پاورپوینت کامل مسجد کانون قیام های اسلامی از آغاز تا انقلاب اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مسجد کانون قیام های اسلامی از آغاز تا انقلاب اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مسجد کانون قیام های اسلامی از آغاز تا انقلاب اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مسجد کانون قیام های اسلامی از آغاز تا انقلاب اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۲۶

«از صدر اسلام به بعد پیوسته هرگونه حرکتی از مسجد سرچشمه گرفته است. این مسجد بوده است که نیروی متحد، ضد کفّار و مشرک را پدید آورد.»«امام خمینی»

پایگاه عبادی سیاسی

تجسّم خارجی یا مهم ترین پدیده جغرافیایی
در اسلام به شکل مسجد تجلّی می نماید.
خداوند آن مسجدی را که از روز نخست بر پایه
تقوا بنا نهاده شده، شایسته تر می داند. لمسجدٌ
اسّس علی التقوی من اوّل یوم؛(۱) طبرسی در
تفسیرش می گوید مراد این آیه هر مسجدی
است که برپایه طاعت الهی و نیّت خالصانه برپا
گردد. البته وی قول های دیگری را هم یادآوری
می کند و می افزاید امکان دارد مسجد قبا و یا
مسجدالنّبی باشد،(۲) علامه طباطبایی تأکید
می نماید این آیه به مسجد قبا نظر دارد و بین
این مسجد و مسجد ضرار مقایسه ای صورت
گرفته است.(۳)

بنابراین آنان که انگیزه ای غیر از پرهیزگاری
و یکتاپرستی دارند نمی توانند به احداث مسجد
همّت گمارند و قرآن افرادی را که مسجدی برای
زیان رسانیدن به مسلمین، تقویت کفر و تفرقه
افکنی میان مؤمنان ساختند محکوم می کند.
فرمان وحی از این مکان که به مسجد ضرار
موسوم گردید پرده برداشت و اهداف شوم بانیان
آن را روشن نمود و به پیامبراکرم(ص) فرمان داد
که در آن نماز نخواند و نیز هرگونه فعالیتی در آن
ممنوع است.(۴) پیامبر فرمانی صادر کرد تا بر
اساس آن این مسجد را تخریب نموده و به آتش
کشند و به زباله دانی تبدیل کنند.

پس اغراض سیاسی منفی که از نقشه ها و
توطئه های دشمنان اسلام حکایت دارد می تواند
در لباس زهد و تقوا و حربه مذهب آشکار گردد و

از این رهگذر به مسلمین ضربه بزند و با احداث
مسجد مردم را بفریبد و باید مراقب این
نیرنگ های خطرناک بود.

همچنین قرآن اجازه نداده است مشرکان در
حالی که به کفر خویش گواهی می دهند مساجد
خدا را آباد کنند، این گونه اشخاص اعمالی خراب
دارند و در آتش دوزخ جاویدان هستند.(۵)

و در آیه ای دیگر به کسانی اجازه داده شده
که مساجد را آباد و تعمیر کنند که به خدا و روز
قیامت ایمان آورده و از خدا می ترسند و نماز را
اقامه نموده و زکات می دهند.(۶)

قرآن کسانی را که مردم را باز می دارند که در
مساجد نام خدا یادآوری شود و در خرابی این
اماکن می کوشند مصداقی از ستم کارترین افراد
دانسته است.(۷) امام صادق(ع) خطاب به یکی از
یاران خویش به نام یونس بن یعقوب می فرماید:
ستمگران را حتی در ساختن مسجد نیز یاری
مکن.(۸) زیرا هرگاه آنان بخواهند از این مکان
پوششی برای ستم خویش بسازند یاری
رسانیدن به آنان در راستای تقویت بیدادگری
است نه احیای مسجد، پس مسجد می تواند در
گسترش عدالت اجتماعی نقش سازنده و مثبتی
داشته باشد.

رسول اکرم(ص) در ربیع الاول سال
سیزدهم بعثت مکه را به قصد یثرب(مدینه)
ترک نمود، آن حضرت بعد از پیمودن حدود ۴۰۰
کیلومتر در دوشنبه ۱۲ ربیع الاول به دهکده قبا
رسید که در دو فرسخی مدینه قرار داشت، پیامبر
در این آبادی شالوده مسجدی را ریخت که قبا
نام گرفت، خاتم رسولان این مساجد را برای
بنی عمروبن عوف بنا نهاد، آن حضرت به این
مسجد توجه ویژه ای داشت و هر شنبه با پای
پیاده یا سواره از مدینه به قبا می آمد تا در آن
نماز بگزارد، این همان مسجدی است که قرآن
به عنوان اولین مکان عبادی مسلمانان بدان
اشاره دارد و فضیلت نمازگزاری در آن طی
روایاتی مورد توجه پیامبر و ائمه هدی قرار
گرفته است.(۹) پیامبر در مدینه نیز مسجدی را
بنیان نهاد که تنها در آن نماز اقامه نمی گردید
بلکه مرکز فعالیت های فرهنگی و تبلیغی و
سیاسی مسلمانان تلقی گردید، از بدو استقرار
رسول خدا(ص) در مدینه که مسجد به منزله
پایگاه اساسی تمامی فعالیت های عبادی و
سیاسی مسلمین قرار گرفت، یکی از مهم ترین
کارکردهای آن حرکت و جهاد بود، مقدمات
فکری و اجتماعی اکثر غزوات در مسجد تدارک
می شد و حضرت محمّد(ص) با بیان شیوای خود
مسلمانان را در این مکان برای جهاد با کفّار و
مشرکان بسیج می نمودند. به یمن امنیتی که در
این پایگاه توحید و عبادت وجود داشت مردم
برای گره گشایی امور اجتماعی به حضرتش
مراجعه می کردند و مشکلات جامعه را بر طرف
می نمودند. در جوار مسجد صفه ای برای
بینوایان و مهاجران تهیدست ساخته شد تا در
آنجا بسر ببرند، همین مسایل حکایت از آن
داشت که در اسلام ایمان از مسایل اجتماعی و
سیاسی جدا نیست و صرفاً یک آیین مذهبی
معنوی نمی باشد بلکه با زندگی فردی و جمعی
سر و کار دارد و ضمن آن که همه را به تقوا و
پارسایی فرا می خواند از تدابیر در امور سیاسی و
اصلاح اوضاع اجتماعی غفلت ندارد.(۱۰)

امام خمینی در این باره گفته است: «در صدر
اسلام از همین مسجدها، جیش ها، ارتش ها، راه
می افتاده، مرکز تبلیغ احکام سیاسی اسلام بوده، هر
وقت یک گرفتاری پیدا می شد صدا می کردند که
«الصلوه بالجماعه» اجتماع می کردند، آن گرفتاری
را طرح می کردند.»(۱۱)

مسجد کانون حماسه

بنابراین مسجد در ضمن این که مرکز
عبادت و تربیت معنوی است، کانونی برای
مقاومت در برابر استبداد و سلطه گران وقوای
استکبار می باشد و بر همین مبنا تمامی فریادها،
خروش ها و نهضت اسلامی بطور مستقیم و غیر
مستقیم از مساجد سرچشمه می گرفت و روی
همین جهت مسجد در تاریخ پرفراز و نشیب
اسلام و خصوص تشیع بزرگ ترین پایگاه تجمّع
مردم و از سویی مهم ترین خار چشم
حکومت های ظالم و جفا پیشه بوده است و
همواره آنان در صدد بوده اند با شیوه های
گوناگون اماکن را به تعطیلی بکشانند امّا چون
مستقیماً در برابر شور و احساسات، اراده قوی
وایمان استوار مردم قرار می گرفتند این جسارت
و توان را در خود نمی دیدند که علنی در برابر
افراد مسلمان بایستند و از طرق دیگری وارد
می شدند و از آن جمله در چهره قداست و
مذهب در می آمدند و مسجد را تحت پوشش و
استیلای خود در می آوردند البته مردم پس از
چندی به این تزویر پی می بردند و با چنین
حاکمانی به مخالفت بر می خاستند و یا از شرکت
در مسجدی که تحت سلطه زورمداران بود
اجتناب می نمودند و اگر امکان و اقتداری را
بدست می آوردند این مکان مبارک و مقدّس را از
سلطه آنان می رهانیدند.

در طول تاریخ، تمامی قیام ها از سرچشمه
مسجد جرعه نوش بودند و فریاد بیدار باش و
حرکت عمومی از بالای منابر سر داده می شد و
مردم بعد از سخنرانی های آتشین، روشنگر و
کوبنده که توسط گویندگان متعهد و مسؤول ایراد
می گردید به کوچه ها و معابر می ریختند و در
برابر حکومت های ظلم پیشه به نبرد
می پرداختند و یا مرگی با عزت را پذیرا می شدند
یا بر تباهی ها غلبه می یافتند، با این وصف
می توان گفت مسلمانان عظمت و اُبُهت معنوی
و سیاسی خود را باید مرهون مساجد بدانند و
این سنگرهای تسخیرناپذیر بودند که بزرگ ترین
نقش را در این راستا ایفا کردند و بزرگ ترین سد
در برابر هر جریان ضد ارزشی بوده و می باشند.

مسجد کوفه

کوفه که در آغاز برای استقرار رزمندگان
اسلام بوجود آمد بر کانون مرکزی مسجد شکل
گرفت و نخستین محل آن که جزو مساجد
چهارگانه به شمار می رود مسجد بود، این مکان
مدتی محل تفسیر آیات قرآن، بیان سنت رسول
خدا(ص) و عرضه معارف اسلام و پایگاه ارشادها
و هدایت ها و خروش های حضرت علی(ع) بوده
است، در همین مسجد آن حضرت از دو چهرگان
و مؤمنان سست ایمان گلایه می کند و زمینه
حرکت و مبارزه با پیمان شکنان (ناکثین)، و ستم
پیشگان(قاسطین) و آشوب طلبان(مارقین) را
فراهم آورد و سرانجام در محراب همین مسجد
در سپیده دم نوزدهم رمضان سال چهلم هجری
به شهادت رسید.(۱۲)

در مسجد کوفه امام حسن مجتبی(ع) ضمن
خطابه ای تاریخی از اهل بیت و حق مسلم آنان
در خلافت سخن گفت و چون احساس نمود
معاویه دست به عصیان زده و افرادی را برای
اخلال گری تقویت می کند در پاسخ به این
ستیزه جویی مؤمنان را بسیج نمود تا با معاویه
به نبرد برخیزند امّا به دلیل شرایطی که در سپاه
خود می دید و تبلیغات منفی امویان و نفوذ
خوارج و وابستگان دشمنان در میان نیروهای
مردمی، امام جنگ را ترک نمود و به صلح روی
آورد، طرفین در مسجد کوفه اجتماع کردند و امام
با بزرگواری و متانت خاصی بر منبر مسجد قرار
گرفت در بخشی از بیانات خویش فرمود: معاویه
چنین وانمود کرده که او را شایسته خلافت
دیده ام ولی او دروغ می گوید، بر اساس قرآن و
قضاوت رسول اکرم(ص) ما از همه کس به
حکومت اولی تریم.(۱۳)

مختاربن ابو عبیده ثقفی برای مجازات
جنایتکاران اموی که در کربلا شرارت کرده و
کارنامه ای ننگین از خود به جای نهاده بودند، در
کوفه قیام کرد، مرکز خیزش وی مسجد جامع
این شهر است، او پس از مسلط شدن بر اوضاع
شهر، در مسجد مذکور برای مردم خطبه ای
حماسی خواند. سپس مراسم بیعت با وی با شور
و هیجان وصف ناپذیری آغاز شد.(۱۴)

جامع دمشق

یکی از مهم ترین حوادث دردناک تاریخ
اسلام، حکومت جابرانه امویان می باشد، معاویه
به عنوان بنیان گذار این سلسله ملعون از سال
۴۱ تا ۶۰ هجری بر سرزمین شام حکومت کرد
ولی عامل دوام سلطه اش، سیاست بازی و
دوروئی است و ماهیت شرک و ستم را در
پرده ای از ریا و تزویر مخفی کرد و تنها پایگاه
تبلیغات مسموم وی در جهت انحراف افکار
مردم از مسیر صحیح اسلام و مشحون نمودن
اذهان از یاوه سرایی ها و تهمت بر علیه
عزیزترین بندگان خدا، مسجد جامع دمشق، بود،
بعد از وی فرزند فاسدش همانند او از این مکان
مقدس استفاده سوء کرد و آن را بهترین جایگاه
قدرت پوشالی خود می دانست و برای قراردادن
پوششی بر جنایات و مفاسد خویش هر صبح و
شام به مسجد می آمد و به عنوان نماز جماعت و
سخنرانی از آن استفاده می نمود امّا حادثه ای به
وقوع پیوست که سیمای کریه او را افشا ساخت،
امام سجاد(ع) و عدّه ای از بازماندگان حادثه نینوا
بعد از حماسه عاشورا، به عنوان اسارت به شام
انتقال یافته و در خرابه ای اسکان داده شدند،
روزی یزید، امام چهارم را به این مسجد فرا
خواند و درحضور آن امام همام از خطیب
مزدوری خواست بر فراز منبر رود و از فضایل
بنی امیه و معایب دشمنان این خاندان سخن
بگوید، آن خطیب چنین کرد و چندان که
توانست در مدح آل ابوسفیان و علیه آل ابی
طالب مطالبی بر زبان جاری نمود، امام زین
العابدین(ع) چون این سخنان یاوه و باطل را
شنید، روی به آن سخنران نمود و فرمود: وای بر
تو، رضایت مخلوق را بر خشم خداوند برتری
دادی، پس جایگاهت در آتش است، آنگاه از
یزید خواست تا اجازه دهد وی بر منبر مسجد
رفته و مطالبی بگوید که مایه خشنودی خداوند و
ثواب برای حاضران در مسجد باشد. یزید در آغاز
نپذیرفت ولی با اصرار مردم قبول کرد و با
کراهت اجازه داد امام به منبر برود. حضرت علی
بن الحسین(ع) طی بیاناتی شیوا و جالب از
فضایل اهل بیت سخن گفت و از حماسه کربلا و
جنایت شقاوت پیشه گان اموی در کربلا گزارشی
ارائه داد و با سخنان حماسی و روشنگر خویش
مسجد را یکپارچه تبدیل به فریاد، گریه و شور و
هیجان نمود و ماهیت فساد و تباهکاری نظام
استبدادی و اختناق اموی را رسوا ساخت و
پایه های لرزان آن را رو به ویرانی نهاد. یزید که
از این افشاگری سخت هراسناک و بیمناک
گردید به فکر چاره ای افتاد و مؤذن را فرمان داد
اذان بگوید تا از این راه جلو سخنان امام را
بگیرد ولی حضرت سجّاد از این سرود زیبای
توحید هم بهترین استفاده را نمود و عباراتی از
آن را برای هدایت مردم به سوی حقایق ناب و
حاکمیت عدالت اسلامی بکار گرفت.(۱۵)

قیام های علویان

ازحوادث مهم سیاسی در ایّام امامت امام
صادق(ع) قیام زیدبن علی در کوفه است، حرکتی
که وی آغاز کرد نشان از نفوذ علویان در میان
مردمان عراق دارد، او با بهره مندی از چشمه پر
فیض پدر یعنی امام سجاد(ع) ضمن آن که به
فضایل و معارفی آراسته گردید خود را برای
خیزشی علیه هشام بن عبدالملک، خلیفه وقت
اموی، مهیّا نمود، وقتی وی به کوفه آمد شیعیان
و علاقه مندان به خاندان عترت در مسجد جامع
کوفه گروه گروه نزدش می آمدند و با زید بیعت
می کردند، چون زمان قیام نزدیک گردید، زید به
یاران و هواداران وعده داد در چهارشنبه اول
صفر سال ۱۲۲ هجری خروج خواهد نمود ولی
وقتی خبر مذبور به گوش والی وقت کوفه یوسف
بن عمر، رسید، بیعت کنندگان با زید را در مسجد
تحت فشار سختی قرار داد و صرفاً از میان
۱۵۰۰۰ نفر حامی زید، ۳۰۰ نفر موفق شدند به
وی بپیوندند. در این میان نضربن خذیمه که از
یاران نزدیک زید بود، به او گفت: مردم را در
مسجد حبس کرده اند، ما را به سوی ایشان ببر،
زید چنین کرد، اصحابش وقتی به مسجد
رسیدند پرچم های خود را از بالای درب ها داخل
مسجد می نمودند و می گفتند ای اهل مسجد
بیرون آیید و به ما ملحق شوید امّا از آن سوی
سپاه اموی بر این حامیان سنگ پرتاب می کردند
و نبردی سخت بین دو طرف در گرفت و باران
تیر به سوی مبارزان بارید و گرچه آنان فداکارانه
مقاومت کردند ولی قیام با شهادت زید به پایان
رسید، برخی از مورخان گفته اند، عدّه ای از
کوفیان دعوت زید را نادیده گرفتند و ماندن در
حبس و گرفتار شدن در محاصره دشمن را بر
پیوستن به فرزند امام چهارم ترجیح دادند.(۱۶)

در عصر امام کاظم(ع) یکی از نوادگان امام
حسن مجتبی(ع) به نام حسین بن علی بن
حسن که شخصیتی ممتاز و مسلمانی راستین
بود در هشتم ذیحجه سال ۱۶۹ هـ. در زمان
خلافت هادی عباسی بر ضد حکومت ستمگر
وقت قیامی را در سرزمین فخ، حوالی شهر مکه،
سامان داد این خروش مقدّس از مسجد اعلام و
آغاز شد و روزهای او.ّل انقلاب، مسجد مرکز
جنب و جوش و هیجان های مردم بود و در این
مکان، ستاد فرماندهی نهضت تشکیل گردید،
رهبری قیام همراه با جمعی از شیعیان و علویان
وارد مسجدالنبی گردید و در حالی که لباس و
عمامه سپیدی پوشیده و شمشیری برهنه در
دست داشت بر فراز منبر رفت و انگیزه نهضت و
علل آن را بطور اختصار بیان داشت. در آن سال
جمعیت قابل توجهی برای زیارت بارگاه نبی اکرم
به مدینه آمده بودند و در روز انقلاب و طی
مراسم بیعت، در مسجد حضور داشتند به طوری
که مسجد از افراد پر شده بود، پس از انجام این
مراسم، نیروهای مبارز در این مکان گرد آمدند و
مسلّح و آماده دفاع و منتظر واکنش دشمن
گردیدند، سرانجام پاسبان های مدینه که خالد
بربری فرماندهی آنان را عهده دار بود به استعداد
۲۰۰ نفر به سوی مقرّ فرماندهی انقلاب یعنی
مسجد یورش بردند و بدین گونه درگیری آغاز
شد امّا طرفداران حسین گروههای مهاجم را
عقب زده و از مسجد بیرون راندند و موفق
گردیدند فرمانداری مدینه را تصرف کنند و در
روز سوم قیام، شهر کاملاً در تصرف قوای قیام
فخ بود، سپاه فاتح از مدینه به سوی وادی فخ
رسیدند و در آنجا نیرویی اندک با انبوه نیروهای
ستم با وضعی نابرابر درگیر شدند که منجر به
شهادت رهبری قیام و تعدادی از یارانش گردید.
رهبر قیام گرچه در این حرکت مقدس شکست
خورد امّا در ابتدای پیروزی بر مدینه افتخار
می کرد او به عنوان ذریه ای از رسول خدا، در
مسجد النبی و بر روی منبر پیامبر با مردم سخن
می گوید و از این مکان به مبارزه با ظلم و جفا
برخاسته است.(۱۷)

قیام سربداران

تهاجم متوالی مغول به قلمرو جهان اسلام،
تعادل سیاسی و امنیتی را بر هم زد، با این وجود
بر اثر فروپاشی دستگاه عباسیان توسط این قوم،
برخی فرق شیعه بال و پر گرفتند و رشد کردند،
در این میان با تلاش های بی وقفه خواجه نصیر
طوسی و ابن مطهر حلّی مذهب شیعه اثنی
عشری به حیات فکری و ارزشی خود ادامه داد و
موفق گردید راه را برای پیروزی های آینده
هموار سازد شیخ خلیفه روحانی شیعه و انسانی
پرهیزگار که از اهالی مازندران بود به سرزمین
خراسان مهاجرت نمود و در مسجد جامع سبزوار
به وعظ و خطابه و ارشاد مردم پرداخت سخنان
این دانشور عارف عدّه کثیری را به سوی او جذب
کرد و بسیاری از مردم پیروش شدند. بدین
ترتیب آوازه شهرتش در اطراف و اکناف پیچید و
صاحبان قدرت را به هراس افکند و عدّه ای که از
راه سالوس و ریا بر مردم سلطه داشتند با
افشاگری های او، منافع خود را در خطر دیدند، از
این رو حاکمان وقت در دو بعد سیاسی و عقیدتی
بر علیه وی به مبارزه برخاستند ولی شیخ خلیفه
به عنوان دانشوری عارف، با توجه به فضای
سیاسی جدیدی که برای علمای شیعه پدید آمده
بود به کار خود ادامه داد، برخی علمای وابسته به
دربار فتوایی صادر کردند با این مضمون که
شخصی در مسجد ساکن است و از دنیا حدیث
می گوید و چنین کسی واجب القتل است،سپس
صورت فتوی را برای سلطان ابوسعید فرستادند
تا متن آن را تأیید کند ولی وی امتناع کرد و
گفت: من دست به خون این فرد نمی آلایم. لکن
معاندان بعد از نقشه های زیادی که به اجرا در
آوردند به هدف خویش رسیده و این عالم شیعی
را شهید نمودند، شیخ حسن جوری، شاگردش
راه او را ادامه داد و از پایگاه مسجد برای ستیز با
ستم، قیام سربداران را رهبری نمود. پیروانش
غالباً کسبه عادی بودند حرکت سیاسی این
روحانی شیعی در آغاز از موضع مسجد حالت
مخفیانه داشت و بعدها وقتی مبارزه آغاز گردید
صورت علنی به خود گرفت، تاریخ آغاز قیام سال
۷۳۶هـ.ق می باشد آنان در اندک مدتی قوای
کمکی علاء الدین محمد وزیر را درهم شکستند
و پیروزی از آن سربداران شد و پس از حملات و
جنگ و گریزهای متوالی، شهر سبزوار را تسخیر
کردند و آن جا را پایگاه عملیاتی خود کردند.
امیرعبدالرزاق از افراد شجاع سربدار پس از این
فتح در سال ۷۳۷هـ.ق در مسجد سبزوار خطبه
به نام خود خواند و اعلام استقلال کرد، در این
حال شیخ حسن در خلال اقداماتی که دشمنانش
علیه او انجام دادند، توسط ارغون شاه، دستگیر
و در قلعه طاق یارز محبوس گشت، زمانی که
امیر وجیه الدّین مسعود بعد از قتل
برادر(عبدالرزاق)، روی کار آمد تصمیم گرفت
شیخ حسن را از حبس برهاند، استخلاص این
روحانی عملی گردید و او از زندان به سبزوار آمد
و رهبری مذهبی حرکت سبزوار را همچون
گذشته عهده دار گشت. امیر مسعود با کمک
شیخ حسن و پیروانش لشکر ارغون شاه را
پراکنده ساخت و سیطره سربداران را تا نقاط دور
دست کشانید.(۱۸)

آنچه که قیام سربداران را ممتاز و برجسته
می نماید این است که درون مایه اش مذهبی و
شیعی بود و مرکز شکل گیری فکری و سیاسی
آن مسجد می باشد.

در جنبش سربداران سمرقند نیز مذهب،
نقش اصلی را ایفا می کند، رهبر آن مولانا زاده
سمرقندی رهبری مقاومت مردم این سامان را
در برابر مهاجمین مغول به عهده گرفت، قبل از
شروع قیام مردم از اقشار گوناگون در مسجد
جامع شهر گردآمدند تا در این خصوص به
مشورت بپردازند. مولانازاده تیرانداز و دلیر در
حالی که شمشیر حمایل کرده، آرام آرام بر بالای
منبر مسجد آمد و پس از سلام بر حاضران آواز
برآورد که امروز کفّار به قصد تخریب قلمرو
مسلمانان و کشتار آنان پرداخته است، در این
مورد نباید کوتاهی کنید، روز قیامت از شما
می پرسند که چرا با وجود توانایی خاموش
ماندید، جهاد و دفع اذیت از خود کردن و غم
صلاح مسلمین خوردن همچون ادای نمازهای
پنج گانه و روزه ماه رمضان فرض است. در این
زمان از میان تمامی شماها که در این خانه خدا
حاضر شده اید، کدامیک به این امر خطیر قیام
می نمائید؟ هرچه در دل دارید بگوئید و رضا
مدهید که کار دین عقب بماند. گرایش مردمی که
در مسجد جامع شهرگرد آمده اند نسبت به
مواعظ و هشدارهای مولانا متفاوت است،
خواص مرفّه از این که خود را برای هدفی والا
به خطر بیاندازند شانه خالی می کنند ولی عموم
مردم که رنج دیده و بلا خورده اند برای حفظ
دین و صیانت از قلمرو مسلمانان آماده
جان فشانی هستند، ناگهان مولانا تیغ از نیام
برکشید و بر گردن خود نهاد و روی به مردم کرد
و گفت: من آماده فداکاری هستم و این وظیفه
بزرگ را پذیرا گردیدم، شما چه می گوئید؟ این
چنین بود که رهبری قیام را در برابر مغولان
پذیرا گشت و قدرتش در این حرکت به حدی بود
که اهالی به اشاره اش آماده هرگونه ایثاری بودند.
آنان پس از مقدمات و تدارکات لازم بر شهر
مسلط شدند و چون دشمن مغرور وارد سمرقند
گردید با تیرباران وسنگ ریزان مردم مواجه شد
و کارشان به فرار انجامید، پس از آن، سربداران
سمرقند حدود شش سال و هفت ماه از پاییز
سال ۷۶۶ هـ.ق تا بهار سال ۷۶۷ هـ.ق به طور
مستقل بر این ناحیه حکومت کردند اما پس از
این مدت با حیله و نیرنگ تاتاران مغول قتل
عام شدند و مولانا سمرقندی به دلیل نفوذ
عمیق مذهبی از مرگ رهایی یافت.(۱۹)

در این قیام، انگیزه اصلی همچنان مذهب
است و این عامل از لابلای سخنان مولانا در
مسجد جامع کاملاً مشهود است، کانون
شکل گیری نیز مقدس ترین مکان سمرقند یعنی
مسجد جامع است.

خشم مقدس

میرزا مسیح مجتهد استرآبادی متوفی به
سال ۱۲۶۳ هـ.ق از فقهای قرن سیزدهم و
شاگرد میرزای قمی می باشد که در تهران به
بحث و درس و تربیت شاگردان مشغول بود،
هنگامی که وی در مسجد جامع تهران
پرتوافشانی می کرد، بر اثر بی کفایتی شاهان
قاجار و زورگویی های روس معاهده های ننگینی
تحت عناوین ترکمان چای و گلستان به ایران
تحمیل گردید. گریبایدوف روسی که فردی
متکبّر و جاه طلب بود در پنج رجب ۱۲۴۴ هـ.ق
برای اجرای یکی از بندهای قرارداد ایران و
روس از جمله استرداد اسرا و دریافت غرامت به
ایران آمد و خواست از راه تفرعن و تحقیر و
توهین مردم کار خود را سریع تر انجام دهد. او به
بهانه جستجوی گرجیان و روس های پناهنده به
حریم خانه های مسلمانان تجاوز کرد و در پی
تعقیب زنان گرجی برآمد در حالی که بسیاری از
آنان از زمان آغامحمدخان قاجار مسلمان و
شیعه شده و به عقد ازدواج مردمان مسلمان
ایران درآمده و صاحب فرزند بودند. گریبایدوف
این بانوان را با تهدید و ارعاب و ضرب و جرح به
سفارت روس انتقال داد و در این مکان نیز با
آنان بنای بد رفتاری نهاد، زنان که با تقاضای
وی و همراهانش مخالف بودند به وسیله ذکر و
دعا خواندن قرآن به صورت دسته جمعی تنفّر
خویش را از سفیر و دیگر کارگزاران روس اعلام
کرده و فریاد استغاثه خود را به گوش علمای
تهران رسانیدند، ضمن آن که مجتهدان شهر
وظیفه خود دیدند تا از حریم ارزش ها و شرافت
دینی حمایت کنند، مردم نیز به آنان مراجعه و
تقاضای اقدام فوری و مؤثّری نمودند. طبیعی
بود که مردم به سراغ مجتهد برگزیده ای می روند
که در سنگر مسجد جامع به تنویر افکار عمومی
می پردازد و او کسی جز میرزا مسیح مجتهد نبود،
سرانجام روز حادثه فرا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.