پاورپوینت کامل موسیقی و پیامدهای روحی آن ۶۵ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل موسیقی و پیامدهای روحی آن ۶۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل موسیقی و پیامدهای روحی آن ۶۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل موسیقی و پیامدهای روحی آن ۶۵ اسلاید در PowerPoint :

موسیقی (یا موسیقیا) واژه ای یونانی است که در اصطلاح و فرهنگ لغت معادل مفهوم “غنا” دانسته شده است و در چند معنا به کار می رود: ـ۱ موسیقی طبیعی، اصوات و نغمههای موزون و متناسب که از طبیعت برخی اشیاء و یا از حنجره پرندگان شنیده میشود، مانند صدای دلنواز ریزش آبشارها، آوای روح پرور بلبل، قمری و عندلیب، ترانه دلربای کبک و هزار دستان، نوای نغز پرندگان دیگر، نغمه مسرّت بخش جویبارها، صدای فرح بخش شاخههای درختان به هنگام وزش باد، این اصوات و آهنگها نه تنها مصون از صدمه و آسیب و زیان است بلکه نیروی فکر و تعقّل را زیاد میکند و خستگیهای دماغی را نیست و نابود میسازند و انسان را خوشحال و با نشاط و سرحال مینمایند. ـ۲ موسیقی غیر طبیعی که دو مصداق دارد، یکی آواز خوشی که از حنجره آدمی بیرون می آید، دیگری صدایی که از نواختن آلات موسیقی تولید میشود. موسیقی مصنوعی: آهنگهای مصنوعی است که دست بشر آن را به وجود می آورد و به وسیله وسائلی از قبیل ویولن، ترومپت، گیتار، تار، سنتور و غیره ایجاد میشود، اصواتی که توسط این آلات به وجود می آیند گاهی انسان را راهی وادی حزن و اندوه میکند، و زمانی بحدّ افراط غریق نشاط میسازد.() ولی این دو واژه در حوزه مفاهیم دینی با یکدیگر تفاوت دارند، “غنا” از دیدگاه فقه عبارت است از: آوازی که از حنجره آدمی بیرون می آید و در گلو چرخانده (چهچهه) و در شنونده سرور و وجد ایجاد میکند و مناسب با مجالس لهو و خوش گذرانی است. اما “موسیقی” به صوت و آهنگی گفته میشود که از آلات موسیقی پدید آید، بنابراین بین موسیقی اصطلاحی و موسیقی فقهی، عموم و خصوص مطلق است: “موسیقی اصطلاحی” عام و گسترده است و شامل موسیقی فقهی نیز میگردد، ولی “موسیقی فقهی” خاص است و به بخشی از موسیقی اصطلاحی اختصاص مییابد.() این سخن در غنا نیز صادق است و نسبت یاد شده در آن جاری است.() قابل ذکر است واژه موسیقی (یا موسیقیا) در متون دینی به چشم نمیخورد ولی به جای آن واژههای غنا، لهو،ملاهی و مصادیق آلات موسیقی، مانند: دف، مزمار(نی و فلوت) مغرف (تار) عود، طبل، تنبور و مانند آن به کار رفته است. موسیقی و پیامدهای روانی آن حجهالاسلام سید جواد حسینی پیامدهای روانی موسیقی موسیقی مصنوعی انسان را در عالمی که برای وی قابل توصیف نیست سیر می دهد، و چنان بر اعصاب آدمی مسلّط میشود که گاهی میگریاند و گاهی انسان را در حد افراط میخنداند، گاهی اعضا و جوارح انسان را بدون اختیار خود به حرکت در می آورد، و زمانی تهییج عشق و شهوت میکند و آدمی را برده و غلام خود ساخته بر اعصاب، عقل،فکر و دانش فرمانروایی و حکومت میکند، و آثار منفی فراوانی بر روح و روان انسان دارد که به نمونههایی اشاره میشود: ۱ـ ایجاد عدم تعادل و توازن بین اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک امروزه با پیشرفت روز افزون دانش پزشکی بشر به پی آمدهای زیانبار موسیقی برای اعصاب و روان انسان پی برده است به گفته دانش پزشکی، موسیقی بر اثر اینکه دارای زیر و بمهای عجیب و ارتعاشات متنوع و گوناگون است و با نواهای حزن انگیز و نشاط انگیز، نظم حیاتی بدن و تعادل دو قسمت از اعصاب نباتی (سمپاتیک و پاراسمپاتیک) را که عامل تنظیم جذب و دفع و هضم و ضربان قلب و فشار خون است بر هم می زند.() ۲ـ ضعف اعصاب به نظر روان شناسان، گوش دادن به موسیقی به ضعف اعصاب می انجامد که خود سرچشمه بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی میگردد. دکتر “ولف آدلر” پروفسور دانشگاه کلمبیا میگوید: «بهترین و دلکشترین نواهای موسیقی شومترین آثار را روی سلسله اعصاب انسان باقی میگذارد.» در پی سخنان او هزاران نفر در آمریکا خواستار پیشگیری از برپایی کنسرتهای عمومی شدند.() پرفسور هنری، استاد دانشگاه لویزیان روانشناسی که ۲۵ سال پیرامون روان تحقیق کرده میگوید:…یکی از عوامل مهم خستگی روحی و فکری و سردردهای عصبی گوش دادن به موسیقی است، مخصوصاً برای کسانی که به موسیقی دقت و توجّه بیشتری میکنند.() ویلیام حیمد: ممکن است خدا از گناهانمان بگذرد ولی ضعف اعصاب که بیشتر از موسیقی سرچشمه میگیرد دست از سرمان برنمی دارد.() این بیماری میان موسیقی دانان بیشتر رونق دارد، تا آنجا که ۸۰% آنان مبتلا به این مرض بوده اند به عنوان نمونه از این افراد میتوان، نام برد:بتهون (۱۷۷۰ ـ ۱۸۲۶) روبرت شومان (۱۸۱۰ ـ ۱۸۵۶) موریس راول (۱۸۷۵ ـ ۱۹۳۷) ایشارد واگنر، شوین، ینچه، شومان متروپولوس، یوهان، دووراک، مندلسن، باخ… جزو آن دسته از موسیقی دانانی هستند که با مبتلا شدن به بیماری عصبی از آسایش زندگی محروم شدند و به همین وضع از دنیا رفتند.() ۳ـ بیماری مانی بر اثر تحریک اعصاب انسان دچار اغتشاشات و آشفتگی روانی میشود، که آن را بیماری مانی مینامند. خوشیهای ناگهانی، خندههای بیجا، پرگویی، هذیان گویی، عصبانیت، عجله و شتاب و ناآرامی دائمی از آثار این بیماری است.() اشارد واگنر موسیقی دان میگوید: تندرست نیستم دستگاه اعصابم از ضعف روز افزون مرا آسوده نمیگذارد…خیلی نگرانم و تنها هستم و بیشتر دلم میخواهد بمیرم.() ۴ـ بیماری سیکلوتمی شنیدن آهنگهای شورانگیز و غم انگیز عامل فشار بر اعصاب سمپاتیک و عامل ناراحت کننده اعصاب پاراسمپاتیک میباشد، در نتیجه یک نوع انقلاب عصبی پدید می آید که بر اثر آن فرد بشدّت میخندد ناگهان در حین خنده به گریه می آید و باز پس از مدتی حالت طرب و نشاطی پیدا کرده بشدت میخندد طولی نمیکشد حالت نشاط او مبدّل به تأثّر میشود. بیماری روحی سیکلوتمی در واقع دو حالت متضاد روحی است که سرنوشت ناراحت کننده ای بر اعصاب و روان بشر تحمیل میکند.() ۵ ـ اختلالات دماغی مغز یکی از مراکز عصب است و سلسله اعصاب در تمام افعال و اعمال خود مطیع و فرمانبر و تابع فرامین و دستورهای مغز میباشند و بایستی برای بهداشت و سلامتی اعصاب از مغز محافظت نمود. موسیقی با مسلّط شدن بر اعصاب حمله به مغز را شروع میکند وقتی بر مغز مسلّط شد فرمانروایی بدن را به عهده میگیرد. اولین اثرش این است که اراده انسان را سلب میکند و در نتیجه انسان بی اختیار می رقصد، با میز و صندلی ضرب میگیرد، شانه تکان می دهد، میخندد و میگرید، با تسلّط کامل بر مغز و بدن دستخوش تحول و اغتشاش و آشفتگی میگردد، خرد و اندیشه از انسان سلب و بتدریج نیروی درّاکه ضعیف شده اختلالات دماغی، آشفتگیهای روحی، نگرانیهای روانی پدید می آید و سرانجام منجر به جنون و دیوانگی میشود.() بتهون موسیقی دان معروف میگوید: شما ای مردمانی که مرا دیوانه و تندخو میپندارید و از اجتماع گریزان میخوانید، از این که نسبت به من بد بین هستید بسیار دلگیرم و زجر میکشم. برای من رفت و آمد در مجامع عمومی و همه جور خوشیهای دیگر ممنوع(شده) ست. من باید مثل یک مطرود زندگی کنم براستی زندگی من پر اندوه میباشد. من اکنون برای همیشه، انتظار زمانی را میکشم که زندگی من به انتها رسد و ریشه حیاتم پاره شود.() ۶ـ تخدیر اعصاب مواد مخدر و تخدیر کننده گاهی از راه دهان و نوشیدن وارد بدن میشود( مانند شراب و…) زمانی از راه بوییدن (مانند هروئین و…) گاه از راه تزریق (مانند مرفین) و زمانی نیز از راه حس شنوایی به جان و روان آدمی منتقل میشود (مانند غنا و موسیقی) لذا میتوان گفت یکی از عوامل تخدیر اعصاب انسان که آثار زیان باری بر روی اعصاب دارد. موسیقی است از این رو بعضی از آهنگها چنان افراد را در نشئه فرو میبرد که حالتی شبیه به مستی به آنها دست می دهد. البته گاهی به این حد و مرحله نمی رسد، ولی تخدیر خفیف ایجاد میکند و در پی آن آثار زیان باری روی اعصاب بر جای میگذارد و شخص را دچار افسردگی و مبتلا به فشار خون میکند.() لوتر میگوید: موسیقی در تخدیر اعصاب از مواد مخدّر هم قویتر است.() امراض روحی برخی موسیقیدانان معروف بتهون به پریشان فکری، بدبینی به جامعه، اختلالات عصبی و دیوانگی مبتلا شد. بولدن به اختلالات عصبی، ناراحتیهای روحی و روانی، و دیوانگی گرفتار شد. شومان به بیماری عصبی، فلج انگشتان، کوری، ضعف سامعه و دیوانگی مبتلا شد. دوکوینسی به ضعف اعصاب، بی قیدی، و ضعف باصره مبتلا شد.”شوپن” ضعف اعصاب، بدبختی، سل. “یوهان” ضعف اعصاب، افسردگی ناکامی؛ “دووارک” به دام ضعف اعصاب، جنون، فلاکت و “باخ” به ضعف اعصاب، اختلال هواس، تند مزاجی و کوری، و “راول” به اغتشاشات فکری، عصبانیت، بدبینی به جامعه، کوری؛ و “موزارت” به لاقیدی، پریشانی فکر، شهوت رانی؛ و “پاگانی نی” اختلال مزاج، ناراحتی اختلالات روحی و “نانی” به ضعف قوای روحی و “مندلس” اختلالات روحی و عصبی، تندخویی، سکته و “فریدمان”، به ناراحی فکری و عیاشی و “شاپیرو” به آلام روحی و “بوکرینی” به پریشانی فکری و بدبختی مبتلا شدند.() “فاعتبرو یا اولی الابصار”. در نتیجه میتوان گفت موسیقی غیر طبیعی زیبانبارترین آثار روحی و روانی را در پی دارد که میتوان به ایجاد عدم تعادل و توازن بین اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک، ضعف اعصاب بیماری مانی و آشفتگی روانی، بیماری سیکلوتمی و حالت تضاد روحی، اختلالات دماغی و جنون و دیوانگی و تخدیر اعصاب اشاره کرد. موسیقی تا کی جهان را همچو زندان میکنی؟ تا بکی ظلم و جفا اینسان به انسان میکنی؟ موسیقی ای ظالم بی رحم گو بر من چرا؟ مردمان را سیر از عمر و دل و جان میکنی ارمغانت جز کری کوری چه میباشد بگو از تو جز ظلم و جفا و جور می آید بگو گربخوانم نامه اعمال و کارت مو بمو میکنندت سب حتی قوم زنبوران و خو گشته ای ابزار استعمار کاران موسیقی بتهون را کرده ای سیر از دل و جان موسیقی کور شد از دست تو اسحاق و شومان موسیقی گشت قربانی مکاریت یوهان موسیقی بر چه چیزش میکنی فخر و مباهات افتخار بی شمار علّت زتو ای موسیقی آید به بار() موسیقی و پیامدهای اجتماعی موسیقی و آهنگهای مصنوعی علاوه بر زیانهای جبرانناپذیر روحی و روانی، زیانهای ویران کننده اجتماعی نیز دارد که جامعه را از هم پاشیده به فساد و فحشا و امثال آن سوق می دهد. در این بخش به صورت فهرست وار به زیانها و پیامدهای اجتماعی موسیقی اشاره میکنیم. ا