پاورپوینت کامل جایگاه امامت از دیدگاه امام هشتم(ع) ۵۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جایگاه امامت از دیدگاه امام هشتم(ع) ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جایگاه امامت از دیدگاه امام هشتم(ع) ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جایگاه امامت از دیدگاه امام هشتم(ع) ۵۱ اسلاید در PowerPoint :

امام هشتم علی بن موسی الرضا «ع» در سال ۱۴۸ هـ. ق در روز یازدهم ذی القعده در مدینه دیده به جهان گشود.[۱] پدر بزرگوارش حضرت امام موسی بن جعفر «ع» و مادر مکرمه اش به نام های نجمه خاتون، ام البنین، سکینه نوبیه و تکتم نامیده می شود که بعد از تولد فرزندش از طرف امام کاظم«ع» «طاهره» نام گرفت.[۲]

آن حضرت در دوران امامت ۲۰ ساله خویش (۱۸۳ – ۲۰۳) با سه تن از حکمرانان مستبد عباسی، یعنی هارون الرشید (ده سال)، محمد امین (پنج سال) و مأمون (پنج سال آخر عمر) معاصر بود. امام رضا«ع» در آخر ماه صفر ۲۰۳ هـ. ق در سن ۵۵ سالگی به وسیله مأمون، مسموم و در سناباد نوقان که امروزه یکی از محلات مشهد مقدس به حساب می آید به شهادت رسید و در محل مرقد فعلی به خاک سپرده شد.[۳]

به بهانه شهادت آن امام همام، برآنیم که امامت و ولایت را از منظر و دیدگاه آن حضرت به تماشا بنشینیم. آنچه در پیش رو دارید گامی است در این راه.

لزوم شناخت امامت

از بزرگترین، خطرناک ترین و شکننده ترین انحرافاتی که در جامعه اسلامی رخ داد، انحراف از مسیر امامت بود. اگر جامعه بعد از پیامبر اکرم «ص» جایگاه امامت را شناخته بودند، امامت و خلافت را در حد نمایندگی قبیله ای و قومی و حداکثر رهبری سیاسی تنزل نمی دادند و اجازه نمی دادند که کسانی بر آن جایگاه تکیه بزنند که هیچ گونه شایستگی و لیاقت در وجود آنها نبود.

قرآن کریم امامت را بالاتر از نبوت می داند و چنین بیان می کند که ابراهیم«ع» بعد از نبوت و خلت (خلیل اللهی) به مقام امامت ترفیع درجه یافته است. « إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَاماً»؛[۴] «من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم…»

و امامت و معرفی امام را باعث کمال دین و تمام کننده نعمت می داند و بعد از آنکه پیامبر اکرم «ص»، علی«ع» را به خلافت و امامت منصوب می کند می فرماید: «الیَومَ أَکمَلْتُ لَکُم دِینَکُم»؛[۵] «امروز دین تان را برایتان کامل کردم…» و اعلام می کند که عدم معرفی امام و امامت به منزله عدم انجام رسالت ۲۳ ساله است.[۶]

همچنین پیامبر اکرم«ص» فرمود: «مَن ماتَ وَ لَم یَعرِف إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَیتَهً جاهِلِیَّهً»؛[۷] هر کس بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد به مرگ جاهلی از دنیا رفته است…»

این حدیث به خوبی می رساند که اگر کسی امام زمان خود را نشناسد، در واقع دینی برای او ثابت نیست. فخر رازی، یکی از بزرگ ترین علمای اهل سنت حدیث مذکور را به این صورت نقل کرده است که پیامبر«ص» فرمود: «من مات ولم یعرف امام زمانه فلیمت ان شاء یهودیا وان شاء نصرانیا؛[۸] اگر کسی بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد پس باید به خواست خودش یا یهودی و یا نصرانی بمیرد [ولی مسلمان از دنیا نخواهد رفت].. .».

جابربن عبدالله انصاری می گوید: از پیامبر اکرم «ص» پرسیدم امامان بعد از شما چند نفرند؟ حضرت فرمود: «یا جابر سالتنی رحمک الله عن الاسلام باجمعه، عدتهم عده الشهور؛[۹] جابر! خدایت رحمت کند، از تمام اسلام از من سئوال نمودی. تعداد آنان به تعداد ماه ها است…» در این حدیث سئوال از امام مساوی با سئوال از تمام اسلام دانسته شده است.

در روایت صحیحه از امام باقر«ع» رسیده است که حضرت فرمود: «کل من دان الله عزوجل بعباده یجهد فیها نفسه ولا امام من الله، فسعیه غیر مقبول، وهو ضال متحیر والله شانیء لاعماله؛[۱۰] هر کس به خداوند عزتمند تقرب جوید با عبادتی که [تمام] تلاش خود را در انجام آن به کار برده، ولی امامی نصب شده از جانب خداوند برای او نباشد، تلاشش پذیرفته نمی شود و گمراه و سرگردان خواهد بود و خداوند نیز اعمال او را دشمن می دارد».

در روایت دیگری از پیامبر اکرم «ص» خطاب به حضرت علی«ع» در مورد ولایت آن حضرت می خوانیم: «لو ان عبدا عبد الله مثل ما قام نوح فی قومه وکان له مثل احد ذهبا فانفقه فی سبیل الله ومد فی عمره حتی حج الف عام علی قدمیه ثم قتل بین الصفا والمروه مظلوما ثم لم یوالک یا علی لم یشم رائحه الجنه ولم یدخلها؛[۱۱] اگر کسی به اندازه رسالت حضرت نوح در میان قومش عبادت کند و به اندازه کوه احد طلا داشته باشد و در راه خدا انفاق کند و عمرش طولانی شود؛ هزار بار خانه کعبه را با پای برهنه زیارت کند و سپس در میان صفا و مروه مظلومانه به قتل برسد، اگر ولایت تو را ای علی نداشته باشد، بوی بهشت را نمی چشد و داخل آن نخواهد شد».

پیامدهای عدم شناخت امام

با همه آن تأکیدات، جامعه اسلامی مقام امام و امامت و ولایت را درست نشناخت. این عدم شناخت چه در زمان خود پیامبر اکرم «ص» و چه بعد از آن حضرت پیامدهای ناگواری در پی داشت و علاوه بر غصب خلافت و آن همه بدعت ها و اختلافات، زیان های سنگین علمی و فرهنگی سیاری را نیز بر جامعه اسلامی تحمیل کرد.

در ذیل به نمونه هایی از این موارد از عصر خود پیامبر اکرم « تا این زمان اشاره می شود، با تذکر این نکته که پیامبر خاتم «ص» علاوه بر مقام رسالت، مقام امامت نیز داشت؛ زیرا او افضل انبیای الهی است و وقتی ابراهیم«ع» مقام امامت داشته باشد، یقیناً [و به طریق اولی] آن حضرت نیز از مقام امامت برخوردار خواهد بود.

۱ـ عبدالله ابن عمر می گوید: «هر کلامی را که از پیامبر «ص» می شنیدیم آن را می نوشتیم، ولی گروهی از قریش مرا از این کار منع می کردند و می گفتند: ممکن است رسول خدا «ص» از روی غضب یا خوشحالی سخن گفته باشد. من هم از این کار دست کشیدم. روزی حضور آن حضرت رسیدم و جریان را برای ایشان نقل نمودم. فرمودند: «کلمات و سخنان مرا بنویس. به خدا قسم از دهان من جز حق خارج نمی شود».[۱۲]

این جریان نشان می دهد که عده ای مقام عصمت و علم الهی حضرت را درک نکرده بودند و همین جهالت بود که باعث شد وقتی حضرت در بستر بیماری، کاغذ و قلم تقاضا نمودند تا مطلبی را برای مسلمانان بنویسند که گمراه نشوند، عمر از این کار ممانعت کرد و گفت: کتاب خدا ما را کفایت می کند، و (نعوذ باالله) پیامبر هذیان می گوید».[۱۳]

آنان اگر مقام نبوت، امامت، عصمت و طهارت ایشان را شناخته بودند، هرگز به خود جرئت نمی دادند چنان سخنان سست و بی پایه ای را مطرح کنند.

۲ـ چون برخی از مسلمانان مقام امام را نشناختند، اجازه دادند که حتی شخصی با زور و کودتا هم بتواند خلافت و جانشینی پیامبر را به عهده گیرد و حتی اگر فاسق و فاجر هم باشد، بتواند عهده دار امامت و خلافت شود، چنانکه به برخی از معتزلی ها و حشویه و… نسبت داده شده است.[۱۴]

۳ـ ابن ابی الحدید با اینکه از برترین شارحان نهج البلاغه است، در عین حال شناخت چندانی از امام و امامت ندارد. او در ابتدای خطبه همام در توجیه این سئوال که چرا علی«ع» از ابتدا پاسخ همام را در بیان اوصاف متقین نداد، بلکه اجازه داد تا او اصرار و سماجت کند تا آنجا که امام را در فشار قرار دهد، پاسخ هایی داده است. از جمله می گوید: «ولعله تثاقل عن الجواب لیرتب المعانی التی خطرت له فی الفاظ مناسبه لها ثم ینطق بها کما یفعله المتروی فی الخطبه؛[۱۵] شاید علت تأخیر او از جواب این بود که می خواست معانی ای را که به ذهنش خطور می کرد، در الفاظ مناسب ردیف کندـ به قول امروزی ها سخنرانی را خوب آماده کند ـ و آنگاه سخن بگوید چنان که یک خطیب فکر و اندیشه می کند.»

مذهب و اعتقاد ابن ابی الحدید اجازه نمی دهد که بفهمد امام علم الهی و «لدنی» دارد و نیاز به فکر و ترتیب الفاظ و آماده کردن منبر و سخنرانی و پیش مطالعه ندارد.

۴ـ در یکی از مجلات می خوانیم: «مهدی«عج» در دل تاریخ فرورفته و از موقعیت امامت و برتری خویش بر تاریخ پرتو افکنده و با آزمودگی و تجربه ای که در این مدت طولانی کسب کرده است، توانایی دگرگونی اساسی جهان را خواهد داشت.»[۱۶]

آیا امام معصومی که وارث علوم تمام انبیا و ائمه گذشته و دارای «علم لدنی» و الهی است، نیاز به کسب تجربه بشری دارد؟ آیا این نشانگر این نیست که در حوزه خودی هم باید اما

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.