پاورپوینت کامل عدالت سازشکاری ندارد! ۶۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عدالت سازشکاری ندارد! ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عدالت سازشکاری ندارد! ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل عدالت سازشکاری ندارد! ۶۲ اسلاید در PowerPoint :

۳۰

گامی به سوی عدالت اجتماعی(۳)

اشاره:

در دو بخش پیشین گفتیم: با این که عدالت خواهی یک خواسته فطری است وپیام آوران خدا برای تحقق قسط و عدل
برانگیخته شده اند، اما بشر همواره کابوس وحشتناک ستم و تبعیض را شاهد بوده است.

راز این فاجعه را باید در انحراف از جاده انبیا و خودمحوری های بشر جستجو کردو تا انسان به عنوان یک فرد و یک عامل
تعیین کننده با هدایت آسمانی تربیت نشودو به صفت عدالت متصف نگردد، عدل اجتماعی هرگز تحقق نیافته و از دایره
شعارفراتر نخواهد رفت. و اینک ادامه سخن. دست توانا و عدالت گستر الهی بر اساس حکمت بی چون خود امکانات
معیشت انسان ها را به گونه ای آفریده که هر اندازه نسل ها گسترش یابند بتوانند از زمینه های موجود در خشکی و دریا و
معادن و ذخایر بهره گیرند وچنان که می بینیم هر روز ابعاد جدیدی از نعم الهی و منابع نوینی در سیاره خاک برروی بشر
گشوده می شود که همپای زمان می تواند پاسخ گوی نیاز انسان ها در بسیط خاک واستمرار نسل ها باشد و هم این نعمت ها
را متناسب با استعداد و مصلحت انسان هاتقسیم کرده و استفاده و بهره گیری از آن را به تلاش انسان موکول ساخته است،
هم چنان که برای توزیع عادلانه آنها نیز هدایت و رهبری لازم را فرموده است. در قرآن کریم فرمود: «نحن قسمنا بینهم
معیشتهم فی الحیاه الدنیا (۱) ; ما رزق و روزی آنها رادر زندگی دنیا میان آنها تقسیم کردیم… ».

از سوی دیگر، حکمت ازلی انسان ها را با استعدادهای گوناگون و گرایش های متفاوت نه به طور یک سان و یک نواخت و با
استعداد واحد آفریده، تا هر فرد یا هر گروه به سوی شغل و حرفه ای کشیده شوند و در این کارگاه هستی نقش خویش را
ایفا کنند،مشاغل تقسیم گردد خلاها و جایگاه های مختلف اجتماعی پرشود، به تصرف درآید یکی درپی دانش و هنر،
دیگری حرفه و صنعت، یکی کشاورزی دیگری دامداری، یکی مدیریت ودیگری تعلیم و تربیت و… بالاخره کارها زمین
نماند و چرخ های زندگی به گردش درآید و جامعه مدنی شکل بگیرد و رشد و تکامل انسانی صورت پذیرد. خوب با
چنین فلسفه ای که ضرورت حیات بشر آن را ایجاب می کند، ناگزیر باید اختلاف سطح و درجه پدید آید و هرگز نباید
انتظار داشت همه در یک سطح باشند. لذا خداوند اختلاف مراتب و درجات مردم را به خود نسبت داده و در ادامه همان
آیه می فرماید:

«… و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات لیتخذ بعضهم بعضا سخریا… (۲) ; و درجات برخی از آنها را فوق بعضی قرار دادیم تا
یکدیگر را مسخر کنند و به استخدام گیرند»،و از همین جاست که تعاون اجتماعی و تشریک مساعی و تبادل منافع
صورت می پذیرد.

تعاون و تعادل

بدین ترتیب آیه فوق دو نکته مهم و بنیادین در زندگی اجتماعی رابرمی شمارد:

نکته اول: تقسیم روزی انسان ها از سوی حق تعالی است که مبدا هر فیض است، چه در مسائل معنوی (مانند نبوت و
امامت) و چه در مسایل مادی و معیشتی؟ و هیچ کس را در این امر یارای استقلال نیست، زیرا ممکن الوجود هرچه دارد،
ازسرچشمه ازلی واجب الوجود است. نهایت آن که انسان ها باید باتلاش و کوشش روزی مقسوم را بجویند که عالم، عالم
اسباب است و چنان که قرآن کریم تصریح می کند آدمی تنها حاصل سعی و کوشش خود را برداشت می کند: «و ان لیس
للانسان الا ما سعی » (۳) .

و به قول سعدی:

«رزق هر چندبی گمان برسد
شرط عقل است جستن از درها
گرچه کس بی اجل نخواهد مرد
تو مرو دردهان اژدرها»

نکته دوم: تعاون و تعامل در حیات اجتماعی نوع بشر ضرورتی اجتناب ناپذیراست و اختلاف استعدادها و درجات
انسان ها بااین فلسفه است، تا نیازهای گوناگون بشر باتشریک مساعی و استخدام یکدیگر و تبادل منافع و تقسیم مشاغل
تامین گردد که بدون آن هرگز زندگی اجتماعی میسر نیست وچنان که ملاحظه می کنیم توسعه و تکامل علم و
نعت حرفه و فن و … و جامعه ومدنیت در همین اختلاف طبقات و تبادل کار و محصول کار است و اگر هم افراد بشر
بااستعداد و ظرفیت یک سان و یک نواخت آفریده می شدند، امکان نداشت به استخدام یکدیگر تن در دهند و در کنار
یکدیگر یک زندگانی مبتنی بر تعاون داشته باشند.

چنان که به تنهایی قادر به تامین زندگی نبودند. که معنی آیه «و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات لیتخذ بعضهم بعضا
سخریا» نیزهمین است. به علاوه با همین اختلاف سطح، آنان را در معرض آزمایش قرار می داده وفقیر و غنی و قوی و
ضعیف هر یک وسیله آزمایش یکدیگرند.

پدیده استثمار و استعمار

اختلاف درجات و امر معیشت در ورای بعد مثبت و سازنده در تکامل انسان است،باخاطره تلخ استثمار و استعمار و
بهره کشی و ضعیف کشی همراه بوده و کارنامه سیاه استضعاف و استکبار را رقم زده است. رشد عقلی و علمی و توسعه
فرهنگ و روابط وتمدن نیز نتوانسته از بحران بکاهد و بلکه با توسعه روابط و تبدیل پنج قاره به دهکده جهانی و کشف
حیله های سیاسی نوین و ابزارهای تبلیغاتی مدرن و ترفندها وفن آوری های روانی اجتماعی و نظامی گری در ابعادی
وسیع تر از گذشته چهره نموده وشکاف طبقاتی فقر و غنا و قوی و ضعیف و نژاد و تبار را عمیق تر کرده است. اگر درگذشته
جنگ ها با تیر و کمان و شمشیر بوده است، امروزه غول تکنولوژی تسلیحاتی تلفات را به ارقام نجومی رسانیده و تنها در
جنگ جهانی اول و دوم چهل میلیون کشته و هشتاد میلیون معلول و آواره بر جای نهاده است و ضایعات جنگ با گذشت
ده هاسال هنوز باقی است و به همین قیاس در جنگ ها و درگیری های منطقه ای دیگر…

پس از جنگ های جهانی به منظور جلوگیری از تکرار آن چه در گذشته اتفاق افتاد ودر حقیقت حفظ منافع دولت های
بزرگ به فکر تشکیل سازمانی افتادند که حقوق بشر رادر سطح بین المللی تضمین کند!! و از اینجا سازمان ملل و شورای
امنیت شکل گرفت واعلامیه جهانی حقوق بشر تهیه و تصویب شد. این اعلامیه هر چند موارد مثبتی در حقوق بین الملل
دربرداشت، اما این سازمان کم تر حرکتی در جهت حمایت از ملل ضعیف از خودنشان داده و قطعنامه های آن هرگاه به نفع
جهان سوم بوده پشتوانه اجرایی نداشته است. همین سازمان برای نخستین بار رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت
وقطعنامه های آنان نیز در جهت محکومیت جنایات رژیم اشغال گر تشریفاتی بوده آن هم از سوی امریکا وتو شده است.
«حق وتو» برای پنج کشور امریکا، شوروی، چین،فرانسه و انگلیس یک سند زنده ننگ بار وابستگی سازمان ملل و شورای
امنیت به دول سلطه گر و امپریالیستی است. بنابراین، سازمانی که آلت دست ابرقدرت ها بوده وامروز نیز در
دمت شیطان بزرگ و محافل صهیونیستی است و با این که آمریکا بدهی خود را به سازمان نمی پردازد، اما ابزار بی مزد و
مواجب ایالات متحده شده است،بااین حال چگونه می توان انتظار داشت چنین سازمانی حافظ منافع ملل ضعیف باشد؟!

در جریان جنگ خلیج فارس مصوبات این سازمان به امریکا و متحدانش جواز حمله به عراق را داد، چون منافع غرب در
میان بود، اما در ماجرای بوسنی و هرزه گوین چون امریکا منافعی نداشت و از نفوذ بیش تر اسلام در منطقه هراس داشتند
سازمان ملل وشورای امنیت نظاره گر جنایات قرون وسطایی صرب ها نسبت به مسلمانان این کشور بودندو حضور بعدی
آنها نیز در جهت منافع سیاسی امریکا و غرب و بی رنگ کردن نیروهای اسلامی در منطقه بود بدین سان ملل تحت سلطه
هرگز نمی توانند به امید حمایت این گونه سازمان ها باشند، بلکه برای اجرای عدالت باید با تکیه بر نیروی خودی ومکتب
الهی برای حق و عدل قیام کنند، زیرا حق گرفتنی است نه دادنی!

عناصر تحقق عدالت

تجربه تاریخی حیات انسان نشان داده که تنها با تکیه بر مکتب آسمانی واعتماد بر تربیت شدگان این مکتب به چشم انداز
عدالت می توان امید بست. قرآن کریم در فلسفه بعثت پیامبران تاکید می ورزد که ارسال رسل و انزال کتب به منظور
تحقق قسط و عدل بوده و خداوند امکانات چنین آرمانی را فراهم ساخته است: «لقد ارسلنارسلنا بالبینات و انزلنا معهم
الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط و انزلناالحدید فیه باس شدید و منافع للناس ولیعلم الله من ینصره و رسله بالغیب
ان الله قوی عزیز (۴) ; به راستی ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنهاکتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی
حق و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم به قسطو عدل قیام کنند و آهن را پدید آوردیم که در آن قدرت و صلابت است
و نیز سودهایی برای مردم، تا خداوند بداند (معلوم دارد) چه کسی او پیامبرانش را باایمان به غیب یاری می رساند و
خداوند نیرومند و پیروزاست ». این آیه مشتمل است بر چندین رکن بنیادین عدالت اجتماعی:

۱- منبع قانونی و حقوقی عدل، همانا احکام و آیات وبینات و قوانین عادلانه ای است که خداوند به وسیله پیامبران نازل
فرموده: «رکن اول قانون ».

۲- پیامبران به منظور اقامه قسط و عدل برگزیده شده و خودسکان دار عدالت اجتماعی بوده اند «رکن دوم مجری
قانون » و نظر به این که قسط وعدل برای همیشه تاریخ حیات انسان است اوصیای ایشان و نزدیک ترین افراد به
آنهاعالمان دین وارثان انبیااند چنان که رسول خدا فرموده:

«العلماء ورثه الانبیاء».

۳- آهن با عدالت و قسط رابطه اجرایی دارد، زیرا هم عامل اقتدار است و هم وسیله مبارزه با ظلم و ستم و ارعاب
متخلفان و سرکوب متجاوزان، «علاوه بر منافع صنعتی ».

بنابراین عدالت از قدرت تفکیک شدنی نیست و دین و سیاست و جهاد و مبارزه با یکدیگر پیوند خورده اند.

۴- پیامبران در تحقق این هدف به کمک مردم نیاز دارند،مردمی که باایمان به غیب دین خدا را یاری دهند و در تحقق
عدل اجتماعی باپیامبران و مجریان عدل همکاری و همراهی داشته باشند: «زمینه اجتماعی و مساعدت مردمی ».