پاورپوینت کامل خورشید مهدویت در حال پرتو افشانی است ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خورشید مهدویت در حال پرتو افشانی است ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خورشید مهدویت در حال پرتو افشانی است ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل خورشید مهدویت در حال پرتو افشانی است ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint :

زلال شوق فردا که نسل فاصله ها کنده می شود بوی تو در بهار پراکنده می شود جنگل که شاخه شاخه به عریان شدن رسید از برگ های تازه تر آکنده می شود شمشیر تو به حادثه لبخند می زند آن وقت آفتاب سر افکنده می شود تک تک تمام دلهره ها کوچ می کنند وقتی که دل به عشق پناهنده می شود تو معنی نهایت عشقی برای من افسوس واژه پیش تو شرمنده می شود(۱) برای سخن گفتن از آن فروغ فروزان باید وضو ساخت و رکعتی نماز توأم با نشاط معنوی و شور ملکوتی خواند و به صحن آینه ایمان گام نهاد. او طنین پر صفای صداقت، مدیحه سرای اشتیاق به ساحت قرب حق، نغمه سرای سرمدی و رایحه دل انگیز بهار هستی است. چشمه های چشمانمان در زلال شوقش جاری است، دریای آبی دلمان برایش موج می زند، قلبمان به عشق وجود منوّرش می تپد. وقتی حضورش را نظاره گر باشیم شقایق گلبرگ های خویش را نثارش می کنند و لاله های گلگون به استقبالش می آیند، پرندگان نوای نوید و امید سر می دهند. هنگامی که ظهور پرشکوهش فرا رسد رویشی شکوهمند را شاهد خواهیم بود حضورش حماسی ترین سروده ها را خواهد سرود و خورشید هدایتش با پرتوافشانی جهان را گرمی، حرارت و نور خواهد بخشید، چون بیاید لحظه های فراموش شده معنویت و ارزش های شور آفرین عرشی، مشام بشریت را با رایحه ای آسمانی معطّر خواهد ساخت.آن واپسین خورشید امامت و هدایت در پس ابرهای تیره، جهان را چشم انتظار طلوع زرافشان خویش به امیدی سبز، سازنده و رشد دهنده نشانده است و انتظار در بستر زمان به صورت سنّتی زیبا، جذّاب و تحول آفرین مبدّل گشته و بر پویایی وزایایی و خلاقیت های تشیع افزوده است، او هم اکنون نیز در محتوای وجودمان و اعماق ضمیرمان جاری است و اگر محرومیتی وجود دارد حجاب های ماست که این جدایی را پدید می آورد. فیض نگاه پر محبت و آمیخته به عطوفتش در لحظه لحظه حیات ما جریان دارد و این جاری جاوید و جان بخش در صورتی که لیاقت اکتساب و دریافتش را بدست آوریم به ما فروزندگی، فرزانگی و انرژی روحانی عطا می کند. امّا متأسفانه کثیری از انسان ها در غفلتی کشنده، جهالتی فرساینده و کاهلی سقوط دهنده، شب و روز نفس می کشند و نام این زندگی نباتی را حیات بشری نهاده اند، همین غفلت ها، کوتاهی ها، ظاهرسازی ها، عافیت طلبی ها و گرایش نشان دادن به امور فناپذیر دلیل اصلی تمام گرفتاری ها، دشواری ها، کشمکش ها و بی عدالتی هاست. باید با فراست ناشی از پرهیزگاری و روشنی برانگیخته از ایمان و تزکیه درون و برون جامعه موجود را برای جامعه موعود مهیا کنیم. قیل و قال ها و غوغاها و شعارهای پر سر و صدا اگرچه از سینه هایی پرجوش و خروش حکایت دارند امّا دوندگی های غفلت آلود را حیات و آگاهی و بیداری نمی دهند. اگراعضای جامعه از فضای زندگی دنیایی و تکثرها و تعین های توأم با رفاهی کاذب و سرابی به دنیای انتظار حی موعود گامی فراتر پیش رود و تن های خسته و پژمرده و خزان زده روی به سوی آن خورشید معرفت و بصیرت نماید رویش و طراوت و تعالی راستین شاهد خواهد بود. ان شاء اللّه تعالی. سرشت حقیقت جویی سوی تو ای خلاصه گلزار زندگی مرغ نگه در آرزوی پر کشیدن است بگرفته آب و رنگ زفیض حضور تو هر گل در این چمن که سزاوار دیدن است با اهل درد شرح غم خود نمی کنم تقدیر قصه دل من ناشنیدن است(۲) خداوند در قرآن کریم می فرماید: «فطرت اللّه الّتی فطر الناس علیها»(۳) بر اساس این آیه و قرائن روایی سرشت انسان ها بر پرستش خداوند یکتا و لایزال نهاده شده است، همین گرایش مستقل در ضمیر ناخودآگاه آدمی او را به سوی کمال مطلق و خالق هستی سوق می دهد و منشأ اعتقادات دینی می باشد. انبیاء آمدند تا مردم را متوجه معبود حقیقی و ذات اقدس الهی کنند و آنان را از بت پرستی، کفر، شرک و نفاق نجات دهند امّا موضوع فطرت به خداشناسی ختم نمی گردد و یکی از ابعاد آن حس حقیقت جویی و کنجکاوی در پدیده هاست، همچنین سوق یافتن به سوی نیکی ها و خوبی ها، از این جنبه سرشتی آدمی سرچشمه می گیرد، انسانی با این خصال نسبت به رهبران آسمانی و امامان معصوم محبّتی ملکوتی دارد و در صدد آن است عالی ترین عواطف انسانی و خالصانه ترین احساسات معنوی را نثار آن وجودهای پاک نماید، از سوی دیگر انسان مؤمن بر اثر پیروی از دستورات الهی به تزکیه نفس و تصفیه دل می پردازد و به تدریج نائره محبت الهی در وجودش شعله ور می گردد و حبّ خدا که به صورت فطری در عمق جان انسان ها وجود دارد، دلش را روشن می گرداند و هرچه بر ایمان و معرفت خود می افزاید این حبّ عرشی افزایش می یابد، به نحوی که هرچه را که از خدا و منتسب به او باشد دوست می دارد، پیامبر و امام که نمایندگان خدا و سفیران او به سوی بشریتند، چون از سوی او و حامل پیام او هستند محبوب وی می گردند و از صمیم دل آن ها را دوست می دارد، به علاوه چون امام از انواع نقص ها و کاستی ها منزه و آراسته به خصال و مکارم عالی است شایسته دل بستگی و مهرورزی می باشد، با توجه به گرایش های فطری، جنبه الهی شخصیت امام و پاکی کاملش، در اثر حب و دوستی او دل های اهل ایمان به آرامش می رسد و در یادش دل ها صفا می یابد بنابراین رابطه امام با امت یک ارتباط قلبی و انسی و معنوی است که ریشه در سرشت آدمی دارد. از آن جا که امور فطری، اکتسابی نمی باشد و نیز فراگیر می باشد و مرز جغرافیایی و زمان نمی شناسد موضوع اعتقاد به امامت و بویژه باور داشتن به وجود مصلح حقیقی عالم، اگرچه در پس پرده غیب باشد امری است برخاسته از درون انسان ها، به همین دلیل همه ملل و اقوام به نحوی در انتظار فرج هستند و اعتقاد دارند روزی جهانگشای عادلی ظهور نموده و جهان را از عدل و داد پر می کند و در واقع بهار آفرین تمام دل های خزان است، جز این که جز شیعیان همه در مصداق و نام این مصلح بزرگ و امید آینده و خورشید معرفت، به اشتباه افتاده اند. مردمان جهان بطور سرشتی دریافته اند که برای جهان رهبر و امامی که حقیقتاً مصلح و عادل باشد ضرورتی اجتناب ناپذیر است و از روی گرایش های عالی درونی به این موجود معنوی و عرشی عشق می ورزند و خصوصیات او را درهیچ کدام از مدعیان حقوق بشر مشاهده نمی کنند، وجدانشان به آن ها قانع نمی گردد اگر پذیرفتیم میل به وجود مصلحی جهانی فطری است باید این واقعیت را در نظر داشت خداوند متعال به چنین گرایشی پاسخ مثبت داده است و در غیر این صورت در نظام احسن آفرینش یک کاستی و کمبودی مشاهده می گردد. مهدویت و مدّعیان دروغین گروههایی از نویسندگان عرب و خاورشناسان اعتراف کرده اند در میان پیروان ادیان کهن و حتی نزد برخی اقوامی که به دین های آسمانی اعتقادی ندارند چنین رواج دارد که در آینده منجی بشریت ظهور می کند و مردم را از درد و رنج و ستم می رهاند، عدّه ای از مسیحیان معتقد به بازگشت حضرت عیسی برای نجات انسان از ظلم و جهالت می باشند، در افسانه های ایران باستان نیز زرتشتی ها انتظار یکی از نوادگان زردشت را می کشند، در اعتقادات مصریان قدیم، آیین هندو و چینی نیز افکاری این گونه دیده می شود اما این که عدّه ای چون احمد امین در جلد سوم ضحی الاسلام مطرح کرده اند معتقدات شیعه، از یهودیان و مسیحیان به آن ها رسیده سخنی است که بر هیچ پایه علمی و منطقی استوار نمی باشد و کسی که از روی انصاف تاریخ تشیع را ورق بزند ریشه این تهمت ها و کینه توزی ها را بدست می آورد. وقتی روایات مربوط به حضرت مهدی(عج) در عصر پیامبر و ائمه انتشار یافت و اعلام گردید که او از اهل بیت و خاندان فاطمه زهرا(س) می باشد. اموی ها به وسیله خالد بن یزید بن معاویه حدیث سفیانی را جعل کردند و گفتند او در آخر الزمان بیرون خواهد آمد و پس از خروج، بر مملکت و بندگان حکم می راند و جبران آن چه مروان بن حکم و فرزندانش نکرده اند می کند. برای سلسله عباسی گران آمد که اموی ها، سفیانی را داشته باشند و خود که تنها رقیب علوی ها بودند از این موضوع بی بهره باشند، لذا چون اموی ها منقرض شدند، احادیثی را جعل نمودند که طبق آن ها مهدی موعود از خاندان عباسی است و او بشریت را از ستم اموی ها می رهاند.(۴) همین اخبار کذب موجب گردید بنی عباس یکی از فرزندان خود را به اسم مهدی نامگذاری کند تا این امر را بر مردم مشتبه نماید و مهدی را از خود بخوانند اما مطالعه احوال و کارنامه این خلیفه عباسی نشان می دهد که او بیت المال مسلمین را ضایع ساخت و از خاندان پیامبر عدّه ای را به شهادت رسانید و بر مردم ظلم و جفا روا داشت و در عین حال مدعی مهدویت هم بود.(۵) علاوه بر مباحث کلامی، روایات متعددی از پیامبر و ائمه درباره غیبت و قیام امام مهدی(عج) در دسترس می باشد، نگاهی به این همه حدیث معتبر و مستند، بیانگر آن است که این موضوع مهم از دید پیامبر اکرم(ص) و جانشینان بر حق و راستین او پنهان نبود، و همگی بر آن تأکید داشته اند، علاوه بر روایات منقول از نبی مکرّم که در دو جلد مفصل تدوین گردیده، از هر کدام امامان نیز تعدادی حدیث در این باره آمده است که مجموعه آنها به ششصد حدیث بالغ می گردد و در اثری تحت عنوان معجم احادیث المهدی درج شده است. پیدایش عقاید درباره مهدویت محمد حنفیه، نفس زکیه، عبداللّه بن معاویه بن عبداللّه جعفر، اسماعیل فرزند امام صادق، حسن بن قاسم و محمد بن قاسم، نشانه از تأکیدی است که پیامبر(ص) در مورد مهدویت نموده اند و نیز مؤید آن است که مهدویت امری ثابت و مقبول میان مسلمانان اعم از شیعه و سنی بوده و تنها در مورد مصادیق آن ها تفرقه ها و مشکلاتی پیش آمده و عدّه ای راه انحراف و کژی را پیموده اند، حتی در قرون هشتم و نهم هجری ما شاهد برخی ادعاهای دروغین در این باره هستیم.(۶) این که پیامبر و ائمه با روایاتی مردم را به موضوع غیبت، انتظار و اصل مهدویت توجه می دادند از آن جهت بود که پذیرفتن این پدیده از نظر روند تاریخی و شرایط و مقتضیات زمان برای مردم امری نامأنوس بود و باید بتدریج آنان با چنین مسایلی آشنا می شدند و زمینه فکری مهیا می گردید، اما ائمه ای که به زمان غیبت نزدیک تر می شدند علاوه بر آماده سازی فکری مردم در سیره عملی شیعیان را با موضوع مزبور و عدم دسترسی مستقیم به امام آشنا می کردند،حضرت امام هادی کمتر با مردم معاشرت می نمود و جز خواص و یاران با آن حضرت کمتر کسی تماس داشت، حضرت امام حسن عسکری(ع) غالباً از پشت پرده با مردم سخن می گفتند تا آنان زمینه های لازم برای پذیرش این امر مهم را بدست آورند.(۷) علت محرومیت از امام از آغاز تاریخ دو فکر ناهمگون و دو جریان متضاد در جوامع انسانی وجود داشته است، جدال دائم میان ایمان و کفر، ستم و عدالت، خوبی و بدی، ظلمت و روشنایی و در نهایت با وقوع یک تحوّل و انقلاب ارزش های الهی و فضیلت های انسانی بر فساد و پستی و باطل غلبه یافته است و نظامی جدید با غلبه حق، حضور امیدوار کننده خود را نوید داده است، همچنان که ابراهیم در مقابل نمرودیان، موسی در برابر فرعونیان، عیسی در مقابل مخالفان و پیامبر اکرم(ص) در مقابل کفار و مشرکان و منافقان و حضرت علی(ع) در برابر قاسطین، مارقین، ناکثین، وامام حسین(ع) در برابر بنی امیه، مهدی امت نیز در برابر تمام طاغوت ها و تاریکی ها و کژی ها خواهد ایستاد و بر تمامی باتلاق های فساد، مرداب های خلاف و دره های مخوف جنایت پیروز می گردد که: «انّ الارض یرثها عبادی الصالحون»(۸) حکمت امامت و ولایت این است که مردم در پرتو نظامی عادلانه و به برکت هدایت امام به سعادت کامل و واقعی دست یابند و از مسیر درستی و راستی منحرف نگردند و برای اقامه عدل اهتمام ورزند امّا علاوه بر وجود امامی معصوم و شخصیتی شایسته ولایق که ولی خدا، وصی پیامبر و امام امت است، باید بستر مناسب هم بوجود آید، جامعه ای که امام معصوم را درگیر چندین جنگ خونین می نماید، سالیان متمادی او را خانه نشین می سازد و او را در برابر سپاه کفر و ستم تنها می گذارد و حتی به او خیانت می ورزد و مهدیان این امّت را از امام اوّل تا یازدهم مورد آزار و اذیت قرار می دهد، لیاقت برخورداری از مهدی(عج) را از دست می دهد. ایام آزمایش ایمان در دوران غیبت تشکیل حکومت از جانب امام، معاشرت با مردم از سوی امام و دریافت تعالیم بطور مستقیم از آن حضرت صورت نمی پذیرد و این محرومیت بزرگی است برای مردم، بدون تردید علت این وضع از جانب خداوند متعال یا خود امام نمی باشد زیرا حق تعالی از بذل فیض و رحمت به بندگان خود دریغ نمی ورزد و امام هم مظهر رحمت الهی و واسطه فیض خداست از زمان امام هادی که فشارهای سیاسی حکام وقت افزایش می یافت عملاً دسترسی مردم به امام و استفاده شایسته از وجود با برکت ایشان با دشواری روبرو بود و با وجود این که امام در جامعه حضور داشت اما در عمل گویی در پرده غیبت،پنهان است و بنابراین غایب گردیدن امام ریشه در نا مساعد بودن شرایط و نبودن شایستگی لازم در جامعه برای درک حضور امام دارد. در غیبت بر اساس حکمت الهی رموز فراوانی دیده می شود و اختصاص به حضرت مهدی ندارد و یک سنت الهی به شمار می آید و در امّت های پیشین سابقه داشته و گاه پیامبری همچون صالح و موسی(ع) از قوم خود کناره گیری می کرده و آنان را به حال خویش وا می گذاشته است. یکی از ابعاد غیبت بُعد آزمایشی آن است، در این مرحله پیروان ائمه باید به دقت مراقب حال خود باشند و قلب خویش را از فروغ ایمان زنده نگه دارند و به درازا کشیدن غیبت آن ها را متزلزل نسازد، در روایات متعددی باقی ماندن بر دیانت و تقوا را در عصر غیبت تأییدی الهی خوانده اند. آدمی باید با توجه به حکمت خداوند خویشتن را شایسته این تأیید بسازد تا گوهر ایمان را از گزند هرگونه آفت و لطمه ای مصون بدارد. یازدهمین امام شیعه حضرت عسکری(ع) فرموده اند: پس از من فرزندم قائم است که همچون پیامبران عمری دراز خواهد داشت و غایب می گردد و درغیبت طولانی او قلب هایی تیره می گردد. اعتقاد کسانی پابرجا خواهد بود که دلشان به فروغ ایزدی درخشان باشد و روح خدایی به امدادشان بشتابد.(۹) آری جامعه باید رشد یابد، قدر و قیمت واسطه های فیض الهی را درک کند، آرمان های مقدّس خود را به مرحله عمل درآورد، نارسایی ها را شناخته و تشنه حجت خدا گردد و با تمامی وجود موعود منتظَر را منتظِر شود و بطلبد و امام هم قیام نخواهد کرد تا زمانی که توده های مسلمان از اعماق قلب و با اعتقادی راسخ و عزمی استوار برای ظهورش لحظه شماری کنند، خداوند این نفوس را دگرگون نمی کند تا آن که خود به اصلاح خویش همت گمارند: «انّ اللّه لایغیر مابقوم حتی یغیروا ما بانفسهم.»(۱۰) در آن زمانی که امّت به خیزش و خروش درآمدند، احساس مسؤولیت کردند، از خواب غفلت بیدار شدند و خصال و کردار خود را از صافی صداقت و اخلاص گذرانیدند و به پالایش درونی و اصلاح جامعه پرداختند و از دیو و دَد آزرده شدند و در جستجوی انسان کامل تلاش کردند و ارزش امام را به حق دانستند، مهدی موعود ظهور می کند تا با حضور نورانی و با صلابت خویش جامعه را اصلاح کند و بر مردمان به حق ولایت یابد و بساط ستم، فساد و جهل را از بیخ و بن برکند. پس امام معصوم جامعه مستعد و سعادت طلب می خواهد که در برابر ذلت و شقاوت ایستادگی نماید و در نهایت به ظهور قائم بپیوندد که ائمه فرموده اند قائم آل محمد آن گاه بیاید که هر یک از سعید و شقی به نهایت کار خود برسد.(۱۱) انتظار یعنی پای مردی برای عقیده و این نکته مفهومی عمیق و پرمعنا دارد و منتظر یعنی مسؤول در برابر وظیفه ای خطیر یعنی همواره در حال جنب و جوش، سازندگی و کسب شایستگی، از خود گذشته و به حق پیوسته، منتظر عدالت، از ستم بیزار است و جهل را بر نمی تابد، ظاهرسازی و چند گانه زیستن و چند گونه برخورد کردن با مردم را نمی پذیرد، او انگیزه ها را بهبود بخشیده نه ظواهر را، درون را درست کرده نه جلوه های کلیشه ای را. آن خورشید درخشان کیست؟ مهدی هدایت کننده همه انسان هاست. رسول اکرم(ص) فرمود: مهدی از فرزندان من است که سیمایش چون ماه تابان می درخشد، زمین را پر از عدل و داد می کند چنانکه قبلاً پر از ستم شده بود، اهل آسمان ها و زمین و پرندگان از امامت او خشنودند.(۱۲) نام شریفش طبق اتفاق اصحاب و اخبار و همه مسلمین همان اسم مبارک جدش خاتم انبیاء، محمد(ص) می باشد، القابی چون مهدی، قائم، صاحب الامر، صاحب الدوله الزهرا و بلد الامین در روایات برای آن حضرت ذکر گردیده است. روزی حذیفه از رسول خدا روایت نمود که آن حضرت فرمودند: اگر نماند از دنیا مگر یک روز هر آیینه خداوند بر می انگیزاند مردی را که اسم او نام من است و خلق او خلق من، کنیه اش ابوعبداللّه است و بیاید آن جناب و مُکنی به کنیه جمیع اجداد طاهرین خود است.(۱۳) از امام باقر(ع) روایت شده است که آن حضرت فرمود: به اینجهت نام آن حضرت را مهدی نامیده اند که از جانب خدا به هر کار نهان و سرّی هدایت می شود و تورات و انجیل را از نقطه ای از سرزمین انطاکیه خارج می سازد.(۱۴) طبق فرموده حضرت امام رضا(ع) حضرت مهدی این خصال ر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.