پاورپوینت کامل زن و خرد ورزان و خردورزی ۴۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زن و خرد ورزان و خردورزی ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زن و خرد ورزان و خردورزی ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل زن و خرد ورزان و خردورزی ۴۹ اسلاید در PowerPoint :

تهیه و تدوین:حجهالاسلام والمسلمین محمدرضا مصطفی پور

آیا از نظر فیلسوفان و تفکر فلسفی زن و مرد برابرند یا با هم متفاوتند؟ در این مقاله در صدد پاسخ گویی به سؤال فوق هستیم که در نظر فیلسوفان با توجه به مبانی فلسفی: آیا زنان با مردان برابرند یا خیر؟ برای پاسخ به این سؤال می گوییم: از نظر عقلی در اصل کمال میان زن و مرد تفاوتی نیست. زیرا فیلسوفان وقتی به تعریف انسان می پردازند او را به حیوان ناطق تعریف می کنند که حیوان جنس انسان و ناطق فصل اوست در واقع ناطق مقوّم انسان است و اگر از مذکر بودن، مرد و مؤنث بودن زن سخن به میان می آید، مذکر بودن و مؤنث بودن انسان را به دو صنف تقسیم می کند نه به دو نوع. بنابراین وقتی ذات انسان یعنی انسانیت انسان تمام شده و به نصاب خود رسید مسئله ذکورت و انوثت مطرح می شود. تشخیص ذاتی و عرضی و نشانه های آن دو نیز از همین راه صورت می گیرد یعنی ذاتیات انسان حیوانیت و ناطقیت است که در کتب فلسفه از آن بحث می شود. عدم تأثیر ذکورت و انوثت در فعلیت انسان از نظر فلسفی موجودات مادی مرکب از ماده و صورت اند، ماده جنبه قوه موجود مادی است و صورت جنبه فعلیت شی ء است و شی ء بودن هر موجودی به صورت اوست نه به ماده او. ماده هر شی ء مشترک است و می تواند به صورت های دیگر درآید از باب مثال، خاک ماده برای صورت های گوناگون است و می تواند به شکل درخت،معدن،حبّه ها و صورت انسان یا حیوان های متفاوت درآید اما تا به صورت خاصی درنیاید فعلیت خاصی پیدا نمی کند. بزرگان اهل حکمت، مذکر و مؤنث بودن را از شؤون ماده شی ء می دانند نه از شؤون صورت آن، یعنی ذکورت و انوثت در بخش صورت و فعلیت بی اثر است. نشانه این که مرد و زن بودن مربوط به ماده است و نه صورت او، این است که نر و ماده بودن اختصاص به انسان ندارد بلکه در حیوان و گیاه نیز زوجیت و نر و ماده داشتن راه دارد. حیوان ها اگر کمالاتی داشته باشند مربوط به ذکورت و انوثت آن ها نیست بلکه هر حیوانی برای خود فعلیت و صورتی دارد که کمالات وی به آن مربوط است. نر و ماده بودن حیوان، شاید در قدرت های بدنی اثر داشته باشد اما در کمال حقیقی آن ها بی اثر است و زوجیت در مرتبه نازل و پایین تر در گیاهان نیز راه دارد. بنابراین نر و مادگی و مذکر و مؤنث بودن از ذاتیات انسان نیست افزون بر آن به لحاظ این که انسانیت او به روح اوست و روح از عالم قدس است به خدا نسبت پیدا می کند و چیزی که به اضافه تشریفی به خدا اسناد داده شود منزّه از ذکورت و انوثت است. قرآن کریم نیز می گوید: انسانی که می میرد، ذات اقدس الهی همه روح او را توفی و دریافت می کند و اگر بدن انسان از دست برود. باز همه حقیقت او محفوظ است و این نشان می دهد که بدن عین ذات یا جزو ذات یا لازم ذات نیست بلکه ابزار ذات است. چنان که مجموع حیوانیت و ناطقیت تمام ذات انسان و ناطق بودن جزو ذات انسان و تعجّب از لوازم ذات انسان است و بدن هیچ کدام آن نیست از این رو گاهی از بدن به مرکب روح یاد می کنند و مرکب غیر از راکب است. یگانگی علل بیرونی زن و مرد در فلسفه وقتی از علل وجود اشیاء سخن به میان می آید علل بیرونی آن را مبدأ فاعلی و غایت تشکیل می دهد و علل درونی او را ماده و صورت تشکیل می دهد. بر این اساس، علل بیرونی زن و مرد یعنی مبدأ فاعلی و مبدأ غایی آن یکی است. مبدأ فاعلی زن و مرد خدا است و مبدأ غایی آن ها نیز خداست و چون مبدأ فاعلی و غایی انسان یکی است، آن چه او را به مال می رساند یعنی دین نیز واحد است و چون دینی که برای تربیت او در جهت کمال است یکی است پاداشی که نتیجه عمل اوست نیز یکی است چنان که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «ان الرّب واحد والاب واحد و انّ الدین واحد، لیست العربیه لاحدکم بابٍ و امّ وانما هی اللسان»(۱) پروردگار یکی است، پدر یکی است، دین یکی است، عربی بودن فقط زبان است یعنی نژاد و قومیت، زمان و زبان زمینه امتیاز را فراهم نمی کند. اما در مورد علل درونی ممکن است بین زن و مرد تفاوت های مختصری باشد، اما این تفاوت ها سبب نمی شود که در خصوصیات اساسی و تقسیم فضائل، یکی بر دیگری برتری داشته باشد زیرا مدار، روح و جان است نه جسم و عوامل بیرونی و روح نیز از مذکر بودن و مؤنث بودن منزه است ناگفته نماند: اصل تفاوت بین زن و مرد ضرورت دارد چنان که تفاوت استعدادها بین انسان ها ضروری است زیرا اگر همه انسان ها در یک سطح از استعداد و قدرت بودند، نظام هستی متلاشی می شد و برای این که تلاش و فروپاشی تحقق پیدا نکند استعدادهای گوناگون لازم است و اگر برخی انسان ها زن و برخی مردند برای این است که نسل انسان تداوم پیدا کند، اگر مرد نباشد زن به تنهایی نمی تواند مبدأ پیدایش نسل باشد و اگر زن نباشد مرد به تنهایی نمی تواند منشأ پیدایش نسل باشد و زن و مرد هر دو رکن نظام انسانی هستند و چون اصل تفاوت ضرورت دارد هیچ کدام از زن و مرد نمی توانند، بگویند که به او ظلم شده است یا به پندارند که یکی بر دیگری فضیلت و برتری دارد. قرآن کریم و رهنمود تفاوت موجودات از نظر قرآن کریم درباره تفاوت موجودات می فرماید اولاً باید زندگی به بهترین وجه اداره شود و ثانیاً تسخیر متقابل موجودات و هماهنگی میان طبقات متفاوت موجب اداره نظام به بهترین وجه است «اهم یقیمون رحمه ربّک نحن قسمنا بینهم معیشتهم فی الحیاه الدنیا و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات لیتخذ بعضهم بعضاً سخریا و رحمه ربک خیر مما یجمعون»(۲) آیا آن ها رحمت خدا را تقسیم می کنند در حالی که ما روزی آن ها در حیات دنیا تقسیم کرده ایم و برخی را بر برخی برتری دادیم تا بعض مردم بعض دیگر را تسخیر کنند به خدمت گیرند و رحمت خدا بسی بهتر است از آن چه جمع می کنند. همان طور که اختلاف طبقات، استعدادها، گرایش ها، جذب و دفع ها هیچ یک معیار فضیلت نیست و ابزار لازم برای تحقق تسخیر متقابل و دو جانبه است. اختلاف زن و مرد هم چنین است یعنی استعداد برتر انسان ها نشانه فضیلت معنوی و تقرّب به خدا نیست، هر کس بتواند از این استعداد برتر فایده ای بهتر ببرد و خالصانه تر کار کند به مرتبه بالاتری از تقوا می رسد و از این جهت به کمال محض نزدیک تر خواهد شد بنابراین، تفاوت ها برای تسخیر متقابل و دو جانبه و بهره مندی از یکدیگر است و هیچ کس حق ندارد به سبب داشتن قدرت و امکانات یک جانبه دیگران را تسخیر کند بلکه باید تسخیر متقابل و خدمت متقابل باشد تا نظام به بهترین وجه اداره شود. عقل از ویژگی های انسان یکی از ویژگی های انسان عقل است همه انسان ها دارای عقل هستند و همگی دعوت به تعقّل شدند از این رو در قرآن کریم، ارزش انسان به تعقّل او است در غیر این صورت او از بدترین جنبندگان خواهد بود: «انّ شرّ الدّواب عند اللّه الصم البکم الذین لایعقلون»(۳) بدترین جانوران نزد خدا کسانی هستند که کر و لالند و اصلاً تعقل نمی کنند. عقل در فرهنگ قرآن و دین چیزی است که انسان با آن حق را می فهمد و بدان عمل می کند بنابراین فاقد درک صحیح عاقل نیست چنان که عالم صحیح اندیش ولی بی عمل عاقل نیست. امام صادق(ع) فرمود: «العقل ما عبد به الرحمن و الکتسب به الجنان».(۴) عقل آن است که خدا عبادت شود و بهشت کسب گردد. بنابراین انسانی که خدا را عبادت نکند یا عملی انجام ندهد که کسب بهشت کند از عقل بهره ای ندارد. در واقع حقیقت عقل، جزم و عزم است یعنی اگر انسان با برهان نظری به مقام جزم و یقین رسید و بر اثر قدرت عقل عملی به مقام عزم نائل گردید، عاقل است. عقل مطبوع و عقل سموع از یک نظر عقل را به مطبوع و مسموع تقسیم کرده اند و مراد از عقل مطبوع آن سرمایه اولی است که خدای سبحان به هر انسانی می دهد و عقل مسموع پرورش آن عقل

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.