پاورپوینت کامل آداب الهی قلب نسبت به توحید ۴۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آداب الهی قلب نسبت به توحید ۴۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آداب الهی قلب نسبت به توحید ۴۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آداب الهی قلب نسبت به توحید ۴۵ اسلاید در PowerPoint :
ادب الهی به معنای حفاظت از حدود الهی نسبت به خدا و خلق خداست. انسان باید مرزهایی را که خداوند نسبت به ابعاد گوناگون وجودی او اعم از درونی و بیرونی، تعیین کرده، رعایت کند. نه به طرف زیادت برود و نه نقصان، نه افراط، نه تفریط. در بار ادب الهی و رابطه آن با عقل و قلب دستوراتی وجود دارد که انسان باید بر اساس آنها، این دو بُعد وجودی خود را مؤدب سازد.
می خواهیم ببینیم که برای قلب چه محدوده هایی از ناحی خدا تعریف شده و انسان باید چه مرزهایی را در این زمینه رعایت کند تا مؤدب به آداب الهی قلب محسوب شود.
توحید، نبوت و امامت که از اصول اعتقادی هستند و باید به دل راه پیدا کنند و در دل جای بگیرند، آداب و مرزهایی دارند. ابتدا آداب قلب نسبت به توحید را بررسی می کنیم و سپس بحث آداب در نبوت و امامت پی می گیریم.
دلبستگی و محبت در ادب الهی قلب
معنای توحید قلبی و ادب آن
ما هم از طریق عقل می توانیم به توحید برسیم، هم از راه دل. البته راه عقلی بر راه قلبی مقدم است و ابتدا باید آن راه پیمود تا معرفت قلبی حاصل شود. یعنی اول عقل باید نسبت به مبدأ تفکر کند و وقتی به حقیقت رسید، دل آن نتیجه را بپذیرد و بیابد. این یافتن، نوع خاصی از درک است که بسیار عمیق تر از درک عقلانی است، زیرا عقل و قلب هر دو در ایجاد آن سهیم هستند و این معرفت را ایجاد کرده اند.
پس قلب نیز درکی عمیق از توحید دارد که متناسب با ویژگی های وجودی خود اوست. کار قلب در بار توحید، «یافتن خدا» به معنی شناخت مصداقی به همراه دل بستن به اوست. عقل، خدا و مبدأ را اثبات میکند و دل آن را می یابد و این یافتن همراه نوعی گره خوردن و پیوند است؛ لذا در ارتباط با توحید نیز آداب الهی خاصی برای قلب مطرح می شود.[۱]
۱. حب الهی و مجذوب کمالات او شدن، سرآمد آداب قلب است
سرآمد آداب قلب این است که انسان به خدا محبت پیدا کند و دلش را کاملاً در اختیار جذبه و کشش خدای واحد قرار دهد. محبت به خداوند از آداب قلب است و انسان باید قلب خود را در جهت رسیدن به آن، ادب نماید.[۲]
در روایتی از امام صادق«ع» در ذیل آی «وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیم» [۳] آمده است که حضرت فرمودند: «إِنَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَ أَدَّبَ نَبِیَّهُ عَلی مَحَبَّتِهِ »؛[۴] خداوند پیغمبر را بر محبت خود ادب نمود. محبت با نفس یا عقل سر و کار ندارد، بلکه مربوط به دل است؛ لذا ادب کردن یعنی ادب کردن قلب و خالی کردن دل از جمیع محبتها الا محبت او. پیغمبر«ص» فقط و فقط محبت خدا را در دل داشت و این، کار خدا بود و او قلب پیغمبر«ص» را از حب به غیر خالی کرده بود.[۵] تخلی قلب برای انسان فقط با عنایت الهی میسر می شود. این ادب قلب، بسیار بزرگ است و در سطح ما نیست.
۲. حب و بغض قلب باید طبق دستورات الهی باشد
اما در یک سطح عمومی که برای ما نیز کاربرد داشته باشد، باید گفت که دل آدمی، ظرف محبت است. به تعبیر دیگر، اقبال و ادبار، روآوری و روگردانی یا پیوستن و گسستن، کار قلب است. دل است که تمام ابعاد وجودی انسان را به چیزی گره می زند و یا از چیزی می بُرد و جدا می کند. لذا ادب الهی، در یک سطح عمومی حرکات و اعمال قلبی را مرزبندی و برای آن حدود مشخصی را تعیین می کند. پیوستنها و گسستن های دل، باید حساب شده و در محدود دستورات الهی باشد. باید حب و بغض های قلب به دستور خدا باشد که اگر این پیوستن و گسستن ها طبق دستور خداوند بود، قلب مؤدب می شود و الا بی ادب است. لذا اگر کسی برخلاف دستور خدا به کسی دل ببندد و یا از کسی ببُرد، بی ادب است.
روایات زیادی در این باب وجود دارند. از جمله روایتی که علی«ع» فرمود: «أَنفَعُ الکُنُوزِ مَحَبَّهُ القُلُوب»؛[۶]: سودمندترین گنج ها محبت و پیوندهای قلبی انسان است. اما آیا می توان این محبت را در هرجایی خرج کرد؟ آیا عقل می پذیرد که اگر انسان به هر چیزی دل ببندد، سودمندترین گنج ها را در اختیار دارد؟ مسلم است که دل بستن به هر چیزی سودمند نیست و در بسیاری از موارد، زشت، ممنوع و مضر است.
اثبات اصل این قضیه به صورت کلی، نیاز به بیان شرعی ندارد و هرکسی آن را تصدیق می کند، اما برای اینکه بدانیم چه محدوده ای در شرع برای دوستی و نفرت بیان شده و ادب الهی در این زمینه چیست، باید به آیات و روایات مراجعه کنیم.
۳. محبت خالصانه باید منحصر در اولیای خدا باشد
علی«ع» در روایت دیگری فرمود: «إِیَّاکَ أَ تُحِبَّ أَعدَاءَ اللَّه أَو تُصفِیَ وُدَّکَ لِغَیرِ أَولِیَاءِ اللَّه»:[۷] بپرهیز از اینکه دشمنان خدا را دوست داشته باشی یا قلبت را خالصانه در اختیار غیر دوستان خدا قرار دهی.
توضیح اینکه در جامعه، روابط ظاهری اجتماعی زیادی وجود دارند و ما با انسان های مختلفی روبه رو هستیم. بسیاری از مردم، نه دشمن خدایند و نه از اولیای خدا. حضرت در اینجا می فرماید: اولاً دشمنان خدا را اصلاً دوست نداشته باش و به هیچ وجه با آنان علقه و رابط قلبی برقرار نکن. در ثانی با غیر دوستان خدا نیز محبت خالصانه نداشته باش و قلبت را در اختیار محبت آنان قرار نده، چون غیراولیای خدا در جامعه کم نیستند و انسان گاهی ناچار است که با آنان رابط ظاهری داشته باشد.
از این فرمایش متوجه می شویم که دو نوع محبت وجود دارد. یکی خالصانه و انسانی که باید به خدا و اولیای او تعلق بگیرد و یکی هم ناخالص و حیوانی که به مقتضای زندگی در دنیا، پدید می آید و می تواند به هرکسی تعلق بگیرد، اما باید توجه کرد که نسبت به دشمنان خدا نباشد. در جامعه به خاطر مصالح اجتماعی نمی شود با همه ابراز دشمنی کرد و از آنان دوری گزید، اما باید مواظب بود تا در رابطه های تنگاتنگ اجتماعی، دوستی و صفا برقرار و قلب انسان به غیر اولیای خدا وابسته نشود.
لذا حضرت در فراز دوم فرمایش شان از عبارت «تصفی ودّ» استفاده می کنند که به معنای صفای دلدادگی و محبت خالص است. ادب الهی بین محبت خالص و ناخالص مرزبندی می کند و می گوید محبت خالص تنها باید به خدا و به تبع او به اولیای خدا اختصاص پیدا کند، ولی دایر محبت ناخالص باز است و غیر اولیای خدا را نیز در برمی گیرد، البته به شرطی که جزو دشمنان خدا نباشند.
دستورات زیادی برای دل های ما وجود دارند تا قلبمان با این وابستگی ها به این سو و آن سو کشیده نشود و فقط برای خدا باقی بماند. هم اینها دستوراتی هستند که برای حرکات و افعال قلبی، حد و مرز مطرح می کنند.
۴. محبت سطحی هم نباید به غیر اولیای خدا زیاد شود
نکت دیگر اینکه در روایات نسبت به محبت غیر اولیای خدا مرزبندیهای دقیق تری وجود دارد، یعنی علاوه بر اینکه می فرماید مراقب باشید تا به غیر اولیای خدا محبت خالصانه پیدا نکنید، محدود دیگری را نیز بیان می کند و می فرماید مراقب باشید که محبت ناخالص به غیر اولیای خدا، گسترش و عمق پیدا نکند و در دلتان زیاد نشود!
علی«ع» در روایتی می فرماید: «إِذَا أَحبَبتَ فَلَا تُکثِر»؛[۸] هرگاه به غیر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 