پاورپوینت کامل آمریکا هولوکاست و جنگ های اسطوره ای ۷۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آمریکا هولوکاست و جنگ های اسطوره ای ۷۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آمریکا هولوکاست و جنگ های اسطوره ای ۷۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل آمریکا هولوکاست و جنگ های اسطوره ای ۷۶ اسلاید در PowerPoint :

۴۲

از لحظه ای که جنبش حماس در انتخابات
پارلمانی فلسطین به پیروزی رسیده و کابینه
تشکیلات خودگردان را به ریاست اسماعیل
هنیه تشکیل داد، دولت آمریکا و رئیس
جمهوری آن جورج دبلیو بوش از هیچ تلاشی
برای افزایش جنگ سیاسی، تبلیغاتی و
اقتصادی علیه ملت فلسطین فروگذاری نکرد تا
این ملت را به دلیل انتخاب آزاد و دمکراتیکش
مجازات کند.

دولت آمریکا حتی پای را از این هم فراتر
نهاد و گام در راه تشکیل جبهه بین المللی فعالی
برای این جنگ ظالمانه خود گذارد و در این
چارچوب تعدادی از کشورهای عربی و اسلامی
را هم با خود همراه ساخت تا جنگ گرسنگی
سازی و محاصره تحمیلی علیه ملت فلسطین را
تقویت کند.

آیا این استراتژی آمریکا است، آیا در سایه
مشکلاتی که آمریکا امروز در جهان عربی و
اسلامی و برخی دیگر از کشورهای جهان با آن
دست به گریبان است و با توجه به میزان کینه و
خشمی که نسبت به سیاست هایش در جهان
وجود داشته و از زیر پوستی بودن به بالای
سطح آمده است و نائوم چامسکی نویسنده
یهودی آمریکایی تبار به آن اذعان داشته، منافع
آمریکا می تواند در چنین چارچوبی بگنجد؟

در آوریل ۲۰۰۴ میلادی ۵۲ دیپلمات
انگلیسی در نامه ای به تونی بلر نخست وزیر
انگلستان اعلام کردند: نزاع اسرائیلی فلسطینی
روابط بین غرب و جهان عرب و اسلام را
مسموم کرده است، آنها ضمن هشدار نسبت به
سیاست های بوش و شارون، آن را یک طرفه و
غیر قانونی توصیف کردند.

رابرت هینتر هم در مقاله ای که در
۱۵/۲/۲۰۰۲ پیش از آغاز حمله آمریکا به عراق
منتشر شد به این مسئله اشاره و تأکید کرد
اسرائیل آمریکا را به یک بازی خطرناک
می کشاند.

لازم است در اینجا مروری به شکل و
ساختار روابط آمریکایی ـ اسرائیلی داشته باشیم
و چارچوب ها و زیر بناهای و زمینه های آن را
بررسی کنیم.

مسایلی که باعث شد تا آمریکا امروز
جنگ های مستقیمی علیه امت عربی و اسلامی
در عراق و افغانستان و علیه ملت فلسطین به
نیابت از رژیم صهیونیستی به راه اندازد، رژیمی
که برخی از سیاستمداران آمریکایی مایل بودند
تا آنرا بعنوان خمیر مایه استراتژیک آمریکا
توصیف کنند اما امروز به باری سنگین بر گرده
ملت و دولت و منافع آمریکا تبدیل شده است.

پیش از اشغال فلسطین در سال ۱۹۴۸
ساختاری برای لابی یهودی در ایالات متحده
آمریکا آنگونه که امروز شاهد آن هستیم وجود
نداشت و خبری از قبضه شدن ونفوذ آنها در
مراکز سیاسی، اقتصادی و اطلاع رسانی نبود
آنها تنها بعنوان گروه فشاری بودند که سعی
داشتند از طریق آرای یهودیان در انتخابات
ریاست جمهوری این کشور تأثیر گذار باشند.

این مسئله باعث شد تا هری ترومان رئیس
جمهوری وقت آمریکا اولین کسی باشد که رژیم
صهیونیستی را در سال ۱۹۴۸ به رسمیت
بشناسد و چند روز بعد از آن ۱۰۰ میلیون دلار را
بعنوان وام به این رژیم اختصاص دهد او در این
رابطه گفت: آقایان من مجبور هستم که به
درخواست صدها هزار نفری که در انتظار
موفقیت طرح صهیونیستی هستند پاسخ دهم
من بین رأی دهندگان هزاران عرب را نمی بینم.

در مقابل، کندی اولین رئیس جمهوری بود
که راه را برای کمک های نظامی مستقیم به
رژیم صهیونیستی هموار کرد، او سیاست
دشمنانه ای با اعراب و فلسطینیان اتخاذ نمود.

او در دیداری که در سال ۱۹۶۱ با بن
گوریون رئیس رژیم صهیونیستی در نیویورک
داشت به صراحت اعلام کرد: من خوب می دانم
که با آرای یهودیان آمریکا انتخاب شدم، از اینرو
من به آنها بدهکارم، به من بگویید چه کاری باید
برای ملت یهود انجام دهم؟.

پس از کندی نوبت به لندون جانسون رسید
که یکی از دیپلمات های صهیونیستی در آن
زمان وی را بهترین دوست توصیف کرد که

اسرائیل در کاخ سفید شناخته است. در سال
۱۹۶۷ و در جنگ شش روزه همکاری و
پشتیبانی آمریکا به رهبری جونسون از رژیم
صهیونیستی به نقطه اوج خود رسید.

شلومو افنیری نویسنده صهیونیستی در
کتاب خود ساختار صهیونیسم مدرن که در سال
۱۹۸۱ منتشر شد، نوشت:(جونسون به طور
بالفعل و با تمامی قوا از اسرائیل در جنگ شش
روزه حمایت کرد و از آن سال به بعد بود که ۹۹
درصد از یهودیان آمریکا حمایت از صهیونیسم
اسرائیلی را آغاز کردند). به نحوی که اگر فردی
یهودی باشد به معنای آن است که با اسرائیل در
ارتباط است .

جونسون در سال ۱۹۶۷ هواپیماهای
فانتومی را که رژیم صهیونیستی درخواست
دریافت آنرا داشت تحویل این رژیم داد.

روءسای جمهوری سابق آمریکا نقش مهم و
استراتژیکی را در تقویت رژیم صهیونیستی و
استوار کردن ساختار نظامی امنیتی و اقتصادی
آن ایفا نمودند، شگفت آور است اگر بدانیم که
نیکسون با وجود آنکه تنها ۱۵ درصد از یهودیان
آمریکا در انتخابات ریاست جمهوری به وی رأی
دادند اما به یکی از مهمترین حامیان رژیم
صهیونیستی تبدیل شد و از هیچ نوع حمایت
نظامی و سیاسی از صهیونیستها دریغ نکرد البته
این، پیش از رسوایی واترگیت است که به طور
کامل به آینده سیاسی نیکسون پایان داده و راه
را برای هنری کسینجر یهودی جهت قبضه
کردن صحنه سیاست خارجی آمریکا هموار سازد
و پرونده امنیت ملی آمریکا در مورد خاورمیانه را
در دست او قرار دهد، این حوادث با آغاز جنگ
اکتبر ۱۹۷۳ همراه شد.

با آغاز این جنگ بود که دولت آمریکا مقادیر
زیادی سلاح و مهمات به طور فوق العاده و
سریع در اختیار رژیم صهیونیستی قرار داد.

از میان کمک های ارسالی آمریکا به رژیم
صهیونیستی ۴۰ فروند جنگنده فانتوم، ۳۵ هوای
اسکای هوک، ۱۲ هواپیمای ترابری نظامی و
۲۰ نفر بر زرهی را ظرف ۱۰ روز برای
صهیونیستها ارسال کرد، این البته به جز تصویب
۲۰۲ میلیون دلار کمک اختصاصی از سوی
کنگره آمریکا برای رژیم صهیونیستی بود.

پشتیبانی کامل کسینجر از رژیم
صهیونیستی در جریان این جنگ مسئله ای
کاملا معروف و آشکار است و او خود در
خاطراتش به آن اشاره کرده است.

کسینجر آمریکا را وادار کرد مجموعه
مدهوش کننده ای از تعهدات به رژیم
صهیونیستی بدهد که از آن جمله می توان به
کمک های سالانه دو میلیارد دلاری، اجازه
دسترسی رژیم صهیونیستی به اطلاع از
جدیدترین و مدرنترین تسلیحات آمریکا،
تضمین تامین نیازهای نفتی این رژیم و تعداد
دیگری از هدایای غیر قابل تصور.

در کنار آن دو امتیاز دیپلماتیک نیز به رژیم
صهیونیستی داده شد، اولین آنها هماهنگی و
همسویی کامل در تحولات دیپلماتیک، امتیاز
دوم واشنگتن عدم به رسمیت شناختن سازمان
آزادیبخش فلسطین است، آمریکا متعهد شد تا
زمانیکه سازمان آزادی بخش فلسطین حق
اسرائیل را در بقا به رسمیت نشناخته و قطعنامه
۲۴۲ و۳۳۸ را نپذیرد با این سازمان وارد گفتگو
نشود. همچنین مدتی بعد بند سومی هم به این
امتیاز افزوده شد و آن اعلام رسمی مخالفت
سازمان آزادیبخش فلسطین با خشونت و
تروریسم علیه اسرائیل بود.

این وعده دراز مدت نه تنها به رژیم
صهیونیستی وضعیت منحصر به فردی از نظر
اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک اعطا کرد، بلکه
آمریکا را در مقابل اسرائیل به زانو در آورد.

شیمون پرز وزیر جنگ رژیم صهیونیستی
در سال ۱۹۷۵ در مقاله ای که در مجله تایمز
منتشر شد، تأکید کرد: توافقنامه سینا در سال
۱۹۷۵ کنفرانسی را به تأخیر انداخت (کنفرانس
ژنو) اما سلاح و مال و سیاست را برای ما

تضمین کرد، سیاستی هماهنگ شده با واشنگتن و
آرامشی در سینا به ما داد، ما بهای کمی
پرداختیم و امتیازات زیادی گرفتیم.

تحولات روابط آمریکایی ـ صهیونیستی از
زمان شکل گیری رژیم صهیونیستی تا تاریخ
امضای توافقنامه کمپ دیوید بین مصر و
اسرائیل مهمترین پایه های روابط استراتژیک
میان واشنگتن و تل آویو را تشکیل داده و سهم
عمده ای در گسترش حضور و قبضه شدن مراکز
تصمیم گیری آمریکا در مورد خاورمیانه در دست
لابی یهودیان آمریکا ایفا کرد.

در دوره ریاست جمهوری جیمی کارتر لابی
صهیونیستی فشارهای گسترده ای را برای صدور
قانونی قویتر و کاراتر جهت واداشتن شرکت های
آمریکایی به شکستن تحریم های اعمال شده
عربی علیه رژیم صهیونیستی وارد آورد.

در آن زمان این تحریم ها بعنوان سامی
ستیزی (یهودی ستیزی) توصیف شد.

حجم کمک های دولت آمریکا به رژیم
صهیونیستی از سال ۱۹۸۱ که رونالدریگان وارد
کاخ سفید شد به بیش از ۵ میلیارد دلار در سال
رسید و از سال ۱۹۸۵ نیز تمامی این کمک ها به
صورت بلاعوض شدند.

جون میر شهایمر واستیون و ولت در
پژوهشی مهم، نقش خطرناک لابی صهیونیستی
در خط دهی و تاثیر گذاری بر رویکرد سیاست
آمریکا به رشته تحریر در آوردند.

این پژوهش زیر نظر دو دانشگاه هاروارد و
شیکاگو تدوین شد اما پس از صدور آن این دو
دانشگاه زیر فشارهای گسترده رهبران لابی
صهیونیستی از زیر بار پژوهش شانه خالی کرده
و آرم دانشگاه هاروارد از روی این پژوهش
برداشته شد.

در بخشی از این پژوهش که در شماره
۲۳/۳/۲۰۰۶ مجله لندن ریویواوف بوکس
منتشر شد، آمده است:

در دهه های اخیر و بخصوص پس از پایان
جنگ شش روزه در سال ۱۹۶۷ اولویت سیاست

خارجی آمریکا در راستای منافع اسرائیل قرار گرفت و
اسرائیل به بزرگترین دریافت کننده کمک های
اقتصادی و نظامی مستقیم مبدل شد، به نحوی
که حجم این کمک ها در سال ۲۰۰۳ به بیش از
۳ میلیارد دلار رسید تا یک پنجم از کمک
خارجی و غیر مستقیم آمریکا را به خود
اختصاص دهد.

بی تردید بخش بزرگی از این کمک ها در
ساخت شهرک های صهیونیست نشین در کرانه
باختری و نوار غزه مورد مصرف قرار گرفت.

بر اساس این پژوهش در بخش نظامی
آمریکا حدود ۳ میلیارد دلار در سال برای تقویت
سامان های تسلیحاتی به اسرائیل کمک می کند
و به این رژیم اجازه می دهد تا از فن آوری های
پیشرفته آمریکایی استفاده کند.

در بخش دیپلماتیک نیز آمریکا از سال
۱۹۸۲ تا کنون ۳۲ بار از حق وتو علیه قطعنامه
هایی که به دنبال محکومیت اسرائیل در شورای
امنیت بوده، استفاده کرده است.

دولت آمریکا همچنین تلاش های بین
المللی صورت گرفته برای مهار زرادخانه اتمی
اسرائیل و قرار دادن برنامه های هسته ای این
رژیم زیر نظر آژانس بین المللی انرژی اتمی
کارشکنی کرده است.

بخشی از این پژوهش همچنین به
سیاست های تروریستی رژیم صهیونیستی علیه
ملت فلسطین و سیاست شکست استخوان
کودکان فلسطینی، جنگ ترورها و تخریب در
انتفاضه اول و دوم اختصاص یافت و با انتشار
آماری، به جنایات رژیم صهیونیستی پرداخت که
به طور نمونه می توان به موارد زیر اشاره کرد:

آواره کردن بیش از ۸۰۰ هزار فلسطینی از
سرزمین هایشان با کشتارهای خونین علیه
فلسطینیان بی دفاع.

نیروهای صهیونیستی بین سال های ۱۹۴۹
تا ۱۹۵۶، بین ۲۷۰۰ تا ۵۰۰۰ فلسطینی را که
می خواستند به سرزمین و محل سکونت خود در
شهرها و روستاهای فلسطینی باز گردند را به
شهادت رساندند.

هزاران اسیر مصری که در سال های ۱۹۵۶،
۱۹۶۷، ۱۹۷۳ به اسارت در آمده بودند، توسط
صهیونیستها از پای در آمدند.

۲۵۰ هزار فلسطینی و حدود ۸۰ هزار
سوری پس از جنگ ۱۹۶۷ آواره شدند.

صهیونیستها اقدام به شکستن دست و پای
۲۹ هزار کودک فلسطینی در انتفاضه اول کردند.

هزار مرد و زن و کودک فلسطینی طی
انتفاضه اول و دوم کشته یا زخمی شدند.

این آمارها که توسط دو پژوهشگر آمریکایی
در پژوهشی به ثبت رسید، مطلب روزنامه
صهیونیستی هاآرتص که در تیتری تأکید کرده
بود ارتش اسرائیل به دستگاهی برای قتل و
ترور تبدیل شده را تأیید کرد.

و در پایان نیز به نتیجه رسیدند که اسرائیل
اکنون یک بار استراتژیک بر دوش آمریکا
محسوب می شود.

در همین راستا سناتور پل فندلی نویسنده،
اندیشمند و سیاستمدار آمریکایی متخصص در
امور لابی یهودیان در آمریکا و صاحب کتاب
مهم چه کسی جرأت سخن گفتن دارددر
گفتگویی با شبکه الجزیره در ۶/۳/۲۰۰۲ در
مورد نقش لابی صهیونیستی در تأثیر گذاری بر
مراکز تصمیم گیری آمریکا گفت: برخی ها
می گویند که اسرائیل یک هم پیمان استراتژیک
برای آمریکا محسوب شده و برای سیاست های
استراتژیک و نظامی آمریکا جهت بسط نفوذ
خود در بخش های مخت