پاورپوینت کامل جنبه های غیبی عاشورا ۸۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جنبه های غیبی عاشورا ۸۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جنبه های غیبی عاشورا ۸۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جنبه های غیبی عاشورا ۸۱ اسلاید در PowerPoint :

۴۲

در مکتب کرامت

خداوند کریم مظهر کرامت است و در آیات
متعددی از قرآن به این مطلب اشاره شده است.
از جمله می فرماید: «تبارک اسم ربک ذی
الجلال و الاکرام.»(۱)

از مصادیق بارز کرامت امر نبوت پیامبران
است که بدینوسیله از اکرام الهی بهره مند شده تا
در مکتب وحی درس کرامت دهند و بر محور
این ویژگی انسانها را به سوی نور و سعادت
رهنمون گردند پیامبر اکرم(ص) در این باره
می فرماید: «انی بعثت لاتمم مکارم
الاخلاق.»(۲)

خداوند بندگان خاص و اولیاء خویش را به
مقام مکرّمان رسانید و آنها را به عالی ترین
درجات و رفیع ترین مراتب انسانی نائل گرداند و
نفسشان را از هرگونه فرومایگی و پستی منزّه و
مبرّا کرد. کرامت در سایه سار تقوای الهی و
رستن از وابستگی های دنیوی و محدودیت های
مادی حاصل می گردد و پیشوایان دین بوسیله
آن از مبدأ فیض ربوبی، دلها و چشمهای عاشق
حق را به فراسوی ماده و طبیعت سیر می دهند.
کرامت فضیلتی است چون اعجاز که اولیاء الهی
بدان متصفند و در پرتو آن توان خرق عادت
دارند.

امام حسین(ع) که در خاندانی کریم پرورش
یافت اهل کرامت است و در زندگی جاودانه و
مبارزه خالصانه اش خوارق عادات بسیاری به
چشم می خورد. آن حضرت در دعای شب
عاشورا فرمود: «اللهم انی احمدک علی ان
اکرمتنا بالنبوه و علّمتنا القرآن و فقّهتنا فی
الدین.»(۳)

پیامبران و امامان(ع) خزانه داران

دانش الهی

خداوند متعال وجود مقدّس رسول اکرم(ص)
را از نور خویش بیافرید و او را با اخلاقی نیک و
خصالی پسندیده برای رهبری مردم برگزید. قلب
پاک آن حضرت را جایگاه وحی الهی و تجلی گاه
انوار خدایی قرار داد، مقامش را چنان رفیع
گرداند که جز ذات احدی و وصی بر حقش علی
بن ابیطالب(ع) کسی او را نشناخت. لطف و اراده
پروردگار مهربان بر این تعلق گرفت که بعد از
رحلت آن شخصیت یگانه، احکام جاودانی دین
اسلام بدون مُبَیّن و مفسّر باقی نماند و جانشینی
او را کسی بر عهده گیرد که همانند آن حضرت
دارای مقام عصمت و صاحب نفسی پاک و
آراسته باشد. از این رو خلافت ائمه
معصومین(ع) که منصبی است الهی در وجود
امیرالمؤمنین(ع) و یازده فرزندش ثابت و
منحصر گشت و علم و ایمان و آثار نبوت به آنها
واگذار شد. خداوند در باطن آن حضرت نیرویی
قرار داد تا به وسیله آن قدرت یابند، از وجود
کائنات خبر دهند و از هر اتفاق در عالم خلقت
آگاه شده و با نور عظمت خویش راه را بر
مشتاقان حق و حقیقت بگشایند و آنان را به سر
منزل مقصود برسانند. یکی از یاران امام
صادق(ع) می گوید: روزی در کنار حجر اسماعیل
خدمت آن حضرت نشسته بودیم. که فرمود:
سوگند به صاحب این خانه اگر من نزد موسی و
خضر بودم به آنها می گفتم که من از شما اعلم
هستم و به آنان مطالبی را می گفتم که از آن
بی اطلاع بودند.

زیرا موسی و خضر فقط از گذشته خبر
داشتند ولی ما از آینده خبر داریم تا قیام قائم و
این علم را ما از پیامبر(ص) به ارث برده ایم.(۴)
از روایات استفاده می شود که برای خداوند دو
علم است یکی آنکه خاص حضرت احدیت است
و کسی بر آن اطلاعی ندارد دیگری آن است که
به رسولان و فرشتگان عطا نموده است علم
امامان معصوم(ع) به حالات بندگان و اخبار
زمان و مکان از همین نوع است. ائمه اطهار(ع)
بوسیله قوه مقدسی که خداوند از ابتدای خلقت
در نهاد آنها گذاشته است، از مکتونات قلبی
انسانها مطلع شده و از حوادث حال و آینده خبر
می دادند. در زندگی آنها حالات غیبی و خوارق
عاداتی بسیار وجود دارد که بنابر مقتضیات زمان
گاه بر دیگران آشکار و گاهی مکتوم مانده است.

امام حسین صاحب کرامات

زندگی سومین پیشوای شیعیان جهان که
برای آحاد بشر مایه فخر و مباهات و تمسک به
راه و هدفش موجب قرب پروردگار و رستگاری
در دنیا و آخرت می باشد آکنده از پیش بینی ها و
وقایع خارق العاده ای است که برای آن حضرت
از هنگام ولادت تا شهادت اتفاق افتاد. جانبازی
دلیرانه و خالصانه آن امام همام در عرصه کربلا
و در روز عاشورا حماسی ترین و بی نظیرترین
واقعه تاریخی است که پس از گذشت سالیان
طولانی نه تنها به بوته فراموشی سپرده نشده
بلکه سرّ عمشق دلدادگان مکتب حق شده و
شعاع عشق و عظمتش قلب آزادگان عالم را
کاویده و آنها را به تجلیل و تکریم از آن همه
شجاعت و از خود گذشتگی واداشته است و
یادآوری مصائب و مظلومیت او تا ابدیت تاریخ
دوستدارانش را به سوگ و ماتم نشانده است.

امام حسین(ع) در نهضت مقدسش به حفظ
ارزشها و زدودن تحریف و بدعت هایی که نا
اهلان بر دین جدش وارد ساخته بودند پافشاری
نمود و با نثار جان خویش و یارانش آیین
حیاتبخش الهی را زنده کرد و با رسوا نمودن
حیله گران اموی که غاصب حکومت در جامعه
اسلامی بودند حقانیت خویش را ثابت نمود. با
گذر بر روایات بسیار در شأن امام حسین(ع)
علاوه بر اینکه به مقام شامخ آن حضرت در
پیشگاه الهی، انبیاء و اولیاء پی می بریم، از
کرامات خاص وی در زندگی و شهادتش مطلع
می گردیم.

آدم (ع) گریست

در تفسیر آیه ۳۷ سوره بقره نقل می شود:
هنگامی که آدم کلماتی نورانی را دید که بر ساق
عرش نوشته شده از جبرئیل پرسید این کلمات
چیست؟ جبرئیل گفت: اینها اسامی رسول خدا و
خاندان بزرگوارش می باشد، بدانها متوسل شو و
خدا را بخوان. آدم چنین گفت: یا حمید بحق
محمّد یا عالی بحق علی… و آنگاه خدا را به این
نامها قسم داد. به نام حسین که رسید قلبش از
اندوه گرفت و اشک از چشمانش سرازیر شد.
علت این گریه و اندوه را از جبرئیل پرسید و او
گفت: “حسین” فرزند تو به مصیبتی بزرگ مبتلا
می گردد که تمامی مصائب در برابر آن کوچک
است. آدم پرسید آن مصیبت کدام است؟
جبرئیل گفت: حسین تشنه و غریب و تنها کشته
می شود و یار و یاوری ندارد، ای آدم اگر او را
ببینی در حالی که می گوید: آه از تشنگی و آه از
بی یاوری و از شدت تشنگی بین او و آسمان دود
حائل می شود و هیچکس جواب نمی دهد مگر با
شمشیر و شربت مرگ!(۵)

امام حسین(ع) محبوب پیامبر و

علی(ع)

رسول خدا(ص) بارها در حضور مردم به
مقام و عظمت نوادگانش امام حسن(ع) و امام
حسین(ع) تأکید نمود و به احترام آنها در منبر و
محراب مراسم را به اختصار برگزار کرد. پیامبر
امام حسین(ع) را پاره جگر خویش خواند و در
کلامی گرانقدر فرمود: «حسین منّی و انا من
حسین» وی دوستداران اباعبداللّه(ع) را دعا
می کرد و از مخالفانش تبرّی می جست. گاهی
اوقات که آن حضرت در منزل یکی از
همسرانش به سر می برد و از آمدن حسین(ع) که
کودک بود به حجره اش جلوگیری می کردند
برافروخته می شد و از این کار اعلام ناراحتی
می نمود. در یکی از روزها که آن حضرت در
منزل ام سلمه بود فرشته ای ـ جبرئیل ـ با کسب
اجازه به محضرش شرفیاب شد. در همین اثنا
حسین(ع) به آغوش پیامبر جست و مورد مهر و
محبت واقع شد. جبرئیل که ناظر این صحنه بود
عرض کرد: همانا امّت شما این طفل را خواهند
کشت. اگر بخواهید به شما نشان خواهم داد
سپس خاک سرخی که همراه داشت به پیامبر داد
و پیامبر آن را به ام سلمه سپرد و فرمود: از آن
نگهداری کن. ام سلمه گوید: آن خاک را در
شیشه ای نگه داشتم تا روزی که تبدیل به خون
شد فهمیدم در چنین روزی حسین شهید شده
است.(۶)

مطلب فوق را ام سلمه در هنگامی که امام
حسین(ع) از عراق خارج شد به وی یادآوری کرد
و گفت: با رفتن به سوی عراق ما را محزون
نکن، زیرا من از رسول خدا(ص) شنیدم که
فرمود: فرزندم حسین در عراق و در زمین کربلا
کشته خواهد شد و اکنون مشتی از آن خاک در
شیشه نزد من است. امام فرمود: می دانم کشته
می شوم و اراده الهی بر این تعلق گرفته که
خویشاوندان و خاندان من اسیر گردند در حالی
که صدای استغاثه ما را کسی نمی شنود و
می دانم در چه ساعتی و چه روزی در کدام
سرزمین کشته خواهم شد.

تربت مبارک

واقعه شهادت سیدالشهداء یکی از اسرار
خلقت است که قضایای غمبار آن در اندیشه و
کلام پیامبران و اوصیاء الهی ساری و جاری بوده
به طوری که آنها با بیان گوشه هایی از این
حماسه جاوید همواره مغموم و محزون بودند.
آدم ابوالبشر بر غمش گریست و ابراهیم خلیل
پس از آنکه به قدرت الهی صحنه کربلا را
مشاهده نمود قلبش پر از اندوه شد و اشک از
دیدگانش فرو ریخت. «زمانی که امیرالمؤمنین(ع)
همراه یارانش عازم نبرد صفین شدند از کربلا عبور
کردند. پس در آن سرزمین توقف نموده و با صدای
بلند فرمودند: اینجا را می شناسید؟ و آنگاه با دست
خود به جایی اشاره کرده و فرمودند: آنجا محل نزول
آنهاست و سپس جای دیگری را نشان داده و بیان
نمودند: اینجا جایی است که خون آنها ریخته خواهد
شد و باز فرمود: چه مبارک تربتی هستی که گروهی از
خاک تو بر می خیزند و به محشر می آیند و بدون
حساب به بهشت داخل می شوند و آنگاه اشک از
دیدگان مبارکش جاری شد و افرادی که در خدمتش
بودند نیز گریستند.»(۷)

مقامات عالی

خداوند متعال برای اهل بیت(ع) مقاماتی
مهیا دیده که با دفاع از حق و شهادت در این راه
بدان خواهند رسید.

مسلم اسرار این مطلب را کسی جز پروردگار
نمی داند. هر فعلی که از طرف ائمه اطهار انجام
می پذیرد اعم از سکوت، مبارزه،قیام و قعود طبق
برنامه خاصی است که از جانب خداوند بدانها
رسیده است. و این مسئله با اختیار و تصمیم آن
بزرگان منافاتی نداشته و آنها برای اطاعت از
پروردگار عالم به انجام تکلیف همت می گمارند و
از سرنوشتی که برایشان مقدر شده سرباز
نمی زدند و قبول هرگونه مصیبت در راه خدا را
سبب تقرب به حق و رسیدن به درجات عالیه ای
می دانستند که خداوند برای آنها مهیا نموده
است. امام حسین(ع) با قیام جاودانه خویش از
توطئه ها و حیله های دشمن پرده برداشت و
دینداری و شجاعت را در بین مسلمانان احیاء
کرد و با نثار خون خویش درس ایستادگی در
برابر ظلم را با کمی افراد و تجهیزات به دیگران
آموخت. آن حضرت از شهادت خویش آگاه بود و
مطالبی که در مدت حرکتش از حجاز تا عراق بر
زبان راند گویای این حقیقت است.

در سرزمین ثعلبه هنگام ظهر امام
حسین(ع) اندکی خوابید و وقتی بیدار شد فرمود:
در خواب هاتفی را دیدم که می گفت: شما به
شتاب می روید و مرگ شما را با شتاب به بهشت
می برد. علی اکبر(ع) که چنین سخنی را از پدر
شنید گفت: پدر جان مگر ما بر حق نیستیم؟ امام
حسین(ع) فرمود: آری به خدا قسم ما بر حق
هستیم. علی اکبر عرضه داشت در این صورت ما
از مرگ باکی نداریم و امام حسین(ع) که از
استقبال فرزندش شاد شده بود بیان داشت:
فرزندم خدا به تو جزای خیر دهد.(۸)

اینگونه خبر از آینده دادن مختص اولیاء
الهی است و از مصادیق آن می توان وجود
مقدس اباعبداللّه (ع) را نام برد. امام علاوه بر
این مورد، بارها در مسیر حرکت به سوی کربلا و
خصوصاً شب عاشورا همراهان را از اتفاقاتی که
در پیش دارند آگه نمود. در مبارزه نابرابر
سپاهیان کفر با امام شهیدان اگرچه دشمن
مستانه در شیپور پیروزی دمیدامّا فتح واقعی از
آن امام حسین(ع) و یارانش بود. امام پیروزی را
در مبارزه ظاهری و کشت و کشتار نمی دانست،
بلکه آن را در رسیدن به هدفهای مقدسی
می دانست که به خاطر آنها قیام کرده و شهادت
را انتظار می کشید.

یاری فرشتگان و جنیان

حمایت پروردگار و امدادهای غیبی در اکثر
نبردهای مسلمین آنها را بر دشمن فائق گرداند،
در جنگ بدر که رسول خدا(ص) و یارانش به
جنگ با کفار پرداختند بیش از سه هزار فرشته
آنها را یاری داده تا دشمن را شکست دهند و با
پیروزی از میدان جنگ بیرون آیند. «در روزی که
امام حسین(ع) از مکه حرکت نمود، گروهی از
فرشتگان آن حضرت را ملاقات کرده و گفتند: ای
حجت خدا ذات مقدس باریتعالی در بسیاری از
جنگ ها به وسیله ما، جدت رسول خدا(ص) را یاری
نمود. اینک برای یاری تو آمده ایم. امام حسین(ع) به
آنها فرمود: وعدگاه من و شما زمین کربلاست که من
در آنجا کشته می شوم. علاوه بر فرشتگان جمعی از
جنیان نزد امام آمده و گفتند: ما از شیعیان و یاران تو
هستیم، اگر فرمان دهی تمام دشمنانت را نابود
خواهیم کرد. امام حسین(ع) در حق آنها دعا کرد و
فرمود: به خدا قسم قدرت ما بر کشتن آنها بیش از
شماست. لکن می خواهیم حجت بر همه تمام گردد
تا کسانی که هلاک می شوند و یا به سعادت می رسند
هر دو از روی دلیل و آگاهی باشد.»(۹)

احسان به دشمن

نیکی و احسان به انسانها از خصائص
بزرگان دین است. آنها حتی در رویارویی با
دشمنان و معاندان رفتاری پسندیده داشتند و
دیگران را به رعایت این عمل ترغیب نموده اند.
بخششهای سخاوتمندانه رسول خدا(ص)، از
خود گذشتگی های علی(ع) در جنگها و چشم
پوشی و بخشش امام حسن(ع) در برخوردهای
سخیف مخالفان، مظهر اخلاق و رفتار الهی در
مکتب حیاتبخش اسلام است. امام حسین(ع)
که در خاندانی پاک، سخاوتمند و با فضیلت
پرورش یافت در مواجهه با لشکر دشمن،
زیباترین و پسندیده ترین روش را برگزید.
بطو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.