پاورپوینت کامل پرهیز از تجمّل گرایی در سیره پیشوایان ۶۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل پرهیز از تجمّل گرایی در سیره پیشوایان ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پرهیز از تجمّل گرایی در سیره پیشوایان ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل پرهیز از تجمّل گرایی در سیره پیشوایان ۶۳ اسلاید در PowerPoint :
آفت خانمان سوز تجمّل گرایی
یکی از آفت های ویرانگر و خانمان سوز فرهنگی و اقتصادی و اخلاقی، که آثار بسیار شوم و کمرشکن در عرصه های گوناگون دارد، مسأله تجمّل گرایی و تجمّل پرستی است. تجمل گرایی یعنی انسان در امور مختلف به ویژه در مصرف، زیاده روی کند، و به تشریفات اضافی و پرخرج رو آورد. که یک نوع ولخرجی و ناهنجاری در مصرف است. به عنوان مثال یک مصرف معقول و عاقلانه و مطلوب نیاز به پنجاه هزار تومان پول دارد، ولی او بر اثر بیهوده گرایی پنج برابر یا ده برابر و بیشتر آن را مصرف کند. روشن است که چنین کاری آفت زندگی فرد و جامعه است، و پیامدهای شوم و خطرناک آن، موجب به هم پاشیدگی خانواده ها، و ذلّت و سرافکندگی و دریوزگی و گاهی اعتیاد و بلاهای دیگر است، باز به عنوان مثال: جوانی را دیدم لوازم اولیه زندگی را تهیه کرده بود و می خواست ازدواج کند، موجودیش به پانصد هزار تومان رسیده بود، می گفت اگر اسلامی رفتار شود با همین مبلغ می توان ازدواج مطلوبی نمود ولی اژدهای هفت سر تشریفات و تجمّلات موجب شده که این مبلغ در همان مراحل اول از بین می رود، و به دنبال آن با دست خالی نمی توان ازدواج نمود. گفتم چرا؟ گفت: به خاطر خرافات و اسراف و بریز و به پاش های کمرشکن و آداب مصنوعی فاقد ارزش بلکه ضد ارزش. گفتم: توضیح بده، گفت: خلاصه می گویم و گرنه مثنوی هفتاد من کاغذ شود. همسرم را به عنوان آرایش عروس به آرایشگاه می برند، و آنچنان به تشریفات افزوده اند که به من می گویند صد هزار تومان بده. گفتم دیگر چه؟ گفت: گفته اند بابت آینه و شمعدان پنجاه هزار تومان بده. آخر اینها باوجود برق و مهتابی و…شمعدان به چه درد می خورد یک آینه ساده دوهزار تومان کافی است. می گویند رسم است. گفتم: دیگر چه؟ گفت سفره ای به عنوان سفره پای عقد چیده اند، و تشریفاتی مانند شاخه نبات و گردوی نقره ای رنگ و… بر آن نهاده اند و گفته اند: خرج آن پنجاه هزار تومان شده است. گفتم دیگر چه؟ گفت: بستگان نزدیک همسرم همراه بستگانم در کنار همسرم برای خرید رفته اند، فاکتور خریدشان از طلا و. .. از دویست هزار تومان تجاوز کرده است. گفتم دیگر چه؟ گفت: می گویند باید پنجاه هزار تومان بابت لباس عروس بپردازی، تا تنها یک شب آن را بپوشد. گفتم می خواستی از دوستان و آشنایان عاریه بگیری. گفت: اقوام عروس گفتند آیا می خواهی آبروی ما را نزد بستگان بریزی، هرگز پیراهن، دست دوم نمی شود. می خواهم زمین دهان گشاید و مرا در خود فرو برد، تا برای یک پیراهن آن هم برای یک شب آن همه پول ندهیم. گفتم: دیگرچه؟ گفت: همسرم در عروسی دوستش عکاس و فیلمبردار دید، و اصرار دارد که در جشن عروسی ما هم باید فیلمبرداری شود، و در این مورد باید صدهزار تومان بپردازم، پول تمام شده دیگر آهی در بساط ندارم تازه در پله اول گیر کرده ام. گفتم: از این ها بگذریم اندکی از شیربهاء و مهریه بگو، سرش را با دستهایش نگهداشت، و آهی جانکاه و بلند کشید و گفت چه بگویم یک میلیون تومان بابت شیر بهاء از من می خواهند، و در مورد مبلغ مهریه از من نپرس که اگر عمر نوح را داشته باشم و همه عمرم را کار کنم، و به اقساط آن را بپردازم، باید زیربار قرض و قوله بمانم تا عزرائیل بیاید.
گفتم مگر چقدر است؟ گفت: دست بر روی دلم نگذار که خون است. گفتم بگو درد دلت را خالی کن. گفت می گویند: ۴۰۰ سکه طلا یعنی حدود ۲۴ میلیون تومان، زیرا هر سکه به قیمت کنونی ۸۰ هزار تومان است. گفتم: دیگر چه؟ او در حالی که بسیار پریشان بود در اندوهی عمیق فرو رفت، و دیگر حال نداشت تا بقیه مخارج از تالار و کارت های پر زرق و برق و هزینه شیرینی های نان خامه ای گوناگون را بیان کند، گفت: همین قدر بدان که بیچاره شدم، بیچاره شدم. این بود گوشه ای از تابلو تجمّل پرستی و تشریفات خانمان برانداز که به راستی آفت و بلای واگیرداری شده و به جان مردم افتاده است. الگوهای پرهیز از تجمّل پرستی
پیشوایان الهی در طول تاریخ همواره ساده زیستی را شیوه خود قرار داده و مردم را به آن فرا می خواندند، و درست در مقابل تجمّل پرستانی همچون فرعون، نمرود و شدّاد و قارون قرار گرفته، و تشریفات و هرگونه تجمّلات بیهوده را آفت دین و اخلاق و انسانیت می دانستند و نسبت به آن در گفتار و رفتار اعلام تنفّر و انزجار می نمودند، امام علی(علیه السلام) که خود پارسای ممتاز بود، و تجمّل گرایی را ضد ارزش می دانست، در گفتاری در معرفی الگوهای راستین از زهد و وارستگی از چهار پیامبر یاد کرده که در فکر و عمل از آفت تجمّل پرستی می گریختند، نخست می فرماید: «و احبّ العباد الی اللّه المتأسّی نبیه، و المقتصّ لاثره؛ برترین بندگان در پیشگاه خداوند کسی است که از پیامبرش سرمشق بگیرد، و گام به جای گام او نهد». آنگاه چنین توضیح می دهد: پیامبر اسلام(صلی اللّه علیه و آله و سلّم) با شکم گرسنه از دنیا رفت، و با سلامت روح و ایمان، به آخرت پرگشود، او تا هنگام رحلت، سنگی روی سنگ نگذاشت، به راستی خداوند چه نعمت بزرگی به ما داد؟ که چنین پیشوای بزرگی به ما عنایت فرمود، تا در خط او حرکت کنیم… سوگند به خدا… آن حضرت بیش از حد نیاز از دنیا بهره نگرفت، پهلویش از همه گرسنه تر بود… روی زمین (بدون فرش) می نشست و غذا می خورد، همچون بردگان متواضعانه می نشست و با دست خود کفش و لباسش را وصله می کرد، و بر مرکب برهنه سوار می شد حتی کسی را بر پشت سر خود سوار می کرد، روزی پرده ای را در خانه (حجره یکی از همسرانش) آویخته دید که تصویرهایی در آن پرده بود، به او فرمود: «غیبیه عنّی فانّی اذا نظرت الیه ذکرت الدّنیا و زخارفها؛ آن را از من دور ساز، که هرگاه چشمم به آن می افتد به یاد دنیا و زرق و برقش می افتم.» او با تمام قلب خویش از زرق و برق و تجمّلات دنیا چشم پوشید، و یاد دنیا را در وجودش میراند، او بسیار دوست داشت که زیورهای دنیا در برابر چشمش قرار نگیرد، دنیا را کاروان سرا قرار داده بود، از این رو دلبستگی به آن را از قلبش زدوده بود… بنابراین پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) را الگو قرار دهید، و در خط او گام نهید، وگرنه راه شما راه هلاکت و سقوط است.(۱)
حضرت علی(علیه السلام) در دنباله این گفتار، از زهد موسی(علیه السلام) و عیسی و داود(علیها السلام) سخنی به میان آورده و درباره داود(علیه السلام) می فرماید: «اگر می خواهی از داود صاحب صدای خوش و آواز خوان بهشت یاد کنم، او زنبیل هایی از لیف خرما با دست خود می بافت، و به همنشینانش می گفت: کدامیک از شما در فروش این زنبیل ها مرا کمک می کنید؟ او از پول آن زنبیل ها نان جوی فراهم کرده و می خورد.»(۲) و یرژیل گورگیو دانشمند معروف مسیحی و رومانی که مطالعه سیره درخشان پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) او را تحت تأثیر شدید قرار داده و کتابی ارزشمند در شأن آن حضرت نوشته، در این کتاب می نویسد: «در زندگی محمّد (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) تا آخرین روزی که زنده بود، اثری از تجمّل و اسراف دیده نشد، محمد (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) در تمام مدتی که در بیابان به سر می برد غذایی جز شیر شتر نداشت، و بعد از مراجعت به مکه، خرما و نان تناول می نمود، تا روزی که محمد (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) حیات داشت فقط یک نوع غذا می خورد، و برای خوردن طعام بر زمین می نشست، و سفره او عبارت بود از یک سفره حصیری که از الیاف خرما می بافتند.»(۳)
سادگی جهیزیه حضرت زهرا(سلام اللّه علیها) به قدری در سطح پایین بود که همه آن در یک متر زمین جای می گرفت، وقتی که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) آن را دید فرمود: «اللّهم بارک لقومٍ جلّ آنیتهم الخزف؛ خدایا به زندگی قومی که گرانمایه ترین ظروفشان در سفال خلاصه می شود برکت بده.»
در مورد خانه علی (علیه السلام) و فاطمه (سلام اللّه علیها) در شب عروسی، روایت شده که آنها در مدینه کنار مسجد خانه بسیار ساده ای داشتند که مجموعه آن در یک اتاق خلاصه می شد، در کف اتاقش شن نرم ریخته بود و چوبی را از دیواری به دیوار دیگر نصب نموده بودند، تا لباس هایشان را روی آن بیندازند، و پوست گوسفندی را فرش آن اتاق نموده، و متکایی از لیف خرما در کنار آن دیده می شد.(۴) ولی آن خانه در شب زفاف مناسب نبود، علی (علیه السلام) خانه محقّر دیگری که دورتر از آنجا بود اجاره کرد، و بعد از مدتی به خانه قبلی خود بازگشت، و همسایه نزدیک پیامبر(صلی اللّه علیه و آله و سلّم) شد، و فرزندان برومندش حسن و حسین و زینب و ام کلثوم (علیهم السلام) در همان اتاق ساده به دنیا آمدند، و فاطمه تا آخر عمر در همان اتاق زندگی کرد.(۵) سادگی زندگی او در حدی بود که روزی سلمان او را با چادری پر وصله دید، تعجّب کرد، حضرت زهرا (سلام اللّه علیها) به پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم)عرض کرد: «سلمان از لباس کهنه من تعجّب می کند، سوگند به خداوندی که تو را به پیامبری برانگیخت، مدت پنج سال است فرش و رختخواب من و علی (علیه السلام) در خانه، تنها یک پوست گوسفند است… و متّکای ما از پوستی است که درونش از لیف خرما است.» پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) به سلمان فرمود: «انّ ابنتی لفی الخیل السّوابق؛ دخترم از پیشتازان در پیشگاه خدا است.»(۶)
در فراز دیگر می خوانیم: هرگاه رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) مسافرت می کرد، آخرین نفر که با او خداحافظی می کرد حضرت زهرا (سلام اللّه علیها) بود، و هرگاه آن حضرت از سفر برمی گشت، نخستین نفری که او با او دیدار می کرد، حضرت زهرا(س) بود، در یکی از سفرهایی که برای جهاد با کفار رخ داد، پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) در بازگشت، به خانه زهرا (سلام اللّه علیها) آمد، وقتی که به در
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 