پاورپوینت کامل بررسی مفاهیم خرافی در دین و پیامدهای آن(۲) ۵۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بررسی مفاهیم خرافی در دین و پیامدهای آن(۲) ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بررسی مفاهیم خرافی در دین و پیامدهای آن(۲) ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بررسی مفاهیم خرافی در دین و پیامدهای آن(۲) ۵۱ اسلاید در PowerPoint :
برداشت خرافی از موضوع ملیت:
مسئله ملیت، پدیده ای بزرگ شده از تبار تعصب است که از قلمروی یک قبیله، طایفه و قوم به تمام مردم یک سرزمین سرایت می کند و آثار و تبعات منفی آن نیز به فراخور گستردگی آن، تمامیت یک کشور را دربرمی گیرد و مانع اتحاد و همزیستی و یکپارچگی پیروان یک دین می گردد. استعمار نیز دقیقاً با توجه به این تأثیرات همواره کوشیده است به تعمیق خرافات در سرزمین های اسلامی بپردازد و موفقیت های بزرگی را هم نصیب خود ساخته است.
ملیت که از خانواده «خودخواهی» است و از حدود فرد و قبیله تجاوز می کند و شامل افراد یک ملت می شود، خواه ناخواه عوارض اخلاقی خودخواهی، تعصب، عجب، ندیدن عیب خود (البته عیب های ملی در مقیاس ملت)، بزرگ تر دیدن خوبی های خود، تفاخر و امثال این ها را به همراه دارد.() آنگاه که جمعی از اصحاب پیامبر «ص» به حسب و موقعیت فامیلی خود نازیدند و از سلمان خواستند او هم از تبار خود بگوید، سلمان در عبارتی کوتاه تمام آنها را به اسلام و محمد «ص» منتسب و این مطلب را برای پیامبر«ص» بازگو کرد. پیامبر«ص» در پاسخ به کسانی که می خواستند سلمان را به خاطر نژادش تحقیر کنند، فرمود: «یَا مَعْشَرَ قریشان حَسَبَ الرَّجُلِ دِینُهُ وَ مُرُوءَتَهُ خُلُقُهُ وَ أَصْلَهُ عَقْلُهُ(): ای قریشیان همانا موقعیت هر شخصی دینش و مردانگی اش، اخلاقش و ریشه او عقل اوست.
پیغمبر اکرم «ص» در روایتی افتخار به اقوام گذشته را یک چیز گندناک می خوانند و مردمی را که بدین گونه از کارها خود را مشغول می کنند به «جعل۳» تشبیه می کند: «لیدعن رجال فخرهم به اقوام، انما هم فحم من فحم جهنم. او لیکونن اهون علی الله من الجعلان التی تدفع بانفها النتن».(): آنان که به قومیت خود تفاخر می کنند، این کار را رها کنند و بدانند که این مایه های افتخار جز ذغال جهنم نیستند و اگر آنان دست از این کار نکشند، نزد خدا از جعل هایی که کثافت را با بینی خود حمل می کنند پست تر خواهند بود.
ایشان سلمان ایرانی و بلال حبشی را همان گونه با آغوش باز می پذیرفتند که ابوذر غفاری و مقداد بن اسود کندی و عمار یاسر را و چون سلمان فارسی توانسته بود گوی سبقت را از دیگران برباید، به شرف «السلمان منا اهل البیت»() نائل شد. رسول اکرم «ص» همواره مراقبت می کردند که در میان مسلمین تعصبات قومی که خواه ناخواه عکس العمل هایی را در دیگران ایجاد می کرد، به میان نیاید.()
مسئله سعد و نحس ایام:
موضوع سعد و نحس روزها گر چه ظاهراً آسیبی به اعتقادات دینی نمی زند و در دین اسلام به عنوان مسئله مطرح نیست، لکن همین موضوع ممکن است در شرایط خاص مسئله ساز شود و آن در صورتی است که اعتقاد به سعد و نحس جزو اسلام تلقی گردد که طبیعتاً با آن به عنوان بدعت برخورد خواهد شد.
از نگاه استاد مطهری از این موضوع می توان دو نوع برداشت داشت؛ یکی مثبت و مورد تأیید و تشویق اسلام و دیگری منفی و مردود از نظر اسلام. در موضوع نحوست ایام، دو مسئله وجود دارد. یکی آن که ما برخی از روزهای سال را مبارک و برخی را به اعتبار حادثه ای که در آن روز واقع شده، نحس و شوم می شماریم و مقصود ما این نیست که این روز از آن جهت که این روز است مبارک یا شوم است، بلکه مقصود ما این است که این روز برای ما یادآور حادثه پربرکت یا شومی است. به این معنا البته برخی از روزها مبارکی اند و حتی می توان دستورات شرعی ای را بر اساس این روزها برقرار کرد تا یادآور آن حادثه باشند.
روی دیگر مسئله این است که معتقد باشیم این روز ذاتاً و بدون اینکه یادآور رخداد خوب یا بدی باشد، مبارک یا شوم است. چنین اعتقادی البته پایه و اساس درستی ندارد و مردود است.
اعتقاد خرافی نحس بودن سیزده
عدد سیزده از دیر زمان در بین مردم مورد نفرت بوده است و هم اکنون نیز کمابیش شاهد چنین پدیده ای هستیم. مردم در سیزده نوروز به همین خاطر در خانه نمی مانند و برخی معتقدند اگر بیرون نروند، ممکن است بلایی بر سرشان نازل شود. عده ای هم از هر اقدامی در سیزده ماه صفر به شدت پرهیز می کنند. به راستی آیا تا کنون کسی از خود یا یک متفکر پرسیده است چرا باید از عدد سیزده وحشت داشت؟ چه فرقی بین سیزده و دوازه و چهارده وجود دارد؟ وقتی عدد به سیزده برسد، تحت چه فعل و انفعالاتی برای انسان خطر آفرین می شود؟ چرا باید این حکم را بدون استدلال پذیرفت؟
از نشانه های بارز خرافه تقلید کورکورانه از دیگران است. اگر کتاب های سیره پیامبر «ص» اعم از کتاب های شیعه و سنی را مطالعه کنیمف چنین مواردی را نمی بینیم. مثلاً پیامبر «ص» در هیچ جا نگفتند امروز دوشنبه است و برای مسافرت خوب نیست؛ امروز سیزده عید نوروز است، هر کس بیرون نرود گردنش می شکند (آن هم از سیزده جا نه از یک جا!)()
کتاب مقدس و خرافات
به نظر محققین اسلامی و بعضی از محققین غیر اسلامی، الهی بودن تورات و انجیل موجود غیر قابل قبول است. اهل کتاب براساس یک جزم عقیدتی، تورات را تألیف حضرت موسی«ع» می دانند و مسیحیان معتقدند که حضرت عیسی«ع» اصولاً کتابی نداشته و اناجیل، زندگینامه و احادیث وی است.
یکی از قدیمی ترین و معروف ترین نقدهای تورات و سایر رساله های کتاب مقدس از سوی فیلسوف هلندی «اسپینوزا» در کتابی به نام «رساله ای در الهیات و سیاست» انجام گرفته است. او در کتاب خود چنین می نگارد: «تقریباً هم اهل کتاب معتقدند که موسی «ع» تورات را تألیف کرده است، به گونه ای که فرق فریسیان از یهود در تأکید بر این عقیده، مخالف آن را مرتد دانسته اند. به همین دلیل «ابن عزرا» که دانشمندی نسبتاً آزاداندیش بود جرئت نکرد نظر خویش در این باب را اظهار کند و تنها با اشاراتی مبهم، اشتباه بودن این اعتقاد عمومی را متذکر شد، اما من بدون ترس و واهمه پرد ابهام از روی سخنان ابن عزرا بر می دارم و حقیقت را برای همه آفتابی می کنم». سپس اسپینوزا به بررسی علمی اسفار پنجگان تورات می پردازد و اثبات می کند که نویسند آنها نمی تواند حضرت موسی«ع» باشد، بلکه نویسند آنها سال ها پس از وی می زیسته است()
مسیحیان هم در بار چهار انجیل معتقدند که حواریون و حواریونِ حواریون، آنها را سال ها پس از حضرت عیسی«ع» نگاشته اند. در آغاز مسیحیت، تنها کتاب های عهد عتیق الهی بودند، ولی کتب عهد جدید اندک اندک به مجامع مسیحی راه یافتند.»() در متن چهار انجیل یک سطر عبارت منسوب به وحی وجود ندارد.()
قرآن کریم در موارد مختلف بیان می کند که کتب آسمانی تحریف شده اند و کسی جز علمای آنها، عامل تحریف آنها نبوده اند. به عنوان نمونه در آیه ای می فرماید: «پس وای بر آنها که نوشته ای را با دست خود می نویسند، سپس می گویند این از طرف خداست تا آن را به بهای اندکی بفروشند. پس وای بر آنها از آنچه که با دست خود نوشتند و وای بر آنان از آنچه (از این راه) به دست می آورند!»() در آی دیگری می فرماید: «ولی به خاطر پیمان شکنی آنها، از رحمت خویش دورشان ساختیم و دل های آنان را سخت و پر قساوت نمودیم. آنها کلمات الهی را تحریف و بخشی از آنچه را به آنها گوشزد شده بود، فراموش کردند…».()
مسلمانان از دیرباز معتقد بودند تورات و انجیلی که خداوند متعال نازل کرده است، دستخوش تحریف و مسائلی مانند بشارت به ظهور حضرت ختمی مرتبت«ص» از آنها حذف و خرافاتی چون جسمانیت خدای متعال به آن افزوده شده است. به چند نمونه اشاره می شود:
ـ خداوند بر کرسی می نشیند و لباسی زیبا و مویی پشمین دارد: «و نظر می کردم تا کرسی ها برقرار شد و قدیم الایام ـ موجود ازلی ـ جلوس فرمود و لباس او مثل برف سفید و موی سرش مثل پشم پاک و عرش او شعله های آتش و چرخ های آن آتش ملتهب بود».()
۲ـ بعضی خداوند را دیدند، در حالی که زیر پاهایش به زینت آراسته بود: «و موسی با هارون و ناداب و ابیهو و هفتاد نفر از مشایخ اسرائیل بالا رفت و خدای اسرائیل را دیدند و زیر پاهایش مثل صنعتی از یاقوت کبود شفاف و مانند ذات آسمان در صفا».()
اگر تورات فعلی را بررسی قرار کنیم می بینیم د
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 