پاورپوینت کامل جستارهایی در تاریخ انقلاب و منش مقام معظم رهبری ۴۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جستارهایی در تاریخ انقلاب و منش مقام معظم رهبری ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جستارهایی در تاریخ انقلاب و منش مقام معظم رهبری ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جستارهایی در تاریخ انقلاب و منش مقام معظم رهبری ۴۷ اسلاید در PowerPoint :

در گفت و شنود با آیت الله حاج شیخ علی اصغر معصومی شاهرودی

اگر درایت و استواری آقا نبود،کشور ما امروز سرنوشتی بدتر از سایرکشورهای خاورمیانه داشت

اشاره:

پیر روشن ضمیر و عالم گرانمایه ای که گفته هایش درپی می آید، از اعلام و شخصیت های ممتاز حوزه های نجف و مشهد به شمار می رود. حضرت آیت الله حاج شیخ علی اصغر معصومی شاهرودی در مقام تحقیق و پژوهش، به دقت نظر و تدقیق در مفاهیم و معانی شهرت دارد و همین امر، اصالت و وثاقت روایت ها و شهادت هایش را دوچندان می کند. به هنگام حمایت ازنظام و رهبری، می توان شوری شگرف را درگفتار و نگاه های نافذ این پیر ۸۷ ساله سراغ گرفت و به راستی برای جمهوری اسلامی چه پشتوانه ای بیش از این اعتقادات راسخ می تواند کارساز باشد؟

امید آن که مقبول افتد

با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، در آغاز گفتگو سپاسگزار خواهیم شد اشاره مختصری به سوابق تحصیلی و اساتید برجسته ای که در محضر آنان تلمذ فرمودید، بفرمایید.

بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین(ع). با طلب علو درجات برای روح مطهر امام و شهدای انقلاب اسلامی و طلب طول عمر برای رهبر بزرگوار انقلاب(دامت برکاته الشریفه). بنده پس از طی دوره مقدماتی در زادگاهم شاهرود به مشهد مقدس عزیمت و از محضر اساتید عظیم الشأنی چون آیات عظام حاج سید هادی میلانی، حاج میرزا جواد آقا تهرانی، حاج شیخ هاشم قزوینی و حاج سید احمد مدرس یزدی کسب فیض کردم. سپس عازم نجف اشرف شدم و مدت پانزده سال به تلمذ در محضر مراجع و آیات عظام شاهرودی، حکیم، خوئی، امام، بروجردی، میرزاهاشم آملی، میرزا یحیی یزدی و میرزا باقر زنجانی پرداختم و پس از کسب درجه اجتهاد ازسوی برخی از اساتید به ایران بازگشتم.

به فعالیت های سیاسی خود هم اشاره بفرمایید.

پس از شروع نهضت امام و سپس تبعید ایشان به عراق، هنگامی که در نجف مشغول تحصیل بودم، از نهضت امام حمایت می کردم. خاطرم هست پس از دستگیری امام در جریان پانزده خرداد ۴۲ خدمت آیت الله شاهرودی رفتم و برای اعلامیه حمایت از حضرت امام از ایشان امضا گرفتم.ازبخش های جذاب آن جریان این بود که مرحوم آقای شاهرودی بادیدن حرارت وشوری که درآن دیدار داشتم، تصور کرده بودند که من آمده ام تا از ایشان حکم قتل شاه را بگیرم! وقتی حضرت امام به نجف آمدند متأسفانه مدتی بعد، مجبورشدم به ایران برگردم. در مشهد ساکن شدم ودر کنار حضرت آقا (مقام معظم رهبری)، آیت الله طبسی و شهید حجت الاسلام و المسلمین هاشمی نژاد به فعالیت های خود ادامه دادم. غالباً با این عزیزان جلسات علمی داشتیم و باب مسائل مبارزاتی هم باز می شد.فعالیت های ما در مشهد ادامه یافت تا وقتی که ساواک متوجه شد و بین احباب آن جمع جدایی انداخت.

ظاهراً، شما را به گرگان تبعید کردند.

بله، بنده به جرم هدایت مردم به تظاهرات و حرکت های انقلابی علیه طاغوت به علی آباد گرگان تبعید شدم، ولی البته دست از تبلیغ برای نهضت امام برنداشتم، به همین دلیل ساواک درتبعید گاه هم، به شدت در آزار و اذیتم اهتمام می ورزید. حتی چند بار به خانه ما هجوم آوردند و در و پنجره ها را تخریب کردند. یک شب هم که شهیدبزرگوار هاشمی نژاد به منزل ما آمده بود، ریختند و شیشه ها را شکستند و چندین گلوله هم به سمت منزل شلیک کردند. همین قضیه باعث شد ایشان سریعاً به مشهد مراجعت کند. مدتی بعد باز آمدند و مرا دستگیر کردند و به هنگ گرگان بردند و بسیار آزارم دادند تا بلکه مرعوب شوم و دست از حمایت از امام بردارم که البته توفیق پیدا نکردند، لذا دو سه بار دیگر هم مرا به هنگ گرگان بردند.پس از آن که دوره تبعیدم در گرگان تمام شد به مشهد برگشتم، اما هنوز زمان زیادی نگذشته بود که باز دستگیر و به سمیرم اصفهان تبعید شدم.

چه سالی؟

همان موقعی که آقا در ایرانشهر ـ سیستان و بلوچستان ـ تبعید بودند. بعد از سمیرم به شهرضا و سپس به بندرلنگه تبعید شدم. با اوج گرفتن تظاهرات مردمی به ناچار آزادمان کردند و ما برگشتیم. مردم بهشهر، کردکوی، کلاله و گرگان تا پنج کیلومتری به استقبال آمده بودند. در همین اثنا آقا به مشهد برگشتند و من هم از گرگان به مشهد رفتم وبار دیگر اغلب دوستان قدیم دور هم جمع می شدیم و برای ادامه تظاهرات و مبارزات برنامه ریزی می کردیم و کارها را با مشورت و هماهنگی پیش می بردیم.

قبل از ورود حضرت امام چه مسئولیت هایی به عهده شما بود؟

به خاطر سوابق بنده در گرگان، تشکیل کمیته انقلاب در آنجا را به عهده من گذاشتند. امام که تشریف آوردند، به تهران رفتم تا در کمیته استقبال کمک کنم. خدا رحمت کند آقایان مطهری،مفتح و ربانی شیرازی هم آنجا بودند. امام تشریف آوردند و در سالن فرودگاه سخنرانی کوتاهی را ایراد فرمودند. بعد هم قرار بود به دانشگاه بروند که به دلیل ازدحام نشد و به بهشت زهرا تشریف بردند و آن سخنرانی مهم و تاریخی را کردند. بعد هم که به مدرسه رفاه رفتند. تا اینجا بنده در خدمتشان بودم و بعد برگشتم تا به اوضاع کمیته رسیدگی کنم، چون در آن روزها حقیقتاً بار اصلی کارها روی دوش کمیته ها بود.

چه شد برای مجلس خبرگان کاندید شدید؟

من در تمام مجالس خبرگان قانون اساسی غیر از مجلس اول که مجلس نگارش قانون اساسی بود حضور داشته ام. برای آن مجلس هم کاندید بودم، ولی به علمای مازندران گفتم که شهید هاشمی نژاد را کاندید کنند. آقای هاشمی نژاد در مشهد بود. موضوع را به ایشان گفتم و گفت: «باید مشورت و استخاره کنم». با شهید بهشتی مشورت کرد و ایشان تأیید کردند و لذا ایشان به جای من رفت.بعد که مجلس خبرگان رهبری تشکیل شد، از خراسان انتخاب شدم. در آن موقع حضرت آقا رئیس جمهور بودند و در مجلس خبرگان اغلب کنار من می نشستند…

ظاهراً آشنایی شما با رهبر معظم انقلاب به دوران قبل از انقلاب باز می گردد.

همین طور است. بنده پانزده سالی از ایشان بزرگ ترم. بله، در مشهد با هم رفیق بودیم و به دلیل رأفت و احساساتی که ایشان داشتند و واقعاً همه را تحت تأثیر قرار می دهند، به ایشان ارادت و علاقه خاصی پیدا کردم. وقتی هم که از نجف به مشهد برگشتم، ایشان به دیدنم آمدند. ایشان در آن زمان در حوزه مشهد سطوح عالیه را درس می داد که بسیار هم برای طلبه ها جذابیت داشت.شاگردان آن دوره ایشان هنوز هستند وبرخی هم امورمهمی راعهده دار شده اند. من آدم جدی و سختگیری هستم و خیلی زود با کسی صمیمی نمی شوم، ولی مهربانی ایشان مرا جذب کرد.

از دوره ریاست جمهوری ایشان خاطره ای را برایمان نقل بفرمایید.

آقا در دوره ریاست جمهوری شان یک بار به تربت حیدریه و منزل ما تشریف آوردند. من هم سطح تدریس می کردم و هم امام جمعه تربت حیدریه بودم. یادم هست یک هفته قبل از این که ایشان تشریف بیاورند خواب دیدم باران تندی می بارد و همه کوچه های شهر نورانی شده اند. صبح که بیدار شدم، چند پاسدار به منزل ما آمدند. پرسیدم: «موضوع از چه قرار است؟» جواب دادند: «محرمانه به شما می گوییم که قرار است حضرت آقا به تربت حیدریه و منزل شما بیایند». شب قبل از ورود آقا برف و باران زیادی آمد،تاجایی که من نگران کیفیت مراسم استقبال شدم، اما روزش هوا آفتابی، صاف، بسیار پاکیزه و قشنگ شد. روحانیون منطقه اغلب سنی بودند، اما جا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.