پاورپوینت کامل مذاکرات ایران و غرب، در اوج جنگ سرد ۷۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مذاکرات ایران و غرب، در اوج جنگ سرد ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مذاکرات ایران و غرب، در اوج جنگ سرد ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مذاکرات ایران و غرب، در اوج جنگ سرد ۷۰ اسلاید در PowerPoint :

تحلیلی بر سخنان آبان رهبر معظم انقلاب اسلامی

پاورپوینت کامل مذاکرات ایران و غرب، در اوج جنگ سرد ۷۰ اسلاید در PowerPoint

سخنان آبان رهبر معظم انقلاب پیرامون مسایل ایران و امریکا در طول یک هفته پس از آن در کانون توجه محافل سیاسی خارجی و داخلی قرار گرفت. از آنجا که در این سخنان تقریباً به همه ابعاد توجه شده بود، می توان آن را منشور انقلاب اسلامی در ارتباط با امریکا به حساب آورد. این قلم بنا ندارد آن سخنان بسیار مهم را بازخوانی یا بازنویسی کند، چه این که اگرچه مرور چند باره آن مفید است، اما مهم تر از آن واکاوی زمینه ها و نتایج این سخنان است که این قلم، بضاعت اندک خود را مصروف آن می کند:

مسئله ما با امریکا

مسئله ما با امریکا قدرت و نفوذ و میزان اثرگذاری ایران در سطح بین المللی و منطقه ای ـ و اگر بحث هشدار موضوعیتی داشته باشد ـ سهم آن در افزایش قدرت و نفوذ ایران است و لذا بدیهی است که بحث هسته ای، فی نفسه شکل دهنده منازعه میان ایران و امریکا نیست، کما اینکه پیش از دهه هم سطح منازعه ایران و امریکا بالا و بحرانی و حتی می توان گفت بالاتر بود، زیرا در مقطع کنونی امریکایی ها از تهدید نظامی حرف می زنند، ولی در دوره پیشین آن را عملیاتی کرده بودند.

بحث هسته ای از این جهت مهم است که اذعان به تبدیل شدن ایران به یک قدرت هسته ای، اعتراف به این واقعیت است که سیاست های ساله «مهار ایران» شکست خورده است. از سوی دیگر در ادبیات غرب این گزاره وجود دارد که: «یک کشور اتمی را نمی توان تهدید اتمی کرد». غرب به گمان این که ایران به سمت دستیابی به سلاح اتمی در حرکت و لذا نوعی تهدید برای آنهاست، سعی می کند در راه هسته ای شدن ایران مانع ایجاد کند. این در حالی است که اصولاً ایران هسته ای و غیرهسته ای تهدیدپذیر نیست و دست یافتن به سلاح هسته ای هم، امکان تهدید شدن یک کشور را از بین نمی برد، کما این که قدرت امریکا رو به افول است و زرادخانه های اتمی آن قادر به ممانعت از این شرایط نیستند.

مشکل امریکا با ایران از طریق «توافق هسته ای» هم حل نمی شود؛ یعنی اگر ایران حداکثر امتیاز را هم بدهد و یا امریکا حداکثر مدارا را هم در مواجهه با برنامه هسته ای ایران بکند، مسایل ایران و امریکا کاهش پیدا نمی کنند.

بعضی ها برای اینکه درجه اهمیت و تأثیر «توافق ایران و امریکا» را بالا نشان بدهند، به مذاکرات امریکا و چین در سال اشاره می کنند. روابط سیاسی امریکا و چین در حدود سال ـ تا میلادی ـ قطع بود. دلیل عمده قطع رابطه دو کشور، انقلاب کمونیستی چین، اقتصاد سوسیالیستی روستایی چین، اختلافات فرهنگی و یا تهدیدآمیز بودن چین در مسایل امنیتی نبود، چه اینکه امریکا با اتحاد جماهیر شوروی که محصول انقلابی کمونیستی بود و از اقتصاد سوسیالیستی پیروی می کرد و از جنبه امنیتی هم برای امریکا تهدید به حساب می آمد، رابطه داشت و حال آنکه چین به هیچ وجه برای امریکا یک تهدید امنیتی محسوب نمی شد.

قطع رابطه امریکا با چین و تبلیغات ضدچینی امریکا تنها به این دلیل بود که چین در ذیل بلوک شرق به رهبری شوروی قرار گرفته بود، کما این کهامریکایی ها همین مشکل را با کوبا و سایر دولت های چپ گرای امریکای لاتین و کره هم داشتند.

امریکایی ها در سال ، در جریان مذاکرات صلح ویتنام، باب گفت وگوی غیررسمی و محرمانه ای را با چینی ها گشودند و چند ماه بعد در همین سال، هنری کیسینجر، مشاور امنیت ملی دولت نیکسون سفری رسمی به پکن داشت و روابط دو کشور در سطح عالی شروع شد و تا امروز هم ادامه دارد، اما واقعیت این است که میان چین و ایران تفاوت بسیاری وجود دارد.

دلیل آین که مسایل چین و امریکا با یک مذاکره حل شد این بود که چینی ها هم نمی خواستند ذیل قدرت روسیه تعریف شوند و مانند یکی از جمهوری های تابعه اتحاد جماهیر شوروی باشند و روابط چین و امریکا نماد خارج شدن چین از ذیل یک ابرقدرت دیگر به حساب می آمد و ماهیتی استقلال گرایانه داشت.

از سوی دیگر چین به هیچ وجه در عرصه قدرت بین الملل، یک کشور مدعی به حساب نمی آمد و از این رو پس از خروج چین از ذیل بلوک شرق، نظام جهانی سه قطبی نشد و دوقطبی باقی ماند و چین در چهارچوب مناسبات جاری شرق و غرب عمل کرد. به عنوان مثال چینی ها در طول این دهه هیچ گاه صاحب نفوذی قابل توجه در روسیه، ژاپن، کره، مغولستان یا هر ملت دیگری که در اطراف مرزهای چین زندگی می کنند نبوده و نتوانسته به روندی با محوریت چین دست پیدا کنند.

رمز قدرت چین هم در طول این دوران نفوذ منطقه ای یا بین المللی نبوده است، کما این که چین در سیاست خارجی هیچ گاه از یک سیاست مستقل پیروی نکرده، همیشه یک «قدرت انضمامی»، یک روز ضمیمه شرق و یک روز ضمیمه غرب بوده است.

اما ایران در همه این ابعاد نقطه مقابل چین به حساب می آید. انقلاب ایران برخلاف انقلاب چین از همان ابتدا در ذیل یک قدرت دیگر تعریف نشد و شعار نه شرقی و نه غربی از این موضوع حکایت می کرد، حال آن که در مقاطعی ایران درگیر مشکلات فراگیر و پیچیده ای بود. از این رو مسئله ایران و امریکا این نیست که ایران به یکی از قدرت های رقیب امریکا پیوسته است.

از سوی دیگر رمز قدرت چین در دوره ای که امریکایی ها به مذاکره پنهانی و آشکار با آن روی آوردند، عمدتاً «داخلی» بود. چینی ها دارای بزرگ ترین جمعیت و بزرگ ترین ظرفیت و آمادگی های اقتصادی بودند و خود به تنهایی بخش اعظم جمعیت و جغرافیای آسیا را تشکیل می دادند، در حالی که رمز قدرت ایران در دورانی که امریکایی ها مذاکره با ایران را طلب می کنند، عمدتاً «منطقه ای» است. ایران در منطقه خود دارای نفوذ گسترده و عملیاتی است.

ایران در کل جهان اسلام دارای نفوذ جدی است و مهم ترین واحد شکل دهنده به افکار نزدیک به . میلیارد مسلمان به حساب می آید. ایران در کشورهای پیرامون خود شامل هند، پاکستان، افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان، روسیه، ارمنستان، گرجستان، آذربایجان، ترکیه، عراق، سوریه، لبنان، فلسطین، الجزایر، سودان، سومالی، بحرین، یمن، عربستان و سایر کشورهای عرب و غیرعرب مسلمان و کشورهای امریکای لاتین دارای نفوذ جدی است و در همه این موارد نفوذ ایران در نقطه مقابل برنامه های استیلاگرایانه غرب قرار دارد. با این وصف مذاکره امریکا با ایران در یک جزء از قدرت فنی ایران به هر سرانجامی برسد، تأثیری بر قدرت ایران و در نتیجه نقشی در حل مسایل فی مابین ایران و امریکا نخواهد داشت.

امریکا و ماهیت شعارهای مذاکره گرایانه آن

امریکایی ها گمان می کنند می توانند ولو به صورت ظاهر، خصومت ایران با امریکا را پایان یافته معرفی کرده و بگویند امریکا در حال عبور از مهم ترین منبع تولید انرژی انزجار از امریکاست. واقعیت این است که میزان نفرت از امریکا به گفته مؤسسات نظرسنجی آن کشور فراگیر بوده و در جهان اسلام تقریباً درصد است. انقلاب اسلامی و مقاومت ملت ایران مهم ترین عامل ایجاد این میزان نفرت بی سابقه است.

امریکایی ها خوب می دانند که دولت های منطقه هر چند به امریکا وابسته باشند، قادر نیستند در برابر نفرت ملت های خود از امریکا بی تفاوت باشند و این خود به خود روی دولت ها اثر می گذارد. از سوی دیگر نفرت ملت ها از امریکا، پایه های قدرت مبتنی بر توسعه طلبی امریکا در منطقه حساس جنوب غرب آسیا و شمال افریقا را فرومی پاشد. آقای اوباما در حال مانور روی این موضوع است که داریم برای این مشکل بزرگ کاری می کنیم و مهم ترین منبع تولید نفرت از امریکا را به پای میز مذاکره آورده ایم.

امریکایی ها در مواجهه با ایران دو مشکل عمده دارند. اول این که کشورهای اروپایی از تداوم مواجهه سیاسی و اقتصادی با ایران خسته شده اند و توان ادامه پرداخت هزینه های اقتصادی آن را در خود نمی بینند، از این رو مدتی است که اروپا زمزمه جدایی از سیاست امریکا را سر داده است.

از این منظر، سخنان «جک استراو»، مقام ارشد قضایی و سیاسی انگلیس، حائز اهمیت فراوان است. استراو در آستانه مذاکرات وزرای خارجه ایران و شش کشور موسوم به + با صراحت از خطای امریکا در مواجهه با برنامه هسته ای ایران و مذاکره با تهران سخن گفت و از آنان خواست که رسماً از ایران عذرخواهی کنند. این موضوع به خوبی از خستگی نزدیک ترین متحد اروپایی واشنگتن خبر می دهد.

مشکل عمده دیگر امریکا، رژیم صهیونیستی است. رژیم صهیونیستی که بدون آنکه هزینه ای پرداخته باشد، از مناقشه ایران و غرب بیشترین نفع را برده است، بر ادامه تحریم های غرب علیه ایران اصرار دارد و با استفاده از لابی صهیونیستی در امریکا به دولت اوباما فشار می آورد. به نظر می آید که دولت اوباما در حال مقاومت در برابر این فشار است. سفرهای پی درپی وزیر خارجه امریکا به تل آویو و توقف طولانی مدت او در پایتخت رژیم صهیونیستی، امری طبیعی نیست. این موضوع نشان می دهد که مشکل امریکا و اسرائیل در پرونده هسته ای ایران جدی است.

امریکایی ها ناچارند میان تأمین نظر رژیم صهیونیستی و واقعیت خارجی، یعنی تنها ماندن در برابر ایران، یکی را انتخاب کنند. با توجه به نحیف شدن مناسبات امریکا و اروپا از یک سو و شکست های اخیر سیاست منطقه ای امریکا به نظر نمی آید امریکا قادر به حفظ سنگینی رژیم صهیونیستی در مسایل خارجی خود باشد، از این رو مذاکره با ایران و جدی شدن این مذاکرات به معنای عبور تدریجی امریکا از اسرائیل تلقی خواهد شد و این خود یک مخمصه جدی برای باراک اوباما به حساب می آید، زیرا مقامات امریکا همواره از قرار گرفتن در شرایط انتخاب بین اسرائیل و دیگران اجتناب کرده اند.

مشکل هسته ای ایران برای امریکا بسیار پیچیده است و شاید بتوان گفت در میان مسایل مختلف، امریکا در حال دست و پنجه نرم کردن با پیچیده ترین پرونده در طول چند دهه گذشته است. یکی از مشکلات امریکا این است که ایران تنها تحت شرایطی حاضر به گفت وگوست و مذاکره هر چند برای امریکا تنها گزینه است، برای ایران چنین نیست.

امریکایی ها خوب می دانند که تیم حجت الاسلام روحانی رئیس جمهور ایران اگرچه از حمایت های رهبری و مردم ایران برخوردار است و اختیارات لازم را دارد، ولی از یک سو این اختیارات مشروط به تأمین منافع ملی ایران هستند و از سوی دیگر خود روحانی نمی تواند همه اعتبار خود را هزینه قمار هسته ای کند. با این وصف امریکایی ها ناچارند حداکثر احتیاط را در مواجهه با این پرونده اعمال کنند. این حداکثر احتیاط آن را به سمت اتخاذ سیاست های محافظه کارانه سوق می دهد و به همین دلیل ایران می تواند با هوشمندی از این شرایط استفاده کند.

ایران در این مذاکرات می تواند روی شکاف اروپا امریکا مانور کند و همزمان با آن تأثیر رژیم صهیونیستی بر سیاست های ضدایرانی امریکا را مورد اشاره قرار داده و نشان دهد که تیم امریکایی برخلاف تیم ایرانی از اختیارات لازم در مذاکرات برخوردار نیست و دائماً باید د

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.