پاورپوینت کامل حکمت تکالیف و حقوق در تعالیم اسلامی ۷۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حکمت تکالیف و حقوق در تعالیم اسلامی ۷۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حکمت تکالیف و حقوق در تعالیم اسلامی ۷۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حکمت تکالیف و حقوق در تعالیم اسلامی ۷۳ اسلاید در PowerPoint :
۶
آیه اللّه جوادی آملی
اشاره:
در مباحث گذشته از حقوق و تکالیف و
چگونگی ارتباط آن ها با یکدیگر و مبانی و
منابع آن گفتگو شد در این شماره از حکمت
تکالیف و حقوق الهی سخن به میان می آید
که در ادامه توجه خوانندگان را به آن جلب
می کنیم.
سخن در تحصیل حق است، آیا حق به
دست آوردنی است یا خود به خود تأمین
می شود؟ هر حقی تأمین کننده منافع
ذی حق است، آیا صرف استحقاق فرد نسبت
به حقی خاص، برای بهره برداری از آن کافی
است یا برای استیفای آن باید تلاش و
کوشش کرد؟
فرق است میان ذی حق بودن و نقد
شدن منافع و آثار آن، اثبات استحقاق یک
حق لازم است اما در بهره مندی از آن کافی
نیست، حق را باید بدست آورد و برای به
دست آوردن آن باید تلاش کرد و استیفای
هر حقی راه مخصوص به خود دارد. راه به
دست آوردن حق و نقد کردن فواید آن،
همان چیزی است که از آن به عنوان وظایف
و تکالیف یاد می شود. اگر حق را باید به
دست آورد، بهترین راه کسب و به دست
آوردن آن، تکلیف است. اینجاست که قوانین
و برنامه ها معنا می یابند و بایدها و نبایدها در
دین تفسیر می شوند.
«بایدها» راههای تأمین حقوق و
«نبایدها» نشان موانع و آفات به شمار
می روند، پس حقوق بدون تکالیف در
حدّتئوری و ادعا و بی مصداق است. تأمین
حقوق راههایی دارد که باید شناخت، از
برخی امور باید پرهیز کرد تا حقوق انسان به
مخاطره نیفتد و به کارهایی باید پرداخت تا
آن حقوق به دست آمده و نقد شوند و انسان
مستحق از فواید آن بهره مند گردد.
با این بیان پیوند میان تکوین و تشریع و
کیفیت تعامل میان آن دو روشن می شود.
منشأ حق از سنخ تکوین و «بود و نبود» است
و خود تکلیف از سنخ تشریع و «باید و نباید»،
چنان که خود حق از قبیل تشریع و باید و
نباید است و منشأ تکلیف از سنخ تکوین و
بود و نبود. چگونگی و کیفیت ارتباط میان
آنها و نوع تعامل میان آن دو از مسائل مهم
و حساس حقوقی است. بنابراین، تشریع
قانون شکوفایی تکوین است و برای
شکوفایی و بالندگی تکوین و نقد کردن
استعدادهای نهفته آن که همگی حق اوست،
نیازمند برنامه و قانون است که در بر دارنده
بایدها و نبایدهاست و به واسطه تشریع
بازگو می شود.
دین مجموعه ای از قوانین مدوّن در
راستای تأمین حقوق فردی و جمعی انسان
است، هرچند دین مجموعه ای از تکالیف و
بایدها و نبایدها نیز هست؛ ولی این بایدها و
نبایدها تنها طریق تأمین حقوق فرد و
جامعه اند، پس بار زاید بودن تکالیف به این
معنا که شخص دیگری در این میان به
منافعی دست یابد، بی معناست.
تکلیف، تضمین کننده حق
گفته شد که حقوق بدون تکالیف امری
نامأنوس و بی مصداق است و دین آفرین
همان انسان آفرین است و انسان آفرین به
حقیقت انسان و مصالح و منافع او آگاه است،
از این رو برای تضمین حقوق در راستای
احیای منافع و مصالح انسان تعالیم و
تکالیفی تدوین نموده و در مجموعه ای به
نام دین عرضه کرده است تا بشر به حقوق
خود دست یابد.
همه بایدها و نبایدها و حلال و
حرامهای شرعی که از آن به تکالیف دینی
تعبیر می شود، برای احقاق حقوق
انسانهاست، چون خالق نظام هستی با علم
مطلق خود می دانست که چه چیزهایی مایه
قوام و سعادت جان انسان و چه عواملی
باعث تداوم و استمرار مصلحت تنِ اوست. تا
آنها را حلال کند و کدامین عامل به زیان
جان یا جسم اوست، آنها را حرام کند. اگر
امنیت و آزادی، سلامت و صحت جسمانی
و حیات آبرومندانه و زندگی با رفاه نسبی
مادی حق انسان است، منشأ و عوامل آن را
باید شناخت و بشر را به آن امور واداشت و
به موانع آن باید معرفت پیدا کرد و مردم را از
آن بازداشت و این مطلب مربوط به حقوق
مادی انسان است.
سخن درباره حقوق معنوی هم به همین
نحو است، اگر تعالی روح به حقیقت انسانی،
تصاعد جان به مقامات عرفانی و تکامل
انسان به جایگاه خلیفه اللّهی حق انسان
است شایسته است که عوامل و موانع آن نیز
شناخته شود. بایدها و نبایدها(واجبات و
محرمات) و تکالیف دین عهده دار همان
حکم اند، بایدها ما را به عوامل سودمند
رهنمون می شوند و نبایدها در راستای موانع
زیان بار تنظیم شده اند و این گونه است که
انسان می تواند حقوق خود را استیفا کند،
پس تکالیف دینی به این معنا متضمّن
حقوق واقعی انسانهاست، نه باری زاید از
جانب شخص ثالث که بر او تحمیل شده
باشد، به صورتی که کلفت از او باشد و
منعفت برای دیگری.
حکمت و فلسفه وجودی تکلیف
برخی این شبهه را مطرح می کنند که
انسان به اختیار خویش آفریده نشده و شروع
زندگی به دست او نبوده است پس تکلیف
برای انسان وجه منطقی ندارد. چرا باید
مکلّف به عقاید و اعمالی باشیم که در
صورت ترک آن ها به عذاب مبتلا گردیم،
حال که به اجبار آفریده شده ایم، می خواهیم
آزاد باشیم و زیر بار هیچ تکلیفی نرویم.
شبهه و اشکال مطرح شده در حقیقت
دارای دو بخش است:
بخش نخست: این که انسان با اختیار
خود خلق نشده، بلکه به اکراه و اجبار آفریده
شده است. کسی که در خلقت انسان از او
اجازه نخواسته و خالق یکتا با قدرت خویش
او را آفریده است. ظاهر امر نیز همین است
که گفته می شود، چنان که حضرت علی(ع)
در بیانی می فرماید: «عبادٌ مخلوقون اقتداراً
و مربوبون اقتساراً»(۱) امّا حقیقت آن است
که خدای سبحان با سخا و کرم بهترین
درجه وجودی مناسب را به خاک و یک
قطره آب عطا کرد و ظرفیت هرگونه کمال،
جمال، جلال و فن آوری را به وی بخشیده
است تا او را با جهاد و تلاش و سیر جوهری
و تحوّل درونی به مرحله والای انسانیت
برساند و این جام و جامه را در فضای نظام
علّی و معلولی ارائه کرده است که شرح
اجمالی آن این است که همه مخلوقات و نیز
انسانها بر اساس اصل سنت الهی که نظام
علّی و معلولی است، آفریده می شوند و
زمانی که سلسله علل برای خلق موجودی
فراهم گردند، معلول صادر می شود.
فاعل می تواند ایجاد معلول را اراده کند و
قدرت دارد که آن را نیافریند. انسان قادر
است با اراده و اختیار خویش، تمهیداتی را
برای تمامیت علّت جهت خلقت فرزند
فراهم نسازد، امّا وقتی علت تتمیم و تکمیل
شد، اجازه و اذن معلول(فرزند) معنا ندارد.
معلولی که معدوم است، نه اختیار درباره او
معنا دارد و نه اجبار، اراده و اختیار و جبر و
تفویض برای موجود است، نه معدوم. چون
درک درستی از این نکته نشده، شاعری
عرب زبان به نام ابوالعلاء معرّی با نگاهی
بدبینانه می گوید: پدر و مادرم در حقّ من
جنایتی مرتکب شده مرا خلق کردند و من
این جنایت را در حقّ هیچ کس انجام
نخواهم داد. سپس دستور داد این عبارت را
بر روی سنگ قبرش بنویسند که :
هذا ما جناه أبی علیّ
و ما جنیت علی أحدٍ
یا آن شاعر بدبین پارسی گوی گفته
است:
خلقت من در اَزل یک وصله ناجور بود
من که خود راضی بدین خلقت نبودم زور بود
نظام هستی برپایه اصولی استوار است
که کمترین ضعف و سستی در آن راه ندارد،
یکی از آن اصول محال بودن تخلف معلول
از علت است که اصلی عقلی و ثابت بوده و
انکار آن به معنای انکار حکم عقل است.
آنان که این شبهه را مطرح کرده اند، در
حقیقت قانون علیت را منکر شده اند.
بخش دوم شبهه این است که چرا انسان
باید مکلّف به تکالیف الهی باشد. منشأ این
سؤال به حکمت تکلیف مربوط می شود که
در هستی شناسی انسان نهفته است. تعیین
تکلیف برای انسان به جهت تبیین جایگاه و
تکریم مقام انسانی اوست. انسان با توجّه به
پذیرش امانت الهی «انّا عرضنا
الأمانه…»(۲) و بر تن نمودن لباس کرامت
«و لقد کرّمنا بنی آدم…»(۳) و برخوردار
بودن از برترین ظرفیت علمی و آشنایی با
اسمای الهی: «و علّم آدم الأسماء
کلّها…»(۴) جایگاه برتری پیدا کرد و
مقام خلافت الهی را در زمین به خود
اختصاص داد.
حفظ چنین جایگاهی مستلزم پذیرش
مسئولیت و قبول تکلیف است. عقل و
منطق حکم می کند که وجود هر امتیازی در
سایه قبول وظایف و تکالیف، امکان پذیر
است و به میزان امتیازی که به فرد می دهند
از او مسئولیت طلب می کنند. به بیان دیگر،
تکلیف برای حفظ و مصونیت انسان و در
قلمرو هویت اوست. به همین سبب تکالیفی
که بر عهده انسانها گذاشته شده، بر حیوانات
و دیگر موجودات دیگر نیست، زیرا انسان
می خواهد حیات انسانی داشته باشد و
انسان وار زندگی کند، میل فطری او نه تنها
داشتن یک حیات خوب و ایده آل انسانی،
بلکه دارا بودن یک الگوی نمونه برای
زندگی انسانی است. از او برای چنین
انسانی، تکلیف لازم حیات اوست.
در مقام تصوّر، انسانی را در نظر بگیرید
که پای بند به مبانی اعتقادی، مسائل
اخلاقی و احکام عملی نیست، از چنین
انسانی چه تصویر می توان داشت و چه
هویتی می توان برای او در نظر گرفت؟ آیا
جز همان تلقّی و برداشتی که برخی از
صاحب نظران غربی از انسان دارند و وی را
«گرگ انسان» یا «حیوان سیاست مدار» و
«میمون برهنه» خوانده اند؟
به نظر می رسد اگر انسان بدون مبانی
اعتقادی توحیدی بی مسئولیتی در قبال
مسائل اخلاقی و بی تعهدی به احکام عملی،
لحاظ شود همین معانی یا معنای نازل تر از
آن خواهد داشت، چنان که در قرآن تعابیری
نظیر ستمگر و ظالم، نادان و جاهل،
سرکش، حریص، عجول، نافرمان و ناسپاس
به کار رفته است(۵) مخاطب همه این تعابیر،
انسان بدون تکلیف است، یعنی انسانی که
از بار مسئولیت شانه خالی کند، پس
حکمت تکلیف با عزت انسانی عجین
شده و انسانیت انسان مرهون مکلف
بودن اوست.
ثبوت تکلیف همراه با عمل به آن،
مساوی صعود انسان به مقامات عالی است
و سقوط تکلیف یا ترک آن به معنای هبوط
وی از درجات عالی انسانی است. بشر برای
رفع یا کاستن فقر خویش نیازمند موجودی
غنی تر از خود ماست: «یا أیّها النّاس أنتم
الفقراء الی اللّه و اللّه هو الغنیّ
الحمید؛(۶)ای مردم شما همه نیازمند به
خدائید تنها خداوند است که بی نیاز و
شایسته هرگونه ستایش است.» پدیده فقر
جز با ادای تکلیف از جانب فقیر در مقابل
غنی مطلق کاهش نمی یابد. صدرالمتألّهین
در پاسخ منکران تکلیف می گوید: آنان
حکمت وجودی تکالیف و ترتیب نظام را
ندانستند، چون با انکار آن چگونه می توان
امر و نهی در شریعت را توجیه کرد؟ با این
نگاه همه شرایع عبث و بیهوده خواهد
بود.(۷)
از امام صادق(ع) روایت شده است که
فرمود: «انّ الناس فی القدر علی ثلاثه
اوجهٍ: رجلٌ یزعم انّ اللّه عزّ و جلّ أجبر
الناس علی المعاصی، فهذا قد ظلّم اللّه فی
حکمه فهو کافرٌ و رجل یزعم انّ الأمر
مفوّض الیهم فهذا قد اوهن اللّه فی سلطانه
فهو کافرٌ و رجلٌ یزعم انّ اللّه کلّف العباد
مایطیقون و لم یکلّفهم مالایطیقون و اذا
أحسن حمد اللّه و اذا اساء استغفر اللّه فهذا
مسلمٌ بالغٌ».(۸) مردم در قدر بر سه گونه اند.
برخی گمان می کنند که خداوند آن ها را بر
گناهان مجبور کرده است. چنین انسانی به
خدا در حکمش نسبت ظلم داده است. برخی
می پندارند. خدا انسان ها را به خود وا نهاده
است، چنین شخصی خدای سبحان را در
سلطنت و حاکمیتش بر نظام جهان و انسان
سست کرده است او نیز کافر است. برخی
می گویند: خدا آدمیان را به آن چه توان انجام
آن را دارند تکلیف کرده است و آن چه را که
توان انجام آن را ندارند تکلیف نکرده است.
چنین انسانی اگر احسانی به بیند خدا را
ستایش می کند و اگر بدی به بیند از خدا
تقاضای آمرزش می کند. این انسان
مسلمانی کامل است.
حاصل آنچه گذشت در چند بند ذکر
می شود:
۱. روح هر تکلیفی تشریف است، نه
تحمیل. ۲. در باطن هر تکلیفی حق نهفته
است، مانند تکلیف کودک به فراگیری
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 