پاورپوینت کامل مناظرات حضرت جواد الائمه (ع) ۸۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مناظرات حضرت جواد الائمه (ع) ۸۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مناظرات حضرت جواد الائمه (ع) ۸۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مناظرات حضرت جواد الائمه (ع) ۸۵ اسلاید در PowerPoint :

۳۲

مقدمه

آزادی بحث و انتقاد در مسائل مذهبی، یکی از ویژگیهای بارز شریعت حیاتبخش اسلام است. در تاریخ زندگی پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار (ع) و حتیّ رهبران تشیّع، موارد فراوانی یافت می شود که مخالفان اسلام با آنان به مناظره، بحث و گفتگو می نشستند و اشکالات خویش را به اصول یا فروع اسلام، با کمال آزادی و صراحت، بیان می کردند و بدون این که مورد کوچکترین اهانتی قرار گیرند، ایرادهای آنان بررسی و پاسخ داده می شد. مطالعه تاریخ صدر اسلام و عصر حضرات ائمه معصوم(ع) گواهی روشن براین مدّعاست.

در میان حضرات ائمه معصوم(ع) سه امام در خردسالی به امامت رسیدند: امام جواد(ع) در هفت سالگی، امام هادی(ع) در نه سالگی و حضرت مهدی(عج) در پنج سالگی؛ از این رو، از همان عصر امامت امام رضا(ع) به بعد، این سؤال مطرح شد که: با توجه به مقام بسیار ارجمند امامت، چگونه انسانی در خردسالی به امامت می رسد؟ زیرا دوران شکوفایی رشد و عقل در مردان، به طور معمول از پانزده سالگی شروع و در چهل سالگی به تکامل می رسد.

براین اساس در عصر امامت حضرت جواد الائمه (ع) برخی این سؤال را مطرح می کردند: آیا می توان رهبری جامعه را به کودک هفت ساله سپرد؟ آیا یک کودک هفت ساله مدیریت، دور اندیشی و درایت یک مرد کامل را دارد؟ این مسائل در آن عصر، از جنجالی ترین مسائل روز بود.

هچنین برخی از مخالفان و معاندان، به ویژه عباسیان و در رأس آنها مأمون عبّاسی تلاشهای زیادی کردند با دستاویز قرار دادن این مسئله از آن در جهت مطامع شوم خود بهره جویند؛ آنان با ترتیب مناظرات مختلف سعی می کردند شخصیّت علمی آن حضرت را خدشه دار سازند. امّا پیروزی امام جواد(ع) در مناظرات با پاسخ های قاطع و روشنگر، هرگونه شک و تردید را در مورد پیشوایی او و نیز اصل امامت از بین برد، و همه نقشه های معاندان و مخالفان و خلیفه مکّار عبّاسی را نقش بر آب نمود. در این نوشتار مختصر برآنیم با ارائه گوشه هایی از برخی از مناظرات آن امام همام، خوشه ای از خرمن علم و فضل و کمال عقل آن وجود گرامی برگیریم، و فراروی اندیشه خویش قرار دهیم.

علّت پیدایش مناظرات در عصر امام جواد (ع)

خردسالی آن حضرت هنگام عهده داری این منصب الهی (امامت)، پدیده ای بی سابقه بود و پیامدها و واکنش هایی در پی داشت. برخی در جبهه خودی، در میان پیروان اهلبیت، این شبهه را مطرح کردند که آیا ممکن است کسی پیش از بلوغ به مقام امامت برسد؟ در پی بروز این شبهه در محافل علمی و کلامی، جامعه شیعی دچار اضطراب و پراکندگی شد. بنابراین علّت اصلی پیدایش مناظرات در عصر آن امام همام این بود که از یک طرف، امامت حضرت به دلیل کمی سن برای بسیاری از افراد، حتّی شیعیان کاملاً ثابت نشده بود (گرچه بزرگان و دانایان شیعه بر اساس عقیده شیعه هیچ شک و تردیدی در این زمینه نداشتند) ازاین رو، برای اطمینان خاطر و به عنوان آزمایش، سؤالات فراوانی از آن حضرت می کردند.

از طرف دیگر، در آن مقطع زمانی، قدرت معتزله افزایش یافته بود و مکتب اعتزال به مرحله رواج و رونق گام نهاده بود و حکومت عبّاسی در آن زمان از آنان حمایت و پشتیبانی می کرد و از سلطه و نفوذ خود و دیگر امکانات مادی و معنوی حکومتی، برای استواری و تثبیت خطّ فکری آنان و ضربه زدن به گروههای دیگر و تضعیف موقعیت و نفوذ آنان و خدشه دار کردن مقام امامت و ولایت، به هر شکلی بهره برداری می کرد. به طوری بسیاری از آن مناظرات با اقدام و نیرنگ مأمون عبّاسی برپا می شد، وی با گردآوری دانشمندان از فرقه های مختلف و ترتیب مجالس بحث و مناظره با امام جواد (ع)، کوشید آن حضرت را از نظر علمی شکست دهد.

فرقه افراطی معتزله دستورها و مطالب دینی را به عقل خود عرضه می کردند و آنچه را که عقلشان صریحا تأیید می کرد، می پذیرفتند و بقیه را رد و انکار می کردند و چون نیل به مقام امامت امّت در سنین خردسالی با عقل ظاهر بین آنان قابل توجیه نبود، سؤالات دشوار و پیچیده ای را مطرح می کردند تا به پندار خود، آن حضرت را در میدان رقابت علمی شکست بدهند! ولی در همه این بحثها و مناظرات علمی، حضرت جواد (در پرتو علم امامت) با پاسخهای قاطع و روشنگر، هرگونه شک و تردید را در مورد پیشوایی خود از بین می برد و امامت خود و نیز اصل امامت را تثبیت می نمود. به همین دلیل بعد از آن حضرت در دوران امامت حضرت هادی(ع) این موضوع (تصدی امامت در خردسالی) مشکلی ایجاد نکرد، زیرا دیگر برای همه روشن شده بود که خردسالی تاثیری در برخورداری از این منصب الهی ندارد.

مناظرات روشنگر امام خردسال

یکی از اصول پذیرفته شده تشیع این است که امام معصوم می تواند با علم الهی پرسشهای مردم را پاسخ دهد. شیعیان با توجه به سن کم امام جواد(ع) با انواع سؤالات و برپایی مجالس مناظره می خواستند علم الهی امام را دریابند.

پس از شهادت امام رضا(ع) شیعیان گرد آمدند تا مسئله جانشینی را حل کنند. یونس عبد بن الرحمان که از شیعیان قابل اعتماد، نزد امام رضا(ع) بود گفت تا زمانی که این فرزند- امام جواد (ع) – بزرگ شود باید چه کنیم؟ ریّان بن صلت از جای برخاست و با اعتراض به او گفت: تو خود را در ظاهر مؤمن به امام جواد(ع) نشان می دهی، ولی پیداست که در باطن در امامت او تردید داری. اگر امامت وی از جانب خداوند باشد حتی اگر طفل یک روزه هم باشد به منزله شیخ است و چنانچه از طرف خداوند نباشد حتی اگر هزار سال هم عمر کرده باشد مانند سایر مردم است. سرانجام در ایّام حج تعداد بسیار زیادی به قصد دیدار امام جواد(ع) عازم زیارت خانه خدا شدند. زمانی که به مدینه رسیدند وارد محل اقامت امام جواد(ع) شدند. ابتدا نزد عبدا…بن موسی برادر امام رضا(ع) رفتند. مردم سؤالات خود را از وی پرسیدند، اما از پاسخهای بی پایه وی تعجب کردند در این هنگام امام جواد(ع) وارد مجلس شد.

آن حضرت به سؤالات حاضران پاسخ گفت و شیعیان از پاسخهای آن حضرت که نشان از امامت و علم الهی بود شادمان شدند. سپس مردم به امام جواد(ع) روی آوردند و آنچه از مسائل دینی بر آنها مبهم بود از حضرت سؤال کردند و امام در حالی که کودکی خردسال بیش نبود به دلیل الهی بودن علم امامت قادر بود تمام مسائل علمی و فقهی شیعیان را پاسخگو باشد.

از روشهایی که مأمون در مورد حضرت رضا(ع) به کار می بست ، تشکیل مجالس بحث و مناظره بود. مأمون و بعد معتصم عبّاسی می خواستند از این راه – به گمان باطل خود – امام (ع) را در تنگنا قرار دهند. در مورد فرزندش حضرت جواد(ع) نیز چنین روشی را به کار بستند. به خصوص که در آغاز امامت هنوز سنی از عمر امام جواد(ع) نگذشته بود. مأمون نمی دانست که مقام ولایت و امامت که موهبتی است الهی، بستگی به کمی و زیادی سالهای عمر ندارد.

این خلیفه مکّار کار زهر دادن به امام رضا(ع) را بسیار سرّی و مخفیانه انجام داده بود و سعی داشت جامعه از این جنایت آگاهی نیابد. امّا با همه پرده پوشی و ریاکاری، سرانجام بر علویان آشکار گردید که قاتل امام جز مأمون کسی نبوده است، وی برای پیشگیری از عواقب امر، توطئه دیگری آغاز کرد و با تظاهر به مهربانی و دوستی نسبت به امام جواد(ع) تصمیم گرفت دختر خود را به حضرت تزویج کند تا استفاده ای را که از تحمیل ولیعهدی بر امام رضا(ع) در نظر داشت از این وصلت به دست آورد. بر اساس همین طرح بود که امام جواد (ع) را در سال ( ۲۰۴ ه.ق) یعنی یک سال پس از شهادت امام رضا(ع) از مدینه به بغداد آورد. در نخستین مناظره علمی که در مجلس مأمون برپا شد عالم برجسته دربار، یحیی بن اکثم به فضل و مرتبت علمی امام اعتراف کرد و سر خضوع و تسلیم در برابر او فرود آورد و مردم نیز دریافتند چهره ای دانشمندتر از امام جواد(ع) در میان مسلمانان نیست. این روند محبوبیت روزافزون امام را در پی داشت. مأمون به دنبال مذاکراتی که در جلسه مناظره امام با یحیی بن اکثم گذشت، دختر خود ام الفضل را به همسری حضرت در آورد!

(البته این، قصد ظاهری مأمون بوده و گرنه قصد اصلی وی کنترل امام بوده است) که با وجود مخالفت بنی عباس و اثبات فضیلت امام، جلسه مناظره امام با یحیی بن اکثم را ترتیب داده و در آنجا ثابت نمود که امام با وجود کودکی از نظر فضل و معرفت و حلم، سرآمد دیگران است. و ترتیب ازدواج امام با ام فضل را مهیا نمود و چنین گفت: الحمدللّه علی ما منّ به علیّ من السداد فی الامر والتوفیق فی الرأی و أقبل علی أبی جعفر و قال: إنّی مزوّجک ابنتی أم الفضل و ان رغم أنوف قوم…(۱)

شبلنجی عالم اهل سنت می گوید: مأمون شیفته او شد، زیرا با وجود کمی سن، فضل و علم و کمال عقل خود را نشان داده، عظمت خود را آشکار ساخت.(۲)

ابن حجر هیثمی از علمای اهل سنت می نویسد: مأمون او را به دامادی انتخاب کرد، زیرا با وجود کمی سن، از نظر علم و آگاهی و حلم بر همه دانشمندان برتری داشت.(۳)

از امام جواد(ع) مناظرات متعددی نقل شده(۴) است که به عنوان نمونه به برخی از آنها اشاره می کنیم.

مناظره با یحیی بن اکثم(۵)

وقتی مأمون از طوس به بغداد آمد، نامه ای برای حضرت جواد – علیه السلام- فرستاد و امام را به بغداد دعوت کرد. البته این دعوت نیز مثل دعوت امام رضا به طوس، دعوت ظاهری و در واقع سفر اجباری بود.

حضرت پذیرفت و بعد از چند روز که وارد بغداد شد، مأمون او را به کاخ خود دعوت کرد و پیشنهاد تزویج دختر خود ام الفضل را به ایشان کرد.

امام در برابر پیشنهاد او سکوت کرد. مأمون این سکوت را نشانه رضایت حضرت شمرد و تصمیم گرفت مقدمات این امر را فراهم سازد.

او در نظر داشت مجلس جشنی تشکیل دهد، ولی انتشار این خبر در بین بنی عباس انفجاری به وجود آورد: بنی عباس اجتماع کردند و با لحن اعتراض آمیزی به مأمون گفتند: این چه برنامه ای است؟

اکنون که علی بن موسی از دنیا رفته و خلافت به عباسیان رسیده باز می خواهی خلافت را به آل علی برگردانی؟! بدان که ما نخواهیم گذاشت این کار صورت بگیرد، آیا عداوتهای چند ساله بین ما را فراموش کرده ای؟!

مأمون پرسید: نظر شما چیست؟

گفتند: این جوان خردسال است و از علم و دانش بهره ای ندارد.

مأمون گفت: شما این خاندان را نمی شناسید، کوچک و بزرگ اینها بهره عظیمی از علم و دانش دارند و چنانچه سخن من مورد قبول شما نیست او را بیازمایید و مرد دانشمندی را که خود قبول دارید بیاورید تا با این جوان بحث کند و صدق گفتار من روشن گردد.

عباسیان از میان دانشمندان، یحیی بن اکثم را (به دلیل شهرت علمی وی) انتخاب کردند و مأمون جلسه ای برای سنجش میزان علم و آگاهی امام جواد (ع) ترتیب داد. در آن مجلس یحیی رو به مأمون کرد و گفت: اجازه می دهی سؤالی از این جوان بنمایم؟

مأمون گفت: از خود او اجازه بگیر.

یحیی از امام جواد(ع) اجازه گرفت. امام فرمود: هر چه می خواهی بپرس.

یحیی گفت: درباره شخصی که مُحْرِم بوده و در آن حال حیوانی را شکار کرده است، چه می گویید؟ (یکی از اعمالی که برای اشخاص در حال احرام، در جریان اعمال حج یا عمره حرام است شکار کردن است. در میان احکام فقهی، احکام حج، پیچیدگی خاصی دارد، ازینرو افرادی مثل یحیی بن اکثم، از میان مسائل مختلف، احکام حج را مطرح می کردند تا به پندار خود، امام را در بن بست علمی قرار دهند!)

امام جواد (ع) فرمود: آیا این شخص، شکار را در حِلّ (خارج از محدوده حرم) کشته است یا در حرم؟ عالم به حکم حرمت شکار در حال احرام بوده یا جاهل؟ عمدا کشته یا بخطا؟ آزاد بوده یا برده؟ برای اوّلین بار چنین کاری کرده یا برای چندمین بار؟ شکار او از پرندگان بوده یا غیر پرنده؟ از حیوانات کوچک بوده یا بزرگ؟ باز هم از انجام چنین کاری اِبا ندارد یا از کرده خود پشیمان است؟ در شب شکار کرده یا در روز؟ در احرام عمره بوده یا احرام حج؟!

یحیی بن اکثم از این همه فروع که امام برای این مسئله مطرح نمود، متحیّر شد و آثار ناتوانی در چهره اش آشکار گردید و زبانش به لُکنت افتاد، به طوری که حضّار مجلس ناتوانی او را در مقابل آن حضرت نیک دریافتند.

در پی آن مأمون به بستگان و افراد خاندان خود نظر انداخت و گفت: آیا اکنون آنچه را که نمی پذیرفتید دانستید؟!(۶)

حکم کلی شکار برای فرد مُحْرِم: آن گاه پس از مذاکراتی که در مجلس صورت گرفت، مردم پراکنده گشتند و جز نزدیکان خلیفه، کسی در مجلس نماند. مأمون رو به امام جواد(ع) کرد و گفت: قربانت گردم خوب است احکام هر یک از فروعی را که در مورد کشتن صید در حال احرام مطرح کردید، بیان کنید تا استفاده کنیم.

امام جواد(ع) فرمود: بلی، اگر شخص مُحرم در حِلّ (خارج از حرم) شکار کند و شکار از پرندگان بزرگ باشد، کفّاره اش یک گوسفند و اگر در حرم بکشد کفّاره اش دو برابر است؛ اگر جوجه پرنده ای را در بیرون حرم بکشد کفّاره اش یک برّه است که تازه از شیر گرفته شده باشد، و اگر آن را در حرم بکشد هم برّه و هم قیمت آن جوجه را باید بدهد؛ و اگر شکار از حیوانات وحشی باشد، چنانچه گورخر باشد کفّاره اش یک گاو است و اگر شترمرغ باشد کفّاره اش یک شتر است و اگر آهو باشد کفّاره آن یک گوسفند است و اگر هر یک از اینها را در حرم بکشد کفّاره اش دو برابر می شود.

اگر شخص مُحرم کاری بکند که قربانی بر او واجب شود، اگر در احرام حج باشد باید قربانی را در منی ذبح کند و اگر در احرام عمره باشد باید آن را در مکه قربانی کند. کفّاره شکار

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.