پاورپوینت کامل اسلام و اعتلای زن در سیرت و سنت ۷۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اسلام و اعتلای زن در سیرت و سنت ۷۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اسلام و اعتلای زن در سیرت و سنت ۷۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اسلام و اعتلای زن در سیرت و سنت ۷۶ اسلاید در PowerPoint :

تهیه و تدوین: حجهالاسلام والمسلمین محمدرضا مصطفی پور

توجه به مسئله زن و ارزش وجودی او به دنبال آن حقوق زن از مسائل مهم و همیشگی بوده و به همین دلیل در پی یافتن جواب آن مسئله همواره تکاپو و تلاش می گردد در عصر کنونی نیز مسئله زن و ارزش وجودی و حقوق وی از اهمیت خاصی برخوردار است. به ویژه با طرح فمینیسم (و این که مناسبات موجود میان دو جنس زن و مرد در خانواده و اجتماع که در ضمن آن ها، زنان تحت سلطه و انقیاد مردان قرار دارند، رضایت بخش نبوده و باید به گونه ای تغییر یابند که زنان بتوانند به طور دلخواه بر زندگی خود کنترل داشته باشند و در نتیجه امکان و فرصت بیشتری برای فعلیت بخشیدن به تمامی قابلیت های انسانی خود بدست آورند)، پرداخت به این مسئله از نظر اسلام اهمیت مضاعفی پیدا می کند. سؤالاتی که در این رابطه مطرح است از این قرار است که جایگاه زن در نظام هستی چگونه است؟ آیا زن و مرد در نظام هستی از جایگاه یکسانی برخوردارند یا جایگاه آن ها متفاوت است؟ آیا زن و مرد به لحاظ هستی شناختی از هستی همگونی برخوردارند یا متفاوتند؟ آیا تفاوت تکوینی زن و مرد منشأ تفاوت حقوقی آن ها نیز هست؟و اگر در برخی موارد اگر هست حکمت آن چیست و سؤالات دیگر. فرضیه در این پژوهش آن است که زن و مرد در حقیقت انسان با هم اشتراک دارند گرچه در ویژگی های جسمی و روانی متفاوتند و به همین جهت از بعد اشتراک دارای حقوق و مسؤولیت های مشترکند و از جهت تفاوت ها احیاناً دارای حقوق و مسؤولیت های متفاوتند. در این سلسله مقالات با بهره برداری از منابع اسلامی به (اسلام و چگونگی جایگاه زن و نظام هستی و اعتلای وی در سیرت و سنت) پرداخته می شود.امید آن که برای خوانندگان آموزنده بوده و برای زدودن اشکالات و شبهات سودمند و به لحاظ تأثیر عملی در زندگی مفید واقع شود. بنیان های هستی شناختی زن ۱- مراد از زن هنگامی که از بنیان های هستی شناختی زن در قرآن سخن می گوییم، در آغاز لازم است بیان کنیم که مرادمان از «زن» صنفی است که مقابل او مرد است نه زن در مقابل شوهر. توضیح آن که زن دارای عناوینی چون همسر، مادر، دختر، خواهر، خاله، عمّه، جدّه و مانند آن است که هر کدام دارای حقوق خاصی است که در کتاب حقوقی و فقهی به آن پرداخته اند از باب نمونه زن به عنوان همسر، در مقابل شوهر قرار دارد که حقوق و وظایف متقابلی بین آنها وجود دارد و به عنوان مادر حقوق ویژه ای دارد که فرزندان باید نسبت به او و او نسبت به فرزندان رعایت کنند و به عنوان دختر در برابر پدر و مادر خود حقوق ویژه ای دارد. اما در این مبحث این عناوین مورد بحث واقع نمی شود فقط زن به عنوان صنفی از انسان که در مقابل او مرد است موضوع مطالعه است گرچه در ادامه از مباحث دیگر نیز سخن به میان می آید. ۲- جایگاه زن در نظام هستی از نظر آموزه های قرآن جایگاه زن در نظام هستی همان جایگاه انسان در نظام هستی است. یعنی همان جایگاهی را که مرد به عنوان انسان در نظام هستی دارد همان جایگاه را زن نیز در مقام هستی دارد و قرآن به ما می گوید این دو را به چهره ذکورت و انوثت – مردی و زنی – نشناسید. بلکه در چهره انسانیت بشناسید و حقیقت انسان را روح او تشکیل می دهد نه بدن او و به عبارت دیگر: انسانیت انسان نه به جسم اوست و نه به مجموع جسم و جان، بلکه انسانیت انسان به روح اوست و جسم او فرع بدن و ابزاری پیش نیست. بنابراین اگر انسانیت انسان به روح اوست و نه بدن او و روح در ذکورت و انوثت تأثیر ندارد. پس زن و مرد در اصل انسانیت اشتراک دارند. یعنی گوهر انسانی زن و مرد یکی است. قرآن کریم فرمود: «الذی احسن کل شی ء خلقه و بدأ خلق الانسان من طین، ثم جعل نسله من سلاله من ماء مهین ثم سوّیه و نفخ فیه من روحه و جعل لکم السمع و الابصار و الافئده قلیلاً ماتشکرون؛(۱) او (خدا) همان کسی است که هرچه آفرید،نیکو آفرید و آفرینش انسان را از گل آغاز کرد. سپس نسل او را از عصاره ای از آب ناچیز و بی ارزش آفرید سپس (اندام) او راموزون ساخت و از روح خویش در او دمید و برای شما گوش و چشم ها و دل ها قرار داد. اما کمتر شکر نعمت های او را بجا می آورند. از آیه استفاده می شود که زن و مرد به عنوان انسان، هر دو دارای روح الهی اند و آن چه در آیه شریفه مطرح نیست، جنسیت و دخالت آن در میزان بهره مندی از روح و حقیقت آدمی است. در سوره مؤمنون نیز وقتی از مراحل خلقت سخن می گوید و می گوید انسان از عصاره ای از گل آفریده شد سپس او را به صورت نطفه ای در جایگاهی استوار قرار داده شد آن گاه نطفه را به صورت علقه درآورد و علقه را به صورت مضغه و آن گاه آن را استخوان هایی ساخت و سپس بر آن گوشت پوشاند می فرماید: «ثم انشأناه خلقاً آخر؛(۲) پس آن گاه او (جنین را) در آفرینشی دیگر پدید آوردیم.»مفسران این جمله را به روح و اعطای حیات انسانی تفسیر کرده اند.(۳) از این آیات استفاده می شود که نه در مراحل شکل گیری و موزون سازی اندام انسانی عنصر جنسیت دخالت دارد و نه در دمیدن روح الهی به کالبد آدمی بین زن و مرد تفاوتی هست. ۳- مبدأ قابلی آفرینش زن و مرد آیا خلقت زن و مرد از دو گوهر مستقل و دو مبدأ قابلی جداگانه است تا هر یک دارای آثار خاص و لوازم مخصوص باشد مانند دو گوهر که از دو معدن مستقل ظهور می کنند و جنس هر یک غیر از جنس دیگری است یا هر دو از یک گوهرند و هیچ امتیازی میان آن ها از لحاظ گوهر وجودی نیست جز به اوصاف اکتسابی و اخلاق تحصیلی یا مرد بالاصاله از گوهری خاص خلق شده است سپس زن از زواید مبدأ تابع مرد به طور متفرع بر آن آفریده شده است یا به عکس یعنی زن بالاصاله از گوهری معین آفریده شده است و مرد فرآورده ای از زواید مبدأ زن، به طور طفیلی و فرع وی است؟ از ظواهر آیات ناظر به اصل آفرینش استنباط می شود که زن و مرد از یک گوهرند و هیچ امتیازی میان آن ها از لحاظ گوهر وجودی نیست قرآن فرمود: «یا ایها النّاس اتقوا ربّکم الذی خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها و بثّ منهما رجالاً کثیراً و نساءً و اتقوا اللّه الذی تسائلون به و الارحام ان اللّه کان علیکم رقیباً؛(۴) ای مردم از پروردگارتان پروا دارید که شما را از نفس واحد آفرید و جفتش را نیز از او آفرید و از آن دو مردان و زنان بسیاری پراکند و از خدایی که به نام او از همدیگر درخواست می کنید. پروا کنید و خویشاوندان را (فراموش نکنید) که خدا همواره بر شما نگهبان است.» منظور از نفس در آیه، گوهر و ذات و اصل و واقعیت عینی شی ء است نه روح، جان و روان، از باب مثال اگر گفته اند: فلان شی ء فی نفسه چنین است یعنی در ذات و هستی اصلی خود چنین است یا وقتی می گویند: فلانی آمده است یعنی فلان کس خودش آمده است که معنای نفس مرادف با عین و اصل ذات است. بنابراین نباید آیه مورد بحث با آیات مربوط به پیدایش روح و نفخ آن در انسان ارتباط داد بلکه مراد از آن همانا ذات و واقعیت عینی است. بر این اساس آن چه از آیه استفاده می شود مطالب زیر است: الف: همه اصناف انسان ها، خواه زن و خواه مرد، از یک ذات و گوهر خلق شده اند و مبدأ قابلی آفرینش همه افراد یک چیز است. این که گفته شد همه انسان ها، دلیل آن این است که «ناس» شامل همگان می شود. ب: اولین زن که همسر نخستین مرد است، او نیز از همان ذات و گوهر عینی آفریده شده است نه از گوهر دیگر و نه فرع بر مرد و زاید بر او و طفیلی وی، خدای سبحان اولین زن را از همان ذات اصلی آفریده است که همه مردها و زن ها را از همان اصل خلق کرده است. آیاتی مانند: «هو الذی خلقکم من نفس واحده و جعل منها زوجها»(۵) اوست که شما را از نفس واحدی آفرید و جفت وی را از آن پدید آفرید. و آیه «خلقکم من نفس واحده ثم جعل منها زوجها»(۶) آفرید شما را از نفس واحد سپس جفت وی را از آن پدید آورد. نیز بر همین مطلب دلالت می کند که مبدأ قابلی خلقت همه مردان و زنان و نیز اولین مرد و زن واحد است. در پی احادیث ناظر به مبدأ قابلی آفرینش روایتی را از مرحوم صدوق نقل کرده است که از آن استفاده می شود آفرینش حوّا همانند خلقت آدم نوظهور است و آن روایت این است که زراره از حضرت امام صادق(ع) پرسید: نزد ما مردمی هستند که می گویند: خداوند حوّا را از بخش نهایی ضلع چپ آدم آفرید؟ امام صادق(ع) فرمود: خداوند از چنین نسبت، هم منزه است و هم برتر از آن است. آیا خداوند توان آن را نداشت که همسر آدم را از غیر دنده او خلق کند تا بهانه به دست ملامت گران دهد که بگویند: بعضی اجزای آدم با بعضی اجزای دیگر نکاح کرد. سپس فرمود:خداوند آدم را از گل آفرید و سپس حوا را به طور نوظهور پدید آورد. آدم پس از آگاهی از خلقت وی از پروردگارش پرسید: این کیست که قرب و نگاه او مایه انس من شده است؟خدای سبحان فرمود: این حوّاست. آیا دوست داری که با تو و مایه انس تو باشد و با تو سخن بگوید و پیرو تو باشد؟ آدم گفت:آری پروردگارا! تا زنده ام سپاس تو بر من لازم است. آنگاه خداوند فرمود: از من ازدواج با او را بخواه، چون صلاحیت همسری تو را جهت تأمین علاقه جنسی نیز دارد و خداوند شهوت جنسی را به او اعطا نمود. سپس آدم عرض کرد من پیشنهاد ازدواج با وی را عرضه می دارم، رضای شما در چیست؟ خداوند فرمود:رضای من در آن است که معالم دین من را به او بیاموزی.(۷) این حدیث گرچه از جهت سند نیاز به تحقیق بیشتر دارد ولی حاوی مطالب مهم و سودمندی است که تفصیل آن به این شرح است. الف: خلقت حوا از ضلع و دنده چپ آدم صحیح نیست بر خلاف آن چه در تورات آمده است که خلقت حوا را از دنده چپ آدم می داند.(۸) ب: آفرینش حوا چون آفرینش آدم نوظهور و مستقل است. ج: نگاه آدم به حوا مایه انس وی شد و خدای سبحان نیز همین اصل را پایه ارتباط آن دو قرار داد و این انس انسانی، قبل از ظهور غریزه شهوت جنسی بوده است. د: بهترین مهریه و صداق، تعلیم علوم الهی و آموختن معالم دین است که خدا آن را مهر حضرت حوّا بر آدم قرار داد. با توجه به این که آیات و روایات زن و مرد را از گوهر واحد می داند و بر این اساس مرد بر زن در اصل آفرینش امتیازی ندارد و روایات که بیان گر مزیت و برتری هستند یا از جهت سند نادرست و نارسایند و یا دلالت آن ها ناتمام است و اگر هم از جهت سند و دلالت تام باشند به لحاظ این که مسئله مورد بحث امر تعبدّی محض نیست و در امور غیر تعبدّی علم و قطع لازم است و این روایت ها مفید مظنه و گمان است نمی توان با آن روایت ها مسائل غیر تعبّدی را استفاده کرد. و به عبارت دیگر: چون این خبر واحد است و خبر واحد در صورت احراز شرائط به استنباط احکام فقهی محدود است و در علوم دیگر در صورتی اعتبار دارد که با قرآن هماهنگ باشد و یا سنت قطعی و عقل آن را تأیید کند. در غیر این صورت اعتبار نداشته و قابل استناد نیست. علاوه بر اشکال سند و دلالت این روایت و عدم هماهنگی آن با قرآن و سنت قطعی و عقل، احتمال تقیه در این دسته از روایات منتفی نیست زیرا چنان چه روشن است رأی غالب در آن زمان این بود که زن از دنده چپ آدم خلق شده است و به قول اهل سنت و عامّه نیز در این مورد هماهنگ است. از این رو احتمال دارد که ابراز این عقیده از جانب معصوم(ع) از روی تقیه باشد. بنابراین احتمال نیز روایاتی که بیان گر این محتوا هستند فاقد اعتبار خواهند بود. ۴ – انسان مخاطب قرآن کمال انسان در شناخت مبدأ و معاد و وحی و رسالت است و در فهمیدن این سه اصل ذکورت و انوثت شرط نیست. انبیاء که انسان ها را به این سه دعوت کرده اند، دعوت نامه برای خصوص مردها یا خصوص زن ها نفرستاده اند تا با دعوت گروهی و صنفی، صنف دیگر از آن محروم باشند. وقتی قرآن از زبان پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «ادعوا الی اللّه علی بصیره انا و من اتبعنی»(۹) من و هر که

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.