پاورپوینت کامل ستیز شهید مفتح با خودباختگی فرهنگی و باورهای خرافی ۸۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ستیز شهید مفتح با خودباختگی فرهنگی و باورهای خرافی ۸۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ستیز شهید مفتح با خودباختگی فرهنگی و باورهای خرافی ۸۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ستیز شهید مفتح با خودباختگی فرهنگی و باورهای خرافی ۸۶ اسلاید در PowerPoint :

مروّج فرهنگ استقلال

شهید آیت اللّه مفتح از حوزه علمیه برخاسته و در کوی دانشگاه صادقانه اقامت گزیده بود و به این دو کانون تولید کننده علم و معرفت عشق می ورزید. به باور او استقلال راستین و آزادی واقعی یک ملّت معتقد و مسلمان موقعی بدست می آید که فارغ از قید و بند فرهنگ غربی و رسته از سلطه های فکری استکبار در مسیر ترقی و تعالی گام بردارد و برای رسیدن این منظور باید به هویت اصیل ارزشی و فرهنگ خلّاق دینی روی آورد، این چشمه ناب می تواند کشتزارهای تشنه حقیقت را به رویش و شکوفایی وادارد و مسافران متحیر در بیابان بی ایمانی را به سرمنزل مقصود برساند. مفتح به همان میزان که تجدد و افسون زدگی فرهنگ غربی را برنمی تابید، اعتقاد داشت در هنگام ارائه معارف مذهبی به مردم، باید تلاش شود این فرهنگ، ناب و خالص و بدون پیرایه های موهوم به آنان عرضه گردد، او بر این باور بود که فاصله گرفتن از معارف قرآن و عترت جامعه را به سوی مسایلی سوق می دهد که برای آنان چیزی جز جمود، ایستایی و رکود به ارمغان نمی آورد، وانگهی دین اسلام آنقدر پویایی، زایش و قدرت معنوی دارد که احتیاجی به افزودن بافته های ذهنی از نوع بیگانه و یا خرافات عامیانه بدان نیست و این آفت ها مجال رشد و تحوّل را از مردم گرفته و جرأت و همت و مقاومت های آنان را در برابر موانع سیاسی و اجتماعی رو به زوال می برد، به همین دلیل از یک طرف در برابر یورش های مروّجان کفر، الحاد و نفاق ایستاد و از سوی دیگر از موضع منطقی قوی و استوار نسل جوان را با فرهنگ اصیل اسلامی آشنا نمود و کوشید باورهای شیعی به دور از عقاید خرافی به جویندگان معنویت، معرفی شود. دام های استکبار جهانی شهید مفتح از این که ملل مسلمان دچار عقب افتادگی و اسارت های فکری و سیاسی بود به شدت رنج می برد، او می گفت متأسفانه غارتگران قرن بیستم با نقاب های فریبنده تمدن، صلح و برادری و مانند آن خودنمایی کرده و سرمایه های معنوی مسلمین را به یغما می برند: «پیش از هر چیز، دچار تعجب می شویم که ببینیم پاره ای از ملل استعمارزده دارای کیش اسلام و کتاب آسمانی قرآن اند، آن کیش و کتابی که در گذشته پیروانش را از بند رهانید و بر بزرگترین کشورهای روز پیروز نمود.»(۱) مفتح در بیانات و نوشته های خویش از دام های گوناگونی که استکبار برای مسلمانان تدارک دیده است، پرده بر می دارد و به این حقیقت اشاره می کند که وقتی امپریالیست ها احساس کردند روند سلطه بر مسلمین قابل دوام نخواهد بود و ممکن است این مردم هویت دینی خویش را بازیابند و زنجیرهای اسارت را پاره کنند، کوشیدند حسّ دینی مردم را ضعیف کرده، تردید و دودلی را درباورهای آنان بوجود آورند و با رسیدن به این هدف شوم با آسودگی خاطر به غارت منابع مادی و فرهنگی آنان بپردازند. به اعتقاد مفتح ازحیله های مهم استعمار این است که در لباس مذهب و تبلیغ آیین مسیح مقاصد خطرناک خود را پی می گیرد، در متن زیر که مفتح در ایام اختناق طاغوت بر یکی از کتاب ها نوشته چنین می خوانیم: «مبشرین مسیحی حتی به نقاط دور دست رفته و همه جا به نشر جزوه ها و کتاب ها می پردازند و مردم را به آیین مسیح می خوانند تا آنجا که در کشورهای اسلامی اقدام به انتشار مجله و تأسیس دستگاههای فرستنده نمودند…تا آنجا دامنه این تبلیغات گسترش یافته که حتی دفترهای کوچک که فرزندان ما از بازار می خرند در صفحه اولش عکس حضرت مسیح(ع) و مریم(س) است و نیز بعضی مسلمانان مجسّمه مریم را برای زینت در اتاق خود نصب کرده اند. ما و شما خوب می دانیم که این دولت ها نه اعتقاد به خدا دارند و نه بستگی به آیین و دین مخصوص،این غارتگران برای انتشار دین عیسی دلشان نسوخته است بلکه دعوت مردم به مسیحیت خود دامی است برای سُست کردن اعتقاد مردم نسبت به مبانی اسلام و ادامه اسارت ملل ضعیف…»(۲) مفتح از نقشه های نویسندگان غربی پرده برمی دارد و می گوید دسته ای از آنان، در واقع مبشّرین مسیحی هستند که برای حفظ موقعیت دینی و حرفه ای خود ناچارند چهره واقعی اسلام را آن چنان که هست و احیاناً خود به آن اعتقاد دارند نشان ندهند زیرا بیم آن دارند راه تأمین درآمدشان مسدود گردد، سپس مفتح به نمونه هایی از دروغ ها و تهمت های آنان اشاره می کند. آن شهید یادآور می شود: «مبشرین مسیحی برای نگاهداری بنای پوسیده و کهنه و لرزان استعمار که خود در سنگر حمایت آن قرار گرفته اند می کوشند تا نگذارند ندای آزادی بخش اسلام که سرسخت ترین دشمن استعمار و آزاد کننده ملت ها از یوغ بندگی است به گوش دنیا و ملت های زیردست برسد. استعمار و صهیونیسم و تبشیر مسیحی اتحادی نا مقدس برای مبارزه با اسلام و مسلمین بوجود آورده اند ولی تلاش آنان در این راه بی ثمر است و کم کم پرده ها بالا می رود و قیافه درخشان اسلام، جهان را به خود متوجه می کند.» مفتح دسته دوم از این نویسندگان را همان بازیگران سیاسی می داند که از دین چون پلی برای رسیدن به هدف های سیاسی و کوبیدن تزهای مخالف خود استفاده می کنند. او می افزاید: این دسته اگر درباره اسلام کتابی بنویسند و یا سخن و خطابه ای ایراد کنند، ارزش نوشته هایی را که فقط روی واقع بینی تألیف گردیده است، ندارد. مفتح دسته سومی از این نویسندگان را معرفی می کند که بدون هیچ گونه غرض و با هدف حق جویی از واقعیت اسلام سخن گفته و حقایقی را در این راستا به رشته تألیف درآورده اند اما اشکال کارشان در این است که منابع مطمئن و دست اول در اختیار ندارند زیرا غالب آگاهی های آنان درباره اسلام مربوط به کتاب هایی است که به زبان های اروپایی ترجمه شده است و به همین دلیل در آثارشان خطاها و اشتباهاتی دیده می شود که قابل اغماض نخواهد بود.(۳) چرا خودباختگی در برابر تمدن غربی مفتح یادآور شده است نهضت علمی اروپا در آغاز چشم جهان را خیره ساخت، مردم جهان فکر کردند زندگی ایده آل خود را در سایه این تحولات صنعتی و فنآوری های غربی بدست آورده اند، پندار محرومان این بود که دیگر ایام فقر و فلاکت آنان خاتمه یافته و از این پس باید منتظر سعادت و خوشبختی باشند، دورنمای آینده بشر برای همه شیرین بود اما مدتی سپری نشد که مردمان جهان دیدند اگرچه از ناگواری های قبلی آنان کاسته شده امّا بدبختی های جدید و خطرناک تری جلوه گر شده است و کم کم حتی متفکران غربی اعتراف کردند این جنبش مشکلات بشر را نه تنها ریشه کن نساخت بلکه به مقدار قابل ملاحظه ای بر آن ها افزود و از این رو گفتند باید بشر به زندگی طبیعی و سنتی خود باز گردد و این تمدن دست از سر انسان ها بردارد، البته آنقدر تبلیغات شدید بود و این روند شکلی اغوا کننده داشت که کسی جرأت مخالفت صریح با آن را نداشت ولی به تدریج عدّه ای از مخالفان موفق شدند دلایل اعتراض خود را بر تمدن غربی اعلام کنند آنگاه مفتح این محورها را بر می شمارد، از آن جمله این که اختراعات کنونی آنقدر نیازهای بشر را فزونی داده که مردم لحظات ارزشمند زندگی خود را برای بدست آوردن وسایل مقدماتی راحتی و آسایش صرف می کنند و به تصور رسیدن به آن شب و روز در ناراحتی و فشارهای روانی هستند، همچنین به دلیل آن که افراد دنبال تأمین امکانات مدرن هستند رشته های عواطف خانوادگی را از هم گسسته اند و شیرازه کانون های پرمهر و محبت خانواده ها از هم پاشیده و برخی برای رهایی از رنج ها و آلام خود به مفاسد، ابتذال، اعتیاد، مشروبات الکلی پناه آورده و به دلیل معاشرت های نامعقول در چنگال رذالت های خطرناک فرو غلطیده اند. به علاوه اختراع ماشین های بزرگ مراکز تولیدات سنتی، دستی و صنایع بومی را مورد تهدید جدی قرار داده و در مقابل صاحبان کارخانه های مهم روز بروز بر سرمایه های خود افزوده اند این روند تضادهای اجتماعی، شکاف اقتصادی و بی عدالتی ها را تشدید ساخته است. مفتح می گوید: «از نظر ما افکار مخالفین تمدن و دلیل های آنان صددرصد قابل قبول نیست بلکه معتقدیم باید از وسایل مدرن در راه تأمین زندگی بهتر استفاده کرد. ما معتقدیم باید به کشف علل این ناراحتی ها و فلسفه بدبختی های بعد از تمدن پرداخت. به نظر ما علت اصلی این بدبختی ها سبک شدن کفه معنویات از کفه مادیات و از بین رفتن تعادل بین این دو جنبه است. دنیای غرب به آن نسبت که در صنعت جلو رفت به همان نسبت در مذهب و اخلاق عقب ماند یا عقب تر رفت برخی از کوته فکران دیدند که این ابتکارات از مسجد و مذهب بدست نیامد، معتقد شدند اساساً مذهب جز این که سدّ راه پیشرفت باشد اثر دیگری نداشته و باید به کلّی آن ها را نابود ساخت. در حالی که این مراکز برای تقویت معنویات انسان و تکمیل اخلاق و پاکی و تقویت وجدان پاک بشری بنا شده است. همان طور که ماشین احتیاج به کسی دارد که آن را به کار اندازد و مواظب همه خصوصیاتش باشد، چرخ عظیم صنایع هم وقتی به حرکت افتاد باید اخلاق و معنویات، آن را در مسیر و منافع اجتماع، صلح عمومی و خدمت به خلق به راه اندازد.» مفتح از این که ملل کشورهای در حال توسعه و یا عقب افتاده که هنوز از تمدن جدید و صنایع و اختراعات غربی بهره ای کامل نگرفته اند، برای رسیدن به این پیشرفت صنعتی، آداب و رسوم دینی و هویت بومی و ملی را از دست می دهند اظهار تأسف می کند و اضافه می نماید این جوامع قبل از برخورداری از آن مزایای علمی و فنآوری به دلیل فسادها و بی بند و باری های اخلاقی به سوی مرداب انحراف و باتلاق بدبختی ها سقوط می کنند، مفتح دردمندانه می گوید با این جنایات و فسادها و ضلالت ها مخالفیم نه با تمدن و توسعه و ترقی علمی و بعد خاطرنشان می نماید برخی مغرضان یا خود باختگان وقتی این اعتراض ها و انتقاد را می شنوند فریاد می زنند این ها مرتجع و کهنه پرستند، مفتح در جوابشان با صراحت می گوید:«اگر این پای بندی به عفت و سلامتی معنوی و توجه به ارزش های اخلاقی ارتجاع است، پس باید گفت زنده باد ارتجاع».(۴) شهید مفتح در جای دیگر متذکر گشته است برخی چنان شیفته غربی ها شده اند که حتی به خود اجازه فکر کردن در درست بودن عقاید و اخلاق را نداده و مقلّد چشم و گوش بسته آنان شدند، آنگاه می نویسد: «استعمارگران تا توانستند صنعت و تمدن خود را به رخ ما کشیدند ولی ما را از جنبه های مثبت آن برخوردار نکردند، در مقابل تا توانستند جنبه های منفی تمدن و قسمت های خانمان برانداز آن را مانند بی بند و باری، آزادی شهوت، کشتن عفّت و غیرت را در بین ما رواج دادند.»(۵) مفتح در بیاناتی گفته است عدّه ای متوجه دنیای غرب شدند اما خوشبختانه طولی نکشید که دیدند دنیای غرب با همه زرق و برق هایش یک دنیای استکباری است، زالووار می مکد، صنایع کشورهای توسعه نیافته را از بین می برد،وی ادامه می دهد، گروهی از جوانان که از این وضع نفرت پیدا کردند به نظام های شرقی و سوسیالیستی رویکرد نشان دادند اما این نظام ها هم چنان رسوایی نشان دادند که دیدیم و شنیدیم و در تقسیم دنیا و افزایش استثمار مردمان جهان با امپریالیست ها و قدرت های جهان خوار سرمایه داری سازش کردند و تبانی نمودند، مفتح در مقابل این خودباختگی نکته ای ناب را مطرح می کند: «عجب! ما خودمان یک سرمایه ای داریم و خبر نداریم! آن هم اسلام است، عدل می خواهیم، مساوات می خواهیم، ضد تبعیض و استثمار می خواهیم در قرآن و اسلام وجود دارد، چرا ما از این سرمایه های ارزنده که داریم فاصله گرفتیم؟ بعد مفتح به تلاش های اندیشمندانی چون شهید آیت اللّه مطهری اشاره دارد که کوشیدند جوانان را به سوی دیانت و معنویت راغب سازند و مطلب خود را چنین ادامه می دهد: «لذا دیدیم آرام آرام جوانانی که از مسجد دور شده بودند، دو مرتبه به مسجد آمدند این بار جوان ها آمدند مسجد، با آن جمعیت های عظیمی که داشتیم، قشر جوان تحصیل کرده که مکتب های مختلف دنیا را با اسلام مقایسه کرده بودند فهمیدند اسلام مکتب زنده است، جوان ما در مقایسه مکتب های شرقی و غربی به اسلام معتقد می شود. اسلام را به عنوان یک مکتب قابل اجرا و قابل عمل مطالعه می کند اگر این جان بازی ها و فداکاری ها را در نسل جوان تحصیل کرده، در جریان مبارزه دیدیم بر این اساس بود که این اسلام را به عنوان یک مکتب پذیرفتند…» بر نتابیدن عقاید خرافی شهید آیت اللّه مفتح در پی آن بود که مذهب راستین، عقاید درست و بدون بدعت و انحرافات و تحریفات به مردم ارائه گردد: «نمی خواهم دفاع کنم از آن چه که به نام مذهب گفته می شود و شکل غلط دارد لکن مذهب به شکل واقعی هم که عامل پاکی، تقوا، درستی، نظام در جامعه است.»(۶) او قدرت مذهب را بسیار تأثیر گذار می داند و می گوید: «عاملی که همه قشرها را بسیج کرده عامل مذهب بود، چه طور ما بیائیم این عامل را کنار بگذاریم، چه جور ما در پیشبردها و هدف های مقدس اجتماعی و مبارزاتمان این را نادیده بگیریم.»(۷) مفتح معتقد است از عوامل مهم که مانع پیشرفت اسلام در دنیای امروز است پاره ای موهومات و خرافات می باشد که چون ابرهای تیره و تاری جلو درخشندگی نور اسلام را گرفته است، او می افزاید یک مسلمان وظیفه شناس و علاقه مند در دو جبهه مبارزه می کند، یکی در برابر دشمنان مستقیم اسلام و دیگر در مقابل خرافه و اعتقادات موهوم که هر دو مبارزه نیازمند روح قداکاری است مفتح دعا را سرمایه ای ارزنده و از حقایق مسلّم اسلام و قرآن می د

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.