پاورپوینت کامل شهید بهشتی، اسطوره ایثار و مقاومت ۸۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شهید بهشتی، اسطوره ایثار و مقاومت ۸۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شهید بهشتی، اسطوره ایثار و مقاومت ۸۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شهید بهشتی، اسطوره ایثار و مقاومت ۸۶ اسلاید در PowerPoint :

۲۴

مقدمه

در هر عصر و نسلی، پرتو مشعشع ستارگانی از تبار خورشیدیان، هدایتگر گمرهانی می شود و قلم شیوا و
زبان مرهم گونه شان، غبار جهل و غفلت را از چهره آنان می زداید و شهادتشان، خون تازه ای را در رگهای
انسانها به جریان می اندازد. شهید بهشتی یکی از این ستاره های فروزان و درخشان در عصر حاضر بود که
یادآوری مظلومیت و عروج ملکوتی آن عالم فرزانه، فقیه روشن بین، ناخودآگاه بزرگی و عظمت او را بر زبانها
جاری می کند.

به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد عروج ملکوتی آن شهید مظلوم، در این نوشتار برآنیم گوشه هایی از
زندگی سراسر درس آموز آن عزیز از دست رفته را به طور گذرا به رشته تحریر درآوریم.

دوران کودکی

آیت اللّه شهید دکتر سید محمد حسینی
بهشتی از دوران کودکی اش چنین می گوید: «من
محمد حسینی بهشتی که گاهی به اشتباه
محمدحسین بهشتی می نویسند، نام اولم محمد و
نام خانوادگی، ترکیبی است از حسینی بهشتی. در
دوم آبان ۱۳۰۷ هجری شمسی در شهر اصفهان در
محله «لومبان» (محله چهارسوق) متولد شدم.
منطقه زندگی ما از مناطق بسیار قدیمی شهر است.
خانواده ام یک خانواده روحانی است. پدرم روحانی
بود».(۱)

پدرش یکی روحانیون اصفهان و امام
جماعت مسجد «لومبان» بود که هفته ای یک
روز جهت تبلیغ دین و رفع مشکلات مردم و
اقامه نمازجماعت به روستا می رفت و تا سال
۱۳۴۱ در قید حیات بود. پدر بزرگ مادریش
«حاج میرمحمد صادق مدرس خاتون آبادی» از
مراجع و مجتهدین بنام زمان بود.

تحصیلات

تحصیلات وی اغلب در دو رشته در کنار
هم و در عرض هم بود و این امر مانع پیشرفت
عالی و اوج او در هر دو رشته نبود، به گونه ای که
در مواردی موجب برانگیختن حس شگفتی
اساتید می شد.

شهید درباره تحصیلاتش می گوید:
«تحصیلاتم را در یک مکتب خانه در سن چهار
سالگی آغاز کردم. خیلی سریع خواندن و نوشتن و
خواندن قرآن را فرا گرفتم و در جمع خانواده به
عنوان یک نوجوان تیزهوش شناخته شدم در
دبستان دولتی «ثروت» در کلاس چهارم پذیرفته
شدم و تحصیلات دبستانی را در همان جا به پایان
رساندم. در آن سال در امتحان ششم ابتدائی شهر،
نفر دوم شدم و از آنجا به دبیرستان «سعدی»
رفتم».(۲)

شهید بهشتی درباره چگونگی ورودش به
حوزه علمیه می گوید: «اوایل سال دوم (دبیرستان)
بود که حوادث شهریور ۲۰ پیش آمد. با حوادث ۲۰
شهریور علاقه و شوری در نوجوانها برای یادگیری
معارف اسلامی به وجود آمده بود. دبیرستان سعدی
هم نزدیک بازار و میدان امام کنونی قرار داشت.
جایی که مدارس بزرگ طلاب (مدرسه صدر، جده)
نیز همانجا است. این سبب شد که با بعضی از
نوجوانها که درسهای اسلامی نیز می خواندند، آشنا
شوم. علاوه بر این که در یک خانواده روحانی بودم و
در خانواده خود ما هم طلاب فاضل جوانی بودند اینها
بیشتر در من شوق به وجود می آورد که تحصیلات را
نیمه کاره رها کنم و بروم طلبه شوم و به این ترتیب
در سال ۱۳۲۱ تحصیلات دبیرستانی را رها و به
مدرسه صدر اصفهان رفتم.»(۳)

شهید بهشتی، دروس دینی را با فعالیت و
پشتکار فوق العاده ای ادامه داد. با استفاده از
استعدادهای درخشانی که خداوند در نهادش به
ودیعت گذارده بود، توانست در فاصله کمتر از پنج
سال به فراگیری دروس ده ساله طلبه های عادی
بپردازد.

در طول مدتی که در اصفهان بود، ادبیات
عرب را کاملاً فرا گرفت و به فقه و اصول و
رسائل و مکاسب پرداخت و این در آن عصر،
همانند امروز برای اساتیدش شگفت انگیز بود.
طلاب همدوره ای او نمی توانستند با او همراه
شوند و پا به پای وی به پیش روند. از این رو،
اغلب دروس او به صورت فردی، با مطالعه قبلی
و با پیشروی بی سابقه بود.

هوشیاری او در صرفه جویی از وقت خویش،
عامل دیگری برای پیشرفت وی بود؛ آن چنان
که در سال ۱۳۲۵ با وجود سکونت در اصفهان و
داشتن خانه پدری، چنان مناسب دید که در
مدرسه صدر حجره ای کوچک انتخاب کند و
شبانه روز در مدرسه سرگرم تحصیل و سازندگی
خویش باشد.

شهید بهشتی تا سال ۱۳۲۵ در حوزه علمیه
اصفهان مشغول تحصیل بود و در اواخر همان
سال جهت ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم
عزیمت کرد. حدود شش ماه در قم بقیه دروس
سطح، مکاسب و کفایه را نزد آیت اللّه شیخ
مرتضی حائری (ره) تکمیل کرد. وی درباره ادامه
تحصیلات حوزوی می گوید: «اول ۱۳۲۶ درس
خارج را شروع کردم. درس خارج فقه و اصول را نزد
استاد عزیزمان آیت اللّه محقق داماد(ره) می رفتم و
همچنین درس استاد و مربی بزرگوارم و رهبرمان
امام خمینی و بعد درس آیت اللّه بروجردی(ره)،
مقداری درس آیت اللّه سید محمدتقی
خوانساری(ره) و مقدار خیلی کم هم درس آیت اللّه
حجت کوه کمره ای.

از سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۵ بیشتر به کار فلسفی
پرداختم و به درس استاد علامه طباطبائی به درس
اسفار و شفای ایشان می رفتم و شبهای پنج شنبه و
جمعه با عده ای از برادران، استاد شهید مطهری
(ره) و عده دیگری جلسه بحث گرم و پرشور و
سازنده ای داشتیم؛ ۵ سال طول کشید که ماحصل آن
به صورت متن کتاب روش رئالیسم تنظیم و منتشر
شد.»(۴)

دکتر بهشتی در کنار دروس حوزه در سال
۱۳۲۷ به تحصیلات جدید نیز ادامه داد و بعد از
اخذ دیپلم وارد دانشگاه معقول و منقول (الهیات
و معارف اسلامی) شد و موفق به اخذ لیسانس
گردید و سپس در همان دانشگاه در سال ۱۳۳۸
موفق به اخذ دکترای فلسفه شد. ایشان
پایان نامه دکترای خود را با نام (ماوراءالطبیعه در
قرآن) ارائه کرد.

برخی از ابعاد وجودی شهید
بهشتی

آن شهید بزرگوار دارای ابعاد مختلف و
جاذبه های گوناگون بود؛ آن چنان که دوست و
دشمن او را به ستودند. او حتی پیش از انقلاب
در محافل سیاسی و علمی جهان شهرت داشت
و مجموعه هایی که در سطح بین المللی منتشر
می شد، بیوگرافی او را نیز نوشتند.

مردی بود عالم، اندیشمند، دارای وسعت
نظر، آزاده، صاحب اخلاق و رسالت اخلاقی،
متین و موقّر، سرسخت در برابر ناحق، و تسلیم
و متواضع در برابر حق و عدل… حامی
مستضعفان، بی قرار و ناآرام در مقابل
بی عدالتی ها، شیفته دلاوران و شجاعان و در
آرزوی تثبیت و پیشرفت نظام جمهوری اسلامی
بود، و این حالت را تا لحظات آخر عمر پربرکتش
حفظ نمود. در اینجا به گوشه هایی از ویژگیهای
این شهید راه حق، اشاره می کنیم.

الف) اخلاق

او در اخلاق و به ویژه در آنچه که تحت
عنوان زیربنای اخلاقی و ملکه اخلاق مطرح
است، جزو سرآمدها بود. کمتر دیده شد که
خشمگین شود و بدون محاسبه با دشمن خود
درآویزد. بدگویی ها و تهمت ها را با زبان نرم
پاسخ می گفت و سعی داشت مسائل را از راه
بحث و استدلال حل کند.

او در یکی از مصاحبه هایش گفته بود: ما
می توانیم داغ و کوبنده و قاطع حرف بزنیم، ولی
فحش ندهیم، حرفهای زشت و تعابیر زشت در
گفتارمان نداشته باشیم. و نیز می گفت: اسلام به
ما آموخته که نسبت به دشمنان خود دروغ
نگوییم، تهمت نزنیم، فحش ندهیم.

آن شهید بزرگوار از معدود افرادی بود که در
برابر تندی افراد در هنگام گفتگو، با صبر و
متانت رفتار می کرد. وی با متانت و بردباری، به
سخن مخالف گوش فرا می داد و آن گاه با
پاسخی منطقی، او را مجاب می کرد؛ به طوری
که آن فرد در برابر چنین رفتاری شرمنده
می شد. همسر شهید بهشتی درباره صبور بودن
ایشان می گوید: «من در طول ۲۹ سال زندگی
مشترکمان آنچه در ایشان دیدم، ملایمت و صبر
ایشان بود. ایشان به قدری صبر و متانت و خونسرد
بود که انسان خجالت می کشید. در سرتاسر زندگی
این مردِ مبارز و باتقوا، لحظه ای عصبانیت بی موقع
را از ایشان به یاد ندارم.»(۵)

او اهل ریا و تزویر نبود و می گفت
«ریا» آفت زندگی است. در پیام
فروردین ۱۳۵۹ در صدا و سیما گفت:
ما کارهای انجام نشده فراوانی در
پیش داریم و باید در همه بخش ها که
در انتظار تلاش هماهنگ و
برنامه ریزی شده و مصممانه ماست،
با برنامه ریزی و هماهنگی و تصمیم
و قاطعیت بیشتر بتوانیم به کارها
برسیم و این کارهایی که انجام نشده
را به انجام برسانیم.

از ویژگی بارز آن شهید «صداقت و خلوص
نیت» ایشان است. او اهل ریا و تزویر نبود و
می گفت «ریا» آفت زندگی است. در پیام
فروردین ۱۳۵۹ در صدا و سیما گفت: ما کارهای
انجام نشده فراوانی در پیش داریم و باید در همه
بخش ها که در انتظار تلاش هماهنگ و
برنامه ریزی شده و مصممانه ماست، با
برنامه ریزی و هماهنگی و تصمیم و قاطعیت
بیشتر بتوانیم به کارها برسیم و این کارهایی که
انجام نشده را به انجام برسانیم.

از ویژگی های اخلاقی او «خوش قولی» بود؛
امکان نداشت که قولی بدهد و دیرتر سر قرار
حاضر شود یا قولی بدهد و عمل نکند و از این
بابت زبانزد همگان بود.

ب) نظم در امور

«نظم»، اولین ویژگی شهید بهشتی بود. آن
شهید به این کلام امام علی(ع): «اوصیکم
بتقوی الله و نظم امرکم» بسیار پای بند بود و
در همه حال آن را مراعات می کرد. شهید
شاهچراغی در این باره می گوید: «آنچه که قبل از
هر چیزی موجب جلب شدن افراد به سوی ایشان
بود، نظمی بود که وی در کارها اعمال می کرد. به یاد
دارم که ایشان برای کلاسهایی که داشتند مجبور
بودند از تهران به قم بیایند، اما هیچ گاه ندیدم که
حتی یک دقیقه دیرتر از رأس ساعت ۹ که ساعت
شروع کلاسش بود، در کلاس حاضر شوند و آن قدر
منظم بود که طلاب همیشه می گفتند: ما با ورود

دخترش می گوید:

«وقتی به ایشان معترض می شدیم که
چرا جواب تهمتها و افتراها را که
دشمن بر ایشان می بست نمی دهید،
در پاسخ می گفت: اینها، همه ریشه در
حسادت افراد دارد. حیف وقتی که به
خاطر صرف پاسخ گویی به این
اراجیف تلف شود.»

ایشان ساعتمان را تنظیم می کنیم؛ به علاوه او تأکید
زیادی نیز در نظم شاگردان داشت.»(۶)

ج) عبادت و خودسازی

به گواهی همه کسانی که کم و بیش به او
مأنوس بودند، وی فردی متعبد و در عبادت
دارای خلوص خاصی بود. نماز اول وقت را به
شدت ارج می نهاد، و حتی در ماه مبارک رمضان،
قبل از افطار نماز مغرب را به جا می آورد. ایشان
در مهم ترین جلسات نیز، هنگام نماز جلسه را
تعطیل می نمود و به نماز می ایستاد. او معتقد
بود: «نماز، به آدمی نشاط معنوی خاصی می دهد و از
پژمردگی و افسردگی روح جلوگیری می نماید.»(۷)
شهید شاهچراغی در این باره می گوید: «وقتی
وضو می گرفت و یا به نماز می ایستاد، به قدری
باشکوه بود و به قدری در نماز شاداب بود که هر
بیننده ای را، حتی اگر اعتنای چندانی به نماز نداشت،
به سوی نماز جلب می کردند.»(۸)

د) رفتار با خانواده

شهید در سال ۱۳۳۰ با یکی از بستگانش
ازدواج کرد و زندگی ساده ای را با او آغاز نمود و
حاصل این ازدواج دو پسر و دو دختر است.
زندگی خانوادگی او در محیطی پر از صفا و
صمیمیت و اخلاق و معنویت بود. اساس زندگی
او در خانواده بر دو پایه ایمان و آرمان مشترک
استوار بود و در این راه جهت تداوم رأی و
نظرش اصرار و تلاش بسیاری داشت. او برای
همسر و فرزندانش پیش از این که سرپرستی
مهربان و رازدار باشد، معلم خوبی بود؛ چنان که
برای مردم جامعه نیز معلمی نمونه بود.

وی هرگز مسائل و مشکلات خارج منزل را
وارد منزل نمی کرد. «با وجود مشغله فکری زیاد و
مسئولیتهای سنگین سیاسی و اجتماعی، هنگامی که
وارد خانه می شد، با رویی گشاده و لبخندی بر لب، با
همه اعضای خانواده احوالپرسی می نمود و از آنچه که
در طول روز اتفاق افتاده بود، می پرسید. سعی
می کرد از مشکلات هرکدام از اعضای خانواده سؤال
نموده و راه حلی برای آن بیابد. تک تک فرزندانشان
هم که به جریانات اجتماعی سیاسی روز علاقه مند
بودند، سؤال می کردند و در موارد مختلف از وی
کسب تکلیف می نمودند.»(۹) ایشان افزون بر
همفکری با اعضای خانواده و راهنمایی آنان، در
کارهای منزل نیز به اعضای خانواده کمک
می کرد. «در خانه، کارها را بین اعضای خانواده
تقسیم کرده بودند که خانم خانه بیش از حد خسته
نشوند. به طور متناوب کارهایی مانند: شستن
ظرفها، آب دادن گلها، خرید مواد غذایی بین دختران
و پسرانشان تقسیم شده بود و خود ایشان نیز در
کارها تا زمانی که در خانه بودند، مشارکت داشتند.
محیط خانه بسیار گرم و صمیمی بود و هیچ کس بر
دیگری رجحان نداشت؛ به عنوان مثال در خانواده ها
معمولاً پسر بر دختر رجحان دارد، ولی ایشان همان
امکاناتی که برای پسرانشان به ویژه در زمینه
تحصیلات فراهم می کردند، برای دخترانشان نیز
فراهم کرده بودند.»(۱۰) آن شهید بزرگوار همواره
به دوستانش توصیه می کرد که با خانواده هایشان
مهربان و رضایت آنها را به دست آورند. یکی از
دوستان شهید می گوید: «قبل از پیروزی انقلاب
اسلامی، در تابستان سال ۵۶ به توصیه ایشان برای
مطالعه درباره اوضاع مسلمانان در خاور دور به ژاپن
رفتم که کتاب «اسلام در ژاپن» محصول همین سفر
است قبل از سفر، ایشان به من گفتند: حتما با کسب
رضایت همسرتان به این سفر بروید و اگر نتوانستید
ایشان را راضی کنید و بدون رضایت ایشان سفر
رفتید، حتما در طول سفر از طریق نامه و تلفن با
ایشان ارتباط داشته باشید و احوالشان را بپرسید و
در بازگشت برای ایشان سوغاتی بیاورید.»(۱۱)

شهید بهشتی به حقیقت، شخصیتی
برجسته بود. با این که همواره مورد حمله لیبرالها
و منافقین واقع می شد، اما با سعه صدری که
داشت، هیچ گاه این آزار و اذیتها نتوانست او را
احساساتی و از مسیر اعتدال و منطق خارج
سازد.

دخترش می گوید: «وقتی به ایشان معترض
می شدیم که چرا جواب تهمتها و افتراها را که
دشمن بر ایشان می بست نمی دهید، در پاسخ
می گفت: اینها، همه ریشه در حسادت افراد دارد.
حیف وقتی که به خاطر صرف پاسخ گویی به این
اراجیف تلف شود.»(۱۲)

گوشه ای از فعالیتهای شهید
بهشتی

الف) فعالیته

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.