پاورپوینت کامل خاطراتی از منبری شدن مرحوم فلسفی ۲۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل خاطراتی از منبری شدن مرحوم فلسفی ۲۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خاطراتی از منبری شدن مرحوم فلسفی ۲۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل خاطراتی از منبری شدن مرحوم فلسفی ۲۹ اسلاید در PowerPoint :
مرحوم زنده یاد محمد تقی فلسفی واعظ شهیر، از پدری عالم و مجتهد به نام مرحوم حاج شیخ محمد رضا تنکابنی که از عالمان بزرگ تهران بودند و مادری با ایمان و با فضیلت به نام طوبی در دهم ربیع المولود به سال ۱۳۲۶ هـ.ق در تهران متولد شد و در ۲۸ شعبان ۱۴۱۹ قمری چشم از جهان بست. تحصیلات درس جدید را تا پایان دبستان ادامه داد و بعد از آن وارد علوم دینی گردید، از مقدّمات شروع و تا سطح را نزد پدر و دیگر اساتید ادامه داد. زمینه برای منبری شدن خود میگوید: در خلال این احوال، مادرم مسأله منبر رفتن مرا پیش آورد که در نتیجه، خط من و برادرم از هم جدا شد. مرحومه مادرم روی علاقه شدیدی که به حضرت امام حسین(ع) داشت، به پدرم گفت که فلانی باید منبری شود. پدرم میگفت: آنها باید درس بخوانند و این با منبر جمع نمیشود. مادرم میگفت: نمیشود که یکی از بچّههای من در خدمت حضرت امام حسین(ع) نباشد؟ پس باید حتماً منبری شود. خلاصه پدرم از یک طرف میگفت: باید تحصیل من ادامه پیدا کند و مادرم از طرف دیگر اصرار داشت که باید منبری شوم سرانجام توافق کردند که ما بچهها به گفته پدرمان از روز شنبه تا غروب چهارشنبه در اختیار درس و بحث و مدرسه باشیم و از صبح پنج شنبه و شب و روز جمعه، من در اختیار منبر باشم. پدرم افزود که در وسط هفته آن که منبری است، نباید منبر برود و به تحصیل ادامه دهد مطالعه او هم باید هر شب در حضور خود من باشد تا بدانم جایی برای منبر نرفته است. پدرم در مقابل بوی چراغ نفتی لامپا خیلی حساسیت داشت، و نمیتوانست با چراغ لامپا و لولههای لامپایی مطالعه کند، لاله ای تهیه کرده بود، و یک شمع گچی در داخل آن میگذاشت و روشن میکرد. با شعله این شمع خود ایشان مطالعه میکردند، و ما دو برادر هم در کنار ایشان مطالعه میکردیم گاهی برای حلّ مشکل سؤالاتی از ایشان داشتیم، و گاهی هم ایشان فراغت پیدا میکرد و از ما سؤالاتی مینمود، روی هم رفته، مرحوم پدرم خیلی مراقب درس و بحث ما بود بعد از اینکه یکی، دو سال ادبیات خواندم، عمامه گذاشتم پدرم شخصاً سرما عمّامه گذاشت، عمامه گذاری مثل امروز تشریفاتی نداشت که جشن بگیرند و عمامه را توی سینی بگذارند و آقایی آن را بردارد و سر طلبه بگذارد. مرحوم پدرم خودش عمّامه را بست و بر سر من گذاشت. اولین بار که منبر رفتم اولین باری که بناشد منبر بروم، نزد آقای شیخ علی اکبر رشتی که فامیلش عزی بود و منبر می رفت، رفتم و گفتم، یک منبر برای من بنویس. پاورپوینت کامل خاطراتی از منبری شدن مرحوم فلسفی ۲۹ اسلاید در PowerPoint حجهالاسلام سید جواد حسینی گفت: دو قران میگیرم و مینویسم. دو قران به او دادم و او برای من یک منبر نوشت من این منبر را از حفظ کردم. تصمیم گرفتم اوّلین منبرم در همان مسجد فیلسوف باشد که پدرم شبها در آن جا نماز جماعت اقامه میکرد. بعد از نماز عشا منبر رفتم… من شروع به سخن کردم و مطالب منبری را که از حفظ کرده بودم، تحویل دادم. خیلی خوب به خاطر دارم که ابتدای منبری که آقای عزی برایم نوشته بود، چند بیت شعر داشت و من با آن اشعار منبر را شروع کردم. بی مهر علی به مقصد دل نرسی تا تخم نیفشانی به حاصل نرسی بی دوستی علی و اولاد علی هرگز به خدا قسم، به منزل نرسی کشتی نجاتت زهلاکت است علی بنشین که به ورطههای قاتل نرسی «حبّ علی حسنه لا تضر معها سیئه؛ دوستی علی (ع) حسنه ای است که با وجود آن هیچ گناهی به آن زیان نمی رساند.» تمام منبر را از حفظ خواندم و آن منبر دو قرانی خیلی مورد توجّه واقع شد. شاید در آن موقع ۱۵ ساله یا ۱۶ ساله بودم بعضیها همان شب به پدرم گفتند: اجازه بدهید جلسه ای هم در خانه بگیریم و ایشان این منبری که این جا رفته، در خانه برود و به این ترتیب اولین منبرم خیلی مورد توجّه قرار گرفت. آن شب وقتی به منزل آمدیم، پدرم فرمود: با این که اوّلین منبرت بود، خوب صحبت کردی و مطالب را بدون وحشت و نگرانی و اضطراب خوب بیان داشتی. دوّمین منبر چند روز بعد به آقا شیخ علی اکبر گفتم یک منبر دیگر بنویس. برای منبر دوّم نیز دو قران از من گرفت و یک منبر دیگر که با این آیه شروع میشد نوشت. “قل یا عبادی الّذین اسرفوا علی انفسهم لاتقنطوا من رحمه اللّه انّ اللّه یغفر الذّنوب جمیعاً انّه هو الغفور الرّحیم؛() بگو ای بندگانی که بر خود اسراف کرده اید، از رحمت خداوند ناامید نشوید، براستی خداوند تمام گناهان را می آمرزد، زیرا او بخشنده و مهربان است.” منبر من از همان اوّل مقبول واقع شد. گاهی جایی یک دهه از من دعوت میکردند، ولی قبول نمیکردم، چون ده منبر از حفظ نداشتم وقتی به من مراجعه میکردند همان دو سه منبری را که آقا شیخ علی اکبر، جور کرد
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 