پاورپوینت کامل تأثیر محیط زیست سالم بر انسان درآموزه های اسلامی ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تأثیر محیط زیست سالم بر انسان درآموزه های اسلامی ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تأثیر محیط زیست سالم بر انسان درآموزه های اسلامی ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تأثیر محیط زیست سالم بر انسان درآموزه های اسلامی ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint :
۴۱
مقدمه
به طور قطع یکی از اموری که زمینه ساز
سعادت و کمال انسان در دنیا و آخرت است،
داشتن محیطی سالم و امن است، که انسان
بتواند در پناه آن، به تربیت جسم و جان خویش
بپردازد و اصولاً یکی از وظائف مهم بشر که
حفظ جان است، جز با زیستن در محیط سالم و
زیبا امکان پذیر نیست. بدین سبب شرط اولیه
داشتن روحی سالم، جسم سالم است و جسم
سالم نیز فقط زمانی حاصل می شود که انسان از
محیط زیست طبیعی سالم و دلگشا بهره مند
باشد.
محیط زیست طبیعی سالم تأثیر شگرفی بر
روح و روان آدمی دارد. محیط پاک و آراسته و
خرّم، زندگی را شاداب و معطر می سازد. شنیدن
آواز روح بخش پرندگان، ترنم لطیف جویباران،
آهنگ دلربای چشمه ساران، صفای سبز
سبزه زاران، نسیم لطیف کوهستان، رقص
دلنشین درختان و زیبایی شهر و دیار، همه و
همه تأثیر اعجاب انگیزی بر زندگی و حیات
انسان دارند. هر کسی از تماشای چنین
منظره های زیبایی احساس آرامش و نشاط کرده
و امنیت و آسایش را در حیات خویش لمس
می کند. بر عکس، آسیب رساندن به محیط
زیست و نابودی طبیعت باعث وارد آمدن
صدمات و زیان های جبران ناپذیری به بشریت
می شود.
افسردگی و افزایش بیماری های روحی و
روانی انسان امروز بدون ارتباط به آسیب
رساندن به محیط زیست نیست. هیچ کس
نمی تواند منکر بشود که تخریب محیط زیست
تأثیر منفی بر شیوه رفتار آدمیان می نهد، و اثرات
ویرانگری بر اخلاق فردی و جمعی جامعه
بشری بر جای می گذارد.
آب و هوا، درختان و گیاهان، غذاها و میوه ها
و به طور کلی طبیعت و محیط زیست نقش
عظیمی در زندگی بشر دارند.
سلامت محیط زیست بر هوش و استعداد و
لیاقت های فردی اثر می گذارد و میانه روی در
اخلاق و منش متأثر از میانه روی در محیط
زیست است.
ساکنان مناطق معتدل کره زمین، دارای
ویژگی ها و روحیه های خاص هستند که مقایسه
با جوامع ساکن در مناطق گرمسیر و سردسیر، از
تفاوت بسیاری برخوردارند.
محیط زیست افزون بر تأثیر در قد و قامت
و چگونگی اندام ظاهری، بر فکر و اندیشه و
اعمال و رفتار انسان دارای تأثیر شگرف
است.(۱)
قرآن کریم و روایات اسلامی فوائد بسیار آب،
هوا، گیاهان و درختان را با تعبیرهای بسیار
دقیق و گاهی شگفت انگیز برشمرده اند و از تأثیر
به سزای آنها بر تن و روان آدمی سخن گفته اند.
دانشمندان مسلمان و غیرمسلمان نیز با
توجه به طبیعت، از تأثیر حیرت آور آن بر جسم و
جان انسان سخن ها گفته و در مقایسه با
جامعه های مختلف بشری تأثیر فراوان طبیعت
را بر اعمال و رفتار و فکر و اندیشه و نیز
خصوصیات ظاهری انسان، تبیین و تشریح
کرده اند. از این رو، در این نوشتار برآنیم تا با ذکر
برخی از آیات و روایات و گفتار دانشمندان
مسلمان و غیر مسلمان تأثیر محیط زیست
طبیعی سالم بر انسان را مورد بررسی قرار دهیم.
آثار روانی آب و هوا بر انسان از
دیدگاه قرآن و روایات
در آموزه های اسلامی از تأثیر طبیعت در
انسان به گونه های مختلف، سخن به میان آمده
است، چنان که قرآن کریم درباره اثر محیط زیست
می فرماید: «و البلد الطیب یخرج نباته باذن
ربّه و الذی خبث لایخرج الاّ نکدا…؛(۲)
سرزمین پاکیزه، گیاهش به فرمان پروردگار
می روید؛ اما سرزمین های بدطینت و شوره زار،
جز گیاه ناچیز و بی ارزش، از آن نمی روید.»
از این آیه شریفه استفاده می شود همان
طور که طبیعت و سرزمین پاک در رشد و
پرورش بهینه گیاهان مؤثر است، در رشد و
تکامل انسان نیز مؤثر می باشد، و همان گونه که
از زمینهای شوره زار، جز گیاهان بی ارزش
نمی روید، محیط آلوده نیز تأثیر منفی و اثرات
زیانباری بر تربیت انسان دارد.
براین اساس، امام علی(ع) در مذمت اهل
بصره می فرماید: «اخلاق شما پست، پیمان های
شما سست، سیره و روشتان دورویی و آب شهرتان
شور(بدطعم) است.»(۳) و در بیانی دیگر فرمود:
خاک سرزمین شما بدبوترین خاکهاست؛ از همه
جا به آب(سطح دریا) نزدیکتر و از آسمان دورتر
است (منطقه پست و پایین) که ۹دهم بدیها در
محیط شماست.(۴)
آب تأثیر شگرفی بر جسم و روح انسان
دارد، به تعبیر قرآن کریم «مایه حیات» همه چیز
آب است.(۵) و به بیان امام صادق (ع) طعم آب،
طعم زندگی است: از امام صادق (ع) در باره طعم
آب پرسیدند، حضرت فرمود: «برای یادگرفتن
بپرس، نه برای به دشواری انداختن؛ طعم آب، طعم
زندگی است.»(۶)
علامه مجلسی (ره) در تشریح این حدیث
می نویسد: «مراد از (طعم زندگی) این است که طعم
آب با سایر مزه ها قابل مقایسه نیست و از بالاترین
وسایل برای ایجاد و بقای حیات است؛ پس مزه آب،
مزه حیات است.»(۷)
نگاه مسلمانان به آب، نگاهی سرشار از
قداست و پاکیزگی و عظمت است، آب وسیله ای
است که زمینه ارتباط آنان با معبودشان را فراهم
می سازد. در شریعت اسلام هیچ کس نمی تواند به
راز و نیاز با خدا بپردازد و در آستان مقدس او به
نماز ایستد، مگر این که با آب خود را شستشو
دهد(۸) و این شستشو با آب دارای خصوصیات
ویژگی ه ای است که اگر درست انجام شود، نام
وضو و غسل به خود می گیرد.
هیچ مسلمانی نمی تواند به طواف خانه خدا
بپردازد، جز آن که زمینه آن را با آب فراهم آورده
باشد و نیز تماس با خطوط قرآن کریم جایز
نیست، مگر این که قبلاً زلال آب تماس گرفته
باشد.
آب نه تنها جسم ظاهری را شستشو
می دهد، بلکه حالتی روحی و روانی در انسان
ایجاد می کند و به او تقدس می بخشد.(۹) و
زمینه ساز راه یافتن به حریم مقدسات دینی
می شود.
قرآن کریم می فرماید: «و انزلنا من السماء
ماءً طهورا؛(۱۰) ما از آسمان، آبی طهور فرو
فرستادیم.»
مفسران در تشریح طهور گفته اند: طهور
یعنی، بسیار پاکیزه که خود به خود پاک است و
غیر خود را پاکیزه می کند، چرک را از جسم
شستشو می دهد و پلیدی های روحی را از روان
می زداید.»(۱۱)
در روایات اسلامی به مسلمانان توصیه شده
است که هرگاه برای تطهیر یا وضو نگاهشان به
آب افتاد بگویند: «الحمدلله الذی جعل الماء
طهورا و لم یجعله نجسا؛(۱۲) سپاس خدای را
که آب را (طهور) قرار داد (پاک و پاک کننده) و
آن را پلید قرار نداده است.» بدین سان، آب با
وصف پاک کنندگی، چهره ای مقدس به خود
می گیرد که رفتن به حضور خالق یکتا بدون آن
میسر نمی شود و (و آن گاه که آب یافت نشود و یا
به دلیلی برای شخص مضر باشد، باید به جای
آن بر خاک پاک تیمم کرد.)(۱۳) و تماشای آب،
شکر و سپاس الهی را می طلبد. افزون بر این، در
روایات نگاه به آب جاری توصیه شده و آن را
سبب جلای چشم و افزودن روشنایی آن
دانسته اند. چنان که از امام صادق (ع) نقل شده
است: «چهار چیز چهره را روشن و نورانی می کند که
یکی از آنها نگاه کردن به آب جاری است.»(۱۴)و نیز
امام کاظم (ع) فرمود: نگاه به آب جاری چشم را
جلا داده و به روشنایی آن می افزاید.(۱۵) بر
اساس این روایات نگاه کردن به آب جاری، خود
نقشی به سزا در شادی و انبساط روحی داشته و
علاوه بر روشن کردن چشم دل و افزایش
بصیرت انسان، دارای تأثیر قابل توجهی در
تقویت نور چشم ظاهری است.
افزون براینها، برخی آبها، مانند آب باران،
آب جوشیده، آب زمزم، آب فرات و …مورد
تمجید بیشتری قرار گرفته و از آثار شگرف آنان
بر جسم و روح آدمی اشاره شده است.
نقش تربیتی هوا
هوا نیز همانند آب یکی از عوامل فوالعاده
مهم حیاتی برای زندگی انسان است؛ عامل
حیاتی که بدون آن حتی لحظه ای زندگی
امکان پذیر نیست. این عامل حیاتی اطراف زمین
را فرا گرفته است و ما اکسیژن مورد نیاز خود را
به وسیله تنفس از هوا می گیریم. در هوا مقادیر
زیادی اکسیژن وجود دارد و گیاهان نیز پیوسته
این موجود را تجدید می کنند و نمی گذارند این
ماده حیاتی از اندازه لازم کسر شود. در بیانات
معصومان (س) از تأپیر شگرف هوا بر جسم و
جان سخن رفته و آثار مخصوص هوای هر
فصل بیان شده است.
در منابع روایی اسلام به منافع فراوان گرما
و سرما در طول سال اشاره شده و نیز در قرآن و
روایات «بادها» با اهمیت تلقی شده اند. پیداست
که باد چیزی جز هوا نیست و اگر هوا حالت
وزش به خود گیرد، باد نامیده می شود.(۱۶)
امام علی (ع) درباره اثر هوای هر فصل بر
انسان فرموده است: «از سرما در آغاز آن (فصل
خزان) پرهیز کنید و در پایان آن (فصل بهار) به
اسقبال آن بشتابید (در پاییز خود را بپوشانید و در
آغاز بهار از لباس های خود کم کنید)؛ زیرا تأثیر
سرما بر بدنها و درختان یکسان است. اوّل سرما
درختان را می سوزاند (باعث ریزش برگها و
خشکاندن درختان می شود و پایان آن می رویاند
درختان را به برگ و بار می آورد).»(۱۷)
کلام امام درباره تأثیر طبیعت بر جسم و
جان آدمی بسیار روشن و صریح است و
همان گونه که طبیعت بر جسم و بدن اثرگذار
است، بر روح و روان بشر نیز اثرگذار می باشد؛
حضرت در این بیان حکیمانه به مقایسه بین
سرمای پاییز و سرمای بهار پرداخته اند گر چه به
ظاهر، سرمای ابتدای پاییز و سرمای ابتدای بهار
از جهت درجه برودت یکسان می نماید و هر دو
فصل را فصل اعتدال هوا به شمار می آورند، ولی
تأثیر این دو کاملاً متضاد بوده و اثری مخالف
یکدیگر دارند.
ابن میثم بحرانی در شرح این مطلب
می نویسد: پرهیز از اول سرما که ابتدای پاییز
است به این دلیل است که تابستان و پاییز هر دو
از جهت خشکی (یبوست) مشترک هستند و
بدن ها با حرارت تابستان خو کرده اند؛ از این رو،
هنگامی که با سرما مواجه شوند، به سرعت از
آن متأثر شده و دو نیروی برودت و یبوست که
طبیعت ضعف و فناست در بدن قوی می شود و
به همین دلیل درختان خشک شده و برگ های
آنها می سوزد و بدن ها ضعیف و لاغر می شود…
امّا سرما در آخر زمستان و طلیعه بهار اثری به
عکس دارد؛ زیرا زمستان و بهار در طبیعت
رطوبت، اشتراک دارند، ولی زمستان سرد است و
بهار گرم و از این رو سرمای آخر زمستان با
حرارت بهاری ممزوج شده و از شدت سرما
کاسته می شود و این اعتدال حرارت همراه با
رطوبت زمینه مناسبی برای ایجاد طبیعت حیات
و زندگی است و سبب رشد گیاهان و به برگ و
بار آمدن درختان و تقویت بدن انسان ها
می شود.(۱۸) ابن ابی الحدید نیز ضمن تأیید
سخن بالا، مواجه شدن بدن را با سرمای ابتدای
پاییز به انسانی تشبیه می کند که ناگهان از مکان
بسیار گرم به خانه بسیار سرد وارد شود، ولی
مواجهه با سرمای طلیعه بهار، موجب ضرر
نیست؛ زیرا بدن با سرمای شدیدتری در
زمستان خود گرفته است.(۱۹)
امام صادق (ع) در گفتگو با «مفضل بن عمر»
به سودمندی بسیار در وجود سرما و گرما (در
طول سال) اشاره فرموده و آن راسبب عبرت
بشر و دلیل محکمی بر تدبیر حکیمانه الهی
دانسته اند.
«(ای مفضل) به گرما و سرما با دیده عبرت بنگر
که پیاپی بر این عالم وارد می شوند؛ این دو دما، با
فزونی و کاستی و تعادل باعث شده اند که فصول و
تنوع هوا در سال پدید آید و مصالح فراوان را در پی
داشته باشند؛ این دو (گرما و سرما) بدن ها را دباغی
کرده و باعث پایداری و استحکام آنها می گردند؛
تأمل کن که چگونه یکی از آن دو به تدریج وارد
دیگری می شود و آن دیگری اندک اندک کم می شود و
دیگری آرام آرام افزوده می شود تا هر یک به منتهی
درجه خود در فزونی و کاستی برسند؛ اگر یکی از آن
دو، ناگهان وارد دیگری می شد، باعث بیماری و زیان
بدن ها می شد….»(۲۰)
در قرآن و روایات اسلامی از تأپیر مهم
بادها در زندگی انسان و نقش عظیم آن در عدم
تعفن اشیای روی زمین سخن به میان آمده
است. خداوند متعال در سوره مبارکه ذاریات،
سوره را با سوگند به بادها آغاز می کند: «و
الذاریات ذروا» که همه مفسران قرآن مراد از آن
را بادها دانسته اند(۲۱) و دلیل آن را بیان پیامبر
اکرم(ص)(۲۲)و حدیث امام علی (ع)(۲۳) در پاسخ
سوال ابن کوا و… دانسته اند.
شیخ طوسی (ره) پس از بیان این که شاید
مراد قسم به پروردگار بادها باشد، می گوید: اگر
قسم به خود بادها باشد دلیل آن، عظمت مهمی
است که در سکون و وزش بادها، برای پراکندن
ابرها و گردافشانی میوه ها و غذاها نهفته
است.(۲۴) مرحوم طبرسی دلیل قسم به بادها را
دو چیز دانسته است: نخست سودمندی های
فراوان در بادها برای بندگان؛ و دوم این که بادها
دلیلی بر وحدانیّت خداوند و نوآوری آفرینش
اوست.(۲۵) جالب این است که خداوند پس از
سوگند به بادها، به سه چیز دیگر سوگند خورده
است: «فالحاملات وقرا فالجاریات یسرا
فالمقسّمات أمرا»(۲۶) گرچه مراد از آنها را
ابرهای حامل باران و کشتی ها و ملائکه
دانسته اند، اما بعید نشمرده اند که مراد از این سه
نیز بادها باشند و فخر رازی این احتمال را
نزدیکتر به واقع دانسته است؛ زیرا بادها افزون بر
پراکنده کردن ابرها و گردافشانی غذاها، ابرها را
حمل و جابجا کرده و در فضا به آسانی جریان
داشته و ابرها را برای نقاط مختلف زمین تقسیم
می کند.(۲۷) در هر صورت سوگند به بادها، نشان
از نقش عظیم بادها بر زندگی بشر و تأثیر آن بر
جسم و جان انسانهاست؛ روایات اسلامی این
نکته را به روشنی بیان کرده و متذکر شده اند که
بادها باعث عدم تعفّن اشیای روی زمین هستند
و اگر بادها وجود نداشتند، تعفّن اشیا و آلودگی
محیط زیست بشر، مشکلات بسیاری را برای
انسان به وجود می آورد.
امام صادق(ع) در این باره فرمود:
«اگر چند روز بادها حبس شده و نوزند، همه چیز
تغییر پیدا کرده و فاسد می شوند.»(۲۸)
علامه مجلسی در شرح این حدیث
می نویسد: بادها باعث دفع فساد از اشیای روی
زمین می شوند و به منزله روح و بدن هستند که
هرگاه روح از بدن خارج شود، بدن متعفن
می شود، چنان که اگر باد نوزد، فساد و تعفن روی
زمین را فراخواهد گرفت.(۲۹)
امام صادق (ع) در گفتگو با مفضل، به
تفصیل از سودمندی های باد سخن گفته که هر
یک با واسطه و یا بدون واسطه بر جسم و جان
انسان اثر می گذارند، حضرت می فرماید: «باد
باعث خوشبوئی اجسام بوده و ابرها را از جایی به
جایی منتقل می کند تا سود آن به عموم مردم برسد و
نیز باعث برانگیختن و پدید آمدن ابرها و پراکنده
کردن آنها و بارور شدن گیاهان و درختان(۳۰) و
حرکت کشتی ها و سد شدن آب و خشک شده
رطوبت ها و لطیف شدن غذاها و بر افروختن آتش و
زنده شدن چیزهای روی زمین می شود.»
«پس اگر باد نبود گیاهان خشک و شکسته و
همه چیز فاسد شده و حیوانات می مردند.(۳۱)
نمی نگری (ای مفضل) که هنگام خوابیدن و رکود باد
چگونه مصیبت برپا می شود و جان ها را در معرض
هلاکت می افکند، سالمان را بیمار و بیماران را ناکار و
میوه ها را فاسد و سبزی ها را متعفن می گرداند، و
«وبا» را به دنبال دارد و غلات را نابود می کند.»(۳۲)
ابن عباس باد را لشکر بزرگ خداوند دانسته
است. از وی گزارش شده است که آب و باد دو
لشکر از لشکرهای الهی اند و باد لشکر بزرگ
خداست.(۳۳)
تأثیر محیط زیست بر انسان از دیدگاه
اندیشمندان اسلامی و غیر اسلامی
تأثیر محیط زیست در زندگی انسان را کسی
نمی تواند نادیده انگارد. این موضوع از چنان
اهمیتی برخوردار است که دانش جدید به عنوان
«اکولوژی» در کنار سایر دانش ها پدیدار گشته
است. این دانش، عبارت است از: «مطالعه روابط
میان موجودات و محیط زیست آنها» بنابراین،
«اکولوژی انسانی» تحقیقی درباره تأثیر انسان بر
روی محیط زیست و تأثیر محیط زیست بر
انسان می باشد. و محیط زیست به قول «راجرز»
(متخصص دانش اکولوژی) نه فقط شامل
وسائل مادی و فضای محیط بر دنیای انسان
می گردد، بلکه اشیای غیر مادی (فرهنگ) را نیز
در برمی گیرد، می باشد.(۳۴) و که در واقع طیف
گسترده ای از عوامل احاطه کننده، اعم از انسانی
و غیر انسانی، ملموس و غیرملموس را «محیط»
گویند.(۳۵)
انسان موجودی تأثیر پذیر است؛ محیط
اطراف بر او اثر می گذارند و شخصیت او در
محیط زندگی او شکل می یابد.
دانشمندان مباحث تربیتی، محیط زندگی
انسان را به دو نوع مهم تقسیم کرده اند:
الف ـ محیط اجتماعی: منظور از محیط
اجتماعی، انسان ها و روابط و پیوندهایی است که
افراد یک جامعه را احاطه نموده است. پیوندهای
فرهنگی که به وسیله رسانه های جمعی و
مجلات و نشریات و کتب و صدا و سیما صورت
می گیرد. و پیوندهای اقتصادی که به وسیله داد و
ستد و … و پیوندهای سیاسی به وسیله حکومت،
و پیوندهای اخلاقی … که بین افراد حاکم است.
و خلاصه عوامل تشکیل دهنده محیط
اجتماعی، موضوعاتی است که در دانش
اجتماعی و علوم انسانی مورد بحث قرار
می گیرد. این نوع محیط در تکوّن شخصیت
انسان نقش به سزایی دارد که در مباحث تربیتی
باید بحث شود.
ب ـ محیط جغرافیایی (طبیعی): منظور از آن،
همه عوامل در برگیرنده انسان است و آن عبارت
از: آب و هوا، نور و حرارت، مسکن و خوراک،
پوشاک و…. هر امر مادی که انسان به آنها احاطه
شده است، به مقدار قابل ملاحظه ای در تکون
شخصیت او مؤثر است و هر انسانی تا حدی
صفات و خلقیاتش متناسب با محیط زیست
طبیعی اوست؛ چنان که محیط زیست طبیعی در
تشکیل صفات جسمانی، از سفیدی و سیاهی و
رنگ مو، چاقی و لاغری و بلندی و کوتاهی قد
و مزاج و سایر صفات جسمانی تأثیر
به سزایی دارد.
متفکران و دانشمندان نیز از دیرباز به این
نکته مهم توجه داشته و به مناسبت هایی آن را
یادآور شده اند؛ آنان معتقدند که شرایط زندگی و
آب و هوا و شرایط جغرافیائی در زندگی انسان و
در تکون شخصیت وی تأثیر به سزایی دارد.
توجه به محیط جغرافیایی، ویژه تنها ژئوپولیتنها
نیست، بلکه اندیشمندان، فلاسفه،
سیاستمداران، نظامیان و علمای اجتماع از
هردوت و ارسطو گرفته تا ابن سینا و منتسکیو و
ابن خلدون، رابطه اقلیم را با رفتار انسانی مورد
بررسی قرار داده اند. پیروان مکتب بقراط در قرن
پنجم قبل از میلاد، تأثیر آب و هوا و شرایط
جغرافیائی را در عادات و اخلاق و فیزیولوژی
انسان مطرح ساختند.
ارسطو، بر این باور بود که: انسان و محیط
زیست دو چیز جداناپذیر از یکدیگرند؛ به نظر
وی، انسان هم از عوامل جغرافیایی (محیط
طبیعی) و هم از نهادهای سیاسی، تأثیر
می پذیرد.(۳۶)
فیلسوف مشهور، ابن سینا، پستی و
بلندی های زمین را در چگونگی سامان یابی تن
و روان آدمی مؤثر می دانست. وی کوهستانی
بودن منطقه سکونت انسان را سبب چالاکی و
دلیری دانسته و متقابلاً بر این باور بود که پستی
و خفگی منطقه سکونت، افسردگی و بیماری را
در پی دارد. وی دراین باره می نویسد:
«ساکنان مناطق مرتفع و کوهستانی، نیرومند،
قوی بنیه، دلیر و چالاک اند و کسانی که در مناطق
خوش آب و هوا سکنی گزیده اند از نشاط و شادابی و
سلامتی خاصی برخوردارند.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 