پاورپوینت کامل جهان اسلام؛ رویش ها و ریزش ها ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جهان اسلام؛ رویش ها و ریزش ها ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جهان اسلام؛ رویش ها و ریزش ها ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جهان اسلام؛ رویش ها و ریزش ها ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint :

حکمت اتحاد ملی و انسجام اسلامی

مقام معظم رهبری حضرت آیت اللّه العظمی خامنه ای با فراست، تدبیر و درک مقتضیات زمان، سال جاری را با عنوان «اتحاد ملّی و انسجام اسلامی» نامگذاری کردند. ایشان در فرازی از پیام نوروزی سال ۱۳۸۶ فرمودند: «…ملت ما باید هوشیار باشند، تلاش برای سازندگی کشور و عمده تر و مهم تر از آن تلاش برای اتحاد کلمه و یک پارچگی ملی و اتحاد اسلامی ادامه یابد. عاقلانه،هشیارانه،خردمندانه و مدبّرانه بایستی این اتحاد را حفظ کرد و روز به روز تقویت کرد، من به همین جهت به مسئله اتحاد کلمه ملت مان اهمیت می دهم و به نظر من، امسال، سال «اتحاد ملی و انسجام اسلامی است؛ یعنی در درون ملّت ما اتحاد کلمه، همه آحاد ملّت و قومیت های گوناگون و مذاهب گوناگون و اصناف گوناگون ملی و در سطح بین المللی، انسجام میان همه مسلمانان و روابط برادرانه میان آحاد امت اسلامی از مذاهب گوناگون و وحدت کلمه آن ها.»(۱) نامگذاری سال جاری با این عنوان توسط مقام معظم رهبری گامی بلند برای تحقق و ایجاد همگرایی ملی و وحدت اسلامی بود که در پاسخ به تداوم توطئه ها و جریان سازی های استکبار جهانی علیه کشورهای اسلامی صورت گرفت، از این روی نامگذاری مزبور خالی از حکمت نبوده و البته باید دانست اتحاد ملّی و انسجام اسلامی یک شعار مقطعی نیست و سیاست بنیادی و اصولی نظام اسلامی است و برای رسیدن به این هدف مقدّس و مبارک همه باید بکوشند و با احساس هویت دینی، فرهنگ ارزشی، تمدن اسلامی و اخلاق مشترک در برابر قدرت هایی که اسلام و قرآن را هدف قرار داده اند بایستند. اعتقاد به خدای یگانه، قبله گاه مسلمین و حرمین شریفین، قرآن کریم، عترت نبی اکرم، ایستادن به درگاه پروردگار و پیروی از فرامین وحی و بکار بستن دستورات پیامبر شعار اتحاد ملی و انسجام اسلامی را به واقعیت عینی و عملی نزدیک می سازد. در عین حال برای رسیدن به چنین گوهر ارزشمندی باید از اهانت ها و سخنانی که بوی تفرقه می دهد دست برداشت و اجازه نداد جاهلان کور دل و مسلمان نمایان متحجر و برخی مغرضان دوست نما در میان اقیانوس اتحاد مسلمانان مرداب های پراکندگی و تشتت بوجود آورند. اگرچه دنیای اسلام به برکت حرکت سترگ امام خمینی(ره) از خواب غفلت بیدار شده است و این موج بیداری همچنان در حال گسترش است و دشمنان اسلام را در موجی از هراس فرو برده است ولی شخصیت های برجسته، نخبگان، مبلغان و نیز دست اندرکاران رسانه های کشورهای اسلامی باید برای عمق بخشیدن به این برنامه گام های مؤثرتری بردارند و راهکارهای عملی اتحاد ملی و انسجام را تدوین نمایند. وحدت اسلامی یک توافق فراگیر و جمعی و متکی بر مجموعه ای از اصول، روش ها و قواعد الهام گرفته از قرآن و اعتقادات اسلامی است که در یک فضای تعاملی و دوستانه و آکنده به صمیمیت و عطوفت بدست می آید و این مهم در شرایطی میسّر است که مسلمانان مصالح و منافع دنیای اسلام را بر مصالح گروهی، فرقه ای و حزبی ترجیح دهند. یکی از محورهایی که می تواند رمز سربلندی، عزت، اقتدار و صلابت مسلمانان را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد، توجه به گذشته تاریخی و فرازهایی شکوهمند از تاریخ مسلمین است و این که آنان در برهه هایی از تاریخ طلایه داران دانش، فرهنگ و فضیلت بودند و موفق شدند تمدن اسلامی را بنیان گذاری کنند و از علم و معرفت در سطح جهانی صیانت نمایند بدیهی است توجه به هدفی مقدّس و کوشش جمعی برای شکوفایی علمی و فرهنگی و مهم تر از آن الهام گرفتن از قرآن و حدیث در ضرورت فراگیری علم، تولید اندیشه و نشر معارف و مکارم مسلمانان را برای فتح قله های سرافرازی متحد نمود، اما متأسفانه در مقاطعی از تاریخ تا زمان های معاصر جوامع اسلامی دچار دشواری ها و مشکلاتی در این عرصه شدند و از آن رویش علمی و فرهنگی بازماندند و از کاروان معرفت فاصله گرفتند، بنابراین جهان اسلام با آن سرمایه های فکری و معنوی، جمعیت قابل توجه، سرزمین های سرشار از امکانات معدنی و توان های مهم اقتصادی و اجتماعی دچار ریزش های اسف باری گردید. نوشتار حاضر کوشیده است این فرازها و فرودها را در یک بررسی اجمالی از نظر خوانندگان بگزارند، تأکید واصرار نگارنده در این مجموعه بر این واقعیت استوار است که: در عصر رسول اکرم(ص) مسلمانان در حجاز جامعه ای نوپا، کوچک امّا سرشاراز فضیلت را تشکیل دادند که بر اثر هدایت خاتم پیامبران، مجاهدت اصحاب و مقاومت مسلمین این تشکل از گزند مشرکین و ملحدین مصون ماند و با تأکید بر ایمان و پارسایی و روی آوردن به فرهنگ قرآنی و سیره نبوی گسترش یافت و در اندک مدتی آفریقا، آسیا و حتی اروپا را در نَوردید. مسلمانان به دنبال این فتح درخشان که قلب های مردمان جهان را تسخیر خویش ساخت فرهنگ و تمدنی را تشکیل دادند که آوازه علمی و درخشندگی فکری آن، جهان را روشنی بخشید و پویایی معرفتی، فرهنگی و هنری آن تا مدت ها جهان را تحت تأثیر قرار داده بود. اما به دلیل فاصله گرفتن از ارزش های الهی از یک سوی و یورش رومیان، مغولان، صلیبی ها و نیز تهاجم استعمار، و استکبار آنان دچار زوال و انحطاط شدند و با دشواری ها و بحران ها و چالش های فراوانی روبرو گردیدند و اگر مسلمانان به خود نیایند نیرنگ های دشمنان این روند نگران کننده را تسریع می نماید. امید آن که این مباحث مورد توجه علاقه مندان قرار گیرد. نهایت خُسران بشریت در سرزمین عربستان ناسپاسی، اعراض از معرفت و معنویت سیمای انسان ها را در سیاهی و فتور فرو برده و آن ها را به صورت آدمیان زار، خوار، ذلیل و حقیر جلوه داده بود. در حصار شبه جزیره ای که در جنوب غربی آسیا قرار دارد و در محدوده آب های گرم خلیج فارس ایران و ریگزارهای تفتیده و بیابانی گرم و خشک واقع شده است نهایت خسران بشریت ترسیم و مجسم گردیده است. جاهلیتی که تمام سه میلیون کیلومتر مربع این قلمرو را در کنار شتر، شمشیر و شعر جاهلی درنوردیده است و در اتصال اقوام و قبیله ها نمودی یکسان به خود می گیرد و در محدوده هر قومیت غارت اموال، دزدی و کشتار قابل مشاهده بود. مناسبات قبیله ها بر اساس امتیازات نژادی، برتری طلبی های بیهوده و فناپذیر مادی و تفاخر عبث سامان می یافت. دانش و تفکر به علم انساب منحصر می گردید که صرفاً موقعیت های طایفه ای و نژادی و پیوندهای صرفاً خونی را تحکیم می بخشید. بنابه باور مفسّران، سوره تکاثر درباره قبایلی نازل شده است که بر کثرات نفرات، اموال و دارائی های یکدیگر مباهات می کردند تا آن جا که برای زیاد نشان دادن آمار افراد قبیله به گورستان ها می رفتند و قبرهای اشخاص وابسته به طایفه خود را که پیکرهای پوسیده و استخوان های متلاشی شده در آن ها قرار گرفته بود، مورد شمارش قرار می دادند. قرآن می فرماید: «الهکم التکاثر حتی زرتم المقابر»(۲) حضرت علی(ع) در کتاب گران سنگ نهج البلاغه این روش را مورد نکوهش و مذمت قرار داده و فرموده اند: این اجساد مایه عبرت هستند نه موجب افتخار.(۳) خون،انگیزه تمام جدال ها و جنگ ها بود و خونخواهی و انتقامی وحشتناک فرهنگ تمام حماسه ها، تاریخ و سرودها را تشکیل می داد. در شعر جاهلی که برخی از شاعران آنها را در بازار عُکاظ مکه می خواندند از مسایل معنوی خبری نبود، بی قید و بند بودن، گستاخی، مباهات به اجداد و نیاکان، هجو و برشمردن معایب حریف و بزرگ جلوه دادن فضایل قبیله و رجحان غریزه ها و عواطف خشک بر خرد و ایمان در این سروده ها موج می زد. دردناک تر از این ها، زندانی افکار و احساسات در برابر تعدادی سنگ به نام بت و معبودبود و چه فریادهایی که در پای این بت ها نکردند و چه اندیشه های بالقوه و سرشت های پاک که در پای آنها قربانی نگردید. آیا باید از سادگی،غربت و بیگانگی، آدمی در این شرایط آشفته بر خود بنالد یا این جهل و نادانی را مذمت کند. خضوع در پای بت لات می نماید در حالی که غرور و استقامتش در شمشیر خلاصه می گردد. در آن زمان تاریک زمینه تبادل افکار در میان اشخاص به ندرت وجود داشت و وسایل ارتباطی محدود و مشکل بود، اُفُق های فکری بسیار تنگ و غرق در اوهام و خرافات، اندیشه های وحشیانه و ددمنشانه و سبعانه بسر می برد. تاریکی فکری سراسر جهان را فرا گرفته و شعاع بسیار ضعیفی از نور دانش در اُفق معرفت بشری در حال فروزندگی بود. افعال و کرداری که ما امروزه وحشیانه و غیر انسانی می دانیم در آن ایام جزو امتیاز و لیاقت افراد به شمار می رفت و مردم به قدری دچار عقده حقارت شده بودند که نمی توانستند بپذیرند مخلوقی انسانی می تواند دارای روح باشد و در زندگی او مذهب و قداست دیده شود. عربستان در آن عصر دهشتناک فاقد نظام حکومتی بود و هر قبیله ای مدّعی قدرت بالا می گردید. تعلیمات پیامبران گذشته را دچار تحریف نموده و آنها را با اوهام، افکار مغشوش و مانند آن در آمیخته بودند. محیط ظلمت زای عربستان، شبی تاریک و تار به وجود آورده بود که جز سیاهی و تباهی چیزی در آن قابل مشاهده نبود. انسان ها از سر منزل مقصود خویش دور افتاده و در اُفُقی بسیار نازل روزگاری آشفته را سپری می کردند. فساد و ابتذال هیچ جایی برای مکارم اخلاقی و فضیلت قرار نداده بود. قلمرو آشفته سرزمین ایران قلمرو سلاطینی بود که خود را از نژاد خدا(؟!) می دانستند و برای خویش شخصیتی ربّانی و الهی قائل بودند. آن چنان بخت و اقبال ناشی از کشورگشایی، چپاولگری و استثمار مردم و ایجاد نظام طبقاتی مغرورشان ساخته بود که خودخواهی و استبدادشان به اوج رسیده و به اموال، کاشانه و حتی آبروی مردم، به دیده طمع می نگریستند و در عصیان، طغیان و سرکشی بر حضرت باری تعالی آن چنان گستاخ شده بودند که برای حیثیت انسانی هیچ ارزشی قائل نبودند و یک بار به رئیس گارد ویژه خود فرمان دادند که تمام زندانیان که در محبس های تاریک و خوفناک بسر می برند و بالغ بر سی هزار نفر بودند، هلاک نمایند. در پس این طغیانگری های دروغین آنقدر سرکشی کردند که خود را همپایه یزدان با وجودی آسمانی و واجب الاتباع تصور کردند. در تمامی مسایل کشوری تا جزیی ترین مسایل زندگی افراد خود را فعال مایشاء تصور می کردند و اگر کسی رأی و نظری بر خلاف آنان ارائه می داد زیر ضربات شکنجه او را از بین می بردند. خزانه مملکتی با خزینه این کسراها یکی بود و بدون احساس کوچک ترین دلهره و تردیدی اموال کشور ا در بزم، رزم،شراب و شب های عیاشی و ناخویشاوندی خویش می خوردند و دم فرو نمی آوردند. ایران سرزمینی بود که تبعیض و اختلاف و برتری طلبی را به وسعت همه عصبیت ها ابراز می داشت. گستاخی را بدانجا رسانیدند که هزاران غلام رومی و چینی را در ردیف چهارپایان در می آوردند که همه از اموال خسرو بودند. فقر آن چنان شدت یافت که دهقانان در خیل سپاهیان به دشمن حمله می بردند تا شاید از غنایم شاهنشاه بهره ای ببرند. حکومت موبد موبدان، هیربد هیر بدان و مغ مغان بر مردم، تمامی این سرزمین را در تاریکی پلید فرو برده بود. این جاهلیت به اعراب و ایرانیان منحصر نمی گشت و رومی ها نیز اوضاع رنج آوری داشتند زیرا ساکنان قلمرو مذکور از هیچ گونه حقوق مدنی یا امتیازات سیاسی و اجتماعی برخوردار نبودند و چنین اموری در انحصار اغنیاء و یا در تیول طبقات روحانی کلیساها بود. بخش اعظم مردم یا برده بودند یا چاکر. به بردگان همچون حیوانات غذا می دادند و در این حال پا در زنجیر داشتند و دست در دستبند و بازنجیری که از قلاده ای به قلاده دیگر اتّصال داشت، به یکدیگر بسته شده بودند. مردان، زنان و کودکان را با لباسی کهنه و پای برهنه به اطراف می کشانیدند، صاحبان قصرها و اسقف های کاخ نشین و کشیش های صومعه دار هیچ پروایی از رنج و آلام مردم، به خود راه نمی دادند و اصولاًتعالیم کلیسا با رهایی نژاد بشر از قانون جنگل مغایرت داشت.(۴) بین ایران و روم جنگ های ممتد و خونینی در گرفت. برای مدت کوتاهی ایالات آسیایی بیزانس (روم شرقی) و نیز مصر به تصرف ایران درآمد. ساسانیان چنان ویرانی در سوریه بوجود آوردند که آثارش تا یک قرن باقی بود.پاره ای از نواحی آسیای صغیر(ترکیه کنونی) در یورش پادشاهان ایرانی، به استانبول، آسیب فراوان دید. امّا همین که امپراتوری هراکلیوس(اولین قدرت روم شرقی) به حکومت رسید، بیزانسی ها با همکاری متّفقان خود، یعنی خزرها، مرزهای ایران را مورد تجاوز قرار دادند و ویرانی های خوفناکی به بار آوردند. این نبردهای خونین موجب پدید آمدن آشفتگی های داخلی و سقوط خسرو دوم ساسانی گشت در عین حال امپراتوری روم را ضعیف نمود.(۵) طلوع صُبح صادق ناگاه در دل زمین زلزله افتاد، سینه خوش رنگ دریا، جوشیدن گرفت، دشت ها تکان خوردند، کوهها برخود لرزیدند، طاق مدائن شکاف برداشت و بت هایی که از سقف دیوار خانه کعبه آویخته شده بود، فرو ریختند، آتشکده فارس به خاموشی و سردی گرائید در روم بادهای وحشت انگیزی درگرفت، کاخ خسروها و قیصرها دچار آشفتگی شدند. انقلابی شگرف، تحولی محسوس و زمزمه ای هیجان انگیز آرامش شب را در هم شکست این دگرگونی های بزرگ که به چشم مردمانی بصیر و بینا معنا داشت، سنگ بنای حادثه ای مهم، جاویدان، ملکوتی، خدایی و معنوی را نوید می داد. رویداد بزرگ مذکور چشمه پر بهره رستگاری و فضیلت را بر کشتزار جهانیان جریان داد سحرگاهان روز جمعه هفده ربیع الاول سال عام الفیل ۵۷۰ میلادی به وقوع پیوست، نوزادی فرخنده دیده به جهان گشود که در تاریکی های وحشت آور جهان، فروزش برانگیخت که انجلای ژرف ترین واصیل ترین جهش های علمی و معرفتی را در بر می گرفت. و برای همیشه غشاء نادانی، ناتوانی، کژی و کاستی را درهم درید. این نور به هنگام، بر دامن زنی پاک سرشت یعنی حضرت آمنه بدرخشید و بر جهانیان پرتو افکند. این طفل نورسته که فرزند عبداللّه و نام محمّد را برایش برگزیدند هنوز بر گهواره اش آرام نگرفته بود که دنیا را چون گهواره ای به حرکت درآورد. خورشید تابناک محمّدی که از افق مکه و سرزمین حجاز طالع گشت، با ولادتش اتفاقات تحیر آوری به وقوع پیوست که از همان ابتدا خدایان باطل را نفی می کرد و نور توحید را تجلّی می ساخت با ولادتش علم کاهنان و سحر ساحران باطل گشت و ندای: جاء الحق و زهق الباطل انّ الباطل کان زهوقا(۶) در میان زمین و آسمان پیچید. او چون گلی معطّر به قدرت الهی در صحرایی خشک رویش خود را آغاز کرد تا بتدریج کویر تفتیده دل ها و لجن زار متعفن جان ها و محیط آلوده آن روز و نه تنها آن ایام را بلکه واپسین نفس های روزگار را با نسیم خوشبوی دین و مکتب مقدسش عطر افشانی نمود. این همان نوری بود که در ظلمت بشر تابید تا دنیای تباه و آشفته و پریشان را به سوی سعادت و افتخاری که جامع ترین، کامل ترین و استوارترین دین ها و آیین، ترسیم می نمود، رهبری کند. این بزرگ مرد که در همان اوایل زندگی پدر و مادر را از دست می دهد در میان مردمانی سنگدل مراحل رشد را سپری می نماید امّا قلبی دارد لبریز از مهر و محبت، عطوفت و رأفت، به یتیمان و فقیران کمک می کند و نسبت به تمامی مسافران و از راه ماندگان میهمان نواز است. اجازه نمی دهد به کسی صدمه ای و لطمه ای واردشود و رنج دیگران را به جان می خرد. با وجود آن که در میان اشخاص بت پرست و مشرک، زندگی نموده ولی آن چنان روح بزرگ و والایی دارد که در زمین و آسمان ها هیچ کس را جز اللّه شایسته پرستش نمی داند و در برابر هیچ مخلوقی سر تعظیم و تسلیم فرود نمی آورد. پانزده سال تمام، بیابان های خشک را در پیش می گرفت و در کوه حراء که قلّه اش همچون مخروطی در شمال شرقی مکه، بر قلب جهان اسلام، سر بر افراشته است، همانجاکه ابراهیم، اسماعیل خود را به قربان گاه آورد، معتکف گشت و در برابر جایگاه خلیل اللّه ندایش را که هنوز در گوش زمان طنین انداز است، با گوش جان می شنود، آن برگزیده پیامبران بیابان های حجاز و خارهای صحرایی گرم را در می نوردد تا در غار حرا به تفکر نشیند و با خدای خویش راز و نیاز کند و وجود خویش را برای دریافت انوار وحی و ارتباط با فرشته الهی مهیا نماید. اندیشه ای متعالی که در برابر تفکر زمان غریب است، ناگهان عظمتی معنوی و ابهتی ملکوتی را در وجود خود حس می کند، نوعی استوار و پایداری در گامهای خویش می یابد و لحظه ای که از کوه سرازیر می گردد، بشریت را در آستانه تحوّلی سترگ قرار می دهد. در هر گامی که پیش می نهد سیاهی ها، دردها و آلام انسان را درهم می پیچد و بر هم می لرزاند و با دست آوردی از وحی با نیرویی از ایمان و رسالتی آسمانی، برای محو آلودگی ها، بت پرستی ها، جهالت ها و ستم ها آماده می شود. ابرقدرت های زمان و جهان در برابر پیام نورانی این ر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.