پاورپوینت کامل توطئه جدید علیه روحانیت ۴۷ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل توطئه جدید علیه روحانیت ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل توطئه جدید علیه روحانیت ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل توطئه جدید علیه روحانیت ۴۷ اسلاید در PowerPoint :

این روزها شاهد تخریب و توطئه ای هستیم که روحانیت را نشانه می رود. آماج این حملات روحانیانی هستند که از اندیشه والا در اسلام شناسی و معرفت دینی برخوردارند و از آغاز نهضت اسلامی در کنار امام و درس فقه و اصول و اندیشه های سیاسی آن بزرگ مرد قرار داشته اند یا در جایگاه مرجعیت قرار دارند، تردیدی نیست که ساماندهی این توطئه در اختیار دشمنان اسلام و قدرتهای سلطه گر و صهیونیسم و امپریالیسم جهانی است اما جای تأسف است که این نقشه خائنانه به دست پاره ای عناصر داخلی و برخی فریب خوردگان خودی به اجرا در می آید و اسفبارتر اینکه گاه پیاده نظام این حمله افرادی هستند که خود را طرفدار نظام و انقلاب می دانند و به دلیل نداشتن قدرت تجزیه و تحلیل ابزار دشمنان می شوند و ناخودآگاه زیربنای فکری و انسانی اندیشه انقلاب و چهره هایی را که نماد انقلاب و سرمایه فکری و علمی و ارزشی نظام اند را هدف قرار می دهند که در هر مقطعی از زمان که می گذرد نمونه های آن را می بینیم. این موضوع ما را بر آن می دارد که به گذشته این ماجرا برگردیم و به سیر تاریخی آن نگاهی گذرا کنیم تا مبرهن گردد که توطئه یاد شده نه فقط دست ابزار دشمنان دانا و دوستان نادان امروز است بلکه همپای تاریخ سیاستمداران توحید استمرار داشته و حتی پیامبران و امامان معصوم نیز مصون از تیرها و ترکش های این جبهه مهاجم نبوده اند هر چند شرح این مختصر در این مجال نمی گنجد.لذا به روزگار خودمان و وقایع صدساله اخیر رجوع می کنیم و مواردی را بازبینی می کنیم و به ریشه های این عملیات روانی و تخریبی نظر می افکنیم. چرا روحانیت هدف است؟ نخستین نکته ای که باید بدان توجه کرد اینکه چرا روحانیان و رهبران دینی هدف قرار می گیرند؟ اینها که چهره های علمی، ارشادی، مردمی و محبوب و خدوم جامعه هستند که میلیون ها انسان از ولادت تا وفات به آنان نیاز دارند و به آنها اعتماد می کنند و حساب و کتاب زندگی خود را بی پروا پیش روی آنان می گشایند و صحت اعمال خود را رهین فتوا و امضای آنان می دانند و در یک سخن آنها که سکاندار معنویات و فرهنگ و معارف امت اند، چرا آنان هدف قرار می گیرند؟ البته پاسخ این پرسش در عملکرد جبهه دشمن روشن است، روحانیت با این جایگاهی که دارد حامی منافع ملت و مصالح مملکت و دژخلل ناپذیر دفاعی کشور است و دشمن این را نمی خواهد. اما خودی ها و داخلی ها چرا؟! در این مورد نیز باید میان گروههای داخلی مرزی برقرار کرد. یک طرف مرز، کسانی هستند که منافع نامشروع خود را به بیگانه پیوند زده و یا منافع و امیال نفسانی خود را با مواضع روحانیت منطبق نمی بینند و در یک تعارض درونی میان فطرت و شهوات قرار دارند تا کدامین غالب آید، و آنجا که منافع شخصی و امیال نفسانی و اغراض سیاسی غلبه می کند به مواضع روحانیت پشت می کنند طرف دیگر مرز خودی ها هستند که عمدتاً بخاطر کج فهمی و تحجر و جناح گرایی به نفی و اثبات شخصیت های روحانی می پردازند اگر بخواهیم از این سه گروه تعبیر و تفسیری طبق وقایع تاریخی گذشته داشته باشیم اینها همان «قاسطین و ناکثین و مارقین» زمان اند که در عهد امیرالمؤمنین(ع) در سه جبهه گروه معاویه، طلحه و زبیر و خوارج قرار داشتند… باری توطئه علیه روحانیت در سالهای اخیر از آنجا آغاز شد که استعمارگران خارجی و غرب باوران داخلی روحانیون را مزاحم خواسته ها و منافع نامشروع خود دیدند و تلاش کردند آنان را از سر راه خود بردارند. روحانیت را دیدند که از حمایت ملت برخوردار است و حاضر نیست در برابر دشمنان سر فرود آورد و هر کجا یک حرکت ضد استعماری شکل می گیرد روحانیون در صف مقدم مبارزه و در کنار مبارزان آزادی خواه قرار دارند، دیدند که روحانیت در مقام مرجعیت با یک فتوای فقهی کاسه و کوزه استعمار را درهم می ریزد. و مثلاً در قضیه تنباکو و فتوای تحریم آن از طرف مرجع بزرگ میرزای شیرازی برای کوتاه کردن دست انگلیسی ها از انحصارات آن تا بدانجا نافذ است که در حرمسرای شاه نیز کسی به خود حق نمی دهد لب به قلیان بزند! این نفوذ کلمه را دشمنان ملت زیر نظر داشتند از اینرو در صدد تخریب این تکیه گاه مستحکم برآمدند. نفوذ و نقش روحانیت را در انقلاب مشروطیت دیدند و تصمیم به حذف روحانیت از صحنه سیاسی گرفتند، مجاهدات آیت اللّه کاشانی را در ملی کردن نفت دیدند و دیدیم که روزنامه نگاران آنروز و سیاسی کاران آن زمان چه کردند! حضرت امام(ره) به این نکته های تاریخی توجه داده و به تحلیل آن پرداخته اند. امام با اشاره به عملکرد برخی سیاسیون فرمودند: «خوب شما تا آخر هم اعلیحضرت را می خواستید اینکه نمی توانید حاشا بکنید تا آخر هم می گفتید خوب ایشان باشند…حکومت نکنند، شمائی که تا آخر اینطور بودید، بختیار هم تا آخر می خواستید، آخر شما نباید دیگر ما را بازی بدهید… از میرزای شیرازی که قضیه تنباکو را درست کرد تا آقای کاشانی تمام علمائی که در خلال این در مشروطیت برای اسلام کار کردند…تمام اینها را به آنها بد گفتند.آن روزنامه جبهه ملی را پیدا بکنید میرزای شیرازی را متهم کرده بود به دروغگوئی، شیخ فضل اللّه را اینقدر فحش داده! جرم شیخ فضل اللّه بیچاره چه بود؟ جرم شیخ فضل اللّه این بود که قانون باید اسلامی باشد، جرم شیخ فضل اللّه این بود که احکام قصاص غیر انسانی نیست، انسانی است. او را دار زدند و از بین بردند و حالا شما به او بدگوئی می کنید! بعد می رسید به آقای کاشانی آقای کاشانی هم همینطور بود، جرم اینها همین است که باید اسلام در ایران پیاده شود و شما می گوئید که احکام غرب مترقی است.» (نقل از صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۲۱ با تلخیص) امام راحل در جای دیگر با اشاره به دستهای تفرقه افکن میان صفوف ملت چنین می گوید: «تاریخ یک درس عبرت است برای ما…تاریخ مشروطیت را بخوانید که وقتی مشروطیت پاگرفت دستهایی آمد و مردم ایران را به دو دسته تقسیم کرد..طرفدار مشروطه، مخالف مشروطه. در خانه دو تا برادر مخالف و موافق بودند، نگذاشتند مشروطه آنطور که علما طرح ریزی کردند عملی بشود تا آنجا که مرحوم شیخ فضل اللّه نوری در ایران بخاطر اینکه می گفت باید مشروطه مشروعه باشد و آن مشروطه ای که از غرب و شرق به ما برسد قبول نداریم در همین تهران به دار زدند و مردم کف زدند یا رقصیدند.» (صحیفه نور، ج ۱۸، ص ۱۳۶ با تلخیص) حضرت امام در جای دیگر با اشاره به ترورهای انجام شده نسبت به روحانیت وضع پس از انقلاب را بدینگونه ترسیم فرمودند: «ببینید چه جمعیت هائی هستند که روحانیون را می خواهند کنار بگذارند همانطور که در صدر مشروطه با روحانی این کار را کردند و اینها را زدند و کشتند و ترور کردند. همان نقشه است. آنوقت ترور کردند سید عبداللّه بهبهانی را، کشتند مرحوم نوری را و مسیر ملت را از آن راهی که بود برگرداندند به یک مسیر دیگر و همان نقشه الآن هست که مطهری را می کشند،فردا هم شاید من و پس فردا هم یکی دیگر، مسیر غیر مسیرماست، مسیر ما اسلام است و اسلام می خواهیم، ما آزادی که اسلام در آن نباشد نمی خواهیم.» (صحیفه نور، ج ۶، ص ۲۸۶). روحانیت در جبهه تشیع ناگفته پیداست که روحانیتی مورد خشم و بغض دشمنان کینه توز اسلام است که سرمایه معنوی و خط سیاسی خود را از فرهنگ تشیع گ