پاورپوینت کامل مسئولیت های فرهنگ سازان در اقتصاد مقاومتی ۶۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مسئولیت های فرهنگ سازان در اقتصاد مقاومتی ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مسئولیت های فرهنگ سازان در اقتصاد مقاومتی ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مسئولیت های فرهنگ سازان در اقتصاد مقاومتی ۶۳ اسلاید در PowerPoint :

این روز ها که در ادامه تلاش های دشمن برای به زانو درآوردن ملت قهرمان ایران به دلیل تحریمها، منابع دولتی محدود شده است، طبق یک سنت نانوشته نهادینه شده بین مدیران ارشد اجرایی ونهادهای تخصیص دهنده اعتبار، اولین جایی که این محدودیت ها خودنمایی می کند، در عدم تخصیص اعتبارات مربوط به فعالیت های عملیاتی دستگاه های فرهنگی کشور است، با این توجیه که حتی برای بسیاری از کارهای ضروری و واجب منابع نداریم!

این سنت غلط، حاصل دورانی است که هنوز نظریه پردازان توسعه فکر می کردند که اگر مشکل رشد تولید حل شود، مسائل فرهنگی جوامع برطرف خواهند شد. لیکن سال هاست که براساس مطالعات توسعه، در کشور های مختلف متوجه شده اند باید به موازات آماده سازی زیرساخت های فیزیکی، دانش، مهارت و فرهنگ کار، تلاش، نظم و قانون پذیری و ده ها خصوصیت دیگر را در نیروی انسانی یک جامعه آماده کرد تا رشد پایدار در کشور دوام داشته باشد.

درآمدهای نفتی هرگز به ما ایرانیان اجازه نداده است نظام فکری و برنامه ریزی خود را اصلاح کنیم و همچنان کارکرد های سنتی دهه ۶۰ میلادی در ذهنیت کارشناسان ما تداوم دارد و به همین دلیل شاهد هستیم درست در زمانی که نیاز است همه دستگاه های فرهنگی، تمام تجربه ها و امکانات خود را فعال سازند تا نشاط و سازندگی دوران جهاد اقتصادی با دشمن را در میان مردم گسترش دهند، منابع فعالیت آن دستگاهها تخصیص داده نمی شود. اگر رهبر عزیزمان سخن از «اقتصاد مقاومتی» می گویند، سازمان ها و نهادهای فرهنگی باید اولین گروهی باشند که این معنا را درک کنند و با حضور خود در متن روابط مردم، آنها را با حرکتی متناسب با این زمان و با تطبیق معنای اقتصاد مقاومتی بین عملکرد گروه ها، اصناف، اقشار مختلف، آنها را آموزش داده و توجیه کنند و انگیزه لازم را در آنها به وجود آورند تا دستگاه های اقتصادی، کارشان را آغاز کنند.

درست شبیه به منطقه ای که در آن زلزله آمده و اولین تیم هایی که علی القاعده باید وارد منطقه شوند پزشکان و پرستاران هستند ولی سیاستگذاران بگویند فعلاً منبعی برای پزشکان و پرستاران نداریم و می خواهیم خانه بسازیم!

اما چرا چنین است و در این شرایط چه باید کرد؟با دو رویکرد می توان این وضعیت مواجه شد:

رویکرد فرصت سوزی

یعنی تسلیم شدن مدیران مراکز فرهنگی و همراه شدن با تحلیل های مأیوسانه بدنه کارکنان دستگاه های اجرائی و همدردی با آنها و اتهامات را متوجه مدیران ارشد وکارشناسان مربوطه نمودن و گفتن این سخنان که چه کنیم که مدیران ارشد همه از بین مهندسین و تخصص هایی هستند که فرهنگ و اهمیت آن را درک نمی کنند و نهایتا دعوت به صبر و بردباری تا شرایط عوض شود.

طبیعی است که آنها نیز به دلیل نداشتن منابع و تعطیلی فعالیت ها، با بزرگ نمایی بد هزینه کردن های دولت ها و طرح مشکلات اقتصادی موجب شوند بیشترین بدبینی بین همان کارشناسان و مربیانی از بدنه دستگاه های فرهنگی ایجاد شود که قرار است مردم را برای حرکتی تازه آماده کنند و به آنها روحیه و نشاط کار و تلاش متعهدانه دهند.

رویکرد فرصت سازی برای احیای فرهنگ اسلامی

این رویکرد متأثر از درک این واقعیت است که این گونه محدودیت ها در شرایط امروز جامعه ما فرصتی است برای بازسازی صحیح سازمان ها و نهادهای فرهنگی کشور تا از رهگذر تحلیل واقعی و عمیق و عالمانه شرایطی که کشور در آن قرار دارد، تغییرات مناسب برای افزایش کارایی و اثربخشی فعالیت های فرهنگی خود فراهم کنند، زیرا این یک فرصت تاریخی است که ما مجبور شویم بعد از صد سال کشور را بدون نفت اداره کنیم و معضل بزرگ عدم درک نقش فرهنگ، دانش و مهارت نیروی انسانی برای سازندگی یک جامعه از درون کتاب ها به ذهن و جان سیاستمداران، مدیران و کارشناسان وارد شود و تازه بعد از ۳۳ سال از گذشت انقلاب اسلامی، نخبگان جامعه از اهمیت فرهنگ برای طی کردن مسیر پیشرفت آگاه شوند و بفهمیم که نمی توان فرهنگ را در حد نمایشگاه کتاب، برگزاری جشنواره، و یا برپایی مراسم ارزشمند عبادی محدود کرد و به چند سازمان و نهاد سپرد.

فهم این مسئله که همه افراد و سازمان های یک جامعه در تغییرات فرهنگ آن جامعه نقش دارند و همه مدیران در همه سازمان های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی باید تأثیرات سازمان خود را در تحولات فرهنگی بشناسند و اصلاح کنند، گام بزرگی در پیشرفت اسلامی مورد نظر مقام معظم رهبری است و با این تحول فکری است که رهنمود های مهمی چون ضرورت وجود الگوی پیشرفت اسلامی، علوم انسانی بومی، مهندسی فرهنگی، سبک زندگی و ضرورت تدوین پیوست فرهنگی برای هر تصمیم مهم درک می شود.

گرچه می دانم با خواندن این جملات اکثر مدیران نهادها و سازمان های فرهنگی می گویند نویسنده از سر سیری شعار می دهد و نمی داند وقتی اضافه کاری کارمندان دستگاه های ضعیف فرهنگی کم یا کلاً حذف می شود و آنها حرفه دیگری بلد نیستند، روحیه آنها به هم می ریزد و اساساً نمی توان حرفی برای بازسازی ذهن آنها زد و مگر نویسنده نمی داند فقر کفر می آورد و. ..

این درست همان نقطه ای است که من می خواهم از آنجا آغاز کنم.

اگر مدیران مراکز فرهنگی ما، قبل از مدیریت فرهنگی، در کسوت مربیگری تجربه داشته باشند، بخوبی می دانند که همواره وقتی بین دو گروه یا دو نفر اختلاف به وجود می آید (به استثنای معصومین «ع») حتماً هر یک سهمی در به وجود آمدن این اختلاف دارند و هنر میانجی آن است که علت اختلاف و سهم هر یک از طرفین را تعیین و برای از بین بردن عوامل اختلاف برانگیز راه حل هائی را ارائه کند. اگر میانجی در جریان ارزیابی و قضاوت، به نفع یک طرف غلتید، نه تنها به حل اختلاف کمکی نمی کند، بلکه به علت ریشه دار کردن اختلافات به آنها دامن هم می زند.

سئوالات جدی مدیران بخش فرهنگ:

یک مدیر فرهنگی ممکن است در ارزیابی کاهش منابع مالی در ابتدای امر از خود بپرسد:

* مگر رهبری مرتباً از جنگ نرم و تهاجم فرهنگی سخن نمی گویند و مگر ما لشگر مقدم این جبهه نیستیم؟ چرا باید غذای خط مقدم به او نرسد، چرا مسئولین از عمق فاجعه جنگ نرم بی اطلاعند؟

مگر این روزها رهبری عزیزمان از اقتصاد مقاومتی سخن نمی گویند و مگر نه این است که برای تحقق اقتصاد مقاومتی باید تحولات و تغییرات وسیعی در نظام دانش، اعتقاد، الگوهای رفتاری مردم به وجود آید و رهنمود مقام معظم رهبری به اقتضای مخاطبین به راهکار تبدیل شود؟

مگر نباید تاجر را به احساس مسئولیت برای کاهش واردات و افزایش صادرات تشویق، کاسب را به احتکار نکردن جنس، کارکنان نظام های اجرایی را به حمایت از بخش خصوصی برای افزایش تولید، توده مردم را به تشویق برای خرید کالای ایرانی، کارگر و صنعتگر را به تلاش برای افزایش کیفیت و همه را به لحاظ کردن منافع ملی قبل از منافع شخصی ترغیب کرد؟ و مگر نه است که در خط مقدم این حرکت فرهنگی، باید روحانیون، هنرمندان، کارشناسان و مربیان فرهنگی باشند تا با حضور در مدرسه، دانشگاه، کارخانه، جمع بازاریان، نشست های اصناف و غیره، آنها را برای درک شرایط جدید آماده کنند. اگر چنین است پس چرا لشگر خط مقدم اقتصاد مقاومتی را می شکنند؟ اگر ما نقش پاک سازی میدان مین فرهنگی را داریم تا سیاست های اقتصادی امروز جامعه جواب دهد، چرا اولین شلیک ها به ما می شود؟

*مگر رهبری در ظرف ۸ سال گذشته از ضرورت مهندسی فرهنگی سخن نگفته و منظور از مهندسی فرهنگی را اصلاح عملکرد فرهنگی نظام های سیاسی، اقتصادی، قضایی، نظامی و غیره تفسیر نفرموده اند؟ مگر مهندسی فرهنگی نیازمند نظام سازی در مراکز پژوهشی اسلامی و تربیت نسل جدیدی از طلاب و اساتید متدین دانشگاهی نیست تا با تسلط بر نیازهای این مرحله از تحولات کشور، مسیر بازسازی بنیادین نظام های اجرایی را نشان دهند. پس چرا باید اولین اعتباراتی که حذف می شوند، فرهنگ مراکز پژوهشی اصیل دینی باشد؟

*مگر چهار سال پیش، رهبری سیاست های اصلاح فرهنگ سازمانی و نظام اداری را به قوای سه گانه ابلاغ نفرمودند تا با کشف شبکه های چند ده نفره رشوه و ارتشاء، آبروی نظامی که داعیه حرف جدیدی در جهان را دارد نریزد؟ و چرا هیچ حرکت جدی ای از سوی وزرا، استانداران و مدیران کل آغاز نشد که اگر آغاز می شد متوجه می شدند که برای این بیماری مزمن نظام اداری، بشدت دچار کمبود نیروی کارشناس هستیم و نباید اولین ضربه های بی پولی را به نهادهای فرهنگی وارد کرد؟

*مگر چهار سال پیش رهبری از ضرورت پیوست فرهنگی برای طرح های مهم سخن نگفتند؟ چرا این حرکت در پیچ و تاب بوروکراسی اداری گرفتار آمده و هنوز اجرا نشده است تا وزرا و استانداران متوجه شوند که چگونه در بسیاری از موارد، همین تصمیمات مهم مدیریتی آنهاست که جلوی حل شدن مشکلات اقتصادی جامعه را می گیرد و سبک زندگی ما را تخریب می کند تا با درک این معنا متوجه شوند که باید برای افزایش ظرفیت های علمی کارشناسان نهادها و دستگاه های فرهنگی برای پاسخ گویی به این انتظارات، چاره ای اندیشید، نه این که منابع آنها را قطع کنیم.

*مگر در همین رهنمودهای اخیر مقام معظم رهبری، همه انتظارات ایشان برای اصلاح سبک زندگی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی، تقویت روحیه خودباوری، دشمن شناسی، پیدا کردن روحیه علم طلبی همراه با کار و تلاش بسیج گونه نبود؟ اینها که همه نیازمند حرکتی تازه در دستگاه های فرهنگی کشور است، پس چرا آنها را در شرایط حداقل حقوق قرار داده و هیچ منبعی برای کار فرهنگی دراختیار آنها نیست؟

چرا این مباحث در جلسات رسمی طرح نمی شوند؟

متأسفانه بسیاری از مدیران دستگاه های فرهنگی به واسطه ملاحظاتی، جرئت طرح این مطالب را در جلسات رسمی ندارند. اما پیش خود فکر می کنند که عوامل اصلی پاسخ ندادن به این گو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.