پاورپوینت کامل جلوه هایی از شخصیت امام علی علیه السلام در نهج البلاغه ۵۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جلوه هایی از شخصیت امام علی علیه السلام در نهج البلاغه ۵۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جلوه هایی از شخصیت امام علی علیه السلام در نهج البلاغه ۵۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جلوه هایی از شخصیت امام علی علیه السلام در نهج البلاغه ۵۹ اسلاید در PowerPoint :

برای شناخت امام(ع) علاوه بر مطالعه تاریخ و تحلیل آن، می توان به سخنان آن حضرت درباره خودشان یا سخنان کسانی که
حضرت را درک کرده و در مکتبش پرورش یافته اند – بی واسطه یا با واسطه – و حتی دشمنانش مراجعه کرد.

از آنجا که امام(ع) از مقام عصمت برخوردار است، شناخت حضرتش برای غیر معصوم کاری مشکل و چه بسا غیر ممکن است; به
همین جهت، شاید بهترین راه شناخت حضرت مراجعه به سخنان معصومان(ع) و از جمله خود ایشان باشد.

لذا در این نوشتار بنابر آن است که امام(ع) را از زبان مبارکش معرفی کنیم. طبیعی است که با بضاعت ناچیز نگارنده و محدودیت
مقاله، فقط به جلوه های اندکی از شخصیت آن بزرگوار پرداخته ایم.

۱) علی(ع) پرورش یافته مکتب پیامبر اکرم(ص) است

الف: دوران طفولیت امام (ع)

هنگامی که امام(ع) نوزاد بود، پیامبر گهواره او را در کنار رختخواب خود قرار می داد; حتی گاهی بدن او را می شست و در مواقعی
شیر در کام او می ریخت و او را به سینه می فشرد. (۱)

امام(ع) خود در این باره چنین می فرماید:

«و قد علمتم موضعی من رسول الله(ص) بالقرابه القریبه، والمنزله الخصیصه وضعنی فی حجره و انا ولد یضمنی الی صدره، و
یکنفنی فی فراشه و یمسنی جسده و یشمنی عرفه و کان یمضغ الشی ء ثم یلقمنیه » (۲)

شما می دانید مرا نزد رسول خدا چه رتبت است، و خویشاوندی ام با او چه در نسبت است. آنگاه که کودک بودم مرا در کنار خود
نهاد و بر سینه خویشم جا داد، و مرا در بستر خود می خوابانید چنان که تنم را به تن خویش می سود و بوی خوش خود را به من
می بویانید. و گاه بود که چیزی را می جوید، سپس آن را به من می خوراند.

ب : دوران نوجوانی امام(ع)

در سال خشکسالی مکه، ابوطالب که بزرگ قریش بود به جهت زیادی عایله خود – و شاید رسیدگی به امور دیگران – با مشکل
اقتصادی شدیدی مواجه شد. پیامبر اکرم(ص) از این فرصت استفاده کرد و برای مساعدت به ابوطالب و به همراه عمویش عباس،
کفالت دو تن از پسران او را متقبل شدند. در نتیجه جعفر به کفالت عباس و امام(ع) که کوچکترین پسر خانواده بود، به کفالت
پیامبر اکرم درآمدند و بدین وسیله، حضرت که هنوز سنین کودکی خود را می گذرانید، به طور کامل تحت تربیت پیامبر اکرم(ص)
قرار گرفت. (۳)

امام(ع) در این باره می فرماید:

«لقد کنت اتبعه اتباع الفصیل اثر امه، یرفع لی فی کل یوم من اخلاقه علما و یامرنی بالاقتداء به.» (۴)

من همچون فرزندی که همواره همراه مادر است، همواره با پیامبر بودم و به دنبال او حرکت می کردم و او هر روز نکته تازه ای را از
اخلاق نیک برای من آشکار می ساخت و مرا فرمان می داد که به او اقتدا کنم.

ج – امام(ع) هنگام بعثت پیامبر اکرم(ص) حضرت در این وقت حدود ده سال داشتند، اما شخصیت ذاتی آن بزرگوار و تاثیرات
تربیتی مکتب پیامبر اکرم(ص) ایشان را به جایی رسانده بود که خود می فرمایند:

«لقد کان(ص) یجاور فی کل سنه بحراء فاراه، و لایراه غیری … اری نور الوحی و الرساله و اشم ریح النبوه.» (۵)

پیامبر(ص) مدتی از سال مجاور کوه حراء می شد، پس تنها من او را مشاهده می کردم و کسی جز من او را نمی دید. من نور وحی و
رسالت را می دیدم و نسیم نبوت را استشمام می کردم.

۲) ایمان امام (ع)

الف : اول کسی که ایمان آورد امام(ع) است

بعد از آن که پیامبر به رسالت مبعوث شد، اول کسی که ایمان آورد امام(ع) بود.

چنانکه فرموده است: «والله لانا اول من صدقه.» (۶)

به خدا سوگند! من نخستین کسی هستم که وی را تصدیق کردم.

یا فرموده است:

«انی ولدت علی الفطره و سبقت الی الایمان.» (۷)

من بر فطرت توحید تولد یافته ام و در ایمان از همه پیش قدم تر بوده ام.

ابن ابی الحدید معتزلی – از بزرگان اهل سنت – دلایل زیادی بر اینکه اول کسی که به پیامبر ایمان آورد امام علی(ع) است اقامه
می کند و اشکالاتی را که به این ادعا وارد کرده اند جواب می دهد. (۸)

ب : ایمان امام (ع) توام با یقین بود

حضرت می فرمایند: «انی لعلی یقین من ربی و غیر شبهه من دینی.» (۹)

من به پروردگار خویش یقین دارم و در دین و آیین خود گرفتار شک و تردید نیستم!

و یا فرموده است: «ما سککت فی الحق مذ اریته.» (۱۰) من از زمانی که حق را یافته ام، در آن تردید نکرده ام.

۳) امام(ع) معیار هدایت و راه نجات است

امامی که با حق است و حق هم با اوست: «علی مع الحق والحق مع علی.» (۱۱) کسی که قرآن ناطق است.

پس چراغ هدایت و راه نجات نیز هست.

می فرماید: «انما مثلی بینکم کمثل السراج فی الظلمه، یستضی ء بها من ولجها.» (۱۲)

من در میان شما همچون چراغی در تاریکی هستم; هر کس به سوی آن چراغ روی آورد و در کنارش بنشیند از نورش بهره مند
می گردد.

امام(ع) چراغ هدایتی است که هیچ گاه کسی را گمراه نمی کند.

«لا ضللت و لا ضل بی.» (۱۳)

هرگز گمراه نبوده ام و هرگز کسی به وسیله من گمراه نشد.

۴) امام(ع) مطیع خدا و رسول اکرم(ص) بود

یکی از ویژگی های امامان(ع) اطاعت از پروردگار متعال است و امام علی(ع) نیز در این ویژگی سرآمد می باشد. حضرت می فرمایند:

«انی لم ارد علی الله و لا علی رسوله ساعه قط و لقد وآسیته بنفسی…» (۱۴)

من حتی یک لحظه به معارضه با (احکام و دستورات) خدا و پیامبر برنخاسته ام.

آری، ایشان خود را در مقابل پیامبر اکرم مطیع محض می دانست. چنانکه به مناسبتی کسی به ایشان عرض کرد: «یا
امیرالمؤمنین فنبی انت؟ قال: ویلک، انما انا عبد من عبید محمد(ص).» (۱۵)

ای امیرمؤمنان پس تو پیامبر هستی؟ فرمود: وای بر تو! من بنده ای از بندگان پیامبر اکرم(محمدص) هستم!

۵) موقعیت علمی امام (ع)

الف: از محضر پیامبر کمال استفاده را برد.

حضرت که از طفولیت تا واپسین لحظات عمر پیامبر ملازم ایشان بود، بیشترین بهره علمی را از مکتب عالی نبوت برد. امام(ع)
می فرمایند: «لیس کل اصحاب رسول الله(ص) من کان یساله و یستفهمه حتی ان کانوا لیحبون ان یجی ء الاعرابی الطاری
فیساله(ع) حتی یسمعوا و کان لا عربی من ذلک شیی ء و الا سالته عنه و حفظته.» (۱۶)

این طور نبوده که همه اصحاب پیامبر(ص) از او پرسش کنند و استفهام نمایند; عده ای دوست داشتند اعرابی یا سائلی بیاید و از
آن حضرت چیزی بپرسد و آنها پاسخ آن را بشنوند و بهره بگیرند. اما من هر چه از خاطرم می گذشت از او می پرسیدم و حفظ
می نمودم.

ابن ابی الحدید در شرح این فراز از بیانات امام می نویسد:

«واعلم ان امیرالمؤمنین(ع) کان مخصوصا من دون الصحابه رضوان الله علیهم بخلوات کان یخلو بها مع رسول الله(ص) لایطلع
احد من الناس علی ما یدور بینهما و کان کثیر السؤال للنبی(ص) عن معانی القرآن و عن معانی کلامه(ص) و اذا لم یسال ابتداءه
النبی(ص) بالتعلیم والتثقیف و لم تکن احد من اصحاب النبی(ص) کذلک. بل کانوا اقساما: فمنهم من یهابه ان یساله و هم الذین
یحبون ان یجی ء الاعرابی او الطاری فیساله و هم یسمعون. و منهم من کان بلیدا بعید الفهم قلیل الهمه فی النظر والبعث، و منهم
من کان مشغولا عن طلب العلم و فهم المعانی اما بعباده او دنیا، و منهم المقلد یری ان فرضه السکوت و ترک السؤال. و منهم
المبغض الشانی ء الذی لیس للدین عنده من الموقع ما یضیع وقته و زمانه بالسوال عن دقائقه و غوامضه، وانضاف الی الامر الخاص
بعلی(ع) ذکاؤه و فطنته و طهاره طینته و اشراق نفسه وضوءها. و اذا کان المحل قابلا متهیئا. کان الفاعل المؤیر موجودا، والموانع
مرتفعه و حصل الاثر علی اتم مایمکن، فلذلک کان علی(ع) کما قال الحسن البصری. ربانی هذه الامه و ذا فضلها، و لذا تسمیه
الفلاسفه امام الائمه و حکیم العرب.» (۱۷)

بدان که امیرمؤمنان نسبت به پیامبر ویژگی هایی داشت که دیگر صحابه آن ویژگی ها را نداشتند: او با پیامبر انس و خلوتی داشت
که هیچ کس نمی دانست در آن لحظات بین آن دو چه می گذرد. از معانی قرآن و کلام پیامبر بسیار از حضرتش می پرسید، اگر او
سؤال نمی کرد، پیامبر خود او را تعلیم می داد و آگاه می ساخت; در حالی که هیچ کدام از صحابه پیامبر چنین نبودند. آنان چند
گروه بودند:

۱- گروهی که خود از پیامبر سؤال نمی کردند، ولی دوست داشتند کسی بیاید از پیامبر چیزی بپرسد تا آنها نیز بشنوند و بهره
ببرند.

۲- گروهی از فهم ناچیزی برخوردار بودند و در بحث و کسب علم همتی کم داشتند.

۳- گروهی نیز عبادت یا میل به دنیا آنها را از فراگرفتن علم بازداشته بود.

۴- گروهی دیگر نیز وظیفه خود را سکوت و ترک سؤال می دانستند.

۵- بعضی نیز برای دین آن قدر ارزش قائل نبودند تا وقت خود را در یادگیری دقایق و مشکلات آن صرف کنند.

اما امام(ع) که از ذکاوت، هوش، طهارت باطن و نورانیت نفس برخوردار بود و تمام شرایط آمادگی و قبول معارف الهی را داشت،
به نحو تمام و کمال از پیامبر اکرم(ص) بهره گرفت.

ب ) دعای پیامبر در حق امام نسبت به علم و آگاهی او.

امام(ع) می فرماید: «… علم علمه الله نبیه فعلمنیه، و دعالی بان یعیه صدری و تضطم علیه جوانحی ». (۱۸)

علمی است که خداوند آن را به پیامبرش تعلیم کرد و او نیز به من آموخت و برایم دعا کرد که خدا آن را در سینه ام جای دهد و
اعضا و جوارحم را از آن مالامال سازد.

ج) گستره علم امام (ع)

<

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.