پاورپوینت کامل آفتاب بی غروب ۳۴ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آفتاب بی غروب ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آفتاب بی غروب ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل آفتاب بی غروب ۳۴ اسلاید در PowerPoint :

۱۰

nbsp;کجائی ای عرب ای ساربان پیر صحرائی؟

nbsp;کجائی ای بیابانگرد روشن رای بطحائی؟

nbsp;که اینک بر فراز چرخ بینی نام احمد را

nbsp;و در هر موج بینی اوج گلبانگ محمد را

nbsp;محمد زنده و جاوید خواهد ماند

nbsp;محمد تا ابد تابنده چون خورشید خواهد ماند

nbsp;جهانی نیک می داند که نامی در جهان تابنده چون نام محمد نیست

nbsp;و مردی زیر این هفت آسمان همتای احمد نیست

nbsp;جهان ویرانه با دو واژگون باد آسمان پیر

nbsp;اگر بینیم روزی در جهان نام محمد نیست

این سال از سوی رهبر فرزانه و گرانقدرمان
به عنوان سال پیامبر اعظم(ص) نامگذاری شده
است. هر چند همه سالها و ماه ها و روزها و
ساعت ها و لحظه ها زمان برای امت به پیامبر
اعظم تعلق دارد و بشریت با همه نژادها و در
همه اقلیم ها وامدار وجود مبارک «رحمه
للعالمین» و برکات بی پایان حضرت اوست. نام
مبارک آسمانی و زیبای محمد(ص) بر تارک
اعصار و قرون می درخشد و گردش اختران بر
محور وجود ملکوتی اوست و افلاکیان رشحات
فیض نخست آفرینش را بر دوش دارند…گلبانگ
اذان مؤمنان بامدادان و شامگاهان به زمین و
زمان روح و حیات می بخشد و فرشتگان در
مدرسه عشق طفل نوآموز اویند و بگفته لسان
الغیب: «ملک در سجده آدم زمین بوس او نیت کرده
چرا که در حسن وی لطفی بیش از حد انسانی
دیده است.»

میلیاردها انسان در طول تاریخ در پرتو نور
هدایتگر و کتاب آسمانی او طی مدارج کمال
نموده و میلیون ها کتابخانه در شرق و غرب عالم
شمه ای از اقیانوس بی کران علوم و معارف
اوست.

در روزگاری که جاهلیت سایه سیاه و
سنگین خود را بر پهنه گیتی گسترده بود و در
شرق و غرب عالم مستبدان خودکامه حکم
می راندند رایت آگاهی و آزادی انسان و پرچم
علم و حکمت و عدالت و حریت و کرامت
انسانیت را بزرگمردی از وارثان ابراهیم خلیل(ع)
به اهتزاز درآورد و با درهم کوبیدن بت ها و
بتکده ها و شکستن هیمنه اهریمنی سردمداران
کفر و استبداد و شاهان و شاهزادگان که دعوی
خدائی داشتند! راه رشد و پویائی انسانها را هموار
ساخت و دست مستضعفان و تحقیر شدگان از پا
افتاده را گرفت و به سوی مبدأ هستی هدایت
کرد و در سایه ایمان و تقوا، کرامت و عزت برای
مؤمنان به ارمغان آورد… و این در حالی بود که
سردمداران کفر و استبداد و شرک و فساد و فتنه
نفاق از تلألؤ این نور الهی رنج می بردند و به خود
می پیچیدند و خاموشی نور خدا را می خواستند و
نمی دانستند با دم شیطانی خود نور خدا را
خاموش نتوانند ساخت و خدا بر سر پیمان خود
در نصرت، پرچمدار توحید و پناه جویان ستم
کشیده و روشن نگاهداشتن مشعل فروزانش تا
قیامت ایستاده هر چند کافران و مشرکان
نخواهند.

باری در این نهضت توحیدی مشرکان و
مستبدان و مفسدان و منافقان به خاک نکبت و
ذلت و گمنامی و ناکامی درافتادند و دیگر سر بر
نیاوردند و این درس بزرگ تاریخ رسالت انبیاء و
اولیای خدا است برای رهروان راه هدایت که
بدانند خداوندی که برای او قیام کرده اند آنها را
نیمه راه رها نخواهد ساخت و به مصاف دشمنان
حق خواهد پرداخت.

در عصر نبی اعظم(ص) کم نبودند کسانیکه
کمر به خصومت و نیرنگ با رسول خدا بسته
بودند و هرچه در توان داشتند به خدمت گرفته،
از تمسخر و استهزاء و تهمت و افترا و تحقیر و
توهین گرفته تا شکنجه یاران و تبعید و تحریم و
توطئه قتل و نابودی فرستاده خدا و خاموش
کردن مشعل دار حق و چون خدا نخواست همه
نقش بر آب شد و تیرهائی که به سوی حضرتش
نشانه گرفتند کمانه کرد و به سویشان بازگشت و
کتاب جاودانه اش که آنرا افسون و افسانه خواندند
هر روز فروزان تر از پیش درخشید و اندیشه های
آدمیان را به خود معطوف ساخت و از کلمه اش
علم و حکمت به بار نشست و این معجزه
جاودانه تا ابد ماندگار شد و ملحدان و منکران را
با خسران و بی آبروئی روبرو ساخت و این تا
قیامت ادامه دارد.

nbsp;تا قیامت می زند قرآن ندا

nbsp;کای گروهی جهل را گشته فدا

nbsp;خود بدیدید ای خسان طعنه زن

nbsp;که شما بودید افسانه نه من

nbsp;مر مرا افسانه می پنداشتید

nbsp;تخم طعن و کافری می کاشتید

nbsp;تابدیدید ای که طعنه می زدید

nbsp;که شما فانی و افسانی بدید

nbsp;من کلام حقم و قائم به ذات

nbsp;قوت جان جان و یاقوت زکات

nbsp;نور خورشیدم فتادم بر شما

nbsp;لیک از خورشید ناگشته جدا

nbsp;نک منم ینبوع آن آب حیات

nbsp;تا رهانم عاشقان را از ممات

«مثنوی مولوی»

جاهلیت نوین اروپا و آمریکا

و امروز که جهان در جاهلیت نوین با اقطاب
کفر و استکباری رودررو است و حرامیان بر سر
راه کاروان انسانیت کمین کرده و با حبائل
جادوئی قرن بیستم که از حلقوم رسانه ها و
ماهواره هایشان شرارت و شیطنت می بارد و
آوازه آئین های منسوخ در سینه ها مرده و صنعت
و دانش از پاسخگوئی به نیازهای معنوی انسان
درمانده شده و علم و فن به استخدام شهوت و
شرارت درآمده و نومیدی و یأس خاکستر
افسردگی بر مغزها و چهره ها پاشیده و جهان در
انتظار نجات بخشی نشسته است، تنها راه نجات
و نقطه امید همان مکتب والای محمدّ(ص) و
پیک آسمانی اوست، نوری که در افق تیره و
قیرگون جهان در بستر انقلاب اسلامی تابیدن
گ