پاورپوینت کامل روز قدس خنثی کنند? توطئه های دشمنان ۷۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل روز قدس خنثی کنند? توطئه های دشمنان ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روز قدس خنثی کنند? توطئه های دشمنان ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل روز قدس خنثی کنند? توطئه های دشمنان ۷۰ اسلاید در PowerPoint :
انتخاب روز قدس به عنوان مهم ترین روز همبستگی با مسائل جهان اسلام از سوی امام خمینی (ره) در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی، قدس و فلسطین را به عنوان مهم ترین شاخص و خط کش در تفکر امتی جامع انقلابی و اسلامی ایران قرار داد و شاید به همین دلیل است که هرساله جمعیت دفاع از ملت فلسطین در آستان. روز قدس، قرائتی از حوادث و تحولات منطقه با محوریت آرمان آزادسازی فلسطین ارائه می دهد و اولویت های جدید سیاسی در جهت تحقق این هدف را مطرح می کند.
با این مقدمه به سراغ حوادث بسیار زیاد منطقه، به ویژه تحولات حوز بیداری اسلامی می رویم تا ببینیم کشورها و جوامع اسلامی در چه شرایطی قرار دارند.
در سال ۱۳۸۵ هنگامی که رژیم صهیونیستی جنگ ۳۳ روزه بر ضد حزب اله و لبنان را آغاز کرد تصور می کرد همانند جنگ های پیشین با دولت های عربی، به آسانی و سرعت این جنگ را می برد و رهبران حزب اله را به اسارت می گیرد و با محاکمه و زندانی کردن آنها در گوانتاناموی اسرائیل، این تهدید را از بین می برد و حزب اله را عبرتی برای دیگران قرار می دهد. اما نتیج جنگ به گونه ای دیگر رقم خورد و روند آن با تصور رژیم صهیونیستی کاملاً مغایر پیش رفت. جنگ ۳۳ روزه ادامه یافت و رژیم صهیونیستی در تحقق اهداف خود از این جنگ شکست خورد. در پایان جنگ نیز با تشکیل گروه وینوگراد در صدد بررسی دلایل شکست در این جنگ برآمد. «مارتین ایندیک» سفیر سابق آمریکا در رژیم صهیونیستی که بعدها معاون وزیر امور خارجه شد و یک یهودی استرالیایی تبار عضو لابیِ آیپک است، پس از این جنگ در مقاله ای در روزنام «هاآرتص» اعلام کرد: «اکنون شیعه (مقاومت اسلامی) تبدیل به خطر جدی برای اسرائیل شده است و اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه، با هم توان و برتری نظامی بر هم کشورهای عربی، نتوانست جلوی آن را بگیرد، از این رو باید در پی قدرتی بود که توان مهار شیعه را داشته باشد». او با این مقدمه، به جامع سنّی منطقه پیشنهاد می کند به عنوان مهم ترین بازیگری که می تواند شیعه را مهار کند وارد صحنه شود و از اسرائیل خواست تا در جهت عملی کردن این سناریو اقدام کند.
پنج سال بعد موج بیداری اسلامی از تونس آغاز شد و سرتاسر منطقه خاورمیانه را دربرگرفت و موجب شد پس از ۲۳ روز، «بن علی» رئیس جمهور تونس فرار کند و «مبارک مصری» پس از ۱۸ روز استعفا دهد و «قذافی» لیبی پس از چند ماه سقوط کندو «علی عبداله صالح» یمنی نیز پس از مقاومت یک ساله از قدرت کنار رود. رژیم های حاکم در این کشورها از مهم ترین متحدان غرب بودند و غرب با سرمایه گذاری بسیاری آنها را برای مدت مدیدی در قدرت نگه داشته بود. قیام مردم بر ضد این رژیم های استبدادی به نوعی جهت گیری تضاد آنها را تغییر داد و مردم به پا خاسته برضد این رژیم ها به طور طبیعی با غرب تضاد پیدا کردند که عامل اصلی تداوم سلط رژیم های استبدادی بود. با حوادث حمل مردم مصر به سفارت رژیم صهیونیستی در قاهره و انفجار ۱۶ بار لول گاز مصر به رژیم صهیونیستی و عملیات ایلات و کشته شدن ۸ نظامی صهیونیستی، جهت گیری های ضد اسرائیلی این حرکت فراگیر مردمی، به ویژه در مصر آشکار شد. مطبوعات رژیم صهیونیستی پس از ۲ ماه از آغاز این حرکت اعلام کردند که این قیام های مردمی، امنیت اسرائیل را تهدید کرده و اقدامات قبلی این رژیم در تثبیت موجودیت غاصبان خود را خنثی می کند و عملاً اسرائیل به شرایط ناپایداری قبلی برمی گردد. رژیم صهیونیستی با امضای سازش های کمپ دیوید با مصر در سال ۱۹۷۸ و اسلو با فلسطینی ها در سال ۱۹۹۳ و وادی عربه با اردن در سال ۱۹۹۴ عملاً مرزهای جنوبی و شرقی خود را امن کرد و شرایط جنگی فقط در جبه شمالی با سوریه و لبنان برقرار بود، اما با آغاز موج بیداری اسلامی عملاً مرزهای امن قبلی به ناامن تبدیل می شوند و اسرائیل بار دیگر در محیطی پر از خصومت و دشمنی قرار می گیرد. اکثر روزنامه های صهیونیسیت کم کم از تهدید محیط جغرافیایی جدیدی نام می بردند که به گفت آنها «محیط سنّی» است و اسرائیل را از هر طرف تهدید می کند.
غرب و صهیونیست ها که با آغاز موج بیداری اسلامی به شدت غافلگیر شده بودند به منظور مدیریت حوادث منطقه برآمدند و اتاق های فکر آنها برای طراحی سناریوی مناسب جلساتی را برگزار کردند. کارشناسان صهیونیستی در اجلاس هرتزلیا در سال ۲۰۱۲ به این جمع بندی رسیدند که با توجه به خطر جبه مقاومت که غرب آن را خطر شیعی می نامد و تضادهای جدید مردم سنّی منطقه بر ضد رژیم صهیونیستی، پیشنهاد دادند که تضادهای جدید بیرونی منطقه با غرب به داخل هدایت شود و عملاً غرب و اسرائیل از دایر تضاد خارج شوند. به عبارت دقیق تر رژیم صهیونیستی به غرب توصیه کرد که با فتن مذهبی میان شیعه و سنّی، جبه مقاومت را در مقابل جوامع سنّی قرار دهد و میان آنها اختلاف انداخته و آنها را مشغول یکدیگر کند. تضعیف شیعه و سنّی و ایجاد کینه ها، فرصتی را به آمریکا و اسرائیل می دهد تا شرایط خود را در منطقه و جهان اسلام بازسازی کنند. تأکید «هنری کیسینجر» وزیر خارج سابق آمریکا بر اینکه در دو سال اخیر در خاورمیانه بیش از چند ده سال کار مفید برای غرب و امنیت اسرائیل صورت گرفته است، به اجرای این سناریوی فتنه بر می گردد. این وقایع نشان می دهد که فتن مذهبی که منطقه را در برگرفته است یک امر خود جوش وحقیقی نیست، بلکه برنام دشمن است که بر مردم منطقه تحمیل شده است.
غرب و اسرائیل، کشور سوریه را به عنوان مرکز اجرای این توطئه انتخاب کردند و برای موفقیت این طرح، عوامل رسانه ای، نهادهای وابست دینی، تشکل های سیاسی و کشورهای هم پیمان را هم جهت و بسیج کردند تا در چهارچوب تقسیم کار، شرایط سوریه را برهم زنند تا این کشور را تبدیل به محلی برای تولید نفرت مذهبی، صف بندی متقابل منطقه ای، ابزاری برای تضعیف جبه مقاومت و پایداری قرار دهد.
در این میان، رسانه های هم پیمان با غرب نقش مهمی ایفا کردند. آنها با تزویر حقایق، رژیم لائیک سوریه را یک رژیم شیعی معرفی کردند که اکثریت سنّی را سرکوب و کشتار می کند، در حالی که حزب بعث حاکم در سوریه حزبی سکولار است و حتی اگر بگوییم آقای «بشار اسد» رئیس جمهور سوریه علوی مذهب است باز هم میان علویان اهل طریقت با شیعیان اهل شریعت فاصل بسیاری وجود دارد. این رسانه ها حس مذهبی را در میان جوامع سنّی تحریک کردند و با جعل اخبار و نقل فجایع گوناگون که گاه از سوی تکفیری ها بر ضد شیعیان صورت می گرفت، به صورت کاملاً وارونه در این رسانه ها منعکس می کردند تا زمینه های لازم برای اجرای نقشه های دشمنان به نفع اسرائیل فراهم شود. این رسان ها گاهی حضور چند هزار رزمند حزب اله در سوریه را می دیدند و آن را دخالت آشکار در امور داخلی سوریه می شمردند، ولی حضور ده ها هزار سَلَفی تکفیری را نادیده می گرفتند و آن را یک تکلیف شرعی قلمداد می کردند. در این فرایند شبکه هایی از ضرورت سقوط نظام استبدادی در سوریه صحبت می کردند که حامیان آنها از مستبدترین رژیم های منطقه هستند و در این کشورها نه خبری از قانون اساسی هست و نه از انتخابات.
نهادهای دینی سنّی تحت فشار رسانه ها از یک سو و رژیم های وابسته از سویی دیگر در فرایند فتن مذهبی همکاری کرده و تعدادی از روحانی نماها و مفتیان وجوب حضور در سوریه و جهاد بر ضد رژیم اسد را مطرح کردند. فشار بر روحانیان سنّی به حدی بود که حتی کسانی که تیزبین هستند، از توطئه های پشت پرد دشمن یقین داشتند و از نقشه ها و توطئه های مشترک غرب و رژیم صهیونیستی باخبر بودند، ناچار به سکوت شدند یا صدای آنها آن قدر ضعیف بود که شنیده نمی شد.
جالب است افرادی روحانی نما همچون «شیخ عرعور» و «عریفی» که در عربستان اقامت دارند و در شبکه های مذهبی فتاوای جهاد در سوریه را سر می دهند، هیچ گاه فرزندان خود را به این جبهه ها اعزام نکردند و گاه به دلیل مسافرت آنها به اروپا و استراحت در سواحل این کشورها از سوی برخی افراد منصف منطقه مورد تشکیک قرار گرفتند. آقای «شیخ یوسف قرضاوی» روحانی مصری که دو دهه است به خدمت رژیم آل ثانی قطر درآمده است، با فتواهای پی در پی وجوب جهاد در سوریه را مطرح می کرد بدون اینکه به وجوب جهاد در فلسطین و آزادسازی قبل نخست مسلمین به عنوان یک تکلیف و اولویت اشاره کند. او با بهره برداری از سابق مبارزاتی و شهرت رسانه ای شروع به تولید ادبیات فتنه کرد و حزب اله را به نام حزب الشیطان و «سید حسن نصراله» را نصراللات ـ لات یکی از بت های عهد جاهلیت عربستان و از نمادهای شیطان است ـ معرفی کرد و سیاست های ایران را به شدت مورد حمله قرار داد. شیخ زندانی که معروف ترین روحانی سنّی یمن به شمار می آید در این زمینه در برابر پرسش و تشکیک مردم ضمن تأکید بر وجوب جهاد در سوریه با گستاخی اعلام کرد که زخم فلسطین کهنه است و بهبود یافته، اما زخم سوریه تازه و دچار خونریزی است و مؤمنان اکنون مکلفند تنها به سوریه بروند.
در فرایند فتنه، در کنار روحانی نماها، اکثریت تشکل های سلفی فعال شده و با اعزام سازمان یافت افراد، موفق شدند هزاران نفر را به سوریه اعزام کنند. این تشکل ها دور آموزش نظامی برگزار می کردند و تأمین هزینه های اعزام افراد به سوریه را نیز بر عهده می گرفتند. متأسفانه در این فرایند گروه اخوان المسلیمن که یک تشکل میانه روی سنّی است و همواره با تفکر امتی در جهت وحدت و تقریب بین مذاهب رفتار کرده، در حوادث سوریه به گونه ای دیگر ظاهر شد که هیچ مرز و تفاوتی میان آنها و سلفی های تکفیری دیده نمی شد؛ به نحوی که گاه آقای «مُرسی» رئیس جمهور اخوانی مصر در مراسم بسیج و اعزام این به اصطلاح مجاهدان حضور می یافت.
دولت های هم پیمان با غرب در منطقه نیز در یک نقش نیابتی هزینه های جنگ بر علیه دولت سوریه را فراهم کردند. تقریباً اکثر گروه های مسلح معارض در سوریه، حقوق بگیر عربستان سعودی و قطر هستند و سلاح های آنان با هزین این کشورها تأمین شده و ترکیه و آل حریری در لبنان و نیز کشور اردن مرزهای خود را برای رساندن افراد و سلاح به سوی سوریه آزاد گذاشتند و کمال همکاری را داشتند. علاوه بر آن، برای فروپاشی ساختار اجتماعی و سیاسی در سوریه، قطر فهرست هزار نفر اول از افراد متنفذ اجتماعی، سیاسی، رسانه ای، دینی، هنری و کارگزاران دولتی در سوریه را آماده کرده بود و به این افراد از صد هزار تا چند ده میلیون دلار پیشنهاد رشوه می داد تا در مقابل نظام قرار گیرند. گفته می شود ریاض حجاب نخست وزیر پیشین سوریه با دریافت صد میلیون دلار خود را به قطر فروخت و به اردن رفت. «محمد حبش» یکی از اعضای مجلس سابق خلق سوریه با دریافت پنج میلیون دلار به قطر فرار کرد. برخی روحانیون نیز با دریافت مبالغی، اردوگاه خود را تغییر دادند. در این فرایند تعدادی از اسلام گرایان و چپ گرایان فلسطینی نیز خود را در اختیار دشمن قرار دادند.
در چنین معادل چند متغیری که رسانه ها، افراد به ظاهر روحانی، تشکل های
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 