پاورپوینت کامل عدالت محوری در قرآن و حدیث ۱۱۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عدالت محوری در قرآن و حدیث ۱۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عدالت محوری در قرآن و حدیث ۱۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عدالت محوری در قرآن و حدیث ۱۱۴ اسلاید در PowerPoint :
۳۲
آخرین قسمت
اسلام مکتب معتدل
از آنجا که عدالت از اهداف اساسی بعثت
پیامبران است، در دین محمّدی که خاتم
آنهاست اجرای عدالت در جامعه بشری هدف
اصلی است و در آیات و روایات در سیره عملی
رسول اکرم(ص) و اهل بیت او نیز اجرای عدالت
به صورت اصلی بنیادین مطرح گشته و مورد
تأکید بسیاری قرار گرفته است. رابطه انسان با
خداوند، با خویشتن، با محیط پیرامون و نیز با
انسان های دیگر، هر کدام ویژگی و مقوله خاصی
است و دارای قلمرو و اعمالی می باشد ولی همه
در صورت رعایت عدالت شکل درستی بخود
می گیرند. در واقع هر عملی که امکان دارد از
انسان سر بزند و یا لازم باشد که انجام بگیرد از
این چهار قلمرو بیرون نمی باشد و بنابراین
می توان گفت که همگی اصول شرایع و آیین
ادیان آسمانی در عدل و احسان خلاصه می گردد
و این دو، جوهر همه احکام و تعالیم آسمانی
است. ابومالک می گوید به امام سجاد(ع) عرض
کردم مرا از دین خدا آگاه کن، امام فرمود همه
تعالیم دین، حق گویی، داوری طبق عدالت و
وفای به عهد است. همه دین خدا همین
هاست.(۱)
در اسلام تمامی پست های حسّاس را به
افراد عادل واگذار می کنند، در قضاوت، امامت
جمعه و جماعت، عدالت شرط اساسی است،
مرجع تقلید، رهبری و مسؤول بیت المال باید
عادل باشند، در مسایل خانواده و بحث های
حقوقی و روابط بین دو زوج نیز به عدالت تأکید
می گردد و در واقع اسلام اهمیت خاصی به
عدالت داده و آن را در تاروپود جامعه و در
مسایل حقوقی، اجتماعی، خانوادگی و اقتصادی،
شرط اساسی دانسته است.(۲)
اصولاً اسلام مکتب اعتدال است و امّت
اسلامی امّتی معتدل هستند، نظام آن عادلانه
است. خدای تعالی عادل است و عدل از صفات
کمال اوست و خداوند عالم همه صفات کمال را
دارا می باشد و نیز کراراً در کلام خود عدل را
ستوده و ظلم را نکوهش می کند و مردم را به
عدالت امر نموده و از ظلم نهی می کند: «انّ اللّه
لایظلم مثقال ذرّهٍ(۳)؛ خدا به اندازه ذرّه ای به
کسی ستم نمی کند و :ولا یظلم ربّک احداً؛(۴)
خداوند به هیچ موجودی ستم نمی کند.» علامه
طباطبایی می نویسد: خدای متعال عادل است
زیرا عدالت در حکم یا در اجراء آن این است که
استثنا و تبعیض برندارد و در مواردی که مشمول
حکم هستند بطور یکنواخت ثابت شود و در
مواردی که قابل اجراست به طور یکنواخت به
اجرا درآید.(۵)
عدالت الهی که زیربنای عدالت اجتماعی
است، در طول تاریخ در مسیر تحریف قرار گرفته
است. مکتب تشیع که جلوه گاه اسلام راستین
است وقتی مشاهده نمود این عدالت به صورت
خطرناکی و بر خلاف موازین علمی توجیه
می گردد و عدّه ای، جنایات ستمگران را با مطرح
کردن اصل جبر به حساب خدا می گذارند و
اسلام وسیله ای برای موجّه نمودن
بیدادگری های زمامداران گردیده است، برای
جلوگیری از این تحریف و نابودی، عدالت
خداوند را به عنوان یکی از اصول بنیادی اسلام
اعلام کرد بدین معنا که اسلام بدون عدل، دیگر
اسلام نیست و انکار عدل در واقع مساوی انکار
اسلام است: البته از روایات برمی آید که شیعیان
از زمان ائمه اطهار(ع) هموزن توحید برای
اعتقاد و به عدل ارزش قائل بوده اند و این دو
اصل را حساس ترین ارکان اسلام دانسته اند.(۶)
اصل عدل و تبعیت احکام از مصالح و
مفاسد نفس الامری و نیز اصل حسن و قبح
عقلی و حجیت عقل به عنوان زیربنای فقه
شیعی شناخته شده و جای خویش را در این
رشته از علوم اسلامی بازیافته است. استاد شهید
مطهری می نویسد: ریشه اصلی طرح های علمی
و عملی مسأله عدل در جامعه اسلامی را، باید در
درجه اول در خود قرآن جستجو کرد، قرآن است
که بذر اندیشه عدل را در دل ها کاشت و آبیاری
کرد و دغدغه آن را چه از نظر فکری و فلسفی و
چه از نظر علمی و اجتماعی در روح ها ایجاد کرد
این قرآن است که مسئله عدل و ظلم را در
چهره های گوناگونش طرح کرد.(۷)
بیشترین آیات مربوط به عدل، درباره عدل
جمعی و گروهی است، اعم از خانوادگی، سیاسی
قضایی و اجتماعی، که تعداد آن ها به ۱۶ آیه
می رسد.
عدل قرآن از آن جا که به توحید یا معاد
ارتباط می یابد، به نگرش انسان درباره هستی و
آفرینش شکل خاص می دهد و به عبارت دیگر
نوعی جهان بینی است. آنجا که به نبوت، تشریع
و قانون مربوط می شود به یک مقیاس و معیار و
قانون شناسی مربوط می شود و به عبارت دیگر
جای پایی است برای عقل که در ردیف کتاب و
سنّت قرار گیرد و جزء منابع فقه و استنباط به
شمار آید. آنجا که به امامت و رهبری مربوط
می شود، یک شایستگی است آنجا که پای
اخلاق به میان می آید آرمانی انسانی است و
آنجا که به اجتماع کشیده می شود یک مسؤولیت
است. چگونه ممکن است مسأله ای که در قرآن
تا این پایه بدان اهمیت داده شده که هم جهان
بینی است و هم معیار شناخت قانون و هم
ملاک شایستگی زعامت و رهبری و هم آرمانی
انسانی و هم مسؤولیتی اجتماعی، مسلمین با آن
عنایت شدید و حساسیت فراوانی که در مورد
قرآن داشتند، نسبت به آن بی تفاوت بمانند.
شهید مطهری پس از طرح این مباحث،
خاطرنشان می نماید:
ما معتقدیم دلیلی ندارد که در پی علّتی
برویم و فکر خود را خسته نماییم که چرا از آغاز
نهضت های فکری و عملی مسلمین، همه
جاکلمه عدل به چشم می خورد. علت حسّاسیت
مسلمین نسبت به این مسئله و راه یافتن این
اصل در کلام و فقه و حوزه های اجتماعی اسلام
بدون شک قرآن بود.(۸) قرآن کریم بزرگترین
کتاب فراخوان به وجوب اجرای عدالت است،
کتابی که هدف بعثت پیامبران را ایجاد زندگی
عادلانه در میان جوامع بشری تلقی نموده است
کتابی که خود را هادی اهل تقوا خوانده و
نزدیکترین راه رسیدن به تقوا را اجرای عدالت
دانسته است، کتابی که حضرت علی(ع) آن را
این گونه معرفی می کند: هوالناطق بسنّه
العدل… ریاض العدل و عذرانه؛(۹) قرآن از
سنت عدالت سخن می گوید، قرآن بوستان های
سرسبز و تالاب های عدالت است.
بنابراین، معتقدان به کلام وحی باید
پی گیرترین افراد برای گسترش و اجرای عدالت
باشند و اگر بخواهند قرآن را زنده کنند لازم
است بدان عمل نمایند و در رأس آن پس از نماز
و عبادت برپا نمودن عدالت است. قرآن
هنگامی در جامعه حیات دارد و فعال است
که همگان به دستورات آن عمل کنند،
از نهی های آن پرهیز نمایند و امرهای آن را
عملی سازند.(۱۰) ناگفته نماند حضرت رسول
اکرم(ص)، علی(ع) و فرزندان او را «عدل قرآن»
نامیدند.(۱۱)
اهل بیت و عدالت
خداوندی که انسان ها را آفرید و برنامه های
سعادت آنها را از طریق رسولش روشن کرد
فروغ های فروزان نبوت و امامت را مسؤول
نظارت بر عدالت معرفی می کند، پس از
پیامبراکرم(ص) حافظ حقوق و مسؤول هدایت
مردم ائمه هدی هستند که در خصال، کمالات و
لیاقت ها و عصمت همچون آن بزرگوار
می باشند. در تعالیم نظری و عملی اهل بیت(ع)
سفارش های فراوانی درباره اجرای عدالت دیده
می شود، این موضوع در سخنان، اخلاق و روش
سیاسی اجتماعی حضرت علی(ع) موج می زند.
از نظر آن حضرت اصلی که می تواند تعادل
اجتماع را حفظ کند و به پیکر اجتماع آرامش
بدهد عدالت است. آن امام همام چون تشنگان
به دنبال چشمه زلال عدالت بود، خود تندیش
عدالت به شمار می آمد و ذرّات وجودش با
عدالت آمیختگی داشت و از کوچکترین ستمی
حتی گرفتن دانه ای جو از مورچه ای گریزان بود
او در این راستا به گفته و نوشته و شعار اکتفا
نمی کرد بلکه عملاً برای محو ستم و استقرار
عدالت تلاش می کرد و حتی از عزیزترین
بستگانش هم نمی گذشت زیرا خدایش به عدل
فرمان داده بود. هرگز چون سیاستمداران
دنیاپرست مصلحت اندیشی نکرد و هیچ گاه از
ستمی چشم پوشی ننمود، محبت و عطوفت
پدرانه اش نیز مانع از اجرای عدالت نگشت، او
نگهدار و برپادارنده عدالت گردید تا جایی که در
راه عدالت به شهادت رسید. او حکومت را
وسیله ای تلقی کرد تا توسط آن اقامه حق نماید
و باطل را محو کند، از راه حکومت عدالت در
جامعه ترویج یابد، تحت لوای حکومت الهی
مردم به حقوق واقعی خویش برسند، فکرهای
خفته بیدار شود، انحرافات از بین برود، ایشان به
ابن عباس فرمود: حکومت برای من از این
کفش وصله دار ارزش کمتری دارد مگر این که
اقامه حق کنم یا باطلی را از بین ببرم.(۱۲)
امیرمؤمنان از همان روزهای نخستین که
زمامدار مسلمین گردید، عدالت اجتماعی را
برپاساخت که به دلیل همین شیوه شایسته و
برنامه ای انقلابی کینه ها شعله ور گردید و آتش
جنگ، فتنه و طغیان حوادث تلخ و ناگواری را
پدید آورد. آن حضرت تأکید می فرماید: برپایی
دولت عدل از واجبات است.(۱۳) و گوشزد
نموده اند که: هر کس عادل باشد حکمتش
تأثیرگذار می گردد،(۱۴) حضرت می فرمایند: عدل
جامعه را پایدار می کند(۱۵) و باعث شکست
دشمنان می گردد،(۱۶) با اجرای عدالت برکت ها
زیاد می شود،(۱۷) و هر کسی که عدالت گستری
نماید خداوند بر او رحمت می فرستد(۱۸) و از
نشانه های بزرگواری عمل کردن به روش
عادلانه است.(۱۹)
متأسفانه قدر حضرت علی(ع) و عدالت
خواهی همه جانبه اش شناخته نشد و مسلمانان
از دستورات ایشان پیروی نکردند، مردم هنگامی
پی به عدالت آن حضرت بردند که دیگر امامی
در میانشان نبود و حاکم ستمگری چون حجاج
بن یوسف ثقفی بر کوفه تسلط یافت.(۲۰)
حضرت امام حسن(ع) و حضرت امام
حسین(ع) نیز رسالت پایداری عدل و نابودی
ظلم را دنبال کردند، عاشورا دستِ بلندی است
که از افق کربلا برآمد و تا قلّه خورشید فرا رفت و
تا هماره تاریخ بر فرازماند و سیاهی های
جاهلیت از نو جان یافته از چهره خورشید اسلام
و قرآن فروشسته شد. عاشورای حسینی برای
همیشه حق را از باطل جدا ساخت و سرانجام
فروغ حق از مشرق تابناک عاشورا طلوعی
جاویدان کرد، حقی که بخوبی عدل را دربر
می گیرد.(۲۱)
پیام شب عاشورا نماز است و پیام روز
عاشورا عدالت است. در زیارت اول ماه رجب
می خوانیم: «اشهد انّک قد امرت بالقسط و
العدل و دعوت الیهما و انّک صادق صدیق،
صدقت فیما دعوت الیه؛ گواهی می دهم ای
امام حسین که توبه اجرای قسط و عدل فرمان
دادی و جامعه اسلامی را به عدل فراخواندی و
تو راستگو و صدّیقی (ولیّ راستین پروردگاری) و
به هرچه فراخواندی، صادقانه فراخواندی.
نویسنده و دانشور شیعی لبنان ـ محمد جواد
مغنیه ـ می نویسد: «نام امام حسین نماد ژرف
هدایت است…سر فصل فداکاری در راه حق و
جانبازی در راه عدالت، چنانکه نام یزید نشانه فساد
و تباهی، ستم و هتک مقدسات و نشر فجور و رذالت
است.»(۲۲)
نشر عدالت در سراسر جهان و از بین بردن
هرگونه نابرابری و تبعیض، در رأس انقلاب
حضرت مهدی(عج) قرار دارد. ایجاد عدالت،
اقدام اصلی و سرلوحه همه برنامه های آن امام
منجی است اصلی که محوری ترین هدف انبیاء
بوده است. اصولاً در تبیین مشخصات عصر
ظهور به عدالت تأکید زیادی شده است زیرا
برای ساختن جامعه ای ارزشی و تشکیل
اجتماعی قرآنی پایه نخستین و کار اصلی عدالت
گستری است.
عدل آشکارترین صفت آن امام است به
همین دلیل در دعای شب های رمضان حضرت
مهدی(عج) “عدل” نامیده شده است: «اللهم
وصل علی ولیّ امرک القائم المؤمل و العدل
المنتظر» پروردگارا به ولیّ امر خود که قیام کننده
آرمانی و عدل مورد انتظار همه است درود
فرست. در کتاب کمال الدین در خبری از رسول
اکرم(ص) در وصف مهدی موعود(عج) آمده
است: «اول العدل و آخره» یعنی آغاز عدل و
پایان آن است. کمتر حدیثی درباره آن امام
رسیده است که از عدل تهی باشد و روایات در
این باره به حد تواتر رسیده است. رسول
اکرم(ص) می فرمایند: خداوند از فرزندان حسین
امامانی قرار داده است که امر مرا اقامه می کنند.
نهم آنان مهدی امتم می باشد، او شبیه ترین
مردمان است به من در سیما، گفتار و کردار. پس
از غیبتی طولانی و سرگردانی و سردرگمی
مردم، ظهور می کند، آنگاه امر خدا را آشکار
می سازد پس زمین را از عدل پر می کند پس از
آن که از ستم و بیداد لبریز شده باشد.(۲۳)
کشتزار جامعه تشنه عدالت
شیعه عدالت را در دو جهت یعنی مسؤولیت
انسان و عدالت خدا در پاداش و کیفر او و نیز
ایجاد نظم عادلانه برای توزیع امکانات و تصدّی
مناصب و رعایت حقوق همه افراد، از متن قرآن
و حدیث و سیره عملی پیامبران و اولیاء اخذ
کرده و خواستار آن گردیده که این موضوع
رعایت شود.(۲۴) به اعتقاد شیعه اگر در جامعه
عدالت همه جانبه برقرار گردد، محیط برای
رشد، تکامل فراهم است و روند عمومی حرکت
تکاملی جامعه هماهنگ با روند تکاملی جهان
خواهد بود. غایت اصلی دین در بعد حیات
اجتماعی اقامه عدل است یعنی عدم سازش با
ستم و تبعیض و کمک رسانیدن به افراد ستم
دیده، اصل اقامه عدالت در این واقعیت نهفته
است که هیچ ظالمی مورد تأیید قرار نگیرد و
مظلوم تحت فشار و تضعیف واقع نشود.
از آنجا که عدالت اجتماعی برای جوامع
جنبه حیاتی دارد و نبودن آن مرگ هر اجتماعی
را اعلام می دارد، آیین مقدس اسلام مقرّر داشته
است که عدالت باید بدون توجه به اختلاف های
قومی و ملی و حتی مذهبی و در یک سطح
عمومی و همه جانبه و درباره همه افراد حتی
نسبت به مخالفان و دشمنان اجرا گردد، قرآن
تأکید می کند مبادا دشمنی با گروهی، شما را به
بی عدالتی وادار کند.(۲۵)
اسلام راستین برای داشتن جامعه ای
آسیب ناپذیر، تجاوزکاران و گردن کشانی را که
عدالت اجتماعی را به خطر انداخته اند اگرچه هم
کیش و برادر ایمانی هم بوده باشند محکوم
می سازد و دستور می دهد هرگاه دو گروه از
مسلمانان، با یکدیگر به نبرد برخیزند، در آغاز
بین آنان صلح برقرار سازید، و اگر یکی از آن دو
بر دیگری ستم کرد باقوم ظالم پیشه و متجاوز
پیکار کنید تا آن که به فرمان خداوند از ظلم خود
دست بردارد و هرگاه به راه حق برگشت با حفظ
عدالت آنها را سازش دهید و همه جا عدل را
مراعات کنید.(۲۶)
تعالیم انسان ساز اسلام برای حفظ عدالت
اجتماعی، مقاومت در برابر هرگونه جوری را به
پیروان خود، واجب کرده است. زیرا ستم و
تجاوز، امنیت عمومی را تهدید می کند.
کاروان های اقتصادی و مراکز تولیدی اجتماع را
تعطیل می سازد، فقر و پریشانی به سوی جامعه
رخ نشان می دهد، سطح فرهنگ تنزل می نماید
به شخصیت افراد ضربه می خورد و حیات روانی
و تربیتی انسان ها به سوی ذلّت، حقارت
و…سوق داده می شود. قرآن می فرماید: «والذین
اذا اصابهم البغی هم ینتصرون؛(۲۷) هرگاه (به
مؤمنان) ستمی برسد، به کمک یکدیگر برخاسته
و با این تجاوز مخالفت می کنند» امام صادق
می فرماید: جمعیتی که حقوق زیردستان را از
زورمداران نگرفتند پاک و منزّه نمی باشند.(۲۸)
اسلام حمایت از ستمگر و دوستی با وی را با
چنان دقتی پی گیری کرده است که اگر کسی در
ذهن و روح مایل است که ظالمی در قید حیات
باشد و بقاء او را خواستار باشد با آن ستمگر بوده
و همراهش داخل دوزخ می گردد.(۲۹)
رسول اکرم(ص) فرمودند: کسانی که قبل از
شما زندگی می کردند، از بین رفتند، زیرا چون
بزرگی و صاحب عنوانی از آنها مرتکب سرقت
می گردید، متعرض وی نمی گشتند ولی اگر فرد
بینوایی دزدی می کرد او را تنبیه می نمودند!(۳۰)
تجمع بی رویه ثروت و قرار گرفتن اموال
فراوان در دست عده ای خاص که منجر به
استثمار و در نتیجه به اسراف و فساد مبدّل
خواهد گشت از نظر اسلام محکوم است، قرآن
کریم وجوب پرداختن حق فقرا و مساکین را از
دارائی های اغنیاء این گونه توجیه می کند: کی
لایکون دولهً بین الاغنیاء منکم(۳۱) (تا این که
چنین اموالی بدست توانگرانتان نیفتد و صرفاً در
دست آنها به گردش نیاید) البته هرگاه ثروت از
طرق مشروع تحصیل گردد و به مقدار لازم در
مصارف توصیه شده و لازم انفاق گردد مازاد آن
که برای مالکش باقی می ماند مشروع و مورد
حمایت قانون خواهد بود: ولاتأکلوا اموالکم
بینکم بالباطل(۳۲) (اموال یکدیگر را به ناحق و
حرام نبرید) حضرت علی (ع) می فرمایند: الرعیّه
لایصلحها الّا العدل(۳۳) (مردمان را چیزی جز
عدالت اصلاح نمی کند)امام صادق(ع) متذکر
گردیده اند: انّ النّاس یستغنون اذا عدل
بینهم؛(۳۴) مردمان اگر عدالتی در میان باشد، همه
بی نیاز خواهند گشت. امام کاظم(ع) نیز
فرموده اند: خداوند هیچ گونه مالی را رها
نگذاشته است، بلکه آن را تقسیم نموده و (بر
اساس تعیین الهی و تشریع اسلامی) حق هر
صاحب حقی را به وی داده است. خواص و عوام
و فقیران و تمامی قشرها…اگر در میان مردم به
عدالت رفتار می گردید همه بی نیاز می شدند و
مسکین و نیازمندی در بین آنان باقی
نمی ماند.(۳۵)
به فرمایش امام صادق(ع) مردم به عدالت
نیاز دارند.(۳۶) آن حضرت تأکید می نمایند:
مردمان فقیر، نیازمند، گرسنه و برهنه نگشتند
مگر در اثر گناه اغنیاء (ظلم و ستم).(۳۷)
امام یازدهم حضرت عسکری(ع) فرموده اند:
«اغنیاؤهم یسرقون زاد الفقرا؛(۳۸) این توانگران
آنهایند که توشه تهیدستان را به سرقت می برند
و از دسترس بینوایان خارج می کنند.»
طبیعی است وقتی جامعه به سوی شکاف
اجتماعی و فقر ناشی از بی عدالتی روی آورد به
لحاظ اعتقادی و باورها و ارزش ها هم دارای
مشکل می گردد. رسول اکرم(ص) هشدار داده اند:
ولم یفقرهم فیکفرهم؛(۳۹) (حاکم اسلامی) نباید
مردم را فقیر کند تا کافرشان سازد.
سعدی در باب اول گلستان در سیرت
شاهان، نقش مثبت عدالت اجتماعی را چنین
مشخص کرده است:
«به حکم آن که عدل و احسان و انصاف خداوند
مملکت، موجب امن و استقامت رعیّت است و
عمارت و زراعت بیش اتفاق افتد پس نام نیکو و
راحت و اَمن و ارزانی غلّه و دیگر متاع به اقصای عالم
برود و بازرگانان و مسافران رغبت نمایند و قماش و
غلّه و دیگر متاع ها بیاورند و ملک و مَملکت آبادان
شود و خزاین معمور و لشکریان و حواشی فراخ
دست، نعمت دنیا حاصل و به ثواب عقبی واصل و اگر
طریق ظلم رود، بر خلاف این…»(۴۰)
فرستادگان الهی که از حقیقت جامعه، انسان
و سعادت او، آگاهی کامل داشتند به نیکی
می دانستند که تمامی احکام، آموزش ها و
برنامه های آنان در پرتو بهبود روابط انسانی،
امنیت اجتماعی، عدالت تحقق می پذیرد و
بدینسان زمینه عینیت یافتن احکام آماده
می گردد. در جامعه عادل و نظام دادگستر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 