پاورپوینت کامل وصایایی از امام محمد باقر علیه السلام ۶۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل وصایایی از امام محمد باقر علیه السلام ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وصایایی از امام محمد باقر علیه السلام ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل وصایایی از امام محمد باقر علیه السلام ۶۶ اسلاید در PowerPoint :

از ماندگارترین و مفیدترین و هدایتگرترین گنجینه های معنوی تشیع وصیت ها و نصیحت هایی است که از امامان معصوم(ع) به یادگار مانده است، این وصیت ها، وصیت های اصطلاحی که درباره مال و اموال باشد، نیست، بلکه وصیت های معنوی و اخلاقی است که جنبه موعظه و هدایتگری دارد، و این هدایتگری می تواند در طول تاریخ ادامه داشته باشد. این وصیت ها از تک تک معصومان و امامان، از پیامبر گرفته تا علی و امامان به دست ما رسیده است آنچه در این مقال به دنبال ارائه آن هستیم، گوشه هایی از وصیت های حضرت باقر(ع) است که نسبت به برخی افراد داشته. امید که بتواند مفید و راهنما و راهگشا باشد. الف: وصیت به شخصی که اندرز خواست، این وصیت و نصیحت سه جمله مهم و ارزشمند دارد: ۱- «اوصیک بتقوی اللّه؛ شما را به تقوای الهی در خودنگهداری توصیه می کنم». این جمله هر چند کوتاه است ولی اگر نگاه و نظری به قرآن داشته باشیم به خوبی می فهمیم که از جایگاه با عظمت و با اهمیت برخوردار است. در یک نگاه اجمالی به قرآن به این نکات درباره تقوا برمی خوریم: تقوا، ملاک برتری فرد بر انسانهای دیگر: «انّ اکرمکم عند اللّه اتقیکم»(۱) تقوا، زمینه پذیرش هدایت الهی را فراهم می کند: «هدی للمتّقین»(۲) تقوا، وسیله برای دریافت علم الهی و ویژه است: «اتقواللّه و یعلّمکم اللّه»(۳). تقوا، وسیله دریافت رحمت الهی است: «اتقوا لعلّکم ترحمون»(۴). تقوا، معیار قبولی اعمال و طاعات: «انّما یتقبل اللّه من المتّقین»(۵). تقوا، وسیله دریافت رزق از طرق غیر منتظره: «و یرزقه من حیث لا یحتسب»(۶). تقوا، وسیله برای در بن بست قرار نگرفتن: «و من یتّق اللّه یجعل له مخرجاً»(۷). تقوا، عامل توجه و حمایت و همراهی خاص خداوند: «ان اللّه مع المتّقین»(۸). تقوا، عامل عاقبت به خیری است: «والعاقبه للمتّقین»(۹). تقوا، فلسفه عبادت(۱۰) و بسیاری از دستورات اسلامی چون روزه(۱۱) و… می باشد. ۲- «و ایاک و المزاح فانّه یذهب هیبه الرّجل و ماء وجهه؛ از شوخی بپرهیز، زیرا شوخی هیبت مرد و آبروی او را می برد.» البته به این نکات در مزاح توجّه شود: یک: شوخی اگر از دائره حق خارج نشود ممدوح است. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «انّی امزح ولا اقول الّا حقّاً؛ من مزاح می کنم ولی جز حق نمی گویم»(۱۲). دو: اصل شوخی و مزاح نمودن ممدوح است حضرت صادق(ع) فرمود: هیچ مؤمنی نیست مگر این که در او از دعابه وجود دارد، عرض کردم: دعابه چیست؟ فرمود: «المزاح».(۱۳) س – مزاح ممدوح هم از حَد و مرز عبور نکند و زیاد نشود و گرنه مذموم می شود، پیامبر اکرم(ص) فرمود: «کثره المزاح یذهب بماء الوجه؛ زیاد مزاح کردن آبروی انسان را می برد.»(۱۴) با این نکات روشن شد که در کلام حضرت باقر(ع) نیز مقصود زیاد شوخی کردن و از حق و اندازه خارج شدن است. ۳- «و علیک بالدّعاء لاخوانک بظهر الغیب فانّه یهیل الرّزق بقولها ثلاثاً؛(۱۵) بر تو باد به دعا کردن برای برادرانت (از اهل ایمان) در غیاب آن ها، زیرا که این کار روزی را سرازیر می کند، حضرت این جمله را سه بار فرمود». دعا گاه برای مسائل دنیوی است و گاه مسائل معنوی و آخرتی، دعا برای دنیا گاه برای خود انسان است و گاه برای دیگران، و همین طور دعا در مسائل معنوی یا برای خود شخص است و یا دیگران. از بین اقسام دعا، بهترین دعا آن است که در حق برادران دینی و دیگران باشد. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «اذا دعا احدٌ فلیعمّ فانّه اوجب للدّعاء و من قدّم اربعین رجلاً من اخوانه قبل ان یدعوا لنفسه استجیب له فیهم و فی نفسه؛(۱۶) هرگاه کسی خواست دعا کند دعای خود را عمومیت دهد (و برای دیگران نیز دعا کند) زیرا فراگیری لازم تر است برای دعا نمودن، و کسی که جلو اندازد چهل نفر مرد از برادران (مؤمن) خود را قبل از دعا کردن برای خودش، دعایش در حق آنان و خودش مستجاب می شود.» ب: وصیت به جابربن یزیدبن الحرث الجعفی در این وصیت حضرت به پنج نکته مهم، سفارش می فرماید: «اوصیک بخمسٍ، (ای جابر!) تو را به پنج چیز وصیت و سفارش می کنم.» ۱- «ان ظلمت فلاتظلم،اگر مورد ظلم قرار گرفتی خود ظلم نکن.» البته این سفارش در حیطه خودی و مسلمانان است که بدی آنها را با بدی پاسخ نباید داد بلکه گذشت کرد چنان که قرآن کریم می فرماید: «…والعافین عن النّاس و اللّه یحبّ المحسنین؛ (متقین کسانی هستند که) از خطای مردم در می گذرند، و خدا نیکوکاران را دوست می دارد.»(۱۷) ولی در مقابل کفار می فرماید: «فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم؛(۱۸) و (به طور کلی) هر کس به شما تجاوز کرد همانند آن بر او تعدّی کنید.» و در آیه ای بین این دو امر جمع شده است که: «…اشدّاء علی الکفّار رحماء بینهم…؛(۱۹) محمد رسول خدا است و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند.» ۲- «و ان خانوک فلا تخن؛ و اگر به تو خیانت کردند، تو خیانت نکن.» این یک سفارش عمومی است که حتّی به کفار و غیر مسلمانان نیز نباید خیانت روا داشت. ۳- «و ان کذّبت فلا تغضب؛اگر تکذیب شدی خشمناک مشو.» همان کاری که پیامبران کردند، با آنهمه تکذیب در حد نهایی خود را حفظ کردند و غضبناک نشدند. و در جای دیگر حضرت باقر(ع) فرمود: «لاقوّه کردّ الغضب؛(۲۰) قدرتی بسان رد خشم نیست.» و همچنین فرمود: «من کظم غیظاً و هو یقدر علی امتضائه حشا اللّه قلبه امناً و ایماناً یوم القیامه؛(۲۱) هر کسی خشم خود را فرو برد، در حالی که توان به کار بردن آن را دارد خداوند قلب او را پر از آرامش و ایمان می کند در روز قیامت»(۲۲). نه مرد است آن به نزدیک خردمند که با پیل دمان پیکار جوید بلی مرد آنکس است از روی تحقیق که چون خشم آیدش باطل نگوید ۴- «و ان مدحت فلا تفرح؛ اگر مدح و ستایشت کردند شاد مشو.» خوشحال شدن از مدح دیگران، خصوصاً مدحهایی که در انسان وجود ندارد سخت خطرناک و گمراه کننده است پیامبر اکرم(ص) به ابن مسعود فرمود: «اذا مدحک النّاس فقالوا: انّک تصوم النّهار و تقوم اللیل و انت علی غیر ذلک فلا تفرح بذلک؛ اگر مردم مدحت کردند پس گفتند(بلی ما شاء اللّه) روز را روزه می گیری و شب را بر پا می خیزی (و به عبادت سر می کنی) در حالی که تو بر غیر این حالت هستی، پس خوشحال مشو، فانّ اللّه تعالی یقول «لا تحسبنّ الّذین یفرحون بما اتوا و یحبّون ان یحمدوا بما لم یفعلوا فلا تحسبنّهم بمفازهٍ من العذاب و لهم عذابٌ الیم؛(۲۳) زیرا خداوند متعال فرمود: «گمان مبر آنها که از اعمال خود خوشحال می شوند و دوست دارند در برابر کار (نیکی) که انجام نداده اند مورد ستایش قرار گیرند، از عذاب (الهی) برکنارند (بلکه) برای آنها، عذاب دردناکی است.»(۲۴) ۵ – «و ان ذممت فلا تجزع؛ واگر نکوهش شدی، ناراحت مشو (و ناله ات بلند نشود)». در ادامه توضیحاتی دارد که از شرح بیشتر سخنان حضرت بی نیاز می کند، فرمود: «بلکه در آنچه درباره تو گفته می شود بیندیش، اگر دیدی آن چه درباره تو گفته در تو هست بدان که افتادن تو از چشم خداوند عزّ و جلّ بر اثر خشمگین شدنت از حقیقت، مصیبتش برای تو بزرگتر از مصیبتی است که می ترسی از چشم مردم بیفتی، اما اگر خلاف آن چیزی باشی که درباره ات گفته شده، این خود ثوابی است که، بدون به رنج و زحمت افکندن جسم خود، به دست آورده ای.» «و اعلم بانّک لاتکون لنا ولیاً حتی لو اجتمع علیک اهل عصیرک و قالوا: انّک رجلٌ سوءٍ لم تحزنک ذلک، ولو قالوا انّک رجل صالح لم یسرّک…؛ و بدان که تو دوست ما نخواهی بود، مگر آن گاه که اگر همه همشهریانت بر ضد تو همصدا شوند و بگویند: تو مرد بدی هستی، مایه اندوه تو نشود و اگر همه گویند تو مرد خوبی هستی این سخن تو را شاد نسازد، بلکه خودت را با آن چه در کتاب خداست بسنج، اگر دیدی پوینده راه آن هستی، از آن چه پرهیز داده است می پرهیزی، به آن چه ترغیب کرده است راغبی و از آنچه ترسانده است می ترسی، پس استوار و خوشحال باش، زیرا آنچه درباره تو گفته شده است، به تو زیانی نمی رساند، و ان کنت مبائنا للقرآن فماذا الّذی یفرّک من نفسک…؟ و اگر دیدی از قرآن جدایی، دیگر چرا باید خودت را بفریبی، براستی که مؤمن همواره در کار مبارزه با نفس خویش است، تا بر هوا و هوس آن چیره آید، یک بار او نفس خود را از کجی و انحراف به راستی می آورد و یک بار هم نفسش او را به زمین می زند، و در نتیجه پیرو خواسته های او می گردد اما خداوند دستش را می گیرد و بلند می شود و خداوند لغزش او را می بخشد و مؤمن به خود می آید و به توبه و ترس (از خدا) پناه می برد و بر اثر افزایش ترسش (از خداوند) بر بینش و معرفت او افزوده گردد، دلیلش هم این است که خداوند می فرماید: «انّ الّذین اتّقوا اذا مسّهم طائف من الشیطان تذکروا فاذاهم مبصرون»(۲۵) در حقیقت: کسانی که تقوا دارند، چون وسوسه ای از جانب شیطان بدیشان رسد خدا را به یاد آورند و به ناگاه بینا شوند.» در ادامه جابر را به چند امر مهم نصیحت می کند و می فرماید: ۱- بسیار شمردن کم خدا «یا جابر استکثر لنفسک من اللّه قلیل الرّزق تخلّصاً الی الشکر؛ ای جابر همان روزی اندک از طرف خدا را برای خود بسیار شمار، تا از عهده شکر درآیی.» ۲- طاعت بسیار خدا را کم شمار: «و استقلل من نفسک کثیر الطّاعه للّه ازراءٌ علی النّفس و تعرّضاً للعفو؛ طاعت بسیار خود از خدا را کم بشمار تا از این راه بر نفس خرده گیری (یا آن را زبون سازی) و خود را در معرض گذشت (خداوند) قرار دهی.» ۳- شر را با علم دور کن: «وادفع عن نفسک حاضر الشّرّ بحاضر العلم؛شر موجود را به وسیله دانش و معرفت موجود از خود دورگردان.» شاید مقصود این باشد که با شر و بدی از طریق فکر و اندیشه و آگاهی برخورد کن نه از طریق عصبانیت و احساسات. ۴- از علم با اخلاص استفاده کن: «واستعمل حاضر العلم بخالص العمل؛ دانش موجود را به وسیله عمل خالص به کار بند.» و اگر چنین شد بر علم انسان افزوده می شود چنان که در حدیثی حضرت جواد فرمود: «هر کس به آنچه می داند عمل کند خداوند دانشی را که نمی داند به او تعلیم می دهد.»(۲۶) ۵ – اخلاص را با هوشیاری حفظ کن: «و تحرّز فی خالص العمل من عظیم الغفله بشدّه التیقظ؛ و در عمل خالص که انجام می دهی خود را با بیداری و هوشیاری تمام، از غفلت بزرگ نگهدار.» ۶- بیداری را با ترس خدایی به دست آور، «و استجلب شدّه التیقظ بصدق الخوف؛ و ب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.