پاورپوینت کامل دین و مدیریت کارآمد ۶۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دین و مدیریت کارآمد ۶۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دین و مدیریت کارآمد ۶۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دین و مدیریت کارآمد ۶۵ اسلاید در PowerPoint :

با ظهور انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) و برقراری نظام جمهوری اسلامی با محوریت ولایت فقیه، رهبران تفکر جدایی دین از سیاست در آغاز با طرح مسئله تخصّص و تعهّد و این که آیا تخصّص مقدّم است یا تعهّد، به این مسئله دامن زده اند که مدیریت علمی برای اداره کشور ضرورت دارد نه مدیریت فقهی. بلکه بالاتر از آن گفته اند: به لحاظ این که فقه مجموعه باید و نبایدهای کلی و احکام و مسائل فردی و مبین حلال و حرام و طهارت و نجاست است، اصلاً فقه مدیریت ندارد و آن چه که جامعه را سامان می دهد و سازمان ها را کار آمد نشان می دهد علوم و فنون بشری است که از جمله آن علوم و فنون، علم مدیریت است.

اساس اداره امور اقتصادی و سیاسی و بین المللی به مدیریت علمی نیاز دارد و از جمله اصول مدیریت برنامه ریزی است در حالی که فقه فاقد برنامه ریزی است و چون چنین است پس باید سیاست و اداره امور سازمان های صنعتی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و… به مدیران علمی سپرده شود و با این مقدمه نتیجه گیری کرده و گفتند: وقتی فقه مدیریت نداشته باشد، از ولایت فقه سخن به میان نخواهد آمد، چه رسد به ولایت فقیه. به عبارت دیگر: این دسته می گویند: دین مجموعه ای از عقاید و احکام و اخلاق و حقوق است که مربوط به مسایل فردی است و ربطی به مدیریت ندارد. چون عقاید یعنی اعتقاد به توحید و نبوّت و معاد و امامت و…، احکام یعنی دانستن حلال و حرام، طهارت و نجاست و… و عمل به آنها؛ اخلاق یعنی عادل بودن و ظالم نبودن، راستگو بودن و دروغگو نبودن، رؤوف و مهربان و خلق نیکو داشتن و متواضع بودن، حسود و طمّاع و کینه توز و عبوس نبودن و…، حقوق یعنی رعایت حق مردم و حرمت تجاوز به مال و جان و عرض آنان و…به علاوه یک سلسله احکام قضایی که برای تنبیه متجاوز در صورت تعدّی از این حقوق وضع شده است. همه این امور چهارگانه بیان رابطه فرد با خدا و خود و مردم است و کاری به چگونگی اداره کشور ندارد. کشور با چندین وزارت خانه اداره می شود که هیچ یک از آیین نامه ها و مصوّبات آن ها را فقه تنظیم نمی کند. چگونگی حل مشکلات اقتصادی کشور، حل مشکل تورّم، حل مسئله اشتغال و مسکن و ازدواج که مورد نیاز زندگی روزانه مردم است، راه صحیح بهره برداری از معادن و… در صورت سوق دادن اقتصاد کشور به سوی صنعتی شدن؛ چگونگی مهار آبها و سدسازی و… در صورت سوق دادن اقتصاد کشور به سمت کشاورزی و…، اینها نیازمند کارشناسی و مهارت های ویژه ای است و فقه توان ارائه راه کارهایی در این زمینه را ندارد. بنابراین مدیریت کشور باید به دست متخصصان علوم و فنون سپرده شود، چون کشور با مدیریت صاحبان فنون اداره می شود، نه با احکام فقهی. و حتی از این مقدّمات نتیجه گیری کردند که رهبران دینی و روحانی باید از پذیرفتن مناصب سیاسی کناره گیری کنند و در چگونگی اداره امور مملکت دخالت ننمایند. پاسخ به شبهه ناکارآمدی حکومت دینی

سرچشمه ناکارآمدی حکومت دینی محدود کردن دین در نقل و خارج ساختن عقل از صحنه شریعت است. اگر دین را به ظاهر آیات و روایات محدود کنیم و هرچه خارج از این دو باشد را غیر دینی بدانیم، توهّم ناکارآمدی دین در اداره امور جامعه پدید می آید. لکن دین در نقل (کتاب و سنت) خلاصه نمی شود منبع دین حکم خدا و اراده ذات اقدس الهی است و کاشف از این اراده دلیل دینی است و دلیل دینی مجموعه عقل و نقل است. برهان عقلی مانند دلیل نقلی جهت شرعی است. یعنی همان گونه که با ادله نقلی (آیه و روایت) مسئله فقهی مثل وجوب نماز، وجوب قرائت یا اصولی مثل استصحاب ثابت می شود، محتوای دلیل عقلی مانند قبح عقاب بلا بیان نیز اصولی مانند برائت و… کاشف یا ناقل بودن اجازه و ربیع فضولی مسئله ای فقهی را اثبات می کند و…و در این جهت تفاوتی میان دلیل عقلی و نقلی نیست.

همچنین در مورد احکام تعبّدی و توصّلی نیز میان دلیل عقلی و نقلی تفاوتی نیست. همان گونه که محتوای دلیل نقلی گاهی حکم تعبّدی است که نیاز به قصد قربت دارد و گاهی توصّلی است که قصد قربت در آن معتبر نیست، مگر این که تحصیل ثواب داشته باشد، محتوای دلیل عقلی نیز این گونه است. گاهی تعبّدی است و گاهی توصّلی. پس حجّیت شرعی در امور چهارگانه مشترک میان دلیل عقلی و نقلی است.

گفتنی است: قداست وحی بحث دیگری است. حکمت و کلام و فقه و اصول یا هر علم دیگری با وحی قابل مقایسه نیست، حکیم و متکلّم و اصولی و فقیه یا هر عالم دیگری نیز با انبیاء و ائمه علیهم السلام قابل قیاس نیستند، «لایقاس بآل محمد(ص) من هذه الامّه أحد»(۱). نکره در سیاق نفی در روایت مفید عموم است و غیر از جن و انس فرشتگان را نیز شامل می شود. پس نه چیزی باوحی (کلام اللّه) قابل سنجش است، نه کسی با خاندان عصمت و طهارت (علیهم السلام) قابل مقایسه است. چون وحی فیض مستقیم خداست که از کانال عصمت عبور می کند، «بأیدی سفره* کرام برره»(۲). از این جهت میان عقل و نقل تفاوت بسیاری است. برهان عقلی را با وحی نباید سنجید. چون آنچه حکیم و متکلم و یا فقیه و اصولی می گویند، مفاهیمی است که منشأ ذهنی دارند، و از واقع حکایت می کنند نه واقع را به انسان نشان دهند. زیرا مفاهیم محصول علم حصولی اند، نه معلوم علم حضوری و برهان عقلی با استنباطهای فقیه از ظاهر آیه و روایت سنجیده می شود. به خلاف وحی که با متن واقع تماس دارد. پس حجّیت شرعی حکم عقل مطلبی جدا از قداست وحی و دریافت کنندگان مستقیم آن (معصومین(ع)) است. کوتاه سخن این که اشکال متفکران اندیشه سکولاریزم مبنی بر ناکارآمدی مدیریت فقهی از این جا سرچشمه می گیرند که آن ها دین را در فقه خلاصه می کنند و فقه را به متون نقلی اختصاص می دهند و چون از حکومت و مدیریت سخن می گویند، موضوع صنعت را مطرح می کنند و می گویند: کشور بدون صنعت اداره نمی شود و صنعت هم دینی و فقهی نیست. پس فقه نمی تواند کشور را اداره کند چون فارغ از مدیریت علمی است. غافل از این که اولاً: دین اعم از فقه و فقه جزئی از علم دین است و ثانیاً: هر دلیل قطع آور یا اطمینان بخش در هر رشته علمی حجه اللّه است و باید بر طبق آن عمل کرد.

برای پاسخ تفصیلی به شبهه کارآمدی حکومت دینی، لازم است به بیان مدیریت در آموزه های اسلامی و مزایای آن اشاره شود.

گرچه علم مدیریت، علمی جدید و مربوط به جهان مدرن است و پیدایش آن را با نظریه مدیریت علمی توسط چارلز تیلور همراه می دانند و به دنبال آن به نظریه مدیریت اصول گرایان و نظریه بوروکراسی و مکتب روابط انسانی و مدیریت اقتضایی می پردازند. اما بررسی تاریخی نشان می دهد که اصل مدیریت در واحدهای، اجتماعی، اداری، بازرگانی و تجارت و امثال آن در گذشته نیز وجود داشته و افراد با بینش ها و اصولی آن واحدها را اداره می کردند. علاوه آدمیان همواره به صورت جمعی زندگی کرده و حکومتی برای انتظام بخشیدن به امور آنان وجود داشته است. زیرا زندگی جمعی بدون حکومت و مدیریت مناسب با زمان ممکن نیست و به عبارت دیگر: گرچه علم مدیریت در قرون اخیر تدوین شده است ولی اصل مدیریت همواره وجود داشته است.

از آنجایی که دین به نیاز آدمیان توجّه می کند باید به این نیاز نیز توجّه داشته باشد و معارف و حقایقی را در این رابطه بیان کرده باشد. که متخصصان دین شناس با مراجعه به منابع دین یعنی کتاب و سنت و اجماع و عقل، مناسب با نیاز زمان و روشمندانه مدیریت اسلامی را استخراج و استنباط و تدوین و تنظیم کرده تا مدیران در سطوح گوناگون مدیریتی بر آن اساس به وظایف خودشان عمل کنند و به عبارت دیگر: بر آگاهان به اسلام و مجتهدان واجد شرایط آگاه به زمان لازم است، با مراجعه به منابع دین، نظام مدیریتی اسلام را ضابطه مند استخراج و تدوین و تنظیم نمایند تا مدیران با استفاده از عقلانیت، اعمال و وظائف خود را در آن چارچوب در جهت رسیدن به اهداف سازمانی، شکل بدهند البته دین اسلام از جهات گوناگون در عرصه مدیریت و دانش آن نقش ایفا می کند.

الف: از جهت تأثیر گذاری جهان بینی اسلامی و جهان شناسی و انسان شناسی آن بر مدیریت. به لحاظ این که نوع جهان بینی و انسان شناسی هر مکتب در چگونگی تدوین مدیریت و عمل مدیران نقش اساسی ایفاء می کند. جهان بینی اسلامی و انسان شناسی آن نیز همان نقش را ایفاء می کند. زیرا انسانی که خداباور است و انسان را خلیفه اللّه و دارای کرامت می داند و برای آدمی ابدیت قائل است به گونه ای علم مدیریت را تدوین و وظائف مدیران را تنظیم می کند که این اصول و مبانی به روشنی در چگونگی اعمال مدیریت خودش را نشان می دهد.

ب: از جهت اهدافی که دین بیان می کند، مدیریت از آن تأثیر می پذیرد زیرا هدف مدیران باید در چارچوب اهداف کلی دین تبیین شود از باب مثال اگر هدف دین نورانی شدن و اقامه قسط عدل است. در مدیریت باید به گونه ای برنامه ریزی شود که این هدف را محقق سازد.

ج: از جهت تأثیرگذاری نظام ارزشی و نظام اخلاقی اسلام بر اعمال و رفتار مدیر و چگونگی تنظیم روابط او با افراد ما فوق و افراد تحت مدیریت و ارباب رجوعی که به وی مراجعه می کنند.

د: از جهت تعالیم و آموزه های اسلامی در بیان شرائط مدیر و وظائف مدیر و اصول مدیریت، آفات مدیریت و مانند آن.

با توجّه به مطالب پیش گفته به برخی از مباحث عرصه مدیریت با استفاده از اصول و مبانی و آموزه های اسلامی اشاره می شود ولی پیشاپیش لازم است به تعریف مدیریت با استفاده از تعالیم اسلام بپردازیم. تعریف مدیریت اسلامی

مدیریتی که زمینه رشد انسان را فراهم کرده و مطابق کتاب و سنت و سیره و روش پیامبر(صلی اللّه علیه و آله و سلّم) و امامان معصوم (علیهم السلام) و علوم و فنون و تجارب بشری و عقلانیت آدمیان در جهت رسیدن به اهداف نظام و سازمان در ابعاد مختلف همانند یک محور و مدار و قطب عمل کند، مدیریت اسلامی گویند. نکاتی درباره این تعریف

۱- در این تعریف هدف اصلی مدیریت را رشد انسان می داند زیرا در پرتو این هدف است که انسانیت جایگاه ویژه والا در نظام هستی و اجتماعی بشر می یابد نه این که آدمی ابزاری در خدمت سازمان یا نظام باشد بگونه ای که هویت او در هویت سازمان یا نظام مختل شو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.