پاورپوینت کامل ناگفته هایی از سال ها انس علمی با رهبر معظم انقلاب ۷۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ناگفته هایی از سال ها انس علمی با رهبر معظم انقلاب ۷۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ناگفته هایی از سال ها انس علمی با رهبر معظم انقلاب ۷۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ناگفته هایی از سال ها انس علمی با رهبر معظم انقلاب ۷۹ اسلاید در PowerPoint :

ناگفته هایی از سالها انس علمی با رهبر معظم انقلاب در گفت وگوی « پاسدار اسلام» با آیت الله محمد مؤمن قمی، ایشان قطعاً و بلا خدشه مجتهد مطلق استاشاره:

فقیه واصولی ژرف اندیش و دقیق النظر و عالم عادل و مجاهد وارسته حضرت آیت الله حاج شیخ محمد مومن قمی در شرایطی گفت و شنود با «پاسدار اسلام» را پذیرفت که تصور می برد مایلیم خاطرات ایشان را از سال ها انس علمی با رهبر معظم انقلاب بشنویم، اما هنگامی که در میانه گفت و شنود دریافت که در صدد پاسخ گویی به شبهه افکنی های گریختگان از ملک و ملت هستیم، با تاکید بر این نکته که «ادعاهای این عده ارزش پاسخ گویی ندارد» گفت و شنود را به پایان برد و برای آنان «هدایت الهی» را خواستار شد. با این همه، آنچه در این مصاحبه مطرح شد بسیار گویا و برملاکننده خدعه اهالی فریب است.

با سپاس از ایشان که به رغم کسالت و بیماری ساعتی با ما به گفت وگو نشستند.

به عنوان آغازین سوال مناسب است از این نقطه شروع کنیم که از چه دورانی که قاعدتاً باید دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بوده باشد با رهبر معظم انقلاب آشنا شدید و از همان مقطع، پایه علمی و به طور مشخص مکانت فقهی و اصولی ایشان را در چه حد دیدید؟ به ویژه از چه زمانی متوجه «قوه اجتهاد» در ایشان شدید؟

بسم الله الرحمن الرحیم. حضرت مستطاب آیت الله جناب آقای خامنه ای «حفظه الله تعالی» بخشی از تحصیلشان در غیر از شهر مقدس و حوزه مبارکه قم بوده است. در دورانی که به قم تشریف آوردند، مدتی در درس مرحوم آیت الله بروجردی و مدتی هم در درس حضرت امام شرکت کردند. علاوه بر این آن طور که خودشان می فرمودند، در درس خارج فقه مرحوم آیت الله حاج آقا مرتضی حائری هم شرکت می کردند.

خوب است که در اینجا عرض کنم که مرحوم آقای حاج آقا مرتضی، فقیه وارسته، بسیار متدین و از نظر علمی بسیار قوی بود، اما درس گسترده ای که همه کس در آن شرکت کند نداشت، لکن همه فضلای آن روز حوزه می دانستند که آدم فاضل و عمیقی بود. جناب آقای خامنه ای در درس فقهی ایشان که فکر می کنم در بحث طهارت بود شرکت می کردند. البته من در آن زمان با مرحوم آیت الله حائری ارتباط نزدیکی نداشتم و یا حداقل در درس ایشان شرکت نمی کردم. دوره تلمذ جناب آقای خامنه ای خدمت آقای حائری، احتمالا باید مربوط به قبل از سال ۱۳۴۱ و ۱۳۴۰ بوده باشد. من هم درآن دوره قم بودم و از سال ۱۳۳۵ یا ۱۳۳۶ توفیق حضور در درس خارج حضرت امام را پیدا کردم. درس امام پس از درس مرحوم آیت الله بروجردی بر سایر دروس مقدم و جمعیتش هم زیاد بود و فضلای حوزه در درس امام شرکت می کردند.

تا سال ۱۳۴۲ که جریان حمله به فیضیه و دستگیری حضرت امام پیش آمد، تقریباً منحصراً فقه و اصول درس امام را می رفتیم. در آن موقع، ارتباط نزدیکی با حضرت آیت الله خامنه ای(دامت برکاته) نداشتم و آشنایی ما یک آشنایی فی الجمله بود. البته از این هم مطلع هستم که جناب ایشان در سفری هم برای دیدن دروس علمای نجف به عراق سفر کرده بودند، اما توقف چندانی نداشتند، چون پدر بزرگوارشان به دلایلی خواسته بودند که ایشان به ایران برگردند. ایشان پسر دوم مرحوم آیت الله آقا سید جواد حسینی خامنه ای(رحمه الله) بودند و پدرشان هم نیاز داشتند که ایشان در ایران و درمحضرشان باشند، لذا ایشان تحصیلاتشان را در حوزه قم ادامه دادند وپس از مدتی و به دلیلی که عرض شد، به مشهد مراجعت کردند. در آنجا هم در درس خارج مرحوم آیت الله میلانی شرکت کردند.

علی رغم اینکه در آن دوران خودِ بنده از مراتب علمی ایشان اطلاع دقیقی نداشتم، اما بعضی از دوستان ایشان مثل مرحوم آیت الله آقا سید حسن طاهری خرم آبادی را که با آقای خامنه ای مأنوس وحتی هم بحث بود می شناختم وآن مرحوم و برخی از دوستان دیگر از فضل و استعداد و خوش فهمی ایشان نکاتی را نقل می کردند. روی همین سابقه ذهنی، یک بار در تابستان که به مشهد مشرف بودیم، همراه مرحوم آقای طاهری به دیدن آیت الله خامنه ای رفتیم و جلسه ای با ایشان داشتیم.

این دوره گذشت تا یکی دو سال مانده به پیروزی انقلاب، مرحوم آیت الله دکتر بهشتی جمعی مرکب از علمای مبارز، متدین و متعهد شهرهای بزرگ ایران از جمله قم، تهران و مشهد را که درجریانات مربوط به انقلاب فعال بودندا تشکیل دادند. در این جمع از قم، چند نفری از جامعه مدرسین هم بودند.

چهره هایی از قبیل آیت الله مشکینی، آیت الله منتظری، آیت الله ربانی املشی، آیت الله طاهری خرم آبادی، آیت الله جنتی و من بود. از مشهد آقای طبسی، آقای هاشمی نژاد و از تهران هم خود آیت الله بهشتی، دکتر باهنر، آیت الله مهدوی کنی، آیت الله موحدی کرمانی وآقای هاشمی رفسنجانی شرکت می کردند.

جناب آیت الله خامنه ای هم درآن دوره به دلیل دعوت هایی که برای سخنرانی از ایشان می شد، دست کم در اکثر روزهای برگزاری جلسات در تهران بودند و در این جمع شرکت می کردند. در این جلسات، در مورد مباحث مربوط به مبارزه با طاغوت و تأسیس نظام اسلامی مسائلی مطرح می شدند و مورد بحث قرار می گرفتند. جای جلسات هم مشخص نبود و سیار تشکیل می شد.

مراد بنده از ذکر این خاطره این است که بحث های این جلسات، صرفاً بحث های سیاسی نبودند که به علمیت اشخاص ارتباط نداشته باشند، بلکه در بین آنها بحث های علمی و به ویژه فقهی هم مطرح می شدند، چون موضوع جلسات که به جوانب گوناگون تاسیس نظام مربوط می شد، ایجاب می کرد که مبانی فقهی موضوعات مطروحه هم مورد توجه و بحث قرار گیرند.

من دراین دوره و در این جلسات بود که با مراتب فضل و دقت نظر واحاطه ایشان به مقولات علمی و فقهی آشنایی و به خود ایشان ارادت خاصی پیدا کردم.

لذا بنده خودم از همان دوره که عرض کردم یکی دوسال به انقلاب مانده بود نسبت به آقای خامنه ای این نظر را داشتم که فردی است از جنبه علمی شایسته و خوش فکر که استنباط های قوی و در عین حال به روز از مسائل فقهی دارد. این مسئله علاوه بر شهادت هایی بود که دوستان ما قبلا در باره فضل ومقام علمی ایشان داده بودند. بااین همه، من به لحاظ ارتباطی که بعد از پیروزی انقلاب به تناسب مسئولیت هایی که هر دو در نظام پیدا کردیم با ایشان داشتم، بیشتر به فضل و مقام علمی ایشان پی بردم و نهایتا به دلیل همین سابقه بود که پس از رحلت حضرت امام، به رهبری ایشان رای دادم. چون درآن جلسه خود من در جایگاه هیئت رئیسه بودم، خاطراتی دارم که در ادامه به آنها اشاره خواهم کرد.

به روابطی که پس از انقلاب با آقا داشتید، اشاره فرمودید. این ارتباطات به چه شکل بودند و چگونه گاهی صبغه علمی و پژوهشی هم پیدا می کردند؟

حضرت آیت الله خامنه ای بعد از شهید رجایی رئیس جمهور شدند. بنده هم در ۲۵ تیر ۱۳۶۲ عضو فقهای شورای نگهبان شدم. البته قبل از این که به شورای نگهبان بیایم، عضو شورای عالی قضایی بودم و به تناسب شغل و جلساتی که پیش می آمد با آقای خامنه ای جلسات بحث و گفت وگو داشتیم.

بد نیست در اینجا اشاره کنم که من جزو پیران شورای نگهبان هستم و فقط سن آقای جنتی از من بیشتر است. به هرحال جناب آقای خامنه ای در سال ۶۰ برای ریاست جمهوری دور اول انتخاب شدند. خاطرم هست ما در روزهای انتخابات، حج مشرف بودیم و در آنجا به ایشان رأی دادیم.

به هرحال جلسات و روابط ما با ایشان ادامه پیدا کرد تا مسئله تاسیس مجمع تشخیص مصلحت پیش آمد و حضرت امام مسائل اختلافی مجلس و شورای نگهبان را به مجمع تشخیص ارجاع دادند. درآن دوره، مجمع تشخیص به ریاست رئیس جمهور برگزار می شد و در این جلسات هم، قهراً انس و ارتباط بیشتری با آقای خامنه ای پیدا کردیم. در این جلسات هم میزان اطلاعات فقهی اشخاص منعکس می شد، البته مباحثی بود که شاید بالذات فقهی هم نبودند، اما به مباحث فقهی کشیده می شدند و احاطه اظهارنظر کنندگان را به فقه و دقت نظر آنها نشان می دادند.

قوانینی که مجلس تصویب کرده و شورای نگهبان ایراد گرفته بود، به شورای مصلحت می آمدند و بررسی می شدند. یک سری امور هم بودند که حضرت امام بررسی آنها را به مجمع تشخیص ارجاع داده بودند، نظیر قوانین مربوط به مواد مخدر، گران فروشی و. . . وقتی این مباحث را طرح می کردیم، اگر جنبه فقهی داشتند، طبعاً مباحث فقهی هم مطرح می شدند.

حاصل اینکه من درآن جلسات دریافتم که جناب آقای خامنه ای در این مباحث انصافاً آدم شایسته ای است و در این موضوع جای شک و شبهه ای نیست. هر چه زمان می گذشت، درجه شایستگی ایشان بیشتر بر ما روشن می شد.

این بود تا موقعی که مسئله هیئت بازنگری قانون اساسی پیش آمد. ریاست رسمی جلسات با آیت الله مشکینی بود. آیت الله خامنه ای رئیس جمهور و رئیس این مجمع بودند.

از رخداد ۱۴ خرداد و شرایطی که درآن حضرت آقا به رهبری برگزیده شدند، چه خاطراتی دارید؟

در روز ۱۳ خرداد سال ۶۸، به مجلس شورای اسلامی سابق که جلسات هیئت بازنگری در آنجا تشکیل می شد رفتیم. با آقای هاشمی رفسنجانی سلام و علیک کردیم. پرسید: «آقای خامنه ای نیامده اند؟» جواب دادم: «نه». گفت: «مرا از دفتر امام خواسته اند، به آنجا می روم، آقای خامنه ای هم که آمدند بگویید بیایند آنجا». فهمیدم وضع مزاجی امام وخیم شده است. متعاقب همین امر بود که عصر، بنده به همراه آقای مشکینی شاید آقای طاهری هم بودند به جماران رفتیم. معلوم بود که امام دیگر زنده نخواهند ماند وساعات آخر حیات شریفشان را می گذرانند.

بنده درآن دوره غیر از این که عضو شورای بازنگری قانون اساسی بودم، عضو هیئت رئیسه خبرگان هم بودم. به من گفتند به همه خبرگان تلفن کن که فردا ساعت هشت صبح روز ۱۴ خرداد همگی به تهران بیایند، منتهی نگو که حال امام وخیم شده است، بلکه بگو موضوع مهمی است و همه باید بیایند. من با تلفن دفتر امام با همه خبرگان در سراسر کشور تماس گرفتم و تقریباً تا مغرب همه آنها را پیدا و برای شرکت در جلسه فردا دعوتشان کردم.

نماز جماعت مغرب وعشا درهمان محوطه بیمارستان خوانده شد. ساعت ۱۰: ۲۰ دقیقه شب بود. نماز عشا را خوانده بودیم و داشتیم صحبت می کردیم که مرحوم حاج احمد آقا آمد و گفت که امام از دنیا رفته اند. قرار شد به کسی نگوییم.

مردم دم در حسینیه جماران جمع شده بودند که چه کار کنیم؟

به آنها گفته شد داخل حسینیه بروید و برای شفای امام دعا کنید. قرار شد خبر رحلت امام را در اخبار ساعت هفت صبح فردا اعلام کنند. بعد به مجلس شورای اسلامی سابق رفتیم و حضرت آیت الله خامنه ای وصیت نامه حضرت امام را خواندند. سراسر جلسه گریه بود. تا ظهر جلسه به این شکل برگزار شد. قرار شد غیر از اعضای خبرگان همه بروند و اعضای خبرگان بعد از ظهر و پس از صرف ناهار، تشکیل جلسه بدهند.

بعد از ظهر که جلسه برگزار شد، تقریباً اکثر اعضای خبرگان رهبری حضور داشتند. بحث شورایی یا فردی بودن رهبری مطرح شد. هر چند اعضای هیئت بازنگری به این نتیجه رسیده بودند که رهبری باید فردی باشد، هنوز اصل بازنگری شده ۱۰۷ به تصویب مردم نرسیده بود. در این مورد بحث و نهایتاً رأی گیری شد و اکثریت به فردی بودن رهبری رأی دادند. حالا سئوال این بود که آن فرد چه کسی باشد؟ قبلاً هیچ صحبتی در باره این که چه کسی رهبر باشد نشده بود. بحث در این باره بیش از سه ربع ساعت طول کشید. درآن جلسه از قول حاج احمد آقا مطرح شد که وقتی آقای خامنه ای به سفر کره شمالی رفته بودند، ایشان همراه امام تلویزیون تماشا می کردند. مرحوم حاج احمد آقا گفته بود ایشان برای ریاست جمهوری صلاحیت دارد و امام گفته بودند برای رهبری هم صلاحیت دارد. چند نفری هم اعلام کردند آنها هم از امام، مشابه این حرف را شنیده اند.

به هرحال بعد از این که نام حضرت آیت الله خامنه ای برده شد، ایشان با جدیت فرمودند قبول نمی کنم، نمی توانم بپذیرم و اجازه گرفتند تا بیایند و پشت تریبون صحبت کنند. آمدند و گفتند من حاضر به قبول این منصب نیستم. . . و در ادامه در تبیین علت این دیدگاه خودشان، مطالب دیگری را هم فرمودند و نهایتا سخن خود را تمام کردند و رفتند و روی صندلی خود نشستند، اما کسی به این حرف ها گوش نکرد و تقریبا همه ما گفتیم صلاحیت دارید و باید قبول کنید!

یادم هست آقای آذری قمی بلند شد و صحبت ک

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.