پاورپوینت کامل مسجد و مهندسی فرهنگی در جامعه جهانی ۷۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مسجد و مهندسی فرهنگی در جامعه جهانی ۷۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مسجد و مهندسی فرهنگی در جامعه جهانی ۷۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مسجد و مهندسی فرهنگی در جامعه جهانی ۷۶ اسلاید در PowerPoint :

مقدمه

فلسفه تاریخ، دانش کشف قواعد و نشانه های تحولات و تطورات در سلوک تاریخی آدمیان است. فیلسوفان تاریخ در پی آنند تا بر اساس فرمول های پیچیده و نوامیس نسبتاً ثابت، آینده بشر را ترسیم و غایات حرکت جوامع انسانی را بر مبنای مبادی این حرکات، پیشگویی و پیش بینی کنند.

یکی از مفاهیم عرضه شده در حوزه مدیریت راهبردی فرهنگ، مفهوم مهندسی فرهنگی است. مقوله مهندسی فرهنگی جامعه جهانی، از جمله مقولات انسانی و دینی ـ به معنای اعم آن ـ است. مسجد از آنجا که بزرگ ترین پایگاه تبلور آموزه های دینی و آسمانی است، نقش اساسی و عظیمی در تأمین راهبردی بنیادی در حرکت تاریخ بشر داشته، دارد و خواهد داشت.

بی تردید مقوله مهندسی فرهنگی مسجد ـ محور، در مناسبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و در توسعه و تعمیق ارزش های دینی و رضایت شهروندان، نقشی حیاتی و تأثیری شگرف دارد و بدیهی است که درک مشترک و اتفاق نظر نخبگان سیاسی، علمی و مذهبی، شفاف سازی و تبیین رابطه این مفاهیم با سایر کلیدواژه های مدیریت راهبردی فرهنگ جهانی و در نظر گرفتن سایر مؤلفه های دخیل در تصمیم سازی راهبردی، گام بزرگی در توسعه و تعمیق فرهنگ مسجد ـ محور، به شمار می آید.

نگارنده بر این باور است که «مسجد» مهم ترین پایگاه ترسیم و تنظیم حرکت تاریخ در آینده بشریت است و برخلاف دیدگاه فیلسوفانی همانند هانتینگتون(۱)، فوکویاما(۲)، مارکس(۳)، انگلس(۴) و… آینده تاریخ از آنِ دین مداران با رویکرد اسلامی خواهد بود و مسجد به عنوان مرکز ثقل و کانون اصلی تحولات جهانی و مهندسی فرهنگی بشریت، ظرفیت ها و قابلیت های خود را آشکار خواهد ساخت.

هم اکنون بر اساس گزارش یک نهاد نظارتی، تعداد مساجد و مراکز اسلامی در حال ساخت در شهرهای مختلف امریکا در حال افزایش است و این امر موجب خشم و نفرت فزاینده دولتمردان امریکا از اسلام شده است. شبکه تلویزیونی پنتاگون با اعلام این مطلب که ما شاهد ساخته شدن مساجد بیشتری در امریکا هستیم، مدعی شد در شهر نیویورک، پیشنهاد مربوط به فروش یک عبادتگاه کاتولیک ها به یک گروه اسلامی، موجب افزایش خشم مردم این شهر شده و طرح ساخت مسجدی در «تنسی»، اقدامات خرابکارانه و حتی تهدید افراد به مرگ را به دنبال داشته است.

در این مقاله، نگارنده بر آن است که با نگاهی نوپردازانه، طرحی نوین ـ و البته اجمالی ـ در راستای ترسیم خطوط حرکت و جنبش جهانی اسلام حول محور مسجد ارائه دهد.

مقام معظم رهبری و مهندسی فرهنگی

طی دهه گذشته مفاهیم مهم و در خور توجهی همچون گفت وگوی تمدن ها، ایران فرهنگی و مهندسی فرهنگی در عرصه مدیریت فرهنگی کشور از سوی دولتمردان و محققین داخلی مطرح شده اند.

مفهوم مهندسی فرهنگی، نخستین بار در سال ۱۳۸۱ توسط رهبر معظم انقلاب و با تأکید بر فرهنگ و لزوم توجه به ابعاد ارزش های فرهنگی بیان گردید. مهندسی فرهنگی با هدف طراحی مجدد، اصلاح و ارتقاء شئون و مناسبات اقتصادی، سیاسی، امنیتی، قضایی و اجتماعی کشور، بر اساس فرهنگ مهندسی شده و با توجه به شرایط و مقتضیات ملی و جهانی مطرح شد. توسعه علمی و خردمندانه این مفهوم می تواند به عنوان ابزاری در جهت رفع و حذف کژکارکردهای فرهنگ موجود و شناسایی نقاط مثبت و سازنده ابعاد فرهنگ ملی و سایر ملل و قومیت ها به کار گرفته شود. بدیهی است بی توجهی به این مقوله با مفاهیمی از این دست، منجر به تضعیف فرهنگ و میراث هویت ملی ایرانیان در تقابل با فرهنگ های بیگانه خواهد شد.

پیشرفت های خیره کننده فناوری اطلاعات، توسعه روزافزون صنعت گردشگری و سیاست های اقتصادی شرکت های چند ملیتی در استفاده از قابلیت های کلیدی سایر کشورها از جمله عواملی هستند که روند جهانی شدن را با حرکتی اجتناب ناپذیر مواجه ساخته اند. امروزه، معنا و مفهوم جدیدی تحت عنوان مرزهای فرهنگی پدید آمده و انسان ها بر مبنای چهارچوب فکریشان از یکدیگر متمایز می شوند.

از این رهگذر و در پرتو این تحولات رو به رشد، رویارویی و تعامل فرهنگ ها باید بیش از گذشته مورد توجه و مداقه قرار گیرد. در این صورت عدم تجهیز نظام مدیریت راهبردی فرهنگ ملی به ابزارهایی چون مهندسی فرهنگی برای بازشناسی تهدیدها و فرصت های پیش رو و مواجهه با آنها، سبب می گردد که ضمن حذف وجوه ضعیف و ناکارآمد فرهنگ بومی، سایر اجزای مفید و کارآمد آن نیز در کوره ذوب جهانی سازی فرهنگ ها از بین بروند. این پدیده به از خود بیگانگی فرهنگی، از بین رفتن میراث های ارزشی، هویت ملی و سرمایه های فرهنگی کسب شده در طی سالیان دراز توسط اعقاب و پیشینیان ما منجر خواهد شد.

مسجد، ظرفیتی مهم در روند جهانی شدن

واژه «مسجد» با همه بار معنایی خود، مفهومی آشنا برای همه جهانیان است. مسجد سنگری است که می توان از آن در جهت بازشناسی و مواجهه با تهدیدها و فرصت های پیش رو و احیای سرمایه های فرهنگی و میراث های اخلاقی و ارزشی خود استفاده کرد. بی تردید در روند مناسبات جهانی و در فرایند جهانی شدن و پروژه جهانی سازی با رویکرد اسلامی، «مسجد» مهم ترین پایگاه و عصر نقش آفرین است.

یکی از خطیرترین نقش های مسجد، تعیین چهارچوب فکری صحیح و مناسب برای شکل دهی اذهان اهل مسجد در سراسر جهان است. اهمیت این امر تا بدانجاست که همه مسلمانان عالم، واقعیت ها و مسائل پیرامونی خود را با توجه به چهارچوبی که مسجد در اذهان آنان ترسیم می کند، تعبیر و تفسیر می کنند. این پدیده مهم را چهارچوب بخشی یا معنابخشی به رفتار دیگران تعریف می کنند.

«مسجد» پایگاه پیام اسلام و مسلمانان عالم است. اندیشمندان و احیاگران بسیاری همواره بر اهمیت واژه ها، عبارات و کلام به عنوان عاملی مهم در جهت تبیین و تشریح چشم اندازها و افق های پیش روی دیگران اشاره کرده اند. «اسکاول شین»(۵) کلام را به مثابه عصای معجزه گر در تعاملات اجتماعی به شمار می آورد. اگر ما امروزه «مسجد» را به عنوان مؤثرترین پایگاه تحولات فکری و سیاسی در آینده جهان مطرح می کنیم، به این دلیل است که قطعاً در معادلات و تعاملات فرامرزی و فراملیتی اثرگذار خواهد بود.

«مارتین لوترکینگ»(۶) در یک سخنرانی گفت: «من یک رؤیا دارم!» و همین سخن او آغاز جنبش بزرگ حقوق شهروندی در امریکا را رقم زد.

تأثیر واژه های پیام دار در جهت دهی مهندسی فرهنگی

در خلال جنگ جهانی دوم بسیاری از عملیات نظامی فاقد عنوانی خاص به منظور معنابخشی و جهت دهی اذهان عمومی بود. در جنگی که جورج دبلیو بوش(۷) علیه عراق و افغانستان آغاز کرد، انتخاب عناوینی چون «عملیات برای آزادی عراقیان» و «آزادی ماندگار»، تصادفی نبود، بلکه به صورتی کاملاً هدفمند و در جهت هدایت اذهان عمومی به کار رفت.

چنین الفاظی در ادبیات تحت عنوان صنعت استعاره مطرح هستند. در صنعت استعاره نویسنده قسمتی از اجزای تشبیه (مشبه به یا ادات تشبیه) را حذف می کنند، ولی معنای ضمنی این ارکان از مفهوم جمله برداشت می شود. از استعاره اغلب برای آراستن سخنان ادبی تلقی می شود، ولی اهمیت آن بیش از اینهاست، زیرا استعاره در واقع روشی برای تفکر و نوعی بینش را القاء می کند. هر جا که سعی داریم یک جزء تجربه را به شیوه دیگری درک کنیم، از استعاره استفاده می کنیم.

مکتب یا نوین گرایی مدیریتی نیز با الهام از این مقوله ادبی به ارائه چهارچوب هایی معنایی در خصوص مضامین مورد نظر محققین و اندیشمندان آن حوزه پرداخته است. هر نویسنده ای با انتخاب استعاره ای خاص، ویژگی هائی از یک مقوله را بزرگ نمایی کرده است. اخیراً به موازات کاربرد این مفهوم در علوم سیاسی، مفهوم جدیدی با عنوان الگوسازی فرهنگی در ادبیات مدیریت فرهنگی باب شده است که نمایانگر فرایند ساخت یا الگوسازی اقدامات برای مشروعیت بخشی و هدایت اقدامات و فعالیت های درون سازمانی است. البته این الگوها در فرایندی جمعی ساخته و پرداخته می شوند و مبتنی بر ارزش های صرف فردی نیستند، از این رو، می توان استنباط کرد که ترکیب واژگان مهندسی و فرهنگی بر تدوین الگوی عقلایی و خردگرایانه در مدیریت راهبردی فرهنگی دلالت دارد.

باید از واژه و عنوان «جهانی سازی مسجد ـ محور» فراوان و مکرر استفاده کنیم تا پیام خود را در سر تا سر جهان و در فضای اندیشه و فلسفه سیاسی عالم طنین انداز کنیم. شیوه و مشی امام خمینی در طرح و تبیین عناوین و مقولاتی همچون حکومت اسلامی، ولایت فقیه و جمهوری اسلامی بر اساس همین الگو بود و هم اینک برای ترسیم و طراحی آینده تاریخ انسان و بر مبنای فرهنگ «مسجد ـ محور»، بسیار راهگشا و کارساز است.

جهانی کردن فرهنگ

در شروع هزاره جدید «جهانی شدن» جایگاهی بس مهم پیدا کرد و جا دارد بپرسیم جهانی شدن چگونه با فرهنگ قابل جمع است؟ آیا می توان این دو اندیشه را با هم سازگار کرد؟ و اصولاً آیا فرهنگ که محصول مکان و زمان ویژه ای است، ظرفیت و قابلیت جهانی شدن را دارد؟ این موضوع عمیق و پیچیده از سه زاویه متفاوت قابل بررسی است.

نخست آنکه از پیش فرض کنیم که فرهنگ نمی تواند جهانی شود و هرگونه ادعای خلاف آن، فقط تلاشی برای مشروع یا قانونی جلوه دادن استیلای یک فرهنگ بر سایر فرهنگ هاست. این سلطه ناشی از ارزش ذاتی فرهنگی نیست، بلکه تابع عوامل برون فرهنگی اعم از تکنولوژیکی، اقتصادی یا سیاسی است. پس نفوذ و قدرت یک فرهنگ خاص یا ملتی که نماینده آن است، هر قدر هم زیاد باشد، آن فرهنگ نمی تواند امیدوار به ریشه دواندن در سایر فرهنگ ها باشد. طبق این فرضیه و از این دیدگاه، یک فرهنگ تهاجمی و سلطه طلب شانسی برای پیروزی ندارد.

دیدگاه دوم آن است که فرض کنیم فرهنگ می تواند با استفاده از ابزار قدرتمند عصر اطلاعات مانند رایانه ها، ماهواره ها، تلویزیون، ویدئو و غیره جهانی شود، اما این فرض در برابر طبیعت واقعی فرهنگ که از تنوع فرهنگی حاصل از تفاوت های بین جوامع انسانی و تفاوت های موجود بین ریشه های جغرافیایی و تجربه های تاریخی مربوط تولید می شود، قرار می گیرد، بنابراین هر چند که می دانیم زمینه فرهنگی و زمینه اطلاعاتی با هم یکی نیستند، باید به سومین رویکرد که نه کثرت گرایی فرهنگی و نه وحدت فرهنگ ها را حتمی می داند، روی بیاوریم.

در حال حاضر دستاوردهای عصر اطلاعات، تعیین کننده هنجارهای فرهنگی هستند. جهانی شدن اطلاعات، امکان ارتباط و تعامل بین فرهنگ ها را فراهم می کند. آخرین نوع از چنین راه هایی، شبکه جهانی ارتباطات الکترونیکی یا اینترنت است که با حذف ابعاد زمانی و مکانی، سیاره ما را دراختیار خود گرفته و در حرکت تاریخ با تمامی الزامات مفاهیمی که برای فرهنگ پدید می آورد، شتاب عجیبی ایجاد کرده است. یکی از الزامات این فرایند، ضرورت یک زبان ویژه جهانی است که بر موانع ناشی از اختلاف زبان فائق آید که با اتخاذ زبان موجود یا اختراع زبانی جدید برای این منظور مقدور است و امروزه تحقیق برای اختراع شیوه های ترجمه فوری و خودکار در جریان است.

به هر حال، واقعیت این است که ابزاری که در حال حاضر برای نزدیک کردن فرهنگ ها به یکدیگر وجود دارد، فرهنگ را تضعیف خواهد کرد، زیرا فرهنگ پیش از آن که تولید یک نظام جهانی باشد، اندام وار و گره خورده به گروه های انسانی است، در مجموعه های خاص جغرافیایی و تاریخی احاطه شده است و روایات، خاطرات و آرزوهای خاص خود را دارد. از سویی جهانی شدن به این مفهوم است که انسان معاصر دائماً و همزمان در معرض محرک فرهنگی خارجی از یک سو و هویت فرهنگی ذاتی خود از سوی دیگر است و اینجاست که این سئوال مطرح می شود که در نهایت، کدام یک از دو عامل فوق، دارای قطعیت بیشتری برای شکل دادن به آینده فرهنگی هستند؟

برتری فناورانه، بخصوص زمانی که به فرهنگی خاص جاذبه جهانی می بخشد، سرمایه ای ارزشمند است، اما هر چند شرط لازمی است، کافی نیست. برای مثال در مورد ایالات متحده امریکا، حساسیت انکارناپذیر روش ها و فنون رسانه های امریکایی نقش قاطعی در توسعه بی چون و چرای فرهنگ امریکایی در سراسر جهان بازی دا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.