پاورپوینت کامل قیام خونین کربلا ۷۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل قیام خونین کربلا ۷۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قیام خونین کربلا ۷۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل قیام خونین کربلا ۷۶ اسلاید در PowerPoint :

پیش درآمد:

درباره علل و عواملی که موجب قیام مقدس و خونین کربلا شد, سخن بسیار گفته و کتابهای زیادی نوشته اند و نظرات گوناگونی ابراز داشته اند که گاهی موجب رد و ایراد و برخورد عقاید گشته و احیانا کار به تخطئه و تکفیر و تهمتهای ناروایی نیز کشیده شده که متإسفانه دست برخی از سیاست بازان نیز در این برخوردها بی دخالت نبوده است و در پاره ای از مقطعهای زمانی مدتها بحث روز شده و ایجاد اختلاف و دو دستگی در محافل دینی و مجامع مذهبی نموده است. ولی به نظر ما بهتر آن است که این انگیزه ها و عوامل را در سخنان خود امام حسین(ع) یا ائمه معصومین دیگر(علیهم السلام) جستجو کنیم. نخستین روایت یا روایاتی که در این جا مورد بحث قرار می گیرد همان روایات عامه است; بدین مضمون که ائمه معصومین و حجتهای الهی هرچه می کردند بر اساس برنامه و دستوری بود که از طرف خدای تعالی برای آنها تعیین شده بود و آنها نیز که کاملترین و فرمانبردارترین انسانها بودند وظیفه خود را به هر سختی و دشواری هم که بوده است انجام می دادند. برای نمونه به روایت زیر توجه نمایید: شیخ کلینی(ره) در اصول کافی در باب ((ان الائمه(ع) لم یفعلوا شیئا الا بعهد من الله و امر منه لایتجاوزونه)) به سند خود از معاذ بن کثیر از امام صادق(ع) روایت کرده که فرمودند: ((به راستی که وصیت به صورت کتابی از آسمان بر محمد(ص) نازل گردید, و نامه مهر شده ای جز وصیت بر آن حضرت نازل نشد, و جبرئیل عرض کرد: ای محمد, این است وصیت تو در امت خویش که نزد خاندان تو خواهد بود. رسول خدا(ص) فرمود: ای جبرئیل کدام خاندانم؟ عرض کرد: برگزیدگان خدا از آنها و دودمانشان, تا علم نبوت را از تو ارث برند همان گونه که ابراهیم به ارث نهاد, و این میراث از علی و فرزندان صلبی اوست. به راستی وصیت مهرهایی بود, پس علی(ع) مهر اول را گشود و هرچه در آن بود بر طبق آن عمل کرد, سپس حسن(ع) مهر دوم را گشود و هرچه در آن بود به آن عمل کرد, و چون حسن(ع) از دنیا رفت, حسین(ع) مهر سوم را گشود و دید در آن دستور خروج و کشتن و کشته شدن بود و نوشته بود که مردمی را برای شهادت با خود ببر که جز به همراه تو شهادتی برای آنها نیست و آن حضرت این کار را کرد, و چون از دنیا رفت آن وصیت را قبل از شهادت به علی بن الحسین(ع) داد. او مهر چهارم را گشود و در آن دید که نوشته است سکوت کن.)) نظیر این روایت, روایات دیگری نیز در همان باب از امام صادق(ع) نقل شده است که در برخی از این روایات استدلال جالبی شده است که اگر مردم علت صلح یا جنگ ائمه را نفهمیدند نمی توانند عجولانه قضاوت کنند و تشبیه شده است به داستان موسی و خضر که حضرت خضر به کارهایی دست زد که برای حضرت موسی(ع) غیر منتظره و غیر قابل قبول بود; مانند سوراخ کردن کشتی, و کشتن آن پسر, و کارهای دیگر. که علت و حکمت آنها را نمی دانست. و هنگامی که حضرت خضر علت آنها را برای موسی(ع) بیان کرد قانع گردید.(۱) احساس مسوولیت با توجه به شناختی که از یزید تبهکار داریم برای یک مسلمان متعهد معمولی ـ تا چه رسد به رهبر بزرگوار مسلمین ـ راهی جز آنچه امام حسین(ع) در برخورد با حکومت ظالمانه یزید انتخاب کرد وجود نداشت, زیرا حکومت یزید بر اساس هیچ معیاری مشروعیت نداشت, و طبق هیچ قانون و عرفی صحیح نبود, و خود یزید هم لیاقت کوچکترین پست و مقامی را در حکومت اسلامی نداشت تا چه رسد به زمامداری, و بیعت امام حسین(ع) با چنین حکومت و چنین شخصی از هیچ نظر صحیح نبود و هیچ گونه محمل و توجیهی نمی توانست داشته باشد. امیرالمومنین در خطبه شقشقیه درباره علت پذیرفتن مسوولیت خلافت, فرمود: ((… لو لا حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر و ما اخذ الله علی العلمإ ان لایقاروا علی کظه ظالم ولاسغب مظلوم لالقیت حبلها علی غاربها…;(۲) اگر حضور نیروی کافی و مسوولیت الهی نبود و آن پیمانی که خداوند از دانشمندان گرفته که تن به سیری ستمکار و گرسنگی ستمدیده ندهند هر آینه مهار خلافت را به کوهانش می افکندم.)) و این انگیزه و هدف, یعنی عمل به وظیفه شرعی و انجام تکلیف الهی, در قیام مقدس امام(ع) در سخنان خود امام حسین(ع) به خوبی و به طور صریح ذکر شده, آن جا که وقتی نامه به بزرگان بصره می نویسد و علت نهضت و دعوت الهی خود را ذکر می کند, می نویسد: ((… و إنا إدعوکم الی کتاب الله و سنه نبیه(ص) فان السنه قد امیتت و ان البدعه قد إحییت…;(۳) من شما را به کتاب خدا و سنت رسول او دعوت می کنم که به راستی سنت, مرده و بدعت زنده گشته است.)) یا وقتی با فرزدق شاعر رو به رو می شود و او علت حرکت حضرت را جویا می شود امام(ع) در پاسخ او می فرماید: ((…ان نزل القضإ بما نحب و نرضی فنحمد الله علی نعمائه و هو المستعان علی ادإ الشکر و ان حال القضإ دون الرجإ فلم یبعد من کان الحق نیته و التقوی سریرته;(۴) اگر قضا و قدر بر وفق مراد و میل ما آید که خدای را بر نعمتهایش سپاس می گوییم و او خود کمک کار ادای شکر اوست و اگر قضای الهی با آنچه امید داریم حایل گشت پس کسی که حق نیت او و تقوی پیشه اوست راه دوری نپیموده است.)) و هنگامی که مسلم بن عقیل را به کوفه می فرستد در نامه ای که به مردم آن دیار مرقوم می دارد در محکومیت یزید و حقانیت خود می نویسد: ((… فلعمری ما الامام الا العامل بالکتاب والقائم بالقسط والدائن بدین الحق الحابس نفسه علی ذات الله والسلام;(۵) به جان خودم سوگند امام و رهبر نیست مگر کسی که به کتاب خدا عمل کند و به عدل و داد قیام نموده و به دین حق متدین باشد و جان خود را در راه خدا گرو بگذارد.)) یا آن جا که وقتی ولید بن عتبه فرماندار مدینه از آن حضرت می خواهد با یزید بیعت کند امام(ع) در پاسخ او می فرماید: ((إیها الامیر انا اهل بیت النبوه و معدن الرساله و مختلف الملائکه و محل الرحمه بنا فتح الله و بنا ختم, و یزید رجل فاسق شارب الخمر قاتل النفس المحرمه, معلن بالفسق, و مثلی لایبایع مثله…;(۶) ای امیر, ماییم خاندان نبوت و معدن رسالت, خاندان ماست که محل آمد و رفت فرشتگان و محل نزول رحمت خداست, خداوند اسلام را از خاندان ما شروع و افتتاح نموده و تا آخر نیز همگام با ما خاندان به پیش خواهد برد…. )) یا هنگامی که در راه کوفه با لشکر حر بن یزید ریاحی برخورد می کند در خطبه ای به آنها می فرماید: ((ایها الناس ان رسول الله(ص) قال: من رإی سلطانا جائرا مستحلا لحرام الله, ناکثا عهده, مخالفا لسنه رسول الله یعمل فی عباد الله بالاثم والعدوان فلم یغیر علیه بفعل و لا قول, کان حقا علی الله ان یدخله مدخله. الا و ان هولإ قد لزموا طاعه الشیطان, و تولوا عن طاعه الرحمن, و اظهروا الفساد, و عطلوا الحدود, واستإثروا بالفیء, واحلوا حرام الله و حرموا حلاله, و انی إحق بهذا الامر لقرابتی من رسول الله;(۷) ای مردم به راستی که رسول خدا(ص) فرمود کسی که سلطان ستمگری را ببیند که حرام خدا را حلال دانسته و پیمان خدا را بشکند و مخالف سنت رسول خدا(ص) میان بندگان خدا به گناه و دشمنی عمل کند و با این حال با رفتار و گفتار خود به مخالفت با او برنخیزد بر خدا حق است که او را همنشین همان ظالم کند. هان ای مردم! اینان ملازم پیروی شیطان گشته و از اطاعت خدای رحمان رو گردانده و فساد را آشکار ساخته و حدود الهی را تعطیل نموده اند و حق مسلمانان را میان خود تقسیم کرده و حرام خدا را حلال, و حلال خدا را حرام کرده اند و به راستی که من به امر زمامداری و حکومت شایسته تر هستم به سبب نزدیکی با رسول خدا.)) یا در وصیت نامه اش به محمد بن حنفیه می نویسد: ((انی لم إخرج إشرا و لابطرا و لامفسدا و لاظالما, و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی, ارید إن آمر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیره جدی و ابی علی بن ابی طالب فمن قبلنی بقبول الحق فالله اولی بالحق و من رد علی هذا إصبر… ;(۸) من نه از روی خودخواهی و یا برای خوشگذرانی و نه برای فساد و ستمگری از مدینه خارج می گردم بلکه هدفم امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح مفاسد امت و احیای سنت جدم رسول خدا و پدرم علی بن ابی طالب است. پس هر کس که این حقیقت را از من بپذیرد راه خدا را پذیرفته است و هر کس رد کند, من با صبر و استقامت راه خود را در پیش خواهم گرفت.)) یا در سخنرانی و خطبه دیگری که پس از برخورد با لشکر حربن یزید ریاحی ایراد کرد فرمود: ((… إیها الناس فانکم ان تتقوا الله و تعرفوا الحق لاهله تکن إرضی لله عنکم, و نحن اهل بیت محمد و إولی بولایه هذا الامر علیکم من هولإ المدعین ما لیس لهم و السائرین فیکم بالجور والعدوان…;(۹) ای مردم به راستی اگر تقوای الهی پیشه کنید و حق را برای اهل آن بشناسید بیشتر مورد رضایت و خشنودی خداوند هستید, و ما خاندان محمد هستیم و سزاوارترین مردم به فرمانروایی و سرپرستی شما از این کسانی که مدعی هستند چیزی را که حق آنها نیست, و میان شما به ستم و دشمنی رفتار می کنند.)) نتیجه با توجه به آنچه گفته شد به این حقیقت می رسیم که قیام امام حسین(ع) در آن زمان و با آن وضع حکومت مسلمانان, یک وظیفه الهی و یک فریضه شرعی بود, و بلکه انجام این وظیفه مهم, اختصاصی به شخص امام حسین(ع) نداشت و وظیفه هر مسلمانی بود. البته در مورد آن حضرت مهمتر و سنگین تر بود; از این رو نباید درباره انگیزه این قیام مقدس بیش از این به بحث و گفت وگو بپردازیم, بلکه اگر بخواهیم بحث بیشتری را در این باره دنبال کنیم باید به دنبال پاسخ این سوال برویم که: چرا دیگران مانند امام حسین(ع) قیام نکردند و مخالفت خود را با آن حکومت ننگین و غیرمشروع اعلام ننمودند؟ میان مردم آن زمان به جز بسیاری از افراد عوام و بی تفاوت یا فریب خورده, جمع زیادی نیز از افراد دانشمند و متدین و آگاه به اوضاع و احوال بودند که نه فریب تبلیغات فریبنده دستگاه بنی امیه را می خوردند و نه زیر بار تهدیدها و تطمیعهای آنها می رفتند, و رشد و درک تحلیل مسائل را نیز به خوبی داشتند; مانند عبدالله بن عباس و عبدالله بن عمر و محمدبن حنفیه و عبدالله بن جعفر و دیگران. خلاصه باید سبب عدم قیام و حرکت نکردن آنها را پیدا کرد نه علت قیام امام حسین(ع) را, و عذر آنها را برای نپیوستن به امام حسین(ع) جستجو نمود, وگرنه در چنین شرایطی که ترسیم شد وظیفه هر مسلمانی قیام و مخالفت با آن حکومت بود. پاسخ به یک سوال دیگر بنابراین, دیگر زمینه ای برای این بحث هم باقی نمی ماند که: آیا امام حسین(ع) می دانست کشته می شود یا نه؟ و اگر می دانست چگونه خود و یارانش را به کشتن داد و به قربانگاه برد؟ با این که خدای تعالی می فرماید: ((ولا تلقوا بإیدیکم الی التهلکه.)) همچنین زمینه ای برای این بحث نیز نمی ماند که: آیا امام (ع) به منظور تشکیل حکومت اسلامی قیام کرد و زمینه ای برای این کار وجود داشت یا نه؟ و آن همه جنگ و جدال بر سر این مطلب و قلمفرسایی ها و تکفیر کردنها و چماق کشیهای بی ثمر جا ندارد, بلکه باید گفت موجب اتلاف وقت گشته و خالی از شبهه هم نبوده و نخواهد بود. زیرا وقتی آن قیام و حرکت برای امام(ع) به صورت یک وظیفه الهی و دینی درآمد دیگر احتمال این که ممکن است خود و یارانش در این نبرد کشته شوند, و زن و فرزند و همراهانش به اسارت بروند و اموال و خیمه و خرگاهش به تاراج برود هیچ کدام نمی تواند جلوی انجام آن وظیفه و حرکت مقدس را بگیرد. چنانچه در جاهای دیگر قبل از حادثه کربلا و پس از آن نیز چنین احتمالی نمی تواند جلوی جهادها و دفاعهای مقدس اسلام را بگیرد, و آیا اساسا جهاد در راه خدا و دفاع از نوامیس اسلام و حفظ مرزهای کشور اسلامی جز با آمادگی برای شهادت و ایثار جان و مال و فرزند مقدور است؟ مگر جنگ با دشمنان اسلام همیشه ت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.