پاورپوینت کامل هیچ گاه زمین خالی از حجت الهی نمی شود ۴۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل هیچ گاه زمین خالی از حجت الهی نمی شود ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هیچ گاه زمین خالی از حجت الهی نمی شود ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل هیچ گاه زمین خالی از حجت الهی نمی شود ۴۹ اسلاید در PowerPoint :
ولایت، رمز بقای بشر
حدود بیست مورد در نهج البلاغه جناب مولی الموحدین امیرالمؤمنین«ع» درباره اهل بیت پیغمبر«ص» است که پاورپوینت کامل هیچ گاه زمین خالی از حجت الهی نمی شود ۴۹ اسلاید در PowerPoint. اگر توانستید آفتاب را که نور ظاهری است، از نظام کیانی و ربّانی جهان بردارید، می توانید امام را هم از نظام ربّانی عالم بردارید. همان طور که زمین نور می خواهد، آسمان و زمین جان ها هم آفتاب ولایت می خواهد.
به تعبیر امیرالمؤمنین«ع» آفتاب ولایت مثل آفتاب زمین به جان ها بذر می افشاند. تعبیر بذر را صراحتاً نفرمود، بلکه از لحنش مستفاد می شود که استعدادها مختلف، قابلیت ها گوناگون، اشتهای اشخاص متفاوت و دهان ها و حلق ها مختلف اند. فرمود: «حتی یودعوها نظراءهم». امام، امیرالمؤمنین«ع» است. آنچه را که دارد به ودیعه به دست او می سپارد. صندوق را می دهد به دست او، کلید صندوق را می دهد به دست او و این صندوق، صندوق جسمانی نیست، صندوق اسرار الهی است. «حتی یودعوها نظراءهم» اینجا به یک باره تسلیم می کند. استعداد این طور هست. قابل در قابلیتش تام است. می تواند بگیرد، هضم کند، حافظ اسرار الهی باشد. اینجا را به ودیعه به یک بارگی می سپارد.
در جمله دوم فرمود: «و یزرعوها فی قلوب اشباهم». این قسمت بنده و جنابعالی هستیم، دچار شبهه، اما ولایت، زرع می کند، بذر می افشاند. این تخم ها چیستند؟ به قول شیخ عطار تخم هایی که شهوانی نیستند. اینها بذرهای معارفند، بذرهای ولایتند. همه نورها سایه ای از نور ولایتند. جان را به سوی آفتاب ولایت داشته باشید و «گر کام تو برنیامد آنگه گله کن». این آفتاب به زمین، به رستنی ها، کوه ها، دریاها، ماهی ها و اعماق دریاها نور می دهد که اگر نباشد، نظام طبیعی و کیانی عالم باقی و برقرار نیست. نسبت نور ولایت با دل ها و جان ها این گونه است.
علاوه بر قرآن مجید، خاتم الانبیاء«ع»، سفیر کبیر حقیقت عالم اعلی، حضرت محمد مصطفی«ص» و اهل بیت طیبین و طاهرینش«ع»، آن همه لطایف، نکات و حقایق را به ما فرمودند که البته روی برهان است، منتهی مقام، مقام خطابه است. فرمودند امام در زمان غیبت، مانند آفتاب پشت ابر است که در عین غیبت، جهان را به نور خود فروزان می دارد. امام در پشت پرده غیبت است، لکن او غایب نیست، این منم که غایبم. من انس نگرفته ام. من پیش نرفته ام. ما خدا را غایب می دانیم، اما امیرالمؤمنین«ع» می گوید: «لَم اَعبُد رَباً لَم اره: من نمی پرستم خدایی را که نبینم.» پیش او غایب است؟ این خدایی که علی می پرستد، خدایی نیست که ما به پندار و خیال خودمان درست کرده ایم. یک موجودی شبیه به خودمان در پشت آسمان ها و آن طرف جهان ها روی کرسی نشسته و ملائکه گرداگِردش صف زده، تجلیل و تعظیمش می کنند.
آن خدایی که علی«ع» می گوید: «دانٍ فی عُلوِ و عالِ فی ذُنو» خدایی نیست که ما می گوییم. الحمدلله رَبّ العالمین، از زندان و از بند بردگی رهایی یافته و به جهان پهناورِ بی انتهای حقیقت، عدل و معارف قدم نهاده ایم. در زیر پرچم کلمه طیبه لااله الاالله به حق درآمده ایم و عَلَم پرشکوه جمهوری اسلامی سرتاسر کشور ما را سرفراز و مفتخر گردانیده و ما در زیر سایه او به سر می بریم و روز به روز به سوی معارف تبرک بجوییم و کم کم داریم طلعت دلارایی، چهره جانفزایی قرآن و حقیقت عالم و روایت را زیارت می کنیم.
امیدواریم که در سایه بحث ها، درس ها، محافل، مجالس، آن توحیدی که خدا در قرآن و علی«ع» در نهج البلاغه می گویند، آن خدایی را که پیغمبر می پرستد، آن خدایی را که خداست، نه آن خدایی را که ساخته هوای من و توست، بشناسیم و بدانیم کیستیم، با چه کسی هم نفس و همدمیم تا قدر خود را بشناسیم، قدر انسان ها را بشناسیم. آفتاب پشت ابر است، اما نور می دهد. چون من غایبم، اسم خودم را بر سر او گذاشتم که امام غایب، اما امام به ما می گوید تو غایبی نه من. دیده ای باید که دوست بین، حق بین، خدابین، ولی بین، مظهر خدای باشد.
امیدواریم از سفره ولایت بهره ها ببریم و حامی، سنگر و حافظ دین خدا باشیم. خداوند دست اجانب را از این سفره پربرکت و نعمت الهی، از این سرچشمه عین حیات، کوتاه کند و مستعدین را به کمال شان برساند. آب حیات را شنیده اید هر که بنوشد برای همیشه زنده است. این آب حیات، ولایت است. ولایت، حقیقت دار هستی، علم است، کمال و معارف است. بدانید که نظام هستی را اسراری است.
اسلام دین علم، امامان حجت خدا بر زمین
عزیزان من! شما را به این طرف و آن طرف نبرند. کفران نعمت نکنید. قدر خود را بدانید. کتاب داریم. کتابخانه، علم، عالم، حجت، بینه و برهان داریم. کسی حرفی دارد، در اصول و عقاید، در مبانی دین، برهان و استدلال می خواهد، ما که در خدمت شماییم. دعوا و نزاع نکنیم، بدگویی هم نفرمایید، دشنام هم ندهید. دین، دین علم است. نه دین بدگویی. دین، دین حق است. نه دین دشنام دادن و فحاشی و پرخاش کردن.
امام صادق«ع» به مفضل می فرماید: «مفضل! ارسطو مردم را از وحدت صنع به وحدت صانع دعوت کرد. آقا «کم گوی و گزیده گوی چون دُرّ/ تا ز اندک تو جهان شود پر».() از وحدت صنع، یعنی من یک کسی هستم، یک شخصم، هویت و تشخصی دارم. من با این همه کثرات، قوا، اعضا، جوارح، امعاء، احشاء، ظاهر و باطن، ترکیبی دارم. از هر ترکیب و ارگانیکی شدیدتر، قوی تر و مهم تر، یک وحدت صنع، شخصیت و هویت است. درخت و بوته و گیاه همین طور.
خودتان را بالا ببرید، باز کنید، بگشایید، بشکافید، تشریح کنید؛ آن وقت می رسید به جهان بیکران دار هستی. این جهان بدین عظمت، من چه خبر دارم که چه بگویم؟ نمی دانم چه بگویم. آنهایی که از بنده مطلع تر بودند به مراتب، مثل ملای رومی فرمود:
این زمین و آسمان یک سیب دان
که از درخت قدرت حق شد عیان
تو چو کرمی در میان سیب در
از درخت و باغبانی بی خبر
تازه این از خود ملای رومی نیست، گفته جناب امام باقر«ع» است، اما ایشان خوب از عهده ترجمه برآمده است.
این جهان بدین عظمت، یک هویت، یک شخصیت و یک تشخص دارد. وحدت صنع دارد و پراکندگی ندارد. نظم واحد دارد و اختلال در او نمی بینی. عین انتظام است. مهندسی از این محکم تر و زیباتر؟ علم از این شدیدتر؟ قوت از این بیشتر؟ قدرت از این مهم تر؟ تصورشدنی نیست. یک وحدت صنع است. تمام اعضا و جوارح آدمی در کمال زیبایی آفریده شده اند. هر عضوی از اعضای دار هستی در کمال زیبایی. کلیه، کبد، ماه، آفتاب، دریا، صحرا و… آنچه را که آفریده ایم در کمال زیبایی، عین علم، عین قدرت، عین هوش، عین اراده، عین اندیشه، عین حقیقت، عین هندسه….
این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود
هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار(۲)
حضرت امام به مفضل فرمود: «ای مفضل، ارسطو مردم را از وحدت صنع به وحدت صانع کشاند». استاد بزرگوار علامه شعرانی در شرح تجریدش حاشیه ای دارد که امام صادق«ع» نمی گوید «من» که این حرف بزرگ ارسطو را ضایع کند. سلاله نبوت، علم پرور است. ارسطو در چندین قرن پیش از امام، حرف حقی زده و مردم را از وحدت صنع به وحدت صانع کشانده است. امام صادق«ع» از ارسطو یاد می کند و نام ارسطو در متن روایات زنده می ماند. ارسطو کسی نیست که امام صادق«ع» بفرماید حرفش این چنین و به سبب دین از این مسیر آمده و مردم را به ماورای طبیعت دعوت کرده است.
حافظ گویی از زبان ارسطو به پیشگاه امام صادق«ع» عرض می کند که: «من که باشم که از آن خاطر عاطل گذرم/ لطف ها می کنی ای خاک درت تاج سرم». مقام ولایت و امامت است. نابغه بودن و ارسطو بودن و افلاطون بودن نیست. حرف های بزرگان دین را درباره امامت التفات بفرمایید.
محی الدین عربی(۳) صاحب فتوحات و نصوص، مقابل همه سن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 