پاورپوینت کامل آیا فرهنگ نیازمندمهندسی است؟ ۶۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیا فرهنگ نیازمندمهندسی است؟ ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیا فرهنگ نیازمندمهندسی است؟ ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آیا فرهنگ نیازمندمهندسی است؟ ۶۴ اسلاید در PowerPoint :

اشاره

همان گونه که بنای یک برج عظیم متناسب با کاربری مورد نظر، بدون نقشه ای که از پی تا اسکلت و نازک کاری هایش بر اساس محاسبات دقیق مهندسی فراهم شده باشند، امکان پذیر نیست، فرهنگ یک جامعه بزرگ هم با پیچیدگی ها و ابعاد مختلف، بدون نقشه و مهندسی دقیق غیرممکن است، مضافاً بر این که تفاوت بنای یک ساختمان و ساختن و پرداختن فرهنگ یک جامعه از زمین تا آسمان است؛ با این حال با اندکی تسامح می توان مهندسی فرهنگی را ترسیم دقیقی از زیربناها (اصول)، بایدها و نبایدها (احکام) و شایدها و نشایدها (آداب و سنن) دانست.

تفاوت فرهنگ غرب و فرهنگ اسلام

پیش از طرح بحث، ذکر این نکته ضروری است گه تفاوت این دو فرهنگ، ریشه در تضاد بین جهان بینی مادی و الحادی و جهان بینی توحیدی دارد و در نتیجه، باورها، بایدها و نبایدها و شایدها و نشایدهای منبعث از هریک از این دو فرهنگ، متفاوت و در بسیاری از موارد متضادند و طبعا شاخص های مصلحت و مفسده و سود و زیان از منظر اندیشه و فرهنگی که آغاز و پایان انسان را فاصله بین تولد و مرگ می بیند با مکتبی که انسان را بعد از تولد، جاودانه و مرگ را مرحله دیگری از ادامه حیات انسان در راستای ابدیت می داند، همگون نیستند، بلکه برعکس، آنچه در یکی، سود تلقی می شود، در دیگری زیان به شمار می آید و مفسده ای که در این فرهنگ، زیان پنداشته می شود، در دیگری عین منفعت محسوب می شود. فی المثل در مفهوم آزادی، آنچه در فرهنگ غرب آزادی تلقی می شود، در مکتب اسلام عین اسارت و آنچه از نظر آنها اسارت به شمار می رود، در اسلام عین آزادی است.

اهمیت مهندسی فرهنگی

نظام اسلامی جز در یک جامعه اسلامی قوام و دوام نمی یابد و جامعه اسلامی هم جز با فرهنگ اسلامی شکل نمی گیرد.

جامعه ما همچنان گرفتار رسوبات فرهنگ ستمشاهی و آمیزه ای از فرهنگ های جاهلی و خرافی بومی و غربی است و هر چند نمودها و نمادهایی از فرهنگ اسلامی را هم مشاهده می کنیم، اما از آنجا که عقاید التقاطی هرگز به فلاح نمی انجامند، فرهنگ التقاطی امروز جامعه ما هم متضمن رستگاری نیست و چه بسا فرهنگ التقاطی نه دنیای مادی ما را آباد کند، نه معنویـت و آخـرتمان را، در حالی که فرهنگ اسـلام بی تردید ضامن سعادت دنیا و آخرت انسان هاست.

امروز جامعه ما آماج فراگیرترین و سخت ترین تهاجم فرهنگی غرب است، تهاجمی که نمونه آن در طول تاریخ کشور ما بی نظیر است. در زمانه ای که دشمن با میلیون ها سایت، کتاب، نشریه و… و هزاران شبکه تلویزیونی، رادیویی و… باورها و بایدها و نبایدها و شایدها و نشایدها، یعنی همه اصول و ارزش ها و هویت فرهنگی جامعه ما را نشانه گرفته است، آیا بقای نظام اسلامی، استقلال و آزادی و حتی بقای جامعه و حیات و عزت ما جز با احیا، تثبیت و نهادینه کردن فرهنگ اسلامی امکان پذیر است؟ و آیا فرهنگ اسلامی جز با مهندسی و برخورداری از نقشه جامع و کامل محقق می گردد؟

بنابراین، سند فرهنگی، ضمن پالایش و پاکسازی حوزه فرهنگ از مؤلفه ها و متغیرهای ضدارزشی، باید به ارزش های متعالی الهی آراسته شود و مبتنی بر اسلام ناب محمدی «ص» شکل بگیرد.

هدف فرهنگ اسلامی

فرهنگ اسلامی هدفی جز تأمین سعادت دنیا و آخرت برای فرد و جامعه ندارد. از نظر اسلام، فلسفه وجودی و کمال حقیقی و سعادت انسان جز با حرکت در صراط مستقیم عبودیت و قرب حق امکان پذیر نیست.

حال اگر به این دو اصل که برگرفته از قرآن و سخن خالق انسانند، باور داشته باشیم، هر باور و رفتاری که انسان را در مسیر قرب به حق سوق دهد، فرهنگی و آنچه که متضمن قرب به حق نباشد، غیرفرهنگی است و در نتیجه، هر باور و رفتاری که انسان را از قرب به حق باز دارد و او را از خدا دور کند، ضدفرهنگی به شمار می آید.

با این معیار می توان فرهنگی یا غیرفرهنگی و ضدفرهنگی بودن هر اندیشه و رفتاری را سنجید. مثلاً آیا فلان فیلم سینمایی فرهنگی یا غیرفرهنگی یا ضدفرهنگی است؟ با قرار دادن آن در سنجه فوق می گوییم اگر اثری تماشاگران را به خدا نزدیک کند، فرهنگی، اگر بی اثر باشد، غیرفرهنگی و اگر آنان از خدا دور کند، ضدفرهنگی است. بدین ترتیب می توان همه فیلم ها، سریال ها، نمایش ها، موسیقی ها و دیگر هنرها را با این معیار ارزیابی کرد و سینما، تلویزیون، فرهنگسراها، کانون های فرهنگی و… به عنوان ظرف و ابزار اکران و پخش فیلم ها و سریال ها و انجام سایر فعالیت های هنری و فرهنگی، تابعی از این ارزیابی محتوایی و مظروف آنهاست. این رسانه ها و کانون ها چنانچه عرضه کننده محتوایی باشند که جامعه را از خدا و ارزش های الهی دور می کند، تبدیل به ابزار ضدفرهنگی می شوند و نقش گوساله سامری و مسجد ضرار را بازی می کنند که از درون، ارزش های دینی و احلاقی جامعه را مورد تهاجم قرار می دهن. در باره نوع برخورد با چنین رسانه ها و مراکزی باید در بحثی جداگانه از متن قرآن ادله روشنی را بیان کنیم.

شمول و گستردگی حوزه فرهنگ

اسلام نظامی جامع و هماهنگ است و باورها، باطن، ظاهر، رفتار، جسم و جان، دنیا و آخرت، فرد و خانواده و جامعه، روابط بین انسان و خدا، انسان با انسان، انسان با سایر مخلوقات و خلاصه کلیه شئون و ابعاد زندگی او را در بر می گیرد. در دین خدا از هیچ امری که موجبات سعادت و کمال آدمی را فراهم آورد و یا مانع سیر تکاملی او گردد، غفلت نشده است. در میان تمام این عناصر، هماهنگی کامل برقرار است و آنچه در اسلام اثباتاً یا نفیاً بیان شده، هماهنگ با فطرت و منطبق با استعدادها و ظرفیت های تکوینی انسان است.

ویژگی های یک فرهنگ اسلامی اجمالاً عبارتند از:

الف) اصول و باورهای درونی، یعنی اعتقاد به مبدأ و معاد، نبوت و امامت

ب) باید و نبایدها شامل احکام ایجابی و سلبی یا واجبات و محرمات

ج) شایدها و نشایدها مشتمل بر مستحبات و مکروهات.

در ادبیات دینی، این سه عنوان به اصول، احکام و اخلاق تقسیم بندی شده اند.

بنابراین فرهنگ اسلامی زمانی در فرد، خانواده، جامعه و یک نظام مستقر می گردد که مجموعه سه بخش فوق در آن تحقق عینی پیدا کنند.

رابطه بین اصول، احکام و اخلاق

اشاره کردیم که در یک بنا، تا پی و اسکلت تکمیل نشوند، نازک کاری های داخل بنا معنا ندارد. اسکلت بنا بدون پایه و پی محکم نمی تواند سرپا بایستد و نازک کاری هائی چون در، پنجره، کف سازی، گچ کاری، گچ بری، گرمایش، سرمایش و… بدون وجود اسکلت، ممکن نیستند. در عین حال پی و پایه ساختمان بدون اسکلت و اسکلت بدون نازک کاری قابل استفاده نیستند و در یک بنا تا وقتی این سه عنصر با هم ترکیب و هماهنگ نشوند، نمی توان در آن زندگی کرد.

در مورد فرهنگ هم تا اعتقاد حقیقی به اصول دین در انسان ریشه نداشته باشد، انجام واقعی واجبات و ترک محرمات یعنی مراعات بایدها و نبایدها در فرد و جامعه، پایدار نیستند و تا زمانی که انجام واجبات و ترک محرمات در فرد و جامعه نهادینه نشوند، آداب و سنن و مستحبات و مکروهــات به ثمــر نمی نشینند و تا مجموعه این امور در یک جامعه تحقق نیابد، فرهنگ اسلامی شکل نمی گیرد.

عناصر تعیین کننده در تحقق فرهنگ اسلامی

گفتیم که در تحقق فرهنگ اسلامی، عقاید و جهان بینی نقش زیربنا را دارند و پس از آن رعایت واجبات و محرمات از اهمیت خاصی برخوردار است، اما نقش نهایی، بیشتر به آداب و سنن و مستحبات ارتباط دارد؛ از همین روی، پیغمبر اکرم«ص» فرمودند: «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» یعنی فلسفه و هدف نهایی بعثت، مکارم اخلاق است که همانا بالاترین فضایل اخلاقی است و لذا عاملی که زندگی را شیرین و جامعه را نورانی می کند، اخلاق و آداب اسلامی است که قطعاً ریشه در واجبات و عقاید حقه دارند.

مثلاً اساس ازدواج و زندگی زناشویی اسلامی بر اعتقادات استوار است. در عین حال در ازدواج مجموعه ای از بایدها و نبایدها و احکام واجب و حرام وجود دارند که التزام به آنها واجب است، ولی کافی نیست. زندگی زناشویی با رعایت بایدها و نبایدها، مانند اسکلت ساختمانی است که هر چند محکم باشد، ولی اگر در، پنجره، شیشه، فرش، نور، گرمایش، سرمایش و… نداشته باشد، نمی توان در آن زندگی کرد، بنابراین آنچه زندگی خانوادگی و رابطه بین پدر و مادر و فرزندان را نورانی و شیرین می کند، التزام همه اعضای خانواده به رعایت مکارم اخلاق و پیراستن از رذائل اخلاقی است.

مهم ترین راهکارها برای اجرای مهندسی فرهنگی

فرزندان جامعه ما در حساس ترین فصل زندگی، به مدت ۱۲ سال در اختیار آموزش و پرورش قرار می گیرند. در «آموزش» باید ببینیم مهم ترین نیاز چیست؟ دانش هائی که در این مدت آموزش داده می شوند همانند موضوعات دیگر مشمول احکام خمسه، یعنی علم واجب، علم مستحب، علم مباح، علم مکروه و علم حرام هستند.

سرمایه ارزشمند و بی بدیل عمر انسان باید فقط صرف دانش هائی شود که برای دنیا یا آخرت یا هر دو مفیدند و همراه با قصد قربت، تبدیل به عبــادت می شــوند. روشن اسـت در رتبه بندی بین علم مباح، مستحب و واجب، اولویت با علم واجب است. علوم و دانش های واجب نیز به نوبـه خـود اولویت هائی دارند. برخی از علوم واجب کفایی هستند، مثل اجتهاد در فقه یا علم پزشکی. در واجب کفایی، لازم نیست همه آحاد جامعه، فقیه یا پزشک شوند، بلکه در حد رفع نیاز جامعه کفایت می کند، اما بالاتر از آن واجب عینی است، یعنی واجبی که انجام آن برای تک تک افراد جامعه واجب است، مانند نماز یا حفظ سلامتی جسم و جان.

مهم ترین واجب عینی، اصول دین است که وقتی فرزند به سن تکلیف می رسد باید به او آموخت، یعنی عقیده به اصول دین به طور استدلالی و در حد فهم دانش آموز، انجام صحیح واجبات به طور عملی و همچنین آگاهی از محرمات قطعی از جمله واجبات عینی هستند و باید اولین اولویت نظام آموزش و پرورش باشند.

بنابراین نظام آموزش و پرورش ما باید از اساس دگرگون شود تا خروجی آن پس از ۱۲ سال، مسلمان معتقد به اصول دین و ملتزم به احکام و واجبات و محرمات باشد و نه فقط درس معارف و تعلیمات دینی و قرآن که د

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.