پاورپوینت کامل خدمت به خلق خدا; مانع سقوط انسان (بخش پایانی) ۵۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خدمت به خلق خدا; مانع سقوط انسان (بخش پایانی) ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خدمت به خلق خدا; مانع سقوط انسان (بخش پایانی) ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل خدمت به خلق خدا; مانع سقوط انسان (بخش پایانی) ۵۱ اسلاید در PowerPoint :

اشاره:

در دو شماره گذشته، از خدمت به خلق خدا و مراعات مواسات یا رسیدگی به امور دیگران و گره گشائی از کار آنان، به عنوان یکی از موانع مهم سقوط انسان یاد شد. در ادامه بحث آیت الله مظاهری به شرح اقسام و مراتب مواسات پرداخته اند:

اقسام و مراتب مواسات

مرتب اوّل: دستگیری از فقرا و درماندگان

یکایک آدمیان و به خصوص مسلمانان باید در خوراک، پوشاک، مسکن و ازدواج به فکر یکدیگر باشند، به گونه ای که حتی یک نفر گرسنه و بدون لباس، یک نفر بدون مسکن و یک مرد یا زن بی همسر، در بین آنان یافت نشود. اگر جامع اسلامی نسبت به این موارد بی تفاوت باشد، نمی تواند ادعای مسلمانی کند. قرآن کریم در سور ماعون می فرماید: «وای به این نامسلمان! که در وقت نماز غافل از نماز است و وای به آدم های متظاهر که می توانند حوائج دیگران را رفع کنند، امّا نمی کنند».

هشدار قرآن کریم جدّی است و باید هم مسلمانان نسبت به آن توجّه ویژه داشته باشند و بدانند که اگر بخواهند، اگر همّت و اراد خود را به کارگیرند، می توانند حوائج همدیگر را رفع کنند و یک جامع عاری از فقر و درماندگی و احتیاج را تشکیل دهند.

مسلمانان صدر اسلام خواستند و شد، لذا در آن ده سال که پیامبر اکرم«ص» در مدینه تشکیل حکومت دادند، همه از نظر خوراک، پوشاک، مسکن و ازدواج مثل هم و در رفاه بودند. در آن مقطع زمانی، قانون مواسات در بین مردم حاکم بود و از این جهت گرسنه ای در بین مردم یافت نمی شد، امکان نداشت جوانی احتیاج به همسر داشته باشد و بی همسربماندومسلمانیوجودنداشتکهاحتیاجداشتهباشدودیگراناحتیاجاورارفعنکنند.

افزون بر این، مسلمانان صدر اسلام از اهل بیت«س» آموخته بودند که به رعایت قانون مواسات اکتفا نکنند، از این رو در حالی که خود احتیاج داشتند، ایثار می کردند و در استفاده از امکانات، دیگران را بر خود مقدّم می شمردند.

«وَ یؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَهٌ»[۱]

ایثار خصلت پسندیده ای است که قرآن کریم از خواصّ جامعه انتظار دارد به آن اهمیت بدهند. حاکمیت روح ایثار، گذشت و فداکاری در مسلمانان صدر اسلام باعث شده بود که جامعه یکرنگ و یک شکل باشد و مشکل و درماندگی یک نفر، مشکل همه تلقّی شود، لذا اگر بنا بر احتیاج، فقر و گرسنگی بود، همه محتاج و گرسنه بودند و اگر قرار بود در رفاه باشند، همه از نظر خوراک، پوشاک، مسکن و ازدواج در رفاه بودند.

پیامبر اکرم«ص»، جامع اسلامی و مسلمانان را به گونه ای تربیت کرده بودند که خدمت به همدیگر را واجب و ضروری می دانستند و اساساً رعایت قانون مواسات، جزو امور عادی و رایج زندگی مسلمانان بود و ترک آن، با نکوهش شدید آن حضرت همراه می شد، چنان که همواره به مسلمانان می فرمودند: «کسی که سیر بخوابد و همسای او گرسنه باشد، مسلمان نیست».

«مَا آمَنَ بِی مَنْ بَاتَ شَبْعَانَ وَ جَارُهُ جَائِعٌ»[۲]

رسول اکرم«ص» به سفارش زبانی و توصی مسلمانان برای اهمیت به قانون مواسات بسنده نمی کردند، بلکه خود ایشان و اهل بیت(ع)، در عمل، پیشتاز خدمت به خلق خدا و مهم تر از آن، ایثار، گذشت و فداکاری بودند. مسلمانان نیز در دامان تربیت عملی اهل بیت(ع) پرورش یافتند و با اقتدا به ایشان، در خدمت رسانی به یکدیگر و دستگیری از نیازمندان از هم پیشی می گرفتند.

رسم پیامبر اکرم«ص»، چه قبل از بعثت و چه بعد از آن، این بود که هرگاه می دیدند قادر به کمک کردن دیگران هستند، هرگز دریغ نمی کردند. مثلاً اگر مشاهده می کردند که یک نفر نیاز به خانه دارد یا دارد خانه می سازد، جوانان را جمع می کردند و برای او سنگ و گِل می بردند و در عرض چند روز خان او را می ساختند.

مرتب دوّم: گره گشایی

مرتب دوم از قانون مواسات، گره گشایی است، به این معنا که همه وظیفه دارند به رفع گرفتاری همدیگر بپردازند و به گونه ای عمل کنند که هیچ کس ناراحت و غمگین نماند و هم جامعه شاد باشند. جامع اسلامی و مورد پسند خداوند متعال جامعه ای است که در آن اگر بنا بر گرفتاری است، همه گرفتار باشند، وگرنه همه راحت و خوشحال و آسوده خاطر باشند. چنین جامعه ای وقتی پدید می آید که همه، گرفتاری دیگران را گرفتاری خود بدانند و به هر صورت ممکن برای رفع آن تلاش کنند.

رفع حوائج مردم و گره گشایی از کار همنو عان در فرهنگ تعالیم دینی بسیار ارزشمند است و ثواب والایی دارد. بسیاری از مردم تصوّر می کنند که صرفاً عزیمت به کربلا و مکه ثواب دارد، در حالی که ارزش و ثواب خدمت به خلق خدا بسیار والاتر است. رفتن به زیارت خیلی خوب است و ثواب دارد، امّا گره گشایی از گرفتاری مردم، باید در اولویت قرار گیرد. اکنون وضعیت جامعه به جایی رسیده است که با وجود نیازمندان و مستضعفین فراوان، مردم تا چندین سال دیگر برای عمر مفرده ثبت نام کرده اند.

امام دوّم، امام حسن مجتبی«ع» در روایتی می فرمایند: «قضاء حاجه المؤمن أفضل من اعتکافِ شهرٍ»[۳]

آن امام بزرگوار، بعد از آن که شخصاً به دنبال یکی از مردم راه افتادند و به رفع گرفتاری او پرداختند، از او سئوال کردند که چرا از برادرم حسین کمک نخواستی و راه خود را برای رسیدن به من دور کردی؟ گفت: ایشان در مسجد رسول الله معتکف بود و نخواستم مزاحم اعتکاف آن حضرت شوم. آنگاه امام دوّم فرمودند: «اگر کسی گره از کار مسلمانی بگشاید، ثوابش از یک ماه اعتکاف در مسجد بالاتر است.» و این در حالی است که اعتکاف، ارزش و ثواب والایی دارد. این روایت و روایات مشابه آن که فراوانند، به ما می فهماند که باید به قانون مواسات و گره گشایی از خلق خدا اهمیت دهیم. اگر جوانان عزیز می خواهند عاقبت به خیر شوند و اگر می خواهند سقوط نکنند و با یک جرقّ انحرافی نابود نشوند، باید به انداز وسع و توانایی خود از کار مردم گره گشایی کنند.

راوی می گوید خدمت امام هفتم حضرت موسی بن جعفر «ع» رسیدم و گفتم: «استاندار اهواز شیعه است و من گره ای دارم و به دست او باز می شود.» آن حضرت در دو جمله و با کنایه ای که دشمنان متوجه نشوند، برای استاندار چنین نوشتند: «هرکس گره از کار یک برادر باز کند، خدا را خشنود کرده است و این برادر تو است، یعنی شیعه است». می گوید: این نام کوچک و مختصر را به نزد استاندار آوردم و او متوجه شد که نامه از موسی بن جعفر(ع) است. بلند شد ایستاد و نامه را روی سر گذاشت و با یک تواضع خاصی، حاجت مرا برآورد. اسب خودش را هم به من داد، برای اینکه پیاده رفته بودم و تشک خودش را هم روی اسب انداخت و مرتب به من می گفت: خوشحال شدی؟ درهم و دینار فراوانی هم از مال خودش به من خرجی راه داد و دوباره گفت: خوشحال شدی؟! سپس می گوید: خدمت امام هفتم(ع) برگشتم و ایشان با شنیدن قضایا، برافروخته و خوشحال شدند و تبسّم کردند. عرض کردم: آیا کار او شما را خشنود ساخت؟ فرمودند: به خدا سوگند که گره گشایی او مرا خوشحال کرد، امیرالمؤمنین را خشنود ساخت، به خدا قسم که جدّم رسول الله را شاد کرد و قطعاً خداوند را خشنود ساخته است.[۴]

بنابراین، همگان باید توجه جدی داشته باشند که خشنودی خداوند متعال و اهل بیت«ع» در به دست آوردن دل یک انسان است. کسی که امام حسین«ع» را دوست دارد و می خواهد ایشان را خوشحال کند، باید بداند که آن حضرت، با گره گشایی از کار و گرفتاری مسلمین خوشحال خواهند شد. حتی به دست آوردن دل دیگر مسلمان، با سلام و تعارف و با اعتنا به آنان و تحویل گرفتن آنان خداوند و اهل بیت را خشنود می سازد و بسیار ارزشمند است.

مرتب سوّم و چهارم: احترام به شخصیت دیگران و دفاع از آنان

مرتب سوم در قانون مواسات، شخصیت قائل شدن برای دیگران و احترام به شخصیت دیگران و مرتب چهارم، دفاع از شخصیت دیگران است. هرکس با هر موقعیت اجتماعی که باشد و هر شغلی که داشته باشد، شخصیت دارد و همه وظیفه دارند شخصیت او را محترم شمارند. ملاک احترام به شخصیت از منظر اسلام و تعالیم قرآن و عترت، انسانیت انسان هاست و میزان دارایی مالی و نیز مرتب شغلی و اجتماعیدر این باره تأثیری ندارد. حتی پایین بودن سطح تحصیلا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.