پاورپوینت کامل عوامل نورانیت قلب ۴۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عوامل نورانیت قلب ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عوامل نورانیت قلب ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل عوامل نورانیت قلب ۴۳ اسلاید در PowerPoint :

حرکت و مشیِ قلب مؤمن از دو جهت مستقیم و مستوی است: جهت ذاتیّه و جهت اکتسابیه. قلب مؤمن از جهت ذاتیّه، حرکتش با توجّه به صفت ذاتیّ همه قلوب، یعنی فطرت الهی، مخمّر به انوار ذاتیّ الهیّه است. اگر قلب مؤمن بخواهد سیر معنوی داشته باشد، براساس همان تخمیر ذاتیّ دل، به سوی خدا حرکت می کند و برخلاف فطرت اولیّه دلش حرکتی ندارد. در سیر معنوی، نقطه ای را که هدف گیری می کند، همان چیزی است که قلبش ذاتاً می طلبد و اقتضا می کند. لذا چون پایگاه حرکتی مؤمن، همان فطرت اولیّ قلب است و فطرت اولیّ قلب نیز همان توحید است، حرکت قلبی مؤمن بر صراط مستقیم و جاده مستوی است.

در روایتی آمده که پیغمبر اکرم بعد از ترسیم یک خط مستقیم روی خاک، خطوط متعددی را در اطراف آن کشیدند و فرمودند: «این، طریق مستقیم من است که در آن حرکت می کنم. این خط مستقیم، همان مقتضای فطرت اولی دل و آن خطوط متعدده، انحراف از مسیر طبیعی آن است».

دل انسان فطرتاً خداجو و بی نهایت طلب است. یعنی طلبش، بی نهایت است و مطلوبش نیز حد ندارد؛ به همین خاطر حرکت دل، حدّ یَقِِف ندارد. این همان فطرتی است که دل طبق آن حرکت می کند و ما به آن «طریقه مستقیم» می گوییم.(۲) حرکت معنویّه قلب مؤمن، بر طریق مستقیم و جاد مستوی است، زیرا طبق مقتضای فطرتش حرکت می کند. این را می گویند راه راست و درست.

از سوی دیگر مؤمن، «انسان کامل» را الگوی خود قرار می دهد، کیفیّت حرکت و سیرش را از او «اکتساب» می کند و چه در کیفیت اعمال ظاهری و چه در کیفیت حرکت قلب، از انسان کامل پیروی می کند. مؤمن، پایش را جای پای انسان کامل می گذارد و دقیقاً همان کاری را می کند که او در سیر معنوی اش انجام می دهد. تبعیّت محض از انسان کامل، حرکت در صراط مستقیم است، پس می توان گفت مؤمن در هر دو جهت ذاتیّه و اکتسابیّه بر صراط مستیقیم گام برمی دارد، یعنی هم طبق فطرت اولیه دلش به سمت خدا می رود و هم در حرکت اکتسابی قلب و در مسیر پیروی از انسان کامل حرکت می کند. این است که قرآن می فرماید مؤمن در راه راست و جاده مستقیم است.

محوریّت انسان کامل در سیر معنوی عبد

تبعیّت از انسان کامل یعنی مؤمن هیچ گاه در سیر معنوی، سلیق شخصی خود را دخالت نمی دهد و این امری است که بسیاری بدان مبتلا هستند. به عنوان مثال، روزه گرفتن برای شخصی که ضرر دارد، شرعاً حرام است، امّا ممکن است فرد به خاطر علاقه زیاد، روزه بگیرد. این یعنی عدم تبعیّت از انسان کامل. یا شخصی که روزه قضا دارد، به خاطر درک فضایل ماه رجب یا شعبان که احادیث بسیاری در باب آن رسیده، در آن ماه روزه مستحبی بگیرد. این هم تخلّف از سیره انسان کامل است، چون روز مستحبّی برای کسی که روز قضا دارد، شرعاً جایز نیست.

افرادی که از قوانین شرع تخلّف و سیره انسان کامل را در عمل نقض می کنند، هر چند که ظاهر خوبی داشته و در ظاهر حزب اللهی باشند، اما در حقیقت حزب اللهی نیستند، بلکه عشق اللهی اند، چون دنبال خواست دل خودشان هستند و کاری به حکم الهی ندارند. ما باید ببینیم دستور خدا چیست و به آن عمل کنیم. برخی به این مسایل کاری ندارند و فقط به دنبال لذت بردن هستند و تازه با این وضع خراب، با خودشان فکر می کنند که در مسیر الهی قرار دارند و در حال رشد هستند!

پس تبعیّت از انسان کامل در سیر معنوی درونی، باید بدون دخالت سلیقه شخصی باشد. لذت بردن ملاک نیست، آنچه اهمیت دارد، خودسازی و آدم شدن است که تنها با تبعیت محض از انسان کامل حاصل می شود.

روایتی در کتاب اصول کافی از امام صادق(ع) نقل شده است: «یا فُضَیلَ بْنَ یسَارٍ إِنَّ النَّاسَ أَخَذُوا یمِیناً وَ شِمَالًا وَ إِنَّا وَ شِیعَتَنَا هُدِینَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ»؛(۳) مردم به چپ و راست رفته و منحرف شده اند، حال آنکه ما و شیعیانمان به راه راست هدایت شده ایم.

در خطب شانزدهم نهج البلاغه، از علی(ع) نقل شده است: «الْیمِینُ وَ الشِّمَالُ مَضَلَّهٌ وَ الطَّرِیقُ الْوُسْطَی هِی الْجَادَّهُ عَلَیهَا بَاقِی الْکتَابِ وَ آثَارُ النُّبُوَّهِ وَ مِنْهَا مَنْفَذُ السُّنَّهِ وَ إِلَیهَا مَصِیرُ الْعَاقِبَهِ هَلَک مَنِ ادَّعَی وَ خابَ مَنِ افْتَری ».(۴) برخی به چپ و راست می زنند. این درست نیست، چون یک راه بیشتر وجود ندارد. اگر می خواهید از نظر اکتسابی، الگوبرداری و کیفیّت سیر معنوی خود به سوی خدا را تنظیم کنید، باید قدم جای پای انسان کامل بگذارید و به او اقتدا کنید. ما در این باره، تنها تبعیت مطلقه از پیغمبر خاتم را جایز می دانیم و بس.

پس مؤمن حقیقی، برای رشد معنوی و حرکت اکتسابی قلب در مسیر نورانی شدن و استقرار ایمان در دل، تنها باید به انسان کامل اقتدا و از سنت او پیروی کند، زیرا انسان تنها به تبع انسان کامل، به هدف نهایی خود می رسد؛ یعنی همراه با تبعیّت ظاهریّه، باطن او نیز تابع انسان کامل می شود و به تبع آن موجود الهی، او نیز به مقصد نهایی و مطلوب بی نهایت خود می رسد.

حشر انسان ها در قیامت؛ به حسب قلوب آنها

نکته دیگر این که حشر انسان ها در قیامت، به حسب قلوب آنهاست و دل، هر طوری باشد، انسان همان گونه محشور می شود و ظاهرش، تابع باطنش می گردد. یعنی اگر دل کسی، مستوی و مستقیم باشد، حشرش نیز حشر انسانی خواهد بود و به شکل انسان، وارد محشر می شود، چون در آنجا شکل ظاهر، تابع باطن است. امّا اگر باطن و قلب فرد، واژگونه بود، صاحب آن دل نیز واژگونه محشور می شود. برای همین حکما این طور تعبیر می کنند که در قیامت، قشر تابع لُبّ است، یعنی پوست و بدن انسان، تابع مغز و قلب اوست.

در برخی از روایات هم آمده که در روز قیامت، عده ای وارونه، برخی روی شکم و گروهی مانند حیوانات در حالی که روی چهار دست و پا راه می روند، محشور می شوند، یعنی آنها از هر دو جهت انحراف داشته اند؛ هم انحراف از فطرت اولیّ ذاتیّ قلوبشان و هم انحراف از تبعیت از انسان کاملی که صراط مستقیم را در حرکت معنوی به آنها نشان می دهد. این واژگونی، باطنی و قلبی است. لذا در روایت فرمود قلب مشرک، واژگونه است و در روز قیامت به همین شکل ظاهر می شود. این دنیا، دار مجاز و آن دنیا، دار حقیقت است. در آنجاست که انسان ظاهرش را مطابق با باطن خویش می بیند.

قلب، مقدم بر عقل

اشرف ابعاد وجودی انسان قلب اوست، نه عقلش، لذا حشر انسان ها در قیامت براساس کیفیت قلوب آنهاست. دل هر کیفیتی داشته باشد، روز قیامت نیز همان گونه محشور می شود. اگر قلب، تابع انسان کامل باشد، بدنش در قیامت مستوی القامه و به شکل انسان خواهد بود و اگر در دنیا تابع نبود، آنجا هم صورتش مطابق همان چیزی است که تابعش بوده است.

مصداق انسان کامل در روایات

در اصول کافی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.