بیاموزند
که در پرتو آن سعادت واقعی خویش را
تأمین کنند، انسان باید پایه زندگی خویش را
بر روی اعتقادات دینی بنا کند و به وظایفی
که در پیشگاه الهی و جامعه بشری دارد،
عمل نماید تا به کمال خویش دست یابد.(۱)

با توجه به مبانی چهارگانه در
معرفت شناسی و هستی شناسی و
انسان شناسی و دین شناسی. آدمیان باید
حقوق خود را به گونه ای تنظیم کنند که با
شناخت واقعی از انسان و هویت او و
چگونگی تعامل او با هستی و جایگاه او در
نظام تکوینی و هستی، هماهنگ بوده و
همه مصالح و منافع واقعی و نیازهای
حقیقی او را تأمین نماید این حقوق با این
ویژگی ها فقط بوسیله ادیان الهی و توحیدی
تنظیم می شود.

ادله تکلیف مداری دین

اما در برابر این دیدگاه گفته می شود که
دین فقط تکلیف محور است و هیچ توجهی
به حقوق انسان ندارد و برای آن ادله ای نیز
اقامه کرده اند که به آن ادله و پاسخ آن ها
پرداخته می شود.

۱ـ نسبت باید و نبایدهای دینی و

حق مداری

واژه به کار گرفته در ادبیات دینی به
نظام های تکلیف محور اختصاص دارد نه
حق محور، زیرا باید و نباید با الزام و اکراه و
اجبار و امر و نهی بیشتر سنخیت دارد. در
حالی که شاخصه حق، اختیار و آزادی است.
از این رو مکتبی که شالوده آن باید و نباید
است نمی تواند حق مدار باشد بلکه تکلیف
مدار است.

پاسخ تنافی تکلیف با حق

در پاسخ سخن فوق گفته می شود: گرچه
در تعالیم دینی باید و نباید هایی وجود دارد
که بار تکلیفی دارند. اما باید توجه داشت که
این تکلیف «برای انسان» است نه «بر
انسان» و آن تکلیفی با حق انسان منافات
دارد که «بر انسان» باشد نه برای انسان. و
تکالیف دینی از نوع تکلیف برای انسان
است توضیح آن که: اگر به مفهوم حق و
تکلیف دقت شود و مناسبات میان آن دو
مورد باز کاوی قرار گیرد. روشن خواهد شد
که رابطه میان آن دو به دو شکل قابل تصور
است.

۱ـ گاهی حق برای شخص معینی است
و تکلیفی بر دیگران و گاهی حقی برای
دیگران و تکلیفی بر فرد، در این قسم حق
برای یک طرف مطرح است و تکلیف برای
طرف مقابل، حق این فرد تکلیف مقابل
است که حاصل آن نفع این فرد و بار دیگری
است و حق طرف مقابل، تکلیف این فرد که
در نتیجه نفع آن برای دیگری است و بار آن
برای این فرد. از باب مثال: تکلیف پدر
تربیت صحیح فرزند است، در این صورت
حق فرزند بر پدر تربیت صحیح اوست که به
ظاهر این وظیفه بار پدر و به نفع فرزند و در
نتیجه حق اوست و یا حق نفقه برای خانواده
تکلیفی بر عهده شوهر است که در این
صورت نفع آن مال خانواده است و تکلیف
آن بر شوهر.

۲ـ قسم دیگری از مناسبات میان حق و
تکلیف وجود دارد که حق و تکلیف هر دو در
یک طرف قرار دارند. هم حق برای آن فرد
است و هم تکلیف بر او، در این قسم
تردیدی وجود ندارد که تکالیف به حقوق
بازگشت می کنند و در حقیقت راه تحقق و
احیای حق اند. و الزام در برخی امور از آن
روست که تنها راه تحقق یافتن حق است و
بدون استیفای آن ها، استیفای حقوق ممکن
نیست. از باب مثال: در نظام آموزش و
پرورش، تکالیفی را برای دانش آموزان در
نظر می گیرند. اما وقتی این تکالیف تحلیل
شود، همه آن ها به حقوق دانش آموز
برمی گردد و او بار خود را حمل می کند نه
این که بار مدرسه و محیط آموزشی را تحمل
کند. زیرا حق مسلم این دانش آموز فراگیری
علم و یادگیری دانش است. اما چون از این
حق غافل است و به ظاهر آن را حق خود
نمی داند و می خواهد به بازی و سرگرمی
وقت بگذراند، آن را بر خود تکلیف می پندارد
و حال آن که در واقع حق است و به طور
خلاصه، همه برنامه های محیط علمی از
منظر آموزش تکلیف محسوب می شود اما از
منظر پرورش حق است.

در حقوق و تکلیف های دینی نیز از
همین قبیل است. یعنی اگر خداوند در
آموزه های دینی آدمیان را به نماز، روزه، حج
و زکات و سایر وظائف تکلیف کرده به حقوق
انسان برمی گردد زیرا حق تکامل، فهمیدن،
رشد کردن، هم جواری با ملائکه، دوری از
خوی حیوانی و حق برتری از جماد و نبات،
حق مسلم اوست و تنها راه تحصیل این
امور، اجرای تکالیف و احکام دینی است. و
به عبارت دیگر: به لحاظ این که «قرب الهی»
وصول به سعادت و جانشینی خدا در زمین
حق انسان است که از راه اقامه نماز، وادای
روزه و پرداخت زکات، و تحقق عدالت
امکان پذیر نیست پس باید برای رسیدن به
آن حقوق این تکالیف را انجام داد.

۲ـ رابطه عبودیت و بندگی خدا در تضاد با

حقوق انسان

آموزه های دینی به گونه ای تنظیم شده
است که عبد محور و تکلیف مدار است.
مردم در چنین نظامی همگان بنده و عبد اند
که فقط باید مطیع اوامر مولا بوده و
خواسته ها و انتظارات او را برآورده سازند در
حالی که اگر دین بر مبنای حق تنظیم
می شد. انسان می بایست مخدوم باشد نه
خادم. و به عبارت خلاصه تر: نظام بندگی و
عبودیت برای خداوند با حقوق ا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.