پاورپوینت کامل پارسایی و پایداری بانوان ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل پارسایی و پایداری بانوان ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پارسایی و پایداری بانوان ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل پارسایی و پایداری بانوان ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint :
تکریم پسندیده پروردگار متعال برای رسیدن انسانها به مقاصد عالی و سعادت ابدی قوانین استوار و متقنی مطابق با نیازهای درونی و شرایط فطری آنها توسط برگزیدگان خویش ابلاغ کرد و مسیر هدایت را برای تمامی انسانها هموار نمود، ولی تعداد بسیاری به جای روی آوردن به چشمه پاکی و حقیقت و حظّ از نسیم فرحناک معنوی در گردابهای نفسانی و هیجانات شهوانی گرفتار شده و ظلم و تعدّی به حقوق دیگر انسانها که بنابر کرامت ذاتی مورد احترام خالق هستی بودند را سر لوحه عمل خویش قرار دادند. نمونه بارز جامعه ای که آتش جهل و خرافه در آن زبانه میکشید و نشاط فکری و روحی از آن رخت بر بسته بود و سایه ظلم و اختناق در جای جای آن به چشم میخورد و مردم از ابتداییترین حقوق خویش محروم بودند، عصر بعثت بود. در این بین زنان بیش از مردان مورد اذیت و آزار قرار میگرفتند و حقشان تضییع میشد. با تابش آذرخش حیات پاک نبوی و طلوع پرفروغ اسلام در ظلمتکده زر و زور و تزویر، انسانها به کرامت حقیقی خود واقف شده و هویت انسانی زن نیز همچون مردان گرامی داشته شد و بر یکسان بودن جوهره وجودی زن و مرد و بهرهگیری از حقوق واقعی تأکید گردید. پیام آسمانی «انا خلقناکم من ذکرٍ و انثی»() خلقت این دو موجود را یکسان دانست و زن را بر خلاف تصوّر جامعه مرده جاهلی دارای سرشتی ملکوتی، نفخه الهی و فطرتی پاک معرفی نمود. و به او حق حیات اجتماعی، مالکیت مشارکت در فعالیتهای متناسب با مقتضیات زیستی و عاطفی داد. و زن و مرد را در زمینه ساز بودن تکامل یکدیگر به مثابه لباسی دانست که به حفظ آبرو، حیثیت و پوشیدگی از ناروائی و زشتیها می انجامد. در آئین احمدی ارج نهادن به مقام زن چنان گسترده و عمیق است که در کلام وحی از او به عنوان اسوه برتر یاد شده است: «ضرب اللّه مثلاً للذین آمنوا امرأه فرعون»() و قابل توجه اینکه در رسیدن به مقامات عالی انسانی چون ایمان، صبر، یقین و حیات طیب، زنان را همانند مردان دانسته و تفاوتی بین آنها قائل نگردیده و پاداش عمل صالح و زندگی برتر را برایشان نوید داده است: «من عمل صالحاً من ذکر اوانثی و هو مؤمن فلنحیینه حیاه طیبه»() در کنار این مقامات، زن در نقش همسری و مادری والاترین و شریفترین مسؤولیتها را هماهنگ با آفرینش خود عهده دار میباشد و موجودی منحصر به فرد است که توان تربیت شخصیتهای برجسته ای را دارد که در پرتو خصائل و رفتار نیکشان جوامع بسیاری، راه سعادت مییابند و به ترقی، عدالت اجتماعی و کمال واقعی می رسند. اسوههای شایسته بدون شک وجود مطهر حضرت فاطمه زهرا(س) پسندیدهترین چهره زن در تاریخ اسلام و بشریت است، رسول خدا(ص) او را سرور زنان عالم نامید، که با اعمال و رفتارش حقیقت و ماهیت یک زن متعالی و رشد یافته در بستر ایمان و فراخنای تعالیم الهی را متبلور میسازد. امام خمینی میفرماید: «به منظور حفظ اعتبار عظیم زنان، همه باید به آن گوهر یکتا و بی همتای زنان، حضرت فاطمه زهرا(س) اقتدا کنند.»() و دلیل این اقتدا و رهیابی را چنین بازگو مینمایند که: «معنویات و جلوههای الهی جلوههای جبروتی، جلوههای ملکی و ناب سوتی همه در این موجود (یعنی حضرت فاطمه زهرا(س)) مجتمع است.»() افتخاری از این بالاتر نیست که استمرار ذرّیه پیامبر اکرم(ص) از وجود یک زن سرچشمه میگیرد و بر نگرش و تفکر جاهلانی که زن را کالایی بی ارزش جهت بهرهکشی و بیکاری و یا وسیله ای برای منافع خویش می دانستند مهر باطل می زند. در سنت و سیره محمّدی(ص) که برگرفته از تعالیم قرآنی و هدایت گستر الهی است نه تنها برای حضرت زهرا(س) با ویژگیهای یک زن نمونه، بلکه برای تمامی بانوانی که با پاکی، درستی، عفت و حجاب و شعار و شعور دینداری زندگی میکنند. منزلتی والا و احترامی ویژه قائل میشود. شخصیت هایی چون حضرت مریم(س) خدیجه، آسیه همسر فرعون و هاجر آن بانوی موحد، از این تبارند. در اجرای بخشی از مناسک حج که مطابق با سنت پیامبر برگزار میگردد، نه تنها بانوان، بلکه مردان به این الگوی استقامت، بندگی و اخلاص اقتدا میکنند و همانند او هفت بار سعی بین صفا و مروه را میپیمایند و در تواضع به آستان حق صفای ایمان را میچشند.طواف بر گرد خانه خدا بدون دور زدن حجر اسماعیل بنابر نظر اکثریت علماء باطل است و آن محلی است که هاجر و فرزندش در آن زندگی و سپس دفن شده اند. حضور دلیرانه و صبورانه حضرت زینب(س) در حادثه کربلا، جلوه یک زن در مقام ایمان، مقاومت و دفاع از حقوق مظلومان را به نمایش میگذارد، وی پس از شهادت امام حسین(ع) نه تنها منزوی و منفعل نشد بلکه رسالت آن حضرت را به عالیترین شکل به انجام رساند و با بیانات و حرکات کوبنده، دشمن را مفتضح و رسوا نمود و پتکی محکم بر پیکر بی رمق و مرده آن نابخردان سست ایمان فرود آورد تا جایی که امام سجاد(ع) او را «عالمه غیر معلمه؛ دانای نیاموخته» نامید.() شجاعت و شکیبایی حضرت زینب(س) سبب گردید زنان همراهش در صحنه نبرد بهترین نقشها را آفریدند و در راه همدلی و همسویی با پیام و رسالت آن بانو لحظه ای تمرد، کوتاهی و نقصی را بوجود نیاوردند. مادر وهب از جمله حماسه سازان آن دوران است، وقتی فرزندش رودرروی لشکر ستم می ایستد او را به مبارزه تشویق میکند و میگوید: تا در مقابل امام حسین(ع) کشته نگردی از تو راضی نمیشوم و در پایان جنگ که دشمن سر او را از بدن جدا کرده بسوی خیمه پرتاب میکند مادر سر را برداشته میبوسد و به میدان می اندازد و بیان می دارد: آنچه در راه خدا دادم پس نمیگیرم.() بعد از آنکه قاصد امام حسین(ع) زهیربن قین را که نزدیکی چادر آن حضرت مستقر شده بود فراخواند، وی از رفتن امتناع کرد، همسرش که شاهد ماجرا بود او را ندا داد که: فرزند رسول خدا(ص) تو را دعوت کرده اجابتش نمیکنی؟ تأثیر کلام این زن سبب شد زهیر از جا برخاسته و به محضر امام شرفیاب شود و جزء یاران آن حضرت درآمده و به فیض شهادت نائل گردد. امام خمینی با دلالت بر این شواهد میفرماید: «زن یکتا موجودی است که میتواند از دامن خود افرادی به جامعه تحویل دهد که از برکاتشان یک جامعه، بلکه جامعهها به استقامت و ارزشهای والای انسانی کشیده شوند.»(). سرّ این نکته آن است که عواطف بانوان با جاذبههای به موقع در قوی نمودن روحیه مردان و تشجیع آنها برای حضور در صحنههای اجتماعی، سیاسی و حماسی بسیار مؤثّر است و با رأفت زنان که جلوه ای از رحمت الهی میباشد چه بسیار خشونتهای نابجا در خانواده و جامعه تعدیل گشته و از بروز عواقب ناخوشایند، رکود و کندی در کار جلوگیری میشود. امام خمینی رهبر نهضت اسلامی ایران، زنان را عناصری فعّال که توانایی انجام کارهای بزرگ دارند معرفی کرده و نقش رهبری، هدایتگری و پیروزی را در حوزه تلاش آنان می داند: «بانوان ایران و بانوان قم و سایر بلاد، در این پیروزی(انقلاب اسلامی) پیشقدم هستند، آنها مردان را تشجیع کردند. مردان ما مرهون شجاعتهای زنهای شیر دل هستند.»() استقامت بینظیر زن در ایران اگرچه در تمامی صحنهها پابه پای مردان حضور نداشت، امّا به گواه تاریخ بر خلاف زنان غربی از نعمت مالکیت، ارث و بسیاری از حقوق دیگر بهرهمند بود و از ارکان مهم نظام خانواده به حساب می آمد. زنان مسلمان ایرانی به صورت پیدا و نهان در هر زمانی که احساس کردند اصلاحات اجتماعی به آنها نیاز دارد و یا حضورشان گره ای از مشکلات جامعه را میگشاید، جسورانه پا به میدان گذاشتند و در پیروی از ندای حقطلبی رهبران دینی از هیچ کوششی دریغ نورزیدند. حضور اجتماعی زنان مسلمان قبل از انقلاب مشروطه، در نهضت تنباکو از نقاط برجسته مشارکت آنان در عکس العملهای ملی و مذهبی بود. در پی مخالفت علماء و مردم نسبت به قرارداد ننگین تنباکو در دوران سلطنت ناصرالدین شاه وقتی خبر رسید که میرزای آشتیانی از معترضین به قرارداد فوق و حمایت کنندگان از فتوای میرزای شیرازی تحت فشار واقع شده و شاه از او خواسته است که یا در ملأ عام قلیان بکشد و یا از ایران خارج شود و به عتبات برود، زنان همگام با مردان بر ضد حکومت تظاهرات میکنند و جمعی از آنان در سنگلج، محل استقرار میرزای آشتیانی جمع میشوند و با اعلام حمایت از تداوم مبارزه حتی بدون حمایت مردان اقدام به بستن بازار میکنند و در تبریز نیز زنان در مخالفت با قرارداد شاه همراه مردان به پا میخیزند و بازار شهر به علامت اعتراض بسته میشود و بیش از بیست هزار نفر مسلح به شاه تلگراف می زنند که زیر بار قرار داد نخواهند رفت. پس از چند روز که از بسته شدن بازار میگذرد مأموران دولتی به زور و تهدید و وعده و پاداش بازاریان را مجبور به بازکردن مغارههای خود میکنند. اما چند ساعت پس از این اتفاق دسته ای از زنان به زور اسلحه بازار را میبندند. و از صحنه دور میشوند تا از تعرض مأموران در امان باشند. زنان پادشاه در پی فتوای تحریم تنباکو از سوی میرزای شیرازی دست به اقدام زده و با شکستن قلیانها از شاه خواستند به تقاضای علما پاسخ مثبت دهد و بیش از این استقلال کشور و آبروی دولت را به خطر نیندازد.() با ورود جدی فرهنگ غرب خصوصاً در آستانه انقلاب مشروطه وضعیت زنان نیز تحت تأثیر قرار گرفت. اول از نقطه نظر حضور فعّال و مؤثر آنها در اجتماعات و دوم مشارکتهای نیمه سرّی قشری از زنان متعهد و انقلابی که سبب تعجّب مخالفان و بیداری بیشتر مردان شد که عزم آنها در مبارزه کمتر از بانوان بود. به عنوان مثال: وقتی که ستارخان سردار ملی در آذربایجان علیه ظلم و ستم قاجارها و نفوذ بیگانگان قیام کرد، در میان افرادی که به حمایت از وی کشته شده بودند پیکر بیست زن مشروطه خواه بدست آمد که با پوشش مردانه در مبارزات شرکت نموده بودند.() بعد از واقعه تحصن مشروطه خواهان در سفارت انگلیس زنان معترض، اجتماعات متعددی را در خیابانهای تهران ترتیب دادند و در اعتراض به کشته شدن نخستین شهید مشروطه که طلبه ای به نام سید عبدالحمید بود هیجانات خود را بروز داده و با حضور به موقع در معابر و خیابانها انقلابیون را علیه حکومت تشویق کردند.() جالب اینکه زنان با شنیدن خبر تبعید علمای طرفدار مشروطه و مخالف شاه، اطراف کالسکه مظفرالدین شاه که از یک مهمانی می آمد جمع شدند و با فریاد و گریه و زاری گفتند: «ما رهبران دین را میخواهیم، ما مسلمان هستیم، حکم مجتهدان را واجب الاطاعه می دانیم. تمام امور ما به دست آقایون بوده و هست. چطور راضی شویم علما را نفی بلد و تبعید نمایند. ای شاه مسلمان بفرما:رؤسای مسلمانان را احترام کنند. ای حاکم مسلمان برای اهل اسلام ذلّت نخواهید، ای پادشاه اهل اسلام، وقتی روس و انگلیس با تو از در جنگ درآیند ملت ایران به حکم آقایان با این متجاوزان جهاد میکنند.»() تلاشها و خدمات ارزنده جمعی از زنان ایرانی در جهت تحقق انقلاب مشروطه در قالب انجمنهای نیمه سری، ستایش بعضی خارجیان از جمله اقتصاددان معروف “مورگان شوستر” که مدتی را در ایران زندگی کرده بود را برانگیخت زیرا زنان به ناتوانی عناصر سازش کار و محافظه کار اگرچه از حامیان مجلس بودند اذعان داشتند و همچنین در حمایت از کالاهای بومی و عدم خرید منسوجات اروپایی و تأسیس بانک ملی مشارکت کردند. آنها ضمن تحریم اجناس بیگانه از مردم خواستند لباسهای قبلی خود را بپوشند و به تولید پارچه و لباس داخلی امیدوار باشند. علاوه بر موارد یاد شده وقتی مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را امضاء کرد، مجلس تقاضای زنی را منتشر کرد که خواستار حمایت رسمی از آموزش زنان و مشارکت اجتماعی ایشان شده بود و از دولت تقاضای دقت و توجه بیشتری به مدارس دخترانه را داشتند و در نهایت به شیوه ای خلاقانه به تأسیس و اداره مدارس زنانه، مراکز بهداشتی و درمانی و کانونهایی برای نگهداری و تربیت کودکان بی سرپرست بدون انتظار پاسخ شنیدن از کارگزاران وقت اقدام کردند.() در دوران اختناق رضاخانی، وی با حربه کشف حجاب سعی در محو ارزشهای ملی و هویت دینی مردم داشت لذا فرمان داد زنها چادر را ترک کنند و در مجامع عمومی و خارج از منزل بدون حجاب ظاهر شوند. و اگر آنها با لباسهای بلند و روسری به سر، به کوچه و خیابان بیایند با زور روسری را از سرشان برداشته و آن را پاره کنند. زنان در مقابل این اعمال پایداری نموده و حتی ماندن در خانه را به بی حجابی در انظار نامحرمان ترجیح دادند. یکی از ناظران در این باره میگوید: پاسبانان همچون لشکر مغول متعرض زنان میشدند و چادر از سرشان برمی داشتند و یا آن را پاره میکردند. بسیاری از زنان آبستن از خوف چنین وحشی گریها بچههای خود را سقط میکردند و عدّه ای هم سکته نموده بودند.() مقاومت مردم، علماء و مردان و زنان با غیرت در رویداد ننگین کشف حجاب در تمام نقاط ایران سبب رسوایی رژیم رضاخان شد و به فرموده امام خمینی: «آنچنان بانوان پایداری کردند که مشت به دهان آنها زدند، در تهران و سایر شهرستانها هم اکثریت زنها با آن مخالفت کردند و تو دهنی زدند.»() د رمشهد مردم و روحانیان در مسجد گوهرشاد اجتماع کردند و علیه این یورش فرهنگی معترض گردیدند، مقاومت و دفاع زنان از آرمانهای مذهبی در این قیام منجر به شهادت دهها نفر از آنان توسط نیروهای مسلح سرلشکر ایرج مطبوعی بود که غریبانه و شبانه در بیابانهای اطراف مشهد دفن شدند.() سراب آزادی در طول سالیان متمادی، همان گونه که بسیاری از توصیهها و دستورات الهی توسط حاکمان ظالم به بوته فراموشی سپرده شد، احکام مربوط به احیای ارزش زن و کرامتها و استعدادهای ذاتی او در معرض غفلت و گاه تحریف واقع گردید. و در سدههای اخیر به اسف انگیزترین وضع خود رسید. مکاتب و جوامع گوناگون به حقوق راستین و جایگاه واقعی زنان توجهی نکردند و با نقشهها و برنامههای حساب شده عزّت کریمانه و توانمندیهای گرانمایه به همراه لیاقتهای درونی را از زنان سلب کردند. گرچه در مواردی آتش انقلاب و اعتراض علیه چنین افکاری از زیر خاکستر مظلومیت آنها شعله کشید اما به نتایج موفقیت آمیزی دست نیافت. زیرا دعوتهای فریبنده و اغوا کننده غرب در جوامع اسلامی نشر پیدا کرد و شعار تساوی حقوق زن و مرد و اعلام رفع تبعیض از زنان همه جا را پر کرد. و متأسفانه با همکاری سرسپردگان داخلی و پیروی جمعی که این نواها را عامل رهایی از تحقیر و عقب ماندگی می دانستند نقشههای بیگانگان تا حدی به ثمر نشست. ولی در عمل ثابت شد که این حرکتها چیزی جز محو ارزشهای والا و به تحلیل بردن گوهر عفاف و حجاب و خودباختگی و وابستگی فرهنگی و اخلاقی حاصلی بدنبال نداشت. شعار آزادی دروغین و ویران ساز، در سرزمینهایی که اکثریت آنان مسلمان بودند چنان گسترشی یافت که برخی زنهای مسلمان نیز به دام این نیرنگ افتادند و غبار ابتذال بر هویت اصیل و راستین آنها نشست و جایگاه مادری، تربیت اولاد و نقش آفرینی در کنار مردان بر علیه ظلم و ستم، آنان را از اوج عزّت به حضیض ذلّت کشاند و اندک، اندک رسومات اجتماعی اقوام مختلف با شریعت درآمیخت و زنان را به انزوا کشاند و یا تعدادی به مراکزی که متناسب با خصوصیات روحی و اخلاقی آنان نبود روی آوردند. در این راستا روابط عاطفی برخاسته از طبیعت انسانی و آسایش بخش این قشر از جامعه تحت الشعاع تبلیغات کاذب قرار گرفت و مناسباتشان با دیگر اعضای خانواده دچار تنش شد و به اقرار گردانندگان برنامههای آزادی زنان در غرب، پیامدهای تیره ای را به همراه داشت. “جریر گریز” از رهبران گرایشهای ضد تبعیض زنان در غرب میگوید: به گفته ای، آزادی زن و به آزاد شدن مرد از تعهدات خانوادگی نسبت به همسر و فرزندان به ویژه در تأمین هزینههای خانواده منجر شده است. مرد امروز، زندگی بدون مسؤولیت میطلبد و زنان را با مشکلات اقتصادی تنها گذاشته است. «به گونه ای که امروز تأنیث فقر در جهان غرب به مسئله بحث برانگیز تبدیل شده است. زندگی مشترک بدون ازدواج به مردان این فرصت را می دهد که با رها کردن زندگی، زن را با مشکلات ناشی از حضانت طفل که به موجب قانون به زن واگذار شده است تنها رها سازد.»() متأسفانه با تلاشهای مثبت گروهی بیداردل در جوامع مسلمان جهت مبارزه و شکوفایی استعدادهای ملی و مذهبی باز گروهی در پی تحولاتی از نوع غربی بودند، زیرا تنها راه سعادت را الگو برداری از جهان به اصطلاح متجدد فرنگی و رهایی از مظاهر سنتی می دانستند. به همین دلیل در اواخر سلطنت قاجار، جنبشهایی توسط تعدادی از زنها بوجود آمد که با هدایت فرزندان و همسران تحصیل کرده در غرب تأثیر پذیری آنها را از فرهنگ غرب دوچندان کرد و پیروی بعضی از زنان روشنفکر ایرانی از زنان متجدّد غرب در ابتدا به تشکیل کلاسهای دخترانه به سبک جدید، انتشار مجلات و بعضاً تشکیل انجمنهای زنان محدود میشد. تا اینکه با به قدرت رسیدن خاندان پهلوی فصل تازه ای در تاریخ زنان ایران گشوده شد و بی هویتی حاکمان بر سرنوشت این کشور چهره پنهان خود را آشکار نمود و تا مدتها سبب عقب ماندگی و گسیختگی فرهنگ و عزّت و اقتدار ملّت، خصوصاً قشر زنان شد. کشف حجاب در سال ۱۳۱۷ که به بهانه آزاد کردن نیمی از نیروهای انسانی جامعه تحقق یافت. نقطه آغازی بود که تأثیر بسزائی در شکلگیری برداشتهای منفی در ذهنیت جامعه مسلمان ایرانی گذاشت و بدنبال آن با طرح لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در دوره محمد رضاشاه حق زنان را مانند مردان در رأی دادن و رأیگیری مساوی دانسته و بهانه ای برای حضور مفسده انگیز و مبتذل زنان بوجود آوردند. علماء و خصوصاً حضرت امام خمینی(ره) در آن زمان به مخالفت با لایحه مذکوربرخاست و بیان داشت، نقشههای پشت پرده رژیم به منظور فساد زنان و مردان کشیده شده و هدف آزادی زنان نیست. احیای هویت امام خمینی آن وارث راستین اجداد طاهرینش به احیای کرامت و شخصیت زن مسلمان همّت گماشت. امام نیک می دانست پیرایههای بی اساس بسته شده به اسلام و حقوق زن از یک طرف و بی اطلاعی بانوان از دیگر سو، سبب تحمیل افکار نادرست و القاء تبلیغات منحرف بر این قشر شده است. در سخنرانیها و مصاحبهها و حتی نامهها سعی در نشان دادن چهره واقعی زن و بیدار شدن شخصیت گم شده وی نمود و ایشان تأکید داشتند که «در نظام ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 