پاورپوینت کامل پیمان شکنی نفاق می آورد… ۶۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پیمان شکنی نفاق می آورد… ۶۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پیمان شکنی نفاق می آورد… ۶۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پیمان شکنی نفاق می آورد… ۶۰ اسلاید در PowerPoint :

انسان ها در زندگی شان سلسله ارزش هایی را معتبر می دانند و در رعایت آنها بسیار می کوشند و حتی اگر دیگران مخالف آن ارزش ها رفتار کنند، توبیخشان می کنند؛ چرا که آنان ارزش ها را نمادی از انسانیت تلقی می کنند. چه اینکه به نظر می رسد درک عمومی مردم از هر نژاد، مذهب و قومی این باشد که اگر کسی ارزش های آنان را رعایت نکند، انسانیتش نقص دارد! اعتبار برخی از این ارزش های کلی که می توان آنها را ارزش های انسانی نامید، در گرو پذیرفتن دین خاص نیست. آن دسته از ارزش هایی که دین مبین اسلام دستور داده، حکم شرعی است و باید اطاعت کنیم، ولی سلسله ارزش هایی است که هر انسانی حتی اگر به خدا اعتقادی نداشته باشد، آنها را به طور فطری معتبر می داند. برای نمونه، در روایات ما رعایت برخی از ارزش های انسانی از بهترین نشانه های اسلام و ایمان شمرده شده است. یعنی، نه تنها اسلام آنها را تأیید کرده است؛ بلکه می گوید کسی که آنها را رعایت نکند، مسلمان نیست. یکی از ارزش هایی که قوام و اساس زندگی اجتماعی است و اگر رعایت نشود به هیچ روی زندگی انسانی و اجتماعی معنی ندارد، این است که وقتی دو نفر با هم زندگی می کنند، با هم قراری دارند، باید آن را رعایت کنند. این گونه نیست که هرکس هرطور دلش خواست رفتار کند؛ چون در این صورت، اجتماعی پدید نخواهد آمد.

بنابراین، در یک زندگی اجتماعی چند ده میلیونی نیز باید برخی امور مشترک و مورد قبول همه رعایت شود تا بتوان آن را اجتماع نامید، در غیر این صورت افرادی پراکنده ای که همانند حیوانات پراکنده زندگی می کنند را نمی توان اجتماع خواند.

وفای به عهد

اولین ارزشی که در یک زندگی اجتماعی شکل می گیرد و هر انسانی بنابر قریحه انسانی و فطری اش آن را معتبر می داند، پایبندی به قراردادهایی است که پذیرفته است. فرض کنید وقتی زن و شوهر با هم ازدواج می کنند، قرار می گذارند که نسبت به رعایت اصول مورد تفاهم و حقوق یکدیگر تلاش کنند، اما اگر هیچ کدام به قرار خویش پایبند نباشند، دیگر زناشویی و ازدواج معنایی ندارد.

قوام ازدواج که یک زندگی اجتماعی ساده دو نفری است، به این است که زن و شوهر نسبت به هم تعهدی دارند و هر دو باید به تعهدات خود عمل کنند. بر این اساس، قوام زندگی اجتماعی نیز به این است که چون قراردادی، اعم از قراردادهای عمومی که همه اهل کشور آن را معتبر می دانند و یا قراردادهایی مناسب محیط و آداب خاص که برای قومی خاص اعتبار دارد، برقرار می شود، جملگی بر پایبندی به آن متعهد می شوند. اگر نسبت به رعایت قرارداد مقید نباشند و تعهدی را نپذیرند، این همان زندگی جنگل است. بنابراین، می توان گفت: عامترین ارزش ها در زندگی اجتماعی همانا وفای به عهد است. یعنی وقتی قراری گذاشتید، به آن پایبند باشید: «وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا»ْ۱ یا می فرماید: «أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ»۲؛ در هر جامعه انسانی التزام به قرارداد و وفای به عهد، یک اصل معتبر است.

۲ـ امانتداری

دومین ارزش عام در جوامع انسانی، امانتداری و درستکاری نسبت به امانت است. قوام زندگی اجتماعی به امانتداری است که خود مصداقی از وفای به عهد است. معنای اینکه من امانتی را به شما می سپارم، این است که با هم قرارداد می کنیم که این امانت دست شما باشد و هر وقت خواستم آن را پس بگیرم. پس، امانتداری خود مصداقی از وفای به عهد است. حال اگر کسی امانت را در وقت خویش ادا کرد، این یعنی به قرارداد ملتزم بوده است، اما اگر نسبت به ادای امانت متعهد نبود، دیگر زندگی اجتماعی معنایی ندارد و دیر یا زود از هم می پاشد.

۳ـ اعتماد به یکدیگر

سومین اصل در زندگی اجتماعی اعتماد افراد جامعه به یکدیگر، بخصوص در سخن گفتن است. اگر هر چه گفته شد، کسی باور نکند، دیگر این گفتن ها و تبادل اطلاعات لغو خواهد بود و گفتن فایده ای ندارد. پس زبان برای چه آفریده شده است؟ اگر ما با هم سخن بگوییم و یکدیگر را از اخبار آگاه سازیم، اما بین ما اعتماد نباشد، چه سود دارد؟ البته این نبود اعتماد برای این است که گاهی به همدیگر دروغ می گوییم.

این سه اصل از عامترین ارزش هایی است که در هر اجتماع انسانی معتبر است. هیچ انسانی نیست که بگوید التزام به عهد و پیمان لزومی ندارد! همچنین، هیچ انسانی نیست که بگوید اگر راست گفتی، گفته ای و اگر نگفتی، دروغ بگو؛ فرقی نمی کند! بنا نیست کسی دروغ بگوید. اگر کسی به طور اتفاقی دروغ گفت، تخلف کرده و باید او را توبیخ کنند. آن اصل که در زندگی اجتماعی معتبر است، راستگویی است.

تذکر این نکته لازم است که اگر خداوند متعال درباره این ارزش های انسانی دستوری نفرموده بود، آدمیان با عقل خود می فهمیدند که قوام زندگی اجتماعی به اینهاست و اگر نباشند زندگی اجتماعی شکل نمی گیرد و دوامی نمی یابد. در روایات آمده است که به نمازهای طولانی اشخاص نگاه نکنید! ممکن است کسی از روی عادت، رکوع و سجود نمازش را طول می دهد و معلوم نیست دلیل ایمانش باشد. بنابراین، سفارش شده است که ایمان اشخاص را با دو ویژگی بشناسید: «صدق الحدیث و اداء الامانه»؛ ببینید راستگوست یا دروغ هم می گوید، امانت را به صاحبش رد می کند یا در آن خیانت می کند. بنابراین، علامت ایمان، راستگویی و درستکاری است.

مجازات عهدشکنی با خداوند

البته این مفاهیم عام است و مصادیق مختلفی دارد. معنایی که ما از امانتداری می فهمیم در همین اندازه است که کسی مال، فرزند یا ناموسش را به عنوان امانت به کسی بسپارد، اما بتدریج اصطلاح امانت در مفاهیم دینی گسترش یافت. گونه ای از امانت همین قراردادهایی است که ما با هم می بندیم: قرارداد معامله خرید و فروش، بیع و اجاره و انواع عقود شرعی که در معاملات مطرح می شود. گفته اند: قراردادها در مفاهیم دینی باطن ها و مراتبی دارند غیر از آنچه عموم مردم می فهمند.

قرآن می فرماید: عهد فقط برای مردم نیست؛ بلکه شما با خدا هم عهد دارید. در کتاب های فقهی، کتابی با نام «کتاب العهد» داریم که در آن به عهد و نذر، اشاره می شود. قرآن کریم روی عهدی که با خداوند بسته می شود، بسیار حساس است: «أَوْفُواْ بِالْعُقُود»ِ یا «وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ». این همان ارزش عام انسانی است که مخصوص اسلام نیست و همه انسان ها از هر نژاد، مذهب و از هر دینی آن را قبول دارند، اما عهدی بین خداوند و دینداران وجود دارد که از حساسیت ویژه ای برخوردار است. اگر کسانی که با خداوند عهدی می بندند، تخلف کنند، خدا برای آنان مجازاتی معنوی قائل شده است که از هر کتک و شلاقی سخت تر است و به بیانی، از آن چوب های خداست که صدا ندارد!

قرآن می فرماید: عده ای از شما، با خدا عهد بستید که اگر خدا به ما ثروتی بدهد، مقداری از آن را انفاق خواهیم کرد، اما وقتی خدا این ثروت را به شما داد، عهد خدا را فراموش کردید. ولی برای این کار کسی شما را زندانی نکرد، اما اندک اندک ایمانتان رو به ضعف رفت و جای آن را نفاق گرفت، به گونه ای که دیروز مؤمن بودید و امروز منافق شدید. مجازات عهد شکستن با خداوند بسیار سخت است: «فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِی قُلُوبِهِمْ إِلَی یوْمِ یلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُواْ اللّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا کانُواْ یکذِبُونَ»۳؛ نتیجه عهدشکنی با خداوند، پیدایش نفاق است. پس، بدانید باید به عهدی که با خدا می بندید، پایبند باشید؛ چرا که در غیر این صورت، به نفاق مبتلا می شوید و ایمانتان را از دست خواهید داد. اما خداوند هم عهد و پیمانی با بندگانش دارد: «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیکمْ یا بَنِی آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیطَانَ إِنَّهُ لَکمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ وَأَنْ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ؟»۴؛ آیا با شما عهد نکردم؟ یعنی آیا به شما سفارش و توصیه نکردم که بر سر دو راهی بندگی خدا یا بندگی شیطان، راه مستقیم زندگی و مایه سعادت شما فقط بندگی خداوند است؟ این همان عهدی است که خداوند با شما دارد. «وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنکمْ جِبِلًّا کثِیرًا أَفَلَمْ تَکونُوا تَعْقِلُونَ»۵؛ شیطان همان کسی است که بسیاری از شما را گمراه کرد، آیا نباید پند بگیرید و عقل داشته باشید. بنابراین، این عهدی است که خداوند با شما داشته است، یعنی حرف شیطان را گوش نکنید و به عهد خدا ملتزم باشید و او را اطاعت کنید. از این رو، منظور از عهد، فقط آن قراردادهایی که مردم با یکدیگر می بندند نیست؛ بلکه اسلام معانی لطیفتر و دقیقتری هم برایش مطرح می کند و آن تعبیر امانت است.

آسمان بار امانت نتوانست کشید

به طورکلی قرآن می فرماید: شما در دست هایتان اماناتی دارید که باید به اهلش برسانید: «إِنَّ اللّهَ یأْمُرُکمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَی أَهْلِهَا».۶ در جای دیگری می فرماید: خدای متعال امانتی را به همه مخلوقات عرضه کرد که کوه ها با همه عظمتشان زیر بار نرفتند و کسی که آن را پذیرفت انسان بود: «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَهَ عَلَی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَینَ أَن یحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ إِنَّهُ کانَ ظَلُومًا جَهُولًا».۷

مفسران درباره تفسیر مفهوم عرضه امانت به انسان و پذیرفتن آن در آیه فوق، وحدت نظر ندارند و تفسیرهای گوناگونی بیان کرده اند. به هر حال، خ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.